ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفت‌وگو با معصومه ابتکار معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست

با متخلفان زیست‌محیطی مماشات نمی‌کنیم

شهروندان:
به او لقب«قهرمان زمین» داده اند؛‌ سازمان ملل متحد وی را به دلیل تلاش‌هایش در دوره نخست مدیریت در سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به عنوان یکی از هفت قهرمان زمین در سال ۲۰۰۶ مورد تقدیر قرار داد. روزنامه گاردین هم در سال ۲۰۰۸ نام ۵۰ نفر از رهبران محیط زیست را به عنوان کسانی که می‌توانند کره زمین را نجات دهند منتشر کرد که نامش در میان آنان بود.

معصومه ابتکارمعصومه ابتکار نخستین زن ایرانی است که در جمهوری اسلامی ایران در کابینه حضور داشته و در ۱۱ مرداد ۱۳۷۶ و همزمان با آغاز کار دولت اصلاحات از سوی سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت به عنوان معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تعیین شد و تا پایان کار دولت هشتم در این سمت ماند.

وی به مدت چهار سال در شورای شهر تهران نماینده مردم بود و امسال با آغاز به کار دولت یازدهم دوباره به خانه خود، سازمان محیط زیست کشور برگشت اما قهرمان زمین، این‌بار زمینی زخم خورده و آزرده را تحویل گرفت؛ زمینی که سال‌ها برای حفاظت از آن تلاش کرد ولی بی‌مهری به آب و خاک و جنگل‌ها در طول سال‌های ۸۴ تا ۹۲ موجب شد از محیط زیست چیزی به جز تالاب های خشک شده، درختان تبر خورده و آسمان تیره باقی نماند.

حالا کار او خیلی دشوار است و انگار سمت او باید از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست به سروسامان دهنده اوضاع آشفته محیط زیست تغییر کند؛ حفاظت که جای خود دارد. او همزمان با آغاز هفته هوای پاک (۲۹ دی‌ماه) گفت‌و‌گوی اختصاصی با ما را پذیرفت. حاصل این گفت‌و‌گو پیش روی شماست.

  •  همزمان با آغاز هفته هوای پاک بهتر است صحبت را از آلودگی هوا شروع کنیم، بویژه وضعیت آلودگی هوا در تهران که به جایی رسیده که شاید به نظر بسیاری از پایتخت‌نشینان، این مشکل هیچ‌وقت حل نشود.

در گفت‌و‌گو با روزنامه شما بهتر است از آلودگی هوا در شهرهای ایران شروع کنیم؛ چون تهران همه ایران نیست. تهران هم یکی از شهرهایی است که بشدت متأثر از بحران آلودگی هواست و در کنار آن شهرهای اهواز، اراک، اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز هم گرفتار این مشکل هستند. حتی بعضی از شهرهای کوچک مانند قم و قزوین متأثر از بعضی آلودگی‌های محیطی و محلی هستند و شهرهای دیگری که گرفتار ریزگردها شده‌اند هم در فهرست مناطق آلوده کشور قرار دارند. بر همین اساس ما آلودگی هوا را به بحث ریزگردها و آلودگی هوای ناشی از سوخت تقسیم می‌کنیم.

  • برای مقابله با ریزگردها برنامه خاصی دارید؟

مشکل ریزگردها داستان و مسائل خاص خود را دارد که در جلسه شورای عالی حفاظت محیط زیست گزارش مفصلی از این معضل ارائه دادیم. گزارشی از مسائل و مشکلاتی که ریزگردها در کشور ایجاد کرده و اقداماتی که تاکنون برای حل آن در حوزه داخلی و منطقه‌ای انجام شده، ارائه و مقرر شد تا یک ساختار ملی و مدیر ملی برای این موضوع در نظر گرفته شود. بر این اساس ساختار منطقه‌ای که غیرفعال شده بود دوباره بعد از سال‌ها فعال شد. مکاتبات و مذاکرات با دستگاه‌های مختلف مانند سازمان جنگل‌ها و مراتع و هواشناسی و همکاری برای رسیدن به یک سیاست واحد و انسجام ملی از سرگرفته شد. مذاکره با مراکز بین‌المللی بویژه با کشور عراق هم انجام شده و امیدواریم بتوانیم با یک برنامه زمانبندی شده منطقی، معضل ریزگردها و آثار و عوارض آن را کاهش دهیم.

  • اما کارشناسان معتقدند که آلودگی هوای کلانشهرها بیشتر به خاطر استاندارد نبودن سوخت است، در این خصوص چه اقداماتی انجام شده؟

در معضل آلودگی هوا، استاندارد شدن کیفیت سوخت را یکی از محورهای اصلی برنامه کاهش آلودگی هوا قرار داده‌ایم. در دولت یازدهم از نخستین اقداماتی که انجام شد تعیین ساز و کار مدیریتی برنامه کاهش آلودگی هوای ۸ کلانشهر بود که روند اجرای آن کند و تقریباً متوقف شده بود. این ساز و کار برای اجرای برنامه فعلی مصوب دولت است و بر همین اساس برای اصلاح، بازنگری و هماهنگی بین دستگاه‌ها و ارائه برنامه‌های بخش‌های اجرا و نظارت و کنترل اجرا در سطح ملی، نخستین جلسه کارگروه کاهش آلودگی هوای تهران و سایر کلانشهرها برگزار شد. اکنون در همه شهرهای کشور کارگروه کاهش آلودگی هوا فعال شده که در نخستین جلسه آن‌ها حضور داشتم و این جلسات با راهبری استاندار و با حضور همه بخش‌های مرتبط برگزار می‌شود. برنامه‌های تعیین شده در این کارگروه‌ها ارائه می‌شود و دستگاه‌ها مکلف به اجرای آن هستند.

بخشی از معضل آلودگی هوا ناشی از سوخت است که به منابع ساکن برمی‌گردد و مهمترین آن نیروگاه‌ها هستند. واحدهای مسکونی که مشعل دارند و صنایع هم از منابع ساکن به حساب می‌آیند و در این زمینه در هر ۳ مورد، سوخت مصرفی تعیین‌کننده است. برنامه‌هایی که در کارگروه‌های کاهش آلودگی هوا ارائه می‌شود هم شامل مواردی مانند کنترل مصرف سوخت در منازل مسکونی است. به عنوان نمونه پیشنهاد می‌شود که در مجتمع‌های مسکونی و شهرک‌ها از سیستم‌های صرفه‌جویی در مصرف سوخت و کاهش مصرف انرژی و آلودگی استفاده کنند. ما در شهرهای بزرگ مثل تهران بیش از ۲میلیون واحد مسکونی داریم که هر کدام یک مشعل دارند و در آلودگی هوا مؤثر است؛ اما اگر مدیریت انرژی داشته باشند، آلودگی ناشی از آن‌ها حل می‌شود.

  • نیروگاه‌ها و واحدهای صنعتی که آلاینده‌تر هستند.

در قانون بودجه ۹۳ آمده که ۶هزار مگاوات برق از محل سیکل ترکیبی شدن نیروگاه‌های موجود تولید خواهد شد که این سیکل ترکیبی شده به معنای کاهش گازهای گلخانه‌ای و آلودگی هوا است. در صنایع هم بحث پایش و بازنگری سیاست‌های آن، استفاده از فناوری‌های نوین برای پایش، نظام خوداظهاری و بازنگری کلی شرکت‌ها و آزمایشگاه‌های طرف قرارداد به عنوان آزمایشگاه‌های معتمد مطرح است. بازنگری نیز به این علت است که بسیاری از فعالیت‌ها در سال‌های گذشته به ضعف و انحراف کشیده شده بود اما همه آن‌ها را از درون و بیرون سازمان دوباره تعریف و بازنگری می‌کنیم.

  • موانع رسیدن به سوخت استاندارد در کشور ما چیست؟

مؤلفه اصلی تعیین‌کننده در آلایندگی منابع متحرک، بحث کیفیت سوخت است. اگر سوختی که به نیروگاه‌ها ارائه می‌شود مازوت باشد، سیستم رفع آلایندگی آن در برابر سوخت سنگین و آلوده‌ای مثل مازوت جوابگو نخواهد بود.

بخش نفت ما عقب ماندگی جدی دارد. با تأخیرهایی که اتفاق افتاده اکنون میزان گاز تولیدی کشور در فصول سرما جوابگوی مصارف خانگی و نیروگاه‌ها و صنایع نیست و به جای آن مازوت استفاده می‌کنند تا فعالیت‌ها نخوابد که متأسفانه این مسأله در نیروگاه‌ها سبب آلودگی شدید هوا در شهرها شده است.

ما طی جلسات و مذاکراتی، محدودیت‌ها را با وزارت نفت مطرح می‌کنیم اما بحث تحریم‌ها و محدودیت‌هایی که وجود دارد، مشکل ایجاد کرده است. در بحث بنزین همین مسأله مطرح است. در تهران روزانه بین ۱۰تا ۱۲میلیون لیتر مصرف بنزین داریم در حالی که بنزین عرضه شده با استانداردها فاصله دارد.

در مجموع می‌توان گفت تحریم‌ها، محدودیت‌ها و نداشتن برنامه‌ریزی موجب شد تا نتوانیم بموقع استاندارد سوخت را ارتقا دهیم. سوخت در یک دوره وضعیت خیلی بدی داشت و حتی در شرایطی قرار شد از ترکیبات پتروشیمی استفاده شود که بسیار خطرناک است. در این خصوص رسماً با وزارت نفت مکاتبه کردیم و خواستیم از بنزینی که میزان ترکیبات آروماتیک و بنزن آن بالاست و از استاندارد خارج است استفاده نشود که استفاده هم نشد.

  • در مورد بنزن اخیراً بحث‌های زیادی مطرح شده و اعضای شورای شهر چندین بار هشدار دادند که بنزین‌های مصرفی در تهران، بنزن دارند.

شورای شهر تهران از ۳ سال پیش هشدارها را آغاز کرده بود اما نه تنها مورد توجه قرار نگرفت بلکه من متهم به طرح مسائلی بر خلاف مصلحت ملی شدم. ما اطلاعات کاملی از خطرناک بودن سوخت داشتیم؛ اما حالا شرایط فرق کرده و نمی‌توان مشکلات را کتمان کرد. وزارت نفت تذکری را که دادیم قبول دارد و وزیر نفت خود این دغدغه را دارد اما متأسفانه محدودیت‌ها موجب شده تاکنون راه‌حل مناسبی پیدا نشود.

علاوه بر این خودروسازها برای اجرای استانداردهای یورو ۴ تأخیر زیادی داشتند و مماشات زیادی صورت گرفت. گاهی سوخت را بهانه می‌کردند و گاهی بحث سخت‌گیری نکردن دولت و سازمان حفاظت محیط زیست را مطرح می‌کردند و در نهایت در این بخش هم عقب‌ماندگی‌های زیادی داریم.

در این حوزه هم از خودروسازها برنامه گرفتیم و خیلی شفاف و روشن اجرای استانداردهای یورو ۴ را از آن‌ها خواستیم و اعلام کردیم که دیگر مهلتی نخواهند داشت. آن‌ها هم برنامه زمانبندی شده خود را اعلام کردند و ما هم برنامه زمانبندی واقع‌بینانه و دقیق تمام مفاد برنامه جامع کاهش آلودگی هوا را برای تهران و ۸ کلانشهر از دستگاه‌های مرتبط در سطح ملی گرفته‌ایم که این برنامه‌ها نهایی شده و پس از هفته‌ها رایزنی و جلسات کارشناسی صورت گرفته، اکنون در نوبت جلسه شورای عالی محیط زیست با حضور رئیس جمهوری هستیم. آقای روحانی خواسته‌اند گزارش و برنامه‌ها ارائه شود که این برنامه در آن جلسه به تصویب می‌رسد و همه دستگاه‌ها مکلف می‌شوند براساس آن نسبت به کاهش و رفع آلودگی هوا اقدام کنند.

  • پس با توجه به اقدامات انجام شده، به نظر شما معضل آلودگی هوا برطرف می‌شود؟

بله؛ آلودگی هوا قابل حل است ولی به اراده و استمرار و جدیت در اجرای برنامه نیاز دارد. این برنامه تا سال ۸۴ با جدیت دنبال شد که متأسفانه بعد از آن ساز و کار مدیریتی، جدیت اجرا و اراده ملی خود را از دست داد و آلودگی هوا به فراموشی سپرده شد تا این‌که دوباره در یک مقطع زمانی موضوع جدی و تبدیل به یک بحران شد و از طرف شورای شهر و بسیاری از پزشکان دوباره مطرح شد.

این فراز و نشیب باعث شده مردم در کشورمان به این مسأله با تردید نگاه کنند که کاملاً حق دارند چون می‌بینند دولت که متولی این موضوع است سیاست‌های یکسانی ندارد و سیاست‌ها با هم تناقض داشته است. هر دولت جدیدی که می‌آید و کار را تحویل می‌گیرد نباید در این موضوع‌های کارشناسی تغییر رویکرد دهد. هر دولتی بیاید باید برنامه‌های محیط زیست را اجرا کند چون محیط زیست ارتباطی با جناح‌های سیاسی یا طیف‌ها و خط‌های فکری ندارد. محیط زیست یک امر بدیهی است و هر دولتی و هر نظام حکمرانی که سرکار باشد باید ضوابط و مقررات استانداردهای محیط زیست را جدی بگیرد و جزو مؤلفه‌های اصلی کار خود قرار دهد.

مردم می‌پرسند آیا مشکل قابل حل است و چرا وعده‌هایی که دادید عملی نمی‌شود. واقعیت این است که از سال ۸۴ این برنامه‌ها تعدیل شد و ما یک وقفه ۷ یا ۸ ساله داریم که این وقفه باعث شده اجرای برنامه با مشکل مواجه شود. این وقفه فقط در محیط زیست نیست و در بحث نفت و صنایع و مسائل مربوط به خودروها، حمل و نقل عمومی و مسائل سازوکار مدیریتی هم مشکل داریم.

با این حال با چنین شرایطی که داریم این اعتماد را به مردم می‌دهم که ما همه آن برنامه‌های مربوط به اجرای قوانین و استانداردها را دنبال می‌کنیم و از سازوکارهای عالی که هماهنگی مجلس و دولت و ارائه گزارش در این سطوح بوده تا گرفتن برنامه‌ها و تعهدات و تدوین یک برنامه همه جانبه فراگیر بین بخشی را انجام می‌دهیم.

سازمان حفاظت محیط زیست هیچگونه مماشاتی نخواهد کرد اما مجبوریم فرصت دهیم چون عقب‌ماندگی‌ها را یک شبه نمی‌توان جبران کرد. قطعاً ما در این موضوع واقع بینانه عمل می‌کنیم، شعاری عمل نمی‌کنیم و وعده‌ای که شدنی نباشد به مردم نمی‌دهیم. نسبت به مسائلی که پیش می‌آید هم پاسخگو هستیم ومطالبات مردم را بر حق می‌دانیم؛ اما متقابلاً از مردم هم درخواست داریم برای رفع این مشکلات همکاری داشته باشند.

اینها مشکلاتی نیست که بدون مشارکت مردم قابل حل باشد چون همه ما در ایجاد آلودگی هوا سهیم هستیم. ما اگر گرمایش منازل خود را تنظیم نکنیم، اگر به جای خودروی خود از وسایل نقلیه عمومی استفاده نکنیم، اگر از خودروی شخصی تنظیم موتور و معاینه فنی نشده استفاده کنیم در آلودگی هوا سهیم هستیم. این‌طور نیست که همه تقصیرها را صرفاً گردن دولت بیندازیم. همه سهیم هستیم و می‌توانیم نقش داشته باشیم.

  • این موضوع که آلودگی هوا موجب افزایش ابتلا به سرطان در کشور شده را تأیید می‌کنید؟

سازمان بهداشت جهانی اخیراً براساس یک مطالعه وسیع ذرات دیزل را به عنوان عامل سرطان معرفی کرده اما تا قبل از این روی دیزل و گازوئیل خیلی سرمایه‌گذاری می‌شد و متأسفانه با بهترین روش‌ها هم باز گازوئیل ذرات ریز با قطر کمتر از ۵/۲ میکرون تولید می‌کند که سازمان بهداشت جهانی آن را آلاینده اعلام کرده است. سازمان بهداشت جهانی در یک ماه گذشته دوباره موضع‌گیری دیگری داشته و اعلام کرده که آلودگی هوا می‌تواند عامل سرطان‌زایی باشد بنابراین این موضوع را سازمان بهداشت جهانی اعلام می‌کند و ما مرجع آن نیستیم.

