ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
سیمای سینمای کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ابراهیم فروزش:

باید به فیلم‌دیدن عادت کنیم

شهروندان:
ابراهیم فروزش، سال1349 فعالیت سینمایی خود را در مسند مسوول امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تهیه‌کننده اجرایی بسیاری از فیلم‌های کانون آغاز کرد.

ابراهیم فروزشسال۱۳۵۲ فیلمنامه فیلم کوتاه «سیاه پرنده» را نوشت که آن را مرتضی ممیز کارگردانی کرد؛ ضمن اینکه برخی از فیلمنامه‌های انیمیشن علی‌اکبر صادقی، عبدالله علیمرداد و… را نیز به رشته نگارش درآورد. در فاصله قبل و بعد از انقلاب، فیلم‌های کوتاه و مستند متعددی ساخت. نخستین فیلم سینمایی‌اش، «کلید»، را در سال۱۳۶۵ کارگردانی کرد. او در کارنامه هنری‌اش بیش از ۵۰جایزه بین‌المللی دارد.

غیر از «کلید»، فیلم‌های «خمره»، «مرد کوچک»، «بچه‌های نفت»، «هامون و دریا»، «زمانی برای دوست‌داشتن»، «سنگ اول» و «شیر تو شیر» حاصل فعالیت‌های دیگر اوست. سال گذشته به عنوان یکی از اعضای هیات انتخاب بخش بین‌الملل «بیست‌وهفتمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان» حضور داشت. امسال هم درآستانه بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان سراغش رفتیم تا مختصات سینمای کودک امروزی را بررسی کنیم.

  • ‌این روزها به برگزاری «بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان» نزدیک می‌شویم. می‌خواستم بدانم سیمای سینمای کودک و نوجوان را چطور می‌بینید؟

برای اینکه بدانیم الان چه هستیم و در کجا قرار دادیم، مجبوریم به گذشته اشاره‌ای کنیم. جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان پیش از انقلاب هم وجود داشت و در رده‌الف جشنواره‌های بین‌المللی قرار گرفت. در واقع سینمای کودکان و نوجوانان پیش از انقلاب به واسطه فعالیت مستمر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نه‌تنها در حاشیه قرار نداشت، بلکه در بطن سینما بود. خیلی اوقات هم از نقطه‌نظر هنری و ملی درسطح بین‌المللی حیثیت ما را حفظ کرد. خوشبختانه این موفقیت‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه پیدا کرد. بنابراین فی‌النفسه وجود جشنواره و برگزاری آن تا ۲۸دوره اتفاق مبارک و میمونی است. هرچند به نظر می‌رسد جشنواره بیشتر به کورسویی می‌ماند که هر لحظه ممکن است خاموش شود که البته باید همه‌مان تلاش کنیم تا آن حفظ شود، ولی اگر کاری کنیم که شعله‌ور شود چه بهتر! منتها سیاستگذاری و مدیریت جشنواره در کیفیت آن تاثیر بسزایی دارد. چون حضور فیلم‌ها در جشنواره در اصل، فرهنگ‌سازی می‌کند و می‌تواند مخاطبان را با دنیای امروز از طریق فیلم آشنا کند. باعث می‌شود با جغرافیا و فرهنگ کشور‌های دیگر آشنا می‌شویم و بعد هم می‌توانیم تاثیرات مثبتی از آن فرهنگ‌ها بگیریم. درواقع جشنواره، مرکز تبادل فرهنگی است.

  • ‌ البته طی دهه‌های ۶۰ و ۷۰خورشیدی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آثاری تولید شد که به قول معروف حرمت این نوع سینما را حفظ کرد و ماندگار شد، ولی این روند دیگر ادامه‌دار نشد. نظرتان دراین‌باره چیست؟

می‌توان ادعا کرد در آن دوران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سینمای ایران را متحول کرد و برای فیلمسازان بزرگی همچون عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، امیر نادری، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و دیگرانی که حرفی برای گفتن داشتند، فرصتی فراهم آورد تا بتوانند دیدگاه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را در قالب فیلم‌های پیشرویی که می‌ساختند، مطرح کنند که در زمان حاضر نیز شاهد آن هستیم که چه آثار درخشانی بوده‌اند.

  • ‌ که البته خود شما هم یکی از آن افراد هستید. اما اگر به این نکته اعتقاد داشته باشیم که به هرحال این آثار در جاهایی مثل جشنواره‌ها دیده و موردپسند واقع شدند و آنچه مسلم است، این است که برگزاری جشنواره فیلم، تشویقی و ترغیبی برای فیلمسازان فیلم کودک و نوجوان است و مهم‌تر از آن فرصتی است برای کشف خلاقیت‌ها که مورد اخیر در برخی دوره‌های جشنواره نادیده گرفته شده و البته آن هم به دلیل مشکلات تولید فیلم کودک است. نظرتان چیست؟

البته باید بگویم مساله جشنواره، بهانه‌ای است تا بحث و فحص کنیم که در طول یک‌سال در عرصه سینمای کودک چه کرده‌ایم. اما یادمان باشد جشنواره نمی‌تواند برای تولید فیلم کودک تعیین‌کننده باشد.

