۶ پیشنهاد برای زندگی در تشنگی
شهروندان:
پیشبینیهای تلخ، محقق شد. آنهایی که تکذیب میکردند و میگفتند کارشناسان سیاه انگاری میکنند، امروز سکوت کردهاند. آب سدها ته کشیده و بعید هم نیست که بحران آب فقط مربوط به تهران نباشد.
شرق نوشت: این شروع یک دوره نیمقرنی و شاید هم ۳۵ساله خشکسالی است. در این ایام باید چه کرد؟ میگویند آب مصرفی شهرها در ایران، کمتر از پنجدرصد است. آیا این عرصه کم، مجال خلاقیت را در اختیار مردم قرار میدهد یا تنها باید به کشاورزان و صنعتگران برای تغییر الگوی مصرف آب هشدار داد.
اینجا از چند چهره پیشنهادهای سادهای برای عبور از بحران یا به عبارت بهتر، زندگی در روزگار بحران آب کنار هم قرار دادهایم؛ پیشنهادهای سادهای که اگر عملیاتی شوند، شاید ما را با تشنگی کمتری از این روزهای سخت عبور دهند.
احمد مسجدجامعی: شرایط امروز به ما یادآوری میکند که قدر قناتهای تهران را بیشتر بدانیم. وقتی که در برنامههای تهرانگردی، به نقاط مختلف شهر خصوصا در بافت تاریخی آن سر میزنیم، از اهالی محل معمولا در مورد قناتها سوال میکنم تا بلکه حساسیتها افزایش پیدا کرده و جامعه نسبت به یکی از غنیترین گنجینههای حیاتی تهران آگاهی پیدا کند. قناتهای تهران روزگاری این شهر را از نعمتی بیاندازه و غیرقابل اندازهگیری سرشار میکردند اما در طول این سالها، قناتها با آمدن آب شرب لولهکشیشده فراموش شدهاند و از زمانی که در سایه این فراموشی ماندهاند، تخریب آنها هم سرعت یافته است. قناتها را باید دریافت، آن هم درست در شرایطی که وضع آب تهران روی خط بحران است و منابع آبی شاید کفاف چند روز را بیشتر ندهند. صدای آب در جویهای بزرگ تهران و مظهر قناتها، روزی منبع آبادانی محلههای مهمی چون منیریه، امیریه، بازار و… بوده است و حالا زمانی است که باید آنها را دوباره کشف کرد و به زندگی شهری امروز پیوندشان زد.
اسماعیل کهرم: به مردم شهر، جز صرفهجویی چه چیزی را میشود پیشنهاد داد و درخواست کرد آن هم در شرایطی که آب آشامیدنی در تهران به بحران خود رسیده. نهایت این است که مردم ما در خانه یا برای مسایل بهداشتی از آب استفاده میکنند یا برای نوشیدن و اگر بیمبالات باشند گاهی با آن باغچه را هم آبیاری میکنند یا ماشینی را میشویند. اما واقعیت این است که این میزان مصرف آنقدر که باید زیاد نیست که صرفه جویی در آن بتواند ما را از بحران عبور دهد. شرایط ما امروز تایید پیشبینیهایی است که کارشناسان سالها قبل کرده بودند؛ آن زمانی که سدها یکی بعد از دیگری در مسیر آبهای روان کشور قرار میگرفت و با وجود اعتراضهای زیاد، این سدها را عامل سازندگی کشور میدانستند. حالا تنها کاری که از مردم برمیآید همین مراقبت از آب آشامیدنی است. اینکه مراقب نشتی آب در لوله کشی خانه باشند، از آب در مصارفی مثل باغبانی گل و گیاه باغچه کمتر استفاده کنند و از آن بههیچوجه در شستشوی کف حیاط یا مواردی مثل این بهره نبرند. یک نکته هم نباید پنهان بماند و آن این است که ما امروز بیش از هر وقتی نیاز به آموزش داریم، یعنی اگر مدام تلویزیون و رادیو و روزنامه از کمآبی حرف بزند باز هم کم است، باید یک فرهنگ عمومی نسبت به این موضوع ایجاد شود تا همه بدانند چقدر بحران به ما نزدیک است؛ نزدیک نیست درواقع، امروز درست در داخل خود بحران هستیم.
بهرام دبیری: به نظر من دیگر برای چارهاندیشی خیلی دیر شده. واقعا کار از کار گذشته. باید ۳۰، ۴۰ سال پیش برای کمآبی امروز تدبیر میاندیشیدیم. به آمارها توجه کنید که میگوید امروزه ۹۰درصد مصرف آب ما، صرف کشاورزی میشود که ۷۰درصد از این آب به دلیل شیوههای غلط و کهنه، هدر میرود، یا ۴۰درصد آب آشامیدنی شهریمان در لولههای آب پوسیده و زنگزده از بین میرود و با توجه به چنین سیستمی، حالا واقعا فکر میکنید ما اگر در حین مسواکزدن شیر آب را ببندیم، دردی دوا میشود؟ من تمامقد موافق صرفهجویی هستم و این شیوه را میپسندم اما این معضل نیاز به راهحلی بنیادین دارد. مثلا سدسازی یکی از مخربترین و آسیبزنندهترین ساختارهای معماری طول تاریخ بشر است که محیط زیست را تخریب میکند و اکوسیستم را به هم میزند، اما هنوز هم از آن دست نکشیدهایم. یا مثلا تمام رودخانههایمان به دلیل فاضلاب و گندآب کارخانهها و مراکز صنعتی آلوده شدهاند. چرا خودخواه بودیم و فکر کردیم آب تا ابد هست و هرکداممان که خواستیم بیحساب و کتاب، چاه عمیق حفر کردیم؟ در خبرهای همین چند روزه میخواندم که در ایران برای تولید یککیلو گندم هزارو۳۰۰لیتر آب مصرف میشود، این رقم فاجعه نیست؟ یعنی ما سالها جواهر دادهایم و در عوض یکتکه سنگ گرفتهایم. درحالیکه با پول ۲۰لیتر آب میتوانستیم گندم بخریم و وارد کنیم. در کشوری که تاریخ ششهزارسالهاش حاکی از احترام به آب و قنات از اختراعات تمدن باستانیاش است، چرا باید وضع به جایی برسد که دانش و توجهمان را نسبت به این مایه حیات از دست بدهیم؟ متاسفانه مدیران آبی ما در این سالها، نه گذشته مان را درک کردند و نه به آینده اندیشیدند. حالا با این وضع میشود به مردم گفت دوش نگیرند؟ بهنظرم بهترین کار این است که حالا با مدیریتی درست، لولهکشیهای شهر ترمیم شوند تا آب کمتری هدر رود. یا مثلا شستن کویوبرزن با شلنگ آب لولهکشی ممنوع شود. جلوی چاههای بیقاعدهای که بر سر هیچ پدید آمدهاند، گرفته شود. در کشور ما، خشکسالی همیشه بوده ولی عدممدیریت موجب آسیب اخیر شده است. ایران همواره از دوران امپراتوری هخامنشیان سرزمین خشکی بوده ولی در همه دورانها مردمان ما دانستهاند چطور آب را حفظ کنند.
فریدون شهبازیان: در مصرف آب نباید بیملاحظه بود. همیشه از پنجره خانه، خیابان را که نگاه میکنیم میبینیم شهروندان به راحتی و با آسایش آب آشامیدنی را صرف شستوشوی ماشین میکنند یا باغچهها را آب میدهند. این خطرناک و در عین حال دردآور است. باید کمی رعایت و ملاحظه کرد. تازه وقتی آب قطع میشود همهمان عزا میگیریم درحالیکه باید به جای بیتابی لحظهای، آموزشی همگانی داده شود چون نهادینهشدن فرهنگ صرفهجویی، بدونآموزش ممکن نیست. کمآبی نهایتا سبب قطع آب لولهکشی میشود، این تاثیری در فرهنگ مصرف افراد ندارد. چون معمولا به خانه اقوامی که آبشان قطع نشده میروند و زندگی خود را اینطوری میگذرانند. باید با آموزش درست، مردم را درگیر مساله کمبود آب کرد. باید آموزشی مدون از طریق رسانهها نظیر صداوسیما به مردم داده شود. با اینکه هشدار دادهاند که استفاده از چاههای خانگی را به زودی قدغن خواهند کرد، اما این برای احیای آبهای زیرزمینی کافی نیست. باید راهحلی اساسیتر ارایه شود.»