  • هر متخصص بهداشت یا محیط زیست که بخواهد در این خصوص اظهار نظر کند حتماً باید دیدگاه خود را مبتنی بر مرجعی معتبر ارائه دهد.

ما مبتنی بر مرجع جهانی آن که سازمان بهداشت جهانی است می‌توانیم بگوییم که بله؛ آلودگی هوا می‌تواند عامل سرطان و خیلی بیماری‌های دیگر باشد. ابتلا به بیماری‌هایی مثل آسم، آلرژی، مشکلات قلبی و عروقی، استرس و غلظت خون هم اثبات شده که همه ناشی از آلودگی هوا است. متأسفانه در تهران بنزن و آزبست و برخی ترکیبات مثل اکسیدهای ازت هم داریم که سرطان‌زا هستند.

  • با افزایش آلودگی هوا در هفته‌های اخیر، بحث انتقال پایتخت از تهران مطرح شده، آیا شما موافق اجرای آن هستید؟

فرض بگیریم جای خوبی هم برای پایتخت جدید پیدا کردیم و مطالعات انجام شد و پایتخت کشور به عنوان پایتخت سیاسی و اداری کشور هم منتقل شد؛ اما باید بدانیم که درمورد پایتخت جدید حتماً مطالعات زیست محیطی انجام شده و منابع کافی آب، امکان بهره‌مندی از هوای خوب و خاک حاصلخیز داشته و زیرساخت‌ها پیش‌بینی و مدیریت پسماند هم در نظر گرفته شود. طرح جامع و تفصیلی داشته باشد و این طرح به چارچوب‌های خود پایبند باشد.

انتقال پایتخت الزاماتی دارد و سختگیری‌هایی باید در مورد آن اعمال شود. اگر محل جدیدی هم تعریف کنیم باز مدینه فاضله به دست نمی‌آید مگر این‌که سخت‌گیری داشته باشیم. در مورد تهران هم این سخت‌گیری‌ها وجود داشته؛ مرحوم تقی ابتکار تعریف می‌کردند که از سال ۱۳۵۵ برای کاهش آلودگی هوای تهران برنامه داشتیم اما پایبندی به آن وجود نداشته است.

با وجود تمام این مسائل اگر پایتخت منتقل شود، باز هم تهران یک شهر است و عده‌ای در آن زندگی می‌کنند. پایتخت چه منتقل شود و چه نشود تهران نیازمند یک برنامه جدی مدیریت به عنوان یک شهر سالم و پاک و قابل زیست است؛ جایی که مردم بتوانند در آن زندگی کنند بنابراین نمی‌توانیم مسائل محیط زیست آن را نادیده بگیریم. در هر حال راه دشواری در پیش است ولی می‌توانیم از شهرهایی مانند مکزیکوسیتی، شهرهای ژاپن و اروپا که این مشکل را داشتند الگو بگیریم.

آن‌ها برنامه‌ریزی کردند و در آن استمرار داشتند، سیاست‌گذاری جدی کردند و تمام مقامات و جناح‌های دولت بر سر حل مسائل همسو بودند و کنار هم نشستند و مشکل را حل کردند. قطعاً در شهرهای ما هم مشکل قابل حل و مدیریت است اما به اراده عالی سیاسی، همگرایی بین طیف‌ها و مجلس، دولت، شهرداری، نیروی انتظامی و… نیاز دارد که اگر بر سر اجرای برنامه همپیمان شوند، شدنی است.

