- شهروندان - http://www.shahrvandan.org -
فکر نمیکردم روزی به ایران بیایم
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ سرویس : ورزش
به گزارش ایسنا، در شب های تاریک دوومیدانی ایران در اینچئون مدال نقره ای به دست آمد که به اندازه یک طلا درخشان بود. زمانی که تمامی خبرها درباره مدال نگرفتن دوومیدانی بود “لیلا” با پرتاب خود مدالی را به دست آورد که سال های سال دوومیدانی بانوان ایران انتظار آن را می کشید؛ مدالی که در وضعیت بی مدالی دوومیدانی ایران در اینچئون بسیاری از افراد را نجات داد.
لیلا رجبی با حضور در ایسنا، از “تاتسیانای” بلاروسی تا “لیلای” ایرانی صحبت کرد. او درباره حضورش در ایران و مسلمان شدنش تا کسب مدال نقره پرتاب وزنه بازی های آسیایی اینچئون با پیراهن تیم ملی ایران سخن گفت. مدال نقره لیلا رجبی اولین مدال بانوان ایران در بازی های آسیایی بود.
این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
من از ۱۴ سالگی پرتاب وزنه را در کشور خودم بلاروس شروع کردم و بعد از مدتی برای تیم ملی کشورم انتخاب شدم. همین باعث شد که رشتهام را تغییر ندهم. در ادامه هم درتمام رده های سنی تیم ملی دوومیدانی بلاروس فعالیت کردم. از افتخاراتم هم باید بگویم که در جام اروپا نایب قهرمان شدم و در جوانان جهان هم به مقام پنجم رسیدم . البته این ها بخشی از افتخاراتم با تیم ملی بلاروس بود چرا که من در اکثر رده ها مقام های زیادی را به دست آوردم.
تیم ملی دوومیدانی ایران در بلاروس اردو زده بود و دراین اردو من و پیمان با هم آشنا شدیم و بعد ازی ک سال ونیم آشنایی تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. تمام این اتفاقات اینگونه رقم خورد. او کمی زبان روسی می دانست و من هم کم کم زبان فارسی را یاد گرفتم تا راحتتر با هم ارتباط داشته باشیم هر چند بعد از هفت سال زندگی مشترک پیمان هنوز زبان روسی را یاد نگرفته است!
زمانی که در بلاروس تحصیل می کردم درباره ایران اطلاعات و مطالبی در کتاب های درسی ما وجود داشت اما هیچ وقت فکر نمی کردم به ایران بیایم و در این کشور زندگی کنم. بعد از ازدواج در شهر بوشهر ساکن شدیم اما به دلیل امکانات کم این شهر و آب و هوایش تصمیم گرفتیم به تهران بیاییم. در کل شناختم بعد از آمدن به ایران نسبت به این کشور چند برابر شد و شهرهای زیادی مثل اصفهان و شیراز را دیدم که بسیار جذاب بودند.
پیمان قبل از ازدواج همه چیز را توضیح داده بود و من می دانستم که باید مسلمان شوم و حجاب را قبول کنم. با تحقیقات و مطالعاتی که انجام دادم این موضوع را قبول کردم. اینگونه نبود که فقط به خاطر ازدواج با پیمان مسلمان شوم چراکه من حق انتخاب داشتم و می توانستم بگویم به ایران نمی آیم و در همان بلاروس می مانم. خانواده ام هم درابتدا درباره این موضوع مخالفت هایی داشتند چراکه در برخی از کشورها درباره اسلام مطالب خوبی گفته نمی شود. برای من مسلمان شدن و داشتن حجاب سخت نبود و آن چه که برای من سخت است امکانات کم است نه حجاب.
اسم من ” تاتسیانا ایلیوشچانکا” بود و زمانی که به ایران آمدم تصمیم گرفتم که اسمم را تغییر بدهم و اسم همسر امام حسین و فامیلی پیمان را انتخاب کردم و شدم لیلا رجبی.
در نتایج و عملکرد من تاثیر نداشت چرا که رشته من پرتابی است اما در برخی از رشته ها مثل دوهای سرعت روی رکوردها تاثیر می گذارد اما اینکه می گویند حجاب مانع پیشرفت است را قبول ندارم.
وقتی وارد ورزشگاه می شوم درابتدا اکثر افراد با تعجب مرا نگاه می کنند و حتی اولین باری که در یک تورنمنت مسابقه دادم و مدال طلا گرفتم همه شگفت زده شده بودند.
زنان والیبالیست، فوتبالیست و برخی از دیگر رشته ها با حجاب هستند و تا کنون مشکلی پیش نیامده است. به نظرم تمامی این مخالفت ها تنها نظر شخصی رییسان فدراسیون جهانی است و اینکه گفته می شود حجاب باعث آسیب زدن به دیگر ورزشکاران می شود را قبول ندارم.
در هر صورت می دانستم که فرهنگ من با مردم ایران متفاوت است اما خیلی زود تمام آداب رسوم ایرانی ها را فهمیدم. باوجود مشکلاتی که وجود دارد اما کشور ایران یک خصوصیت مثبت دارد و آن هم مردم خوبش است که این موضوع باعث شد من خیلی زود با ایران و ایرانی ها انس بگیرم. از همان ابتدا تمام تلاشم را کردم که در ایران موفق باشم و در دوومیدانی ایران جا بیفتم و مدال بگیرم تا مردم ایران خوشحال شوند. خوشبختانه این اتفاق هم افتاد. البته در این راه همسرم خیلی کمک کرد تا موفق شوم. تنها اخلاق برخی از مردم که تاکنون به آن عادت نکردهام،” بدقولی” است. بعضی از مردم صحبت هایی می کنند اما بعد به آن عمل نمی کنند. باید به جای صحبت کردن و وعده دادن عمل کرد.
من قبل از اینکه درباره مدال صحبت کنم، وضعیت را بررسی می کنم. اگر بدانم شانس مدال دارم می گویم می توانم مدال بگیرم اما اگر اینگونه نباشد هیچ وقت قول نمی دهم و همیشه تلاش می کنم حرفی بزنم که بتوانم به آن عمل کنم.
در دوره گذشته این بازی ها در حالی که شانس زیادی برای مدال داشتم نتوانستم مدال بگیرم. در این دوره هم رقابت ها بسیار سخت بود اما با تلاشی که داشتم توانستم اولین مدال تاریخ دوومیدانی بانوان ایران را در بازی های آسیایی به دست بیاورم و خیلی هم خوشحالم که توانستم این مدال را برای مردم ایران به دست بیاورم.
همه از من می پرسند شانس داشتی مدال طلا را به دست بیاوری یا نه؟ باید بگویم که من شانس مدال طلا نداشتم چرا که حریف چینی من در المپیک لندن مدال برنز گرفت و در جهان هم عنوان دار است و رقیبی نیست که به راحتی بتوان از او پیشی گرفت. اما مطمئن هستم اگر امکانات و تمرین ها خوب باشد می توانم رقیب چینی را بگیرم.
الان نمی توانم در باره این رقابت ها اظهار نظر کنم و پیش بینی را از رده خودم بگویم اما اگر همه چیز مهیا شود می توانم رکوردهای خوبی بزنم. در مسابقات جهانی رقبای سرسختی دارم. کشورهای نیوزلند، چین، آلمان و آمریکا ورزشکاران قدرتمندی در دوومیدانی دارند و قطعا در این رقابت ها کار سخت تری پیش رو دارم. من در اکثر رقابت های آسیایی که شرکت کردم مدال گرفتم اما برای رسیدن به جایگاه بهتر باید برنامه ریزی مناسبی داشته باشم.
درکل کاروان ایران خانم ها عملکرد خوبی داشتند و مدال های خوبی را برای ایران به دست آوردند. عملکرد دوومیدانی بانوان هم نسبت به دوره قبل بازی ها خیلی بهتر بود. مریم طوسی در دوی ۱۰۰ و ۲۰۰ متر به فینال رسید و سپیده توکلی هم در اکثر مواد هفتگانه خوب بود و اگر کمی بدشانسی نمی آورد می توانست مدال هم به دست بیاورد.
به نظر من دلیل آن این است که حدود ۷-۸ سال است که امکانات برای دوومیدانی بانوان بهتر شده است و برخی از محدودیت ها برطرف شده است. اما هنوز دوومیدانی بانوان ایران راه نیفتاده است و این موضوع زمان بر است و زمان و هزینه زیادی احتیاج است تا بتوانیم با رقیبان جدی رقابت کنیم.
