مخاطرات زیستمحیطی ناشی از عدم مدیریت علمی
شهروندان- محمد ضیمران*:
در جوامع انسانی ملاحظه میشود که منابع طبیعی رکن اساسی زیست موجودات زنده و ازجمله انسان است. برای مثال، آب بهعنوان حیاتیترین عنصر در طبیعت، حیوانات و جانوران گوناگون، گیاهان و سایر موجودات هر یک نقشی اساسی در تداوم حیات ایفا میکنند و جالب آنکه اینگونه عناصر تجدیدپذیرند و با از میان رفتن برخی از آنها مجددا جوانههای تازه جانشین آنها میشوند.
بدیهی است که این چرخه طبیعی در چارچوب محیط سالم تحقق میپذیرد و دارای فرآیندی خودکار است، اما چنانچه زیست طبیعی مزبور به هر علتی دچار خدشه شود حیات را با خطر انهدام مواجه میسازد.
یکی از مهمترین عوامل طبیعی در رشد و شکوفایی گیاهان و جانوران آب است که هم در اساطیر و هم در ادیان اهمیت آن مورد تأکید قرار گرفته است و بهطور طبیعی کمبود آب از طریق ریزش برف و باران جبران میشود. بدیهی است که در بعضی از نقاط کره زمین به علت وفور آب سبزینگی و رشد گیاهان بیشتر از مناطق دیگر است، اما در پارهای از مناطق این کره ازجمله خاورمیانه و آفریقا در مقیاس با سرزمینهایی چون اروپا و آمریکایشمالی محدودیتهای زیادی در زمینه آب وجود دارد و چنانچه منابع آبی این سرزمینها بهگونهای علمی مدیریت نشود در آیندهای نه چندان دور کمبود آب موجب دشواریها و چه بسا انهدام زیستمحیطی خواهد شد.
علل گوناگونی برای کمبود آب ذکر شده است. یکی از نخستین علل این کمبود در رشد بیرویه جمعیت حاصل میشود و لذا افزایش بیرویه زاد و ولد منابع آبی را دچار نقصان میگرداند. از طرف دیگر، اکثر طرحهای شهری چنانچه با مدیریت کارشناسانه همراه نباشد در این صورت، مشکلات عدیدهای را به بار خواهد آورد. گفته میشود که در دهههای آینده آب واجد همان ارزشی خواهد بود که درحال حاضر برای نفت ارزیابی میشود.
همانگونه که در عصر حاضر، نزاعهای منطقهای در خاورمیانه ریشه در بحران نفت دارد برخوردها و چالشهای دهههای آتی ریشه در بحران آب خواهد داشت. تغییرات اقلیمی، یکی دیگر از عواملی است که در از میانرفتن ذخیرهآبی نقش حایز اهمیتی ایفا میکند. به این معنا که هرچقدر درجه حرارت منطقه رو به فزونی نهد، آب بیشتری برای مصرف و نیز آبیاری گیاهی موردنیاز است. با این حال، احتمال دارد که منابع زیرزمینی آب جبران نشده و رفتهرفته میزان تبخیر به علت تغییر شرایط جوی افزون شود.
این خود میتواند مشکلات و چه بسا فاجعههای انسانی و بهطورکلی زیستی را همراه داشته باشد و رفتهرفته سبب تغییر ماهیت خاک و نیز فرآیند جنگلزدایی شود و لذا سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد در گزارش سال ۱۹۹۸ خود یادآور شده است که یکسوم کل جمعیت جهان از طریق دسترسی مستقیم و غیرمستقیم به زمین امرار معاش میکنند. به این معنا که تامین خوراک از طریق کشاورزی و نیز رشد و گسترش جمعیت طیور همگی به زمین وابستهاند و به همین دلیل، تغییرات محیطی و آب و هوایی چه بسا در تولید مثل و تکثیر و رشد آنها تأثیری درخور اهمیت برجای گذارد. در اکثر مناطق آسیا و آفریقا امروزه رشد فزاینده جمعیت و مسأله از میانرفتن باروری زمین میلیونها میلیون سکنه زمین را با مخاطرات جانی روبهرو ساخته است.
کاهش باروری خاک عبارت است از: فرآیندی که به موجب آن کیفیت زمین رفته رفته رو به نقصان نهاده و لذا در اثر لمیزرعشدن زمینهای مزبور و استفاده بیرویه باروری گیاهان و موجودات زنده را با مشکل مواجه میسازد. همه این عوامل در آینده تکتک ما انسانها و سایر موجودات زنده و گیاهان تأثیری منفی برجای گذاشته و چه بسا تداوم حیات را روی زمین با مخاطرهای مرگبار روبهرو میکند. از اینرو، جا دارد که در پی برنامههای علمی و دقیق تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران به جد این عوامل و فرآیندها را مورد ارزیابی
قرار داده و با مدیریت حساب شده و نظاممند تا آن حد که ممکن است جلوی بروز عواقب ناشی از فعل و انفعالات یاد شده را بگیرند. در غیر این صورت، باید در انتظار رویدادهای غیرقابل پیشبینی و چه بسا مخرب بود.
*استاد دانشگاه
شهروند