  •  ارزیابیهای بین‌المللی نشان میدهد که در طول ۸ سال گذشته بیش از ۶۰پله سقوط در حوزه زیست محیطی در کشور داشتیم؛ به عقیده شما میتوانیم به جایگاه گذشته برگردیم؟

در این مدت آسیب زیادی به زیرساختهای طبیعت کشور ما وارد شده که دلایل متعددی دارد ولی یقیناً یکی از دلایل عمده آن، فقدان برنامه، اراده جدی و مدیریت کارآمد است. مدیریت محیط زیست یکی از شاخصهای مهم حکمرانی خوب دولتهاست و بالاتر از آن، یکی از مسئولیتهای مهم انسانی و دینی ماست. ما به عنوان یک کشور اسلامی رسالت سنگینی داریم که کشور و منابع آن را خوب اداره کنیم. این رسالت معنوی و دینی است؛ بنابراین از این بابت اتفاقی که افتاده و جایگاه ایران در محیط زیست نزول پیدا کرده، خیلی جای نگرانی دارد.

با این حال در پاسخ به اینکه آیا این جایگاه قابل اصلاح است، باید گفت واقعیت این است که طبیعت قوانینی دارد که اگر این قوانین نادیده گرفته شود یا تقابلی با آن اتفاق بیفتد، طبیعت هم قدرت خود را نشان میدهد. قدرت طبیعت خیلی زیاد است و اینطور نیست که بشر بتواند در مقابل قهر طبیعت ایستادگی کند؛ ولی امیدواریم با برنامه ریزی، سیاستگذاری درست، مشارکت مردم و حضور قوی سازمانهای مردم نهاد و همکاری خوب رسانه ها و با فضای امید و تدبیری که در کشور ایجاد شده بتوانیم چرخشی نسبت به گذشته داشته باشیم.

برای تحول در وضعیت محیط زیست کشور به یک نگاه علمی و کارشناسی نیاز داریم. ما در گذشته از اینکه مسائل محیط زیست خارج از چارچوبهای علمی با سیاستهای عجولانه و تبلیغاتی مدیریت میشد خیلی رنج میبردیم. این روند باید تغییر کند و به نگاه علمی، کارشناسی و تخصصی برگردد. مسائل باید واقعاً درست و با زاویه دید علمی بررسی شود و با استفاده از این پژوهشها، برنامه، سیاست و اراده شکل بگیرد و سیاستها اجرایی شود.

  •  به نظر میرسد وضعیت تالابها بیشترین نقش را در این سقوط داشته باشد.

متأسفانه بسیاری از تالابهای کشور یعنی بیشتر از ۴۰ تالاب در شرایط بحرانی هستند که ارومیه بدترین شرایط را دارد. آبهای زیرزمینی هم شرایط بسیار بدی دارد چون نگاه جامعی به مدیریت منابع آب نداشتیم. در مورد این موضوع جلسات مشترکی بین بخشهای مختلف برگزار کردیم و در جلسه شورای عالی محیط زیست هم خیلی دقیق اشاره شد که چرا تالابهای بختگان، پریشان، هامون و گاوخونی به این وضعیت دچار شده اند؟ و چرا نباید یک مدیریت جامع و فراگیر را در بحث منابع آبی اجرا کنیم؟ در این خصوص سازمان یک برنامه مشترک بین بخشی دارد و امیدواریم بتوانیم از همکاریهای بین‌المللی هم در این زمینه استفاده کنیم؛ به ویژه تالابهای مرزی مانند هامون که تالاب بین‌المللی محسوب میشود. برای هر کدام از تالابها اقداماتی را آغاز کرده‌ایم و امیدواریم برای حل این مشکل همگرایی لازم وجود داشته باشد.

دولت در این موضوع خیلی مصمم است و پنجشنبه گذشته رئیس جمهوری در جلسه شورای اداری خوزستان که در آبادان تشکیل شد، مفصل به اهمیت تالابها و مدیریت صحیح آنها اشاره و اعلام کرد که باید نگاه خود را در بحث مدیریت منابع آب اصلاح کنیم.

موضوع تالابها را باید جدی بگیریم چون اگر خشک شوند معیشت مردم هم تحت تأثیر قرار میگیرد. به عنوان نمونه ما در خوزستان تالابهایی داشتیم که هزاران نفر با آن زندگی میکردند و معیشت آنها با تالاب بوده اما حالا با از بین رفتنشان، معیشت از بین رفته و منشأ ریزگرد شده که آسیبهای زیادی به طبیعت وارد میکند. بنابراین باید برای احیای تالابها برنامه ریزی کرد تا درست مدیریت شوند، حقابه آنها داده شود و از این شرایط خارج شوند.