نمی توانم بگویم کم کاری از طرف ورزشکاران و فدراسیون اتفاق افتاده است ، ذات ورزش همین طور است. همه تمرین می کنند و امکان دارد شانس مدال طلا در همان دور اول حذف شود. من بارها دیدم که رکورددار جهان نتوانسته مدال بگیرد و با سه خطا حذف شده است. ورزش دوومیدانی رشته ای رکوردی است و همین که تمام تلاشت را انجام بدهی کافی نیست و امکان دارد با بهترین رکورد خودت به موفقیتی نرسی. به نظرم ورزشکاران ما خوب بودند، هر ورزشکاری در هر مسابقه ای که شرکت می کند می خواهد مدال بگیرد و نمی رود که صرفا در یک تورنمنت حضور داشته باشد. باید قبول کنیم که ورزشکاران دیگر هم کار می کنند و بسیاری از دوومیدانی کاران در مدت چهارسال به پیشرفت قابل توجهی رسیدند.
من ۴ سال پیش چنین امکانات و رسیدگی هایی را در دوومیدانی ندیده بودم اما فدراسیون برای بازی های آسیایی اینچئون تمامی دوومیدانی کاران را به اردوها و مسابقات برون مرزی خوبی فرستاد. من از آقای داوری و فدراسیون تشکر می کنم چراکه با تمام مشکلات مالی که وجود داشت تمام تلاشش را برای موفقیت ما انجام داد. به نظرم رییس بودن خیلی سخت است و من هیچ وقت دوست ندارم رییس باشم.
امکانات ما نسبت به کشورهای دیگر خیلی عقب است و همین که ورزشکاران ایرانی با این شرایط رکوردهای خوبی را می زنند به دلیل استعداد بالای آن هاست. مورد دیگر این است که شاید بتوان نبود پیست استاندارد را به نوعی جبران کرد اما نبود مربی با کیفیت را با هیچ چیز نمی توان جبران کرد. اگر یک مربی خوب کنار ورزشکار باشد می توان انتظار داشت ورزشکار به رکورد خوبی برسد اما مشکلات مالی فدراسیون اجازه نمی دهد در همه ماده ها مربی خارجی به خدمت بگیریم. در طول این ۷ سال هم من در ایران خودم تمرین کردم. در همین بازی های آسیایی هم همه مربیان اعزام نشدند بلکه مربیانی که ورزشکارانشان شانس مدال داشتند دراولویت بودند هرچند برای بانوان مربی اعزام شد.
در ابتدا استعدادیابی خیلی کم انجام می شد اما در حال حاضر فدراسیون این کار را انجام می دهد. باید توجه کنیم که این کار زمان بر است و احتیاج به این دارد که سال ها بگذرد. جوان گرایی هم برنامه خوبی است اما باید دقت کنیم که نباید یک دفعه ورزشکاران با تجربه را کنار بگذاریم. ورزشکار جوان باید در میادین زیادی تجربه کسب کند و بعد تغییر نسل را انجام بدهیم تا به موفقیت برسیم.
وزارت ورزش باید نگاه ویژه ای به دوومیدانی داشته باشد چرا که رشته ای پرمدال است. از حدود ۱۴۲ مدالی که در دوومیدانی بازی های آسیایی توزیع شد، تنها دو مدال نصیب کاروان ایران شد. من فکر می کنم اگر رسیدگی بیشتری به این رشته شود در آینده شاهد این موضوع خواهیم بود که مدال های بیشتری نصیب دوومیدانی ایران می شود.
رقابت با دوومیدانی اروپا کار سختی است. حدود ۲۰ -۳۰ سال است که دوومیدانی در آسیا جای ثابتی دارد اما در اروپا بیش از صد سال است که دوومیدانی ورزش شناخته شده ایست. زمانی که در اروپا مسابقات دوومیدانی برگزار می شد در آسیا کسی از این رشته خبری نداشت هرچند کشورهایی هستند از آسیا که رکورد و مدال های خوبی در سطح جهان دارند.
من الان ۳۱ ساله هستم و در رشته های پرتابی دوومیدانی هم سن خیلی مهم نیست. اگر یک ورزشکار سالم و با انگیزه باشد می تواند کار کند و سن تاثیری بر رکورد او نمی گذارد. من هم تا زمانی که انگیزه داشته باشم پرتاب می کنم.
نسخه چاپی شهروندان: http://www.shahrvandan.org
لینک مطلب : http://www.shahrvandan.org/news/113738
کلیک چاپ
تمام حقوق این مطلب متعلق به پایگاه اینترنتی شهروندان است.