ریما رامینفر: من امیدوار بودم که راهحلی اندیشیده شود که شهروندان از آب تصفیهشده لولهکشی برای همه مصارف استفاده نکنند. این روزها میگویم کاش پیشتر رعایت کرده بودیم تا امروز از نعمت حیاتبخش آب محروم نباشیم. اما حالا هم دیر نیست. فکر میکنم ای کاش آب تصفیهشده را فقط بگذاریم برای خوردوخوراک، برای سایر مصارف از آب لولهکشی استفاده نکنیم. متاسفانه تا به امروز آموزش درستی ندیدهایم به این منظور که چطور میتوان از آب، کمتر استفاده کرد. رسانههای خارجی در این زمینه خیلی بهتر عمل کردهاند. یکبار در یکی از این رسانهها، برنامهای میدیدم که شیوه مصرف بهینه آب در مصارف خانگی را تبلیغ میکرد و مثلا نشان میداد برخلاف عادت غلطی که ما داریم، لازم نیست ظرفی که میخواهیم در ماشین ظرفشویی بگذاریم یک دور پیش از قراردادن در ماشین آب بگیریم بلکه کافیست با یک دستمال نمدار آن را تمیز کنیم. متاسفانه ما عادت داریم همیشه فرافکنی کنیم و همه تقصیرها را به گردن دولت بیندازیم و هرگز فکر نمیکنیم اگر در مواردی همکاری کنیم، نتیجه به نفع خودمان خواهد بود. آب مایه حیات است و ادامه زندگی ما روی زمین، وابسته به وجود آن، بنابراین باید برای تداوم آب، تدبیری اندیشیده شود تا آب برای همه باشد. اولین قدم، آموزشی وسیع و همگانی است چون به وضوح شاهدیم که افراد در مصرف آب، صرفهجویی نمیکنند. خودخواه هستیم و حتی سالهاست این بین مردم ما قاعده شده که در فصل تابستان، هر روز دوش بگیرند بیاینکه به کمبود آب فکر کنند. اصولا حاضر نیستیم بهخاطر منافع و مصلحت جمعی از قواعد خودمان صرفنظر کنیم و این واقعا یک معضل بزرگ است.
عطاءالله امیدوار: نگهبان مجتمع معمولا صبحها که طبق روال همیشگی در حال شستشوی حیاط با آب آشامیدنی است به همسایگان تعارف میزند که شیلنگ آب را روی ماشین آنها هم گرفته تا غبار احتمالی روی شیشهها پاک شود. در همین زمان تعارفهای معمول و در زمانی که شیلنگ آب میرود روی بدنه ماشین، چند گالنی آب هدر میرود. این آب، آب ارزانی نیست. برای تسویه و مساعدشدنش، میلیونها تومان هزینه صرف شده اما اینها هم مهم نیست؛ اصلا وقتی موضوع آب در میان باشد، پول چه کاره است؟ آب تنها چیزی در جهان است که با پول نمیشود آن را خرید، البته شاید امروز بتوانیم، اما فردا دیگر قطعا نخواهد شد. همین موضوع نگرانکننده است و آنقدر این نگرانی در طول این سالها گفته شده که حالا کمتر به آن توجه میکنند اما واقعیت این است که امروز شرایط ما با مثلا یک سال پیش، زمین تا آسمان فرق میکند. امروز روزی نیست که بخواهیم، صرفا به خاطر یک تعارف یا خوشخدمتی، با آب آشامیدنی بازی کنیم، بگذاریم با آن، ماشین را بشویند یا کارهایی ازایندست. پس لطفا از نگهبان خواهش کنید اول شیر آب را ببندد و بعد به او توضیح بدهید که نهتنها حاضر نیستید ماشینتان شسته شود بلکه ترجیح میدهید این آب را خودتان نوش جان کنید، چراکه ممکن است آخرین قطرههای آب باشد.