ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
در گفتگو با دکتر بهنیا مطرح شد:

بلندمرتبه سازی نیازمند گودبرداری مناسب و پیاده روسازی است

شهروندان:
دکتر کامبیز بهنیا که اکنون ریاست هیئت مدیریه شرکت خاک مسلح سازان را برعهده دارد، یکی از متخصصانی است که تاکنون در زمینه شناخت و مسلح کردن خاک فعالیت‌های گسترده و قابل توجهی در کشور انجام داده است.

دکتر کامبیز بهنیاوی که موسس و سرپرست آزمایشگاه مکانیک خاک دانشکده فنی دانشگاه تهران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۳ بوده است، دکترای مهندسی راه و ساختمان خود با گرایش مکانیک از دانشگاه پاریس در کشور فرانسه گرفته است. وی که تاکنون مقاله ها و کتاب های زیادی در زمینه شناخت خاک و مسلح کردن آن را به رشته تحریر درآورده، طی گفتگویی با نشریه «صدای صنعت» به بیان دیدگاه های خود در خصوص بلندمرتبه سازی پرداخته است:

• در شرایط کنونی کدام وجه از بلند مرتبه سازی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد؟

بلند مرتبه سازی از دو دیدگاه قابل توجه و بررسی است. یک دیدگاه فقط جنبه فنی و مهندسی دارد که از این نظر، مسایلی همانند طراحی، شرایط و کیفیت اجرا مطرح می شود. دیدگاه دیگر مربوط به مسایل شهری و زیست محیطی است و اینکه تاثیرهای مثبت یا منفی بلند مرتبه سازی بر شهر و ساختمان های اطراف آن چه می تواند باشد. در مورد آنچه که مربوط به قسمت اول می شود، باید بگویم ما مهندسان بسیار قوی در زمینه سازه داریم. به همین خاطر ساختمان های بلند مرتبه ای که ساخته می شود، تمامی مسایل مربوط به پایداری و مقاومت آنها در برابر زلزله مورد توجه قرار می گیرد و هنگام ساخت نیز به آنها توجه کافی می شود. پایداری در مقابل حرکات، مهار بندی، نکته های مهم مربوط به بتن ریزی، در نظر گرفتن اصول علمی اسکلت بندی ساختمان، ‌باد بندی ها و دیگر مسایل به دقت مورد توجه قرار می گیرد.

موضوع دیگری که از اهمیت زیادی برخوردار است، گودبرداری ساختمان های بلند مرتبه است که همیشه به دقت مورد توجه قرار نمی گیرد. از گودبرداری های منجر به خرابی که بگذریم، ما در برخی مناطق در این زمینه دست به رکورد شکنی می زنیم و به این مسئله هم افتخار می کنیم که ۴۰ تا ۷۰ متر گود می کنیم. گروه هایی که این کار را انجام می دهد،‌ این نکته مهم را فراموش می کنند که ما به این ترتیب به نوعی در حال درگیری شدن با طبیعت هستیم. در گودبرداری های عمیق به موضوع آب های زیرزمینی و سایر مسایل مربوط به آن توجه کافی صورت نمی گیرد. به خصوص در شهر تهران که کوهپایه است و آب ها از طرف کوه به پایین سرازیر می شوند. با گودبرداری های عمیقی که سپس در آنها ساختمان ساخته می شود،‌ ما در زیر زمین اقدام به سدبندی می کنیم. این سد بندی ها سرانجام مشکلاتی به وجود خواهد آورد که ما به آن توجه نداریم. ما فکر می کنیم در دیگر کشورهای جهان که گود برداری را محدود و با عمق کم انجام می دهند،‌ عقلشان نمی رسد یا سوادش را ندارند. در صورتی که این طور نیست.

گودبرداری کاری موقتی است. یعنی با فاصله کوتاهی از این کار باید ساخت و ساز شروع شود،‌ اما ما هنگام انجام چنین پروژه هایی می بینیم که ناگهان صاحب کار پولش تمام می شود یا بین شرکا مشکل پیش می آید و گودی که باید فوری کار ساختمان سازی در آن شروع شود، در همان شرایط رهان می‌شود. ما هر قدر هم روش های پایدار سازی را مناسب و دقیق به کار ببریم، اگر گود برای مدت طولانی رها شود، مشکل پیش خواهد آورد.

ما می گوییم تغییر مکان در حد ۱۰ سانتیمتر برای ساختمان مشکلی پیش نخواهد آورد. یعنی در بنا گسیختگی ایجاد نمی کند، اما این تغییر مکان باعث تخریب ساختمان های قدیمی کناری خواهد شد. پس مسئله پایداری گود مطرح نیست. در این جا موضوع ایمنی مطرح می شود.

در بسیاری از نقاط شهر تهران لوله کشی چاه های فاضلاب وجود دارد.‌ با این حال هستند مناطقی که هنوز از چاه فاضلاب استفاده می کنند. از سوی دیگر، ما در تهران شاهد افزایش جمعیت بسیار زیادی هستیم. این چاه ها از کشش کافی برخوردار نیستند. به همین دلیل، گاهی مواد گنداب ها درون زمین و گودها نشت می کند. یکی از مشکلات جدی که مواد گنداب ها به وجود می آورند از بین بردن میلگردهایی است که به عنوان میخ یا مهار به کار رفته اند. بنابراین نمی شود گود را برای مدت زیادی به حال خود و نیمه کاره رها کرد. باید سریع بنا را اجرا کرد. در حالی که اکنون در تهران کم نیستند گودهایی که کنده شده اند و نیمه کاره باقی مانده اند.

به طور کلی باید بگویم که من با گودهای عمیق موافق نیستم. به این خاطر که مشخص نیست به چه دلیل گودهایی تا این اندازه عمیق برای ساخت بنا در تهران یا دیگر شهرهای بزرگ کنده می شود.

• به نظر شما اصلی ترین و محوری ترین چالش پیش روی بلند مرتبه سازی در کشور ما چیست؟

مهمترین چالش محلی است که برای ساخت بلندمرتبه ها در نظر گرفته می شود. بیشتر بلند مرتبه سازی ها در مناطقی انجام شده است که راه های دسترسی بسیار تنگ و بدون پیاده رو دارند. در حال حاضر، مشکل چندانی در مورد استفاده از این ساختمان ها به چشم نمی آید. چون بیشتر آنها خالی است، اما اگر همه واحدهایی چنین ساختمان هایی پر از ساکن شود،‌ مشکلات خود را نشان می دهد.

به این خاطر که ما فراموش می کنیم هنگام ساخت یک ساختمان بلندمرتبه عرض کافی برای پیاده رو در نظر بگیریم و ارتفاع ساختمان را محدود کنیم. از سوی دیگر، برخی افراد باغ ها را از بین می برند و بلند مرتبه سازی می کنند. بعد اعلام می شود که در فاصله چند کیلومتری از شهر تهران بوستان درست کرده اند. این موضوع بسیار مهم است که ما ابتدا باید بوستان های موجود را حفظ کنیم و درخت های ۲۰۰ ساله را از بین نبریم.

من با بلند مرتبه سازی در مناطق غرب تهران یعنی منطقه های ۵ و ۲۲ مخالف نیستم. به این خاطر که شرایط این مناطق به گونه ای است که می توان در آنها خیابان بندی مناسب انجام داد و خیابان ها و پیاده روهای عریض برای آنها در نظر گرفت. تنها مطلبی قابل توجه اینکه بادهایی که غرب تهران می وزید و پایتخت را از آلودگی هوا نجات می داد،‌ به خاطر بلند مرتبه سازی جلوی وزیدن آنها گرفته شده است و شاید همین موضوع یکی از دلایل آلودگی هوای شهر تهران باشد. با این وجود می شود دالان هایی در نظر گرفت که وزش باد در آنها صورت بگیرد و وزیدن باد از غرب تهران را حفظ کرد. به همین دلیل است که می گویم بلند مرتبه سازی در مناطق جدید تهران ایراد ندارد.

در مقابل این موضوع از روند ساخته شدن بناهای بلندمرتبه در مناطق الهیه یا فرمانیه مخالفم. به این خاطر که در این منطقه هنوز کوچه های ۱۰ متری وجود دارد. با این وجود، در چنین کوچه های تنگ و سخت عبوری ساختمان هایی با ۲۰ یا ۳۰ طبقه ساخته می شود که اصولی و منطقی نیست.

در برخی از مناطق مرکز شهر تهران هم امکان بلند مرتبه سازی وجود دارد. البته باید به دقت بررسی شود که ساختمان بلند مرتبه در جایی ساخته شود که به خیابان و پیاده رو عریض راه داشته باشد.

• بلند مرتبه سازی تا چه اندازه در بازسازی بافت فرسوده کلان شهرها می تواند نقش داشته باشد؟

مناطق فرسوده با در نظر گرفتن شرایطی می توانند از بلندمرتبه سازی بهره ببرند. برای نمونه در بخش هایی از خیابان ولیعصر که عرض آن نسبت به بخش های دیگر بیشتر است، می توان از بلندمرتبه سازی استفاده کرد. می توان طرح هایی را برای بازسازی دیگر مناطق فرسوده مرکز شهر نیز به اجرا در آورد. البته این طرح ها نباید همانند بزرگراه نواب باشد که به شکلی نامناسب به اجرا درآمد.

به این خاطر که ساختمان های طرح نواب را در دو طرف یک بزرگراه ساخته اند. این کار باعث شده است تا این ساختمان ها در معرض سر و صدای زیادی قرار بگیرند. وقتی بلندمرتبه صورت می گیرد باید محله به وجود بیاید. محله هم نیاز به بخش های عمومی دارد. مردم باید به همه چیز دسترسی داشته باشند. در صورتی که ساخت خانه های بزرگراه نواب به گونه ای است که کوچه ها و مناطق فرعی از بین رفته است و مشخص نیست مردم دو طرف این بزرگراه ها برای رفتن به نقاط فرعی تر چه کار می کنند. شاید بهتر بود اتوبان را پایین ببرند و سقف بزنند. یکی از کارهایی که در دیگر کشورهای جهان انجام می دهند. همچنین باید فکری می کردند که دسترسی های محلی تامین می شد. این ساختمان ها و راهروهای درازی که در دو طرف گذاشته اند از نظر زیبایی و امنیت به هیچ وجه مناسب نیست.

در همین طرح نواب نواب ساختمان های ۷، ۸ یا ۱۰ طبقه وجود دارد که برخی اوقات فاصله آنها دو متراست. به این ترتیب نمی توانند آفتاب یا نور بگیرند. مهمتر اینکه حریم خانه ها به خوبی حفظ نمی شود و شخص احساس نمی کند که در خانه خودش قرار گرفته است.

برای بازسازی مناطق فرسوده طرح لازم است. باید همه مسایل جانبی در نظر گرفته شود. همچنین باید یک طرح جامع شهری وجود داشته باشد که شرایط را به طور دقیق مشخص کند.

• تا چه اندازه به تفکر و فلسفه ساخت ساختمان های بلند مرتبه برای ایجاد محله های عمودی در کشور نزدیک شده ایم؟

طی چند سال اخیر ما درباره بی آبی صحبت کرده ایم و این موضوع بسیار جدی است که در تهران امکان تامین آب برای همه ساکنان فراهم نیست. به عبارت دیگر، میزان آب موجود برای همه جمعیت تهران بزرگ کفایت نمی کند، قصد محدود کردن جمعیت را هم نداریم. در این شرایط احداث ساختمان های بلندمرتبه می تواند تا حدودی از گسترش بی رویه شهر در سطح کم کند. البته باید این موضوع با مطالعه و برنامه ریزی دقیق صورت بگیرد. چون می شود در نقاط مختلفی از شهر بلندمرتبه سازی کرد،‌ ولی این نقاط باید با دقت و کارشناسی شده مورد بررسی قرار بگیرند. متاسفانه شرایط شهرسازی تهران همیشه بی حساب و کتاب بوده است.

برای نمونه، شما ببینید بیشتر بخش های خیابان مطهری کوچه ها تنگ و کوتاه است. به این خاطر که هنگام تقسیم بندی زمین ها،‌ آنها را به تعدادی از نظامی ها داده بودند و آنها به ساخت و ساز قطعه های حدود ۲۰۰ متری اقدام کردند و در زمان خودشان تصور می کردند، این میزان کوچه برای شان کافی است. در صورتی که اکنون این کوچه ها توان پذیرش ساختمان سازی آن هم به صورت بلند مرتبه یا بناهای چند واحدی را ندارد.

به طور کلی هنگام ساختمان سازی به جنبه های اجتماعی موضوع کمتر توجه می شود. برای نمونه، در بیشتر خیابان ها و گذرگاه های شهر، به موضوع پیاده روسازی توجه کافی نشده است. موضوع فقط بلندمرتبه ها نیستند که در مورد دسترسی محلی و استفاده از پیاده روها دقت کافی انجام نداده اند و به فکر افزایش جابه جایی های ساکنان کوچه نبوده اند، بلکه به طور کلی برای پیاده ها فکر نشده است. آن اندک پیاده روسازی هایی که انجام شده است و برخی از گذرگاه های شهر از آن برخوردارند نیز جولانگاه موتور سواران است.

• به چه دلیل بلند مرتبه سازی های قدیمی تهران بسیار خوب و قابل قبول بود،‌ اما پروژه بلند مرتبه سازی مسکن مهر ناموفق است؟

نمی شود این ها را باهم مقایسه کرد. ساختمان های بلند مرتبه قدیمی همانند آ اس پ شرایط متفاوتی داشت. در آن زمان، بخشی از زمین هایی که به منظور ساخت این برج ها در نظر گرفته شده بود، خارج از محدوده محسوب می شد. آن زمان شمال منطقه یوسف آباد را برای ساخت این برج ها انتخاب کردند، چون پیش بینی می شد در آینده شهری موقعیت خوب و مناسبی داشته باشد. به همین دلیل ساخت و ساز آن با در نظر گرفتن و پیش بینی های لازم صورت گرفت. الان این ساختمان یکی از موفق ترین نمونه های بلندمرتبه سازی در تهران و کشور است. چون ساکنان این منطقه تمامی نیازهای خود را می توانند در محل زندگی شان برآورده کنند و نیاز به خروج از آن ندارند.

مسکن مهر در مناطق شهری جا نداشت و رفت به بیابان. در مناطقی که ساخت مسکن مهر در نظر گرفته شده بود، آب، برق، گاز و فاضلاب در این مناطق وجود نداشت و همه چیز برای آن در نظر گرفته شد. نکته مهمی که در مورد چنین پروژه هایی باید در نظر گرفته شود، محل کار ساکنان است که در این مورد هیچ فکری نشده است. محل کار و منزل باید به همدیگر نزدیک باشد. در حال حاضر،‌ برخی از ساکنان کرج برای کار به شرق تهران می روند و برعکس. این موضوع یک مشکل جدی است.

وقتی شهرسازی می کنیم، باید به این موضوع دقت شود که شهر باید همه چیز داشته باشد. آن هم مسکنی که در خیلی از جاها کنار بزرگراه ها یا مناطق دور افتاده است. ما هر جا بخواهیم شهر سازی کنیم در اولین مرحله لازم است خیابان بندی و لوله کشی و فاضلاب داشته باشیم و سپس قطعاتی را برای ساخت و ساز در نظر بگیریم. این قابل قبول نیست که خانه را بسازیم و سژس به این فکر کنیم که از کجا باید لوله کشی کنیم. در این میان آنچه دولت باید انجام باید بدهد، ارایه زیرساخت ها است. دیگر اینکه،‌ اگر برای یک شهر سکونت ۵۰ هزار نفر پیش بینی شده است، ناگهان ۳۰۰ هزار نفر در آن ساکن نشوند. همچنین باید هنگام ساخت شهرهای جدید احداث قطار و مترو در نظر گرفته شود. در حالی که هنگام ساخت این مسایل را به طور کلی فراموش می کنیم.

• بلند مرتبه سازی می تواند یک ابزار یا راه حل برای نجات کلانشهرها از وضعیت توسعه شهری کنونی باشد؟

در خیلی از شهرهای بزرگ دنیا ساخت ساختمان بیش از ارتفاع مشخصی ممنوع است. در پاریس فقط یک محله مخصوص به ساخت بناهای بلندمرتبه اختصاص دارد و در همه جای شهر ساختمان بلندمرتبه نمی سازند. چون سرویس دادن به آن دشوار است و محله از بین می رود. همچنین ساخت بنای بلندمرتبه گران است و هزینه ها را بالا می برد. شما بلند مرتبه سازی می کنید به مردم اسکان بدهید، اما کدام گروه از مردم امکان مالی خرید و استفاده از چنین ساختمان هایی را دارند. بیشتر مردم امکان مالی لازم برای استفاده از چنین ساختمان هایی را ندارند. بلند مرتبه هزینه دارد. شارژ نگهداری از یک ساختمان ۳۰ طبقه بسیار بیشتر از یک ساختمان ۷ طبقه است.

بلندمرتبه سازی می تواند راهی برای جلوگیری از توسعه بیش از اندازه شهری باشد؛ البته تحت شرایط خاص. برای نمونه، می توان‌ بخش هایی از بافت فرسوده شهر تهران را به صورت جزیره جزیره با استفاده از بلندمرتبه سازی نوسازی کرد. البته در تهران بخش های تاریخی هم داریم که نباید آنها را از بین ببریم. برای آنها باید کاربری های دیگری در نظر بگیریم. یک کلان شهر احتیاج به نقاط اجتماع مردمی دارد. محله های خرید، تفریح، بوستان،‌ سالن سینما و تئاتر باید در آنها قرار داشته باشد.

ما در منطقه عباس آباد از این نوع محل های تجمع داریم. این مکان ها به اندازه ای برای مردم جذاب است که از دیگر نقاط شهر به آنجا می روند. در یک کلان شهر اگر محله هایش خودکفا باشند، مشکلات ترافیکی کمتری خواهیم داشت. چون مردم به محله های دیگر نمی روند.

خیلی از کشورهای جهان در دهه ۶۰ میلادی برای مردم کم درآمد و طبقه متوسط برج سازی کردند. طی چند سال اخیر تعدادی از این ساختمان ها را تخریب کرده اند. چون این الگو به جز مشکل ارمغان دیگری برای این افراد در پی ندارد. آسانسور بیشتر این ساختمان ها کار نمی کند. چون این مناطق پس از مدتی تبدیل می شوند به محل زندگی افراد فقیر. افراد کم درآمد هم پول کافی ندارد تا بتوانند آسانسور را درست کنند. همچنین به خاطر دالان ها، راهروها و زیرزمین های طولانی این برج ها تبدیل شده اند به محلی برای قاچاق مواد مخدر. ما باید از تجربه سایر کشورهای در زمینه بلندمرتبه سازی استفاده کنیم.

برچسب‌ها : , ,