  •  به عقیده شما دریاچه ارومیه نجات پیدا میکند؟

خیلی امیدواریم و از طرق مختلف تلاش میکنیم. شورای عالی آب که کارگروه نجات دریاچه ارومیه است و کارگروههایی که داخل سازمان داشتیم و داریم موضوع را پیگیری میکنند و در این مسأله جدی هستند. ۱۹راهکار اصلی برای نجات ارومیه تعریف شده و برای اجرای بعضی از آنها که در حیطه فعالیت سازمان حفاظت محیط زیست بوده، اقداماتی انجام دادیم.

همچنین به تازگی طی مکاتباتی از وزیر نیرو درخواست کردیم با توجه به بارشهای مناسب در فصل زمستان، مقداری از حقابه دریاچه از طریق سدها تأمین شود. این طرح براساس پیشنهاد یکی از استادان دانشگاهی بوده که در این زمینه مطالعه داشته و تأیید کارشناسی سازمان را هم دارد. پیشنهاد دیگری هم داریم که باز نظر کارشناسی بوده و خیلی از صاحبنظران روی آن تأکید دارند و آن اصلاح هندسی و ساختاری میانگذر ارومیه است؛ چون میانگذر مانع تبادل آب در خیلی از بخشها شده و این شرایط سریعاً باید تغییر کند. همه تلاش خود را برای احیای دریاچه ارومیه میکنیم البته کمی هم نگران هستیم و امیدواریم تأخیرهایی که در بخشهای دیگر اجرایی وجود دارد جبران شود. انتظار داریم زودتر به این موضوع پرداخته شود و تصمیم گیری ملی اتفاق بیفتد تا مسأله حل و فصل شود. در این خصوص چند جلسه هم در سطح بین المللی برگزار کردیم تا بتوانیم تجربه جهانی را در این زمینه کسب کنیم.

  • جاده سازی در مناطق بکر و جنگلی هم یکی از معضلات همیشگی محیط زیست است و بزرگترین طرح در این زمینه که شما هم با آن مخالف بودید، ساخت آزادراه تهران شمال است. وضعیت فعلی ساخت این راه را چگونه میبینید؟

براساس طرح اولیه، اراضی دو طرف آزادراه را بخشیده بودند و قرار بود از محل فروش و بهرهبرداری اراضی، تأمین درآمد کنند تا آزادراه ساخته شود که این خیلی خطرناک بود. مسیر اول، مسیری بود که از داخل جنگلها و مناطق حفاظت شده بکر میگذشت و سازمان با همه این طرحها مخالفت کرد. یکی از علل تأخیر در ساخت آزادراه تهران شمال همین مواضع سازمان بود که به نظرم این مواضع خیلی اصولی بود.

این جاده جزو مسیرهایی بود که به ارزیابی زیست محیطی نیاز داشت و جزو نخستین مطالعات ارزیابی بود اما مطالعات خوبی در آن زمان انجام نشد.

همچنین اقدامات و کارهای بسیاری باید از طرف مشاوران و پیمانکاران صورت میگرفت تا آثار و عوارض اجرای این طرح روی رودخانهها کنترل شود چون رودخانه چالوس را بشدت تحت تأثیر قرار میداد. تمام مشکلات از سوی ما اعلام شد و سازمان یک چارچوب برای این مسأله گذاشت ولی به هر حال نحوه اجرا، پیگیری و جدیت سازمان در این مسأله هنوز ادامه دارد.

  •  مرگ البرز یا همان پلنگ ایرانی، برای دوستداران محیط زیست بسیار تلخ بود و تعدادی از آنها هم به نشانه اعتراض به شکار حیات وحش در محوطه سازمان تجمع کردند؛ چه برنامه‌ای برای ساماندهی شکار در کشور دارید؟

از زمان قانون برنامه چهارم توسعه یک تکلیف قانونی وجود داشت تا تولید سلاح، به ویژه سلاح شکاری مجاز و غیرمجاز در سطح کشور مدیریت شود و کاهش پیدا کند اما جدی گرفته نشد. حالا دوباره ساز و کار را فعال کردهایم و بشدت دنبال این هستیم که با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح تولید سلاح شکاری را به حداقل برسانیم. وزیر دفاع هم در این موضوع رویکرد خوبی دارد.