  • ‌ از چه نظر؟

از این نظر که همه‌جای دنیا جشنواره‌ها فقط محل نمایش فیلم‌ها هستند و مراحل تولید باید قبل از آن اتفاق افتاده باشد. به همین دلیل جشنواره فقط ویترین و پایگاهی برای دست اندرکاران سینماست که فیلم‌هایشان مورد قضاوت و داوری قرار گیرد و از آنجا که عنوان بین‌المللی را یدک می‌کشد، فیلم‌های ایرانی در کنار فیلم‌های خارجی به نمایش درمی‌آیند و با آثار روز دنیا مقایسه می‌شوند و از این نظر قابل بررسی است که کیفیت فیلم‌های سینمای ایران در مقایسه با فیلم‌های خارجی چگونه بوده. از سوی دیگر هم تولیدات سینمای ایران راکد نمی‌ماند و برایش فرصتی فراهم می‌شود که دستاوردهایش را در معرض دید قرار دهد.

  • ‌ اما حتما خودتان می‌دانید که سینمای کودک امروز ما با دهه۶۰خورشیدی که به اصطلاح سال‌های طلایی این سینما بوده، اصلا قابل مقایسه نیست. از نظر شما علت این افت در کیفیت و حتی کمیت چیست؟

به طور کلی اوج و افول فیلم‌های سینمای ایران به مجموعه عواملی بستگی دارد که در این مسیر فیلم‌های کودک هم مستثنا نیست. بگذارید به نکته جالبی اشاره کنم. چندی‌پیش در جایی خواندم جمعی از منتقدان سینمای ایران که در حقیقت کارشناسان سینمایی هستند طی نظرخواهی از میان کل آثار سینمایی کودک و نوجوانان، بهترین‌ها را انتخاب کرده بودند و درنهایت به سه‌اثر رسیدند؛ «باشو، غریبه کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی، «دونده» به کارگردانی امیر نادری و «خانه دوست کجاست» به کارگردانی عباس کیارستمی… .

  • ‌ که هرسه فیلم محصول دهه۶۰ هستند!

بله و مهر تاییدی بر ساخت این فیلم‌هاست. حال این پرسش برایم قابل طرح است چه اتفاقی افتاده که ساخت فیلم‌های خوب در گذشته اتفاق افتاده و متعلق به زمان حال نیست؟ ظاهرا دوران مشعشع سینمای ایران در دهه۶۰ بوده و حالا چرا دیگر تکرار نشده؟ به این نتیجه رسیدیم در آن سال‌ها چه اتفاقاتی افتاده تا با این نوع آثار روبه‌رو شدیم؟ وقتی دنبال این قضیه را بگیریم به نتیجه خواهیم رسید.

  • ‌خب، در این مورد تحلیل شما چیست؟

به نظرم مدیریت سینما در آن زمان در سیاستگذاری کلان خود خط استمرار را پیش می‌برد و نشان می‌داد برای سینمای ایران و البته فیلم کودک ارزش قایل است. حتی در آن زمان مدیران دولتی به سینمای کودک به عنوان وظیفه ملی نگاه می‌کردند. به طوری که این قضیه ریشه‌ای و اساسی نهادینه شد. مرسوم است با تعویض هرمدیری، مدیریت سینما دچار افت‌وخیز شود. چون تغییر مدیر، تغییر مدیریت به همراه دارد. اما در آن دوره مدیران حتی به استمرار بودجه هم توجه داشتند تا مدیر بعدی با مشکل اعتبارات روبه‌رو نشود. مدیر بعدی هم می‌آمد سلیقه‌ای برخورد نمی‌کرد و همه‌چیز نظام‌مند پیش می‌رفت و دولت هم حمایت می‌کرد.

  • ‌ حالا باید پرسید چرا وضعیت تولید فیلم کودک بعد از دهه ۶۰ دیگر مورد اهمیت قرار نگرفت. اصلا اشکال در کجاست که چنین شد؟

حتما می‌دانید که بعد از دهه۶۰ تعداد جمعیت جوان ما افزایش پیدا کرد. جامعه پیشرفت و حتی در مقایسه با کشورهای دیگر تکنولوژی سینمایمان پیشرفت کرد. جذابیت‌های سینمای کودک بیشتر شد. فیلم ویدیویی و بعد سی‌دی‌های مختلفی آمد. کامپیوتر وارد دنیای کودکان شد. ابزارهای مدرن برای بازی کودکان وارد بازار شد و خلاصه به تبع تغییر دنیای پیرامونمان، زندگی‌ها هم دستخوش تحول شد. اما مهم این است که به سینمای بومی توجه کنیم و مطابق با فرهنگ‌مان این مقوله را مورد واکاوی قرار دهیم.

  • ‌ به نظر شما دلیل عدم پیگیری این روند چیست؟

پرداختن به این موضوع و آسیب‌شناسی آن نیاز به یک بحث مفصل دارد، اما یکی از دلایل کمرنگ‌شدن سینمای کودک این است که مدیران آنطور که شایسته است به این ژانر از سینما بها ندادند. البته همین‌جا عرض می‌کنم منظورم لزوما به این معنی نیست که مدیران ما سوءقصد و غرض‌ورزی داشتند. اصلا منظورم غرض‌ورزی نیست. منتها وقتی کسی مریض می‌شود باید به پزشