پادزهری برای زندگی روزمره
شهروندان – - دانیال ابوالحسن معمار:
تابستان که بساطش را جمع میکند، بساط مسافرت و گردشگری هم خودبهخود جمع میشود، چرا؟
چون در شیوه زندگی ما تا اسم و رسم گردشگری به میان میآید، همه ذهنها به طرف جاده و کوه و جنگلهای بکر و کنار دریا و آثار باستانی و… میرود. خب، مسلما حالا که هم هوا سردتر شده و هم مدرسهها، درهایشان را به سوی دانشآموزان گشودهاند، خیلیها بیخیال مسافرت میشوند.
یکی دیگر از چیزهایی که با شنیدن گردشگری به ذهن همه ما میرسد، زمان است. همه ما برای گردش، قائل به این هستیم که باید زمانی را کنار گذاشت. بالاخره شما باید یک بازه زمانی را برای این کار کنار بگذارید و بهعبارتی راحتتر، باید برای گردش کردن، زمان خرج کنید. نکته سومی هم که در این میان میتوان به آن اشاره کرد، مسئله پول است. در ذهن خیلی از ما اینچنین جا افتاده که برای گردش باید علاوه بر زمان، پول هم خرج کرد و با این هزینههای زندگی امروزی، دیگر چه مجالی برای این کار میماند. همه این نکتهها، بخشها و پازلهایی از واقعیت هستند که لاجرم، آنها را نادیده نمیشود گرفت. شاید بخشی از ضعف گردشگری در کشور ما هم، به همین واقعیتها برگردد.
باید کمکم بیاموزیم که گردشگریهای کوتاهمدت هم، میتواند بخش قابل توجهی از صنعت گردشگری ما باشد. این باور، ابتدا باید در فکر و ذهن ما نهادینه شود و بعد در باور و برنامههای مسئولان. بهنظرم با توجه به بالا بودن هزینههای زندگی امروزی و همچنین کمبود وقتی که همه ما به نوعی درگیر آن هستیم، گردشگری کوتاهمدت، گزینهای مناسب برای بازسازی روح و جسم شهروندان خسته از زندگی ماشینی است. وقتی میتوان تورهای گردشگری کوتاهمدت در تمام نقاط کشور تدارک دید که یک نصف روز هم بیشتر از شهروندان وقت نمیگیرد و جماعت هم میتوانند با شرکت در این برنامه با روح و روانی بازسازی شده به زندگی روزمره برگردند چرا این کار را انجام ندهند؟
وقتی بهانهها برای گردشهای بلندمدت یا همان مسافرت بسیارند، دیگر برای استفاده نکردن از تورهای گردشگری نیمروزه، چه بهانهای میتوان آورد؟ پناه بردن به دیدنیهای شهری که در آن زندگی میکنید، بزرگترین پادزهر زندگی روزمره و ماشینی ماست و گردشگری کوتاهمدت، بیبهانهترین راه برای رسیدن به این هدف.