حیات وحش ایران بشدت در معرض تهدید است و باید پایش و کنترل خود از مناطق را بیشتر کنیم. نیروهای محیط بان باید تقویت شوند و مناطق تحت مدیریت را با روشهای جدید مانیتورینگ دوربینها کنترل کنیم. این اتفاق مهمی خواهد بود که در سطح کشور سیستمها را به این سمت ببریم تا کنترل بیشتری داشته باشیم.

مشارکت جوامع محلی هم خیلی مهم است و قطعاً باید از مردم محلی کمک بگیریم. سازمانهای مردم نهاد هم میتوانند کمک زیادی کنند تا ما تجربه مدیریت جوامع محلی را بدست آوریم و بتوانیم مردم را درگیر منافع، مدیریت و حفاظت از منطقه کنیم تا جلوی شکار را بگیرند. تعدادی از پلنگهای ما به دلیل تصادف، شکار غیرمجاز و صدمههایی که مردم ناآگاه به آنها وارد میکنند، آسیب دیدهاند؛ پس باید تلاش همگانی داشته باشیم و یاد بگیریم چگونه از این گونه محافظت کنیم. همچنین لازم است جادههای محل تردد پلنگها علامتگذاری و سرعت خودروها مهار شود. باید همه تلاش خود را انجام دهیم تا مصائب توسعه و صنعتی شدن را برای حیات وحش کاهش دهیم.

  • داستان چاپ لوگوی یوزپلنگ ایرانی روی پیراهن تیم ملی به کجا رسید؟ در خبرها خواندیم که سپ بلاتر با این طرح مخالفت کرده است.

این خبر تکذیب شد و ظاهراً اشتباهی در مکاتبات بوده و مشکلی وجود ندارد، طرح هم مورد تأیید بوده است.

  • به عقیده شما این اقدام میتواند به حفظ این گونه در معرض انقراض کمک کند؟

یکی از کارهای مهم ما فرهنگسازی است. مردم و کودکان ما باید بدانند گونه‌هایی از حیات وحش داریم که آسیب دیده‌اند و نیاز به کمک دارند. این گونه‌ها با زندگی ما ارتباط دارند و خود مردم هم میبینند که یک پلنگ یا یوزپلنگ چه ارزشی دارد. پلنگ نمادی از چرخه حیات است و اگر نباشد این چرخه، حلقه‌ای گمشده خواهد داشت. یوزپلنگ زیباترین گربه‌سان دنیا است. همه موجودات دنیا جذابیت خاص خود را دارند و در این زیبایی رمز و رازی و پیامهایی وجود دارد که این پیام ها موجب میشود انسان قدر و منزلت حیات را بداند. تمام عناصر و اجزای طبیعت مخلوق خداوند و مخلوقی در حال سجده هستند و ما هم جزئی از یک اکوسیستم هستیم. این ارتباط انسان را وادار به تفکر میکند تا ارزش خود و طبیعت خداوند را بداند و برای حفظ آن تلاش کند.

  • به عنوان آخرین سؤال؛ برای رفاه حال محیط بانان چه برنامه‌هایی در دست اجرا دارید؟

با کمیته‌ای که برای حل و فصل مشکلات محیط بانان تشکیل دادیم توانستیم برای حل مشکل دیه و مسائل خاص تعدادی از محیط بانان که مشکلات حادی داشتند، گامهای مؤثری برداریم. برای حل مشکلات معیشتی محیط بانان و پشتیبانی از آنها هم در حال تلاش هستیم.

به هر استانی که سفر میکنم از نزدیک با محیط بانان دیدار و گفت‌وگو دارم. اخیراً هم یک پیام تصویری برای محیط بانان داشتم چون اعتقاد دارم روحیه نیروهای محیط بان خیلی مهم است. آنها در شرایط سختی کار میکنند و امیدواریم تلاشها برای افزایش حقوق و مزایا و تأمین تجهیزات مورد نیاز آنها به نتیجه برسد تا وضعیت آنها بهتر شود و با خیال راحت و آسوده‌تری کار کنند.

 مریم فرهمند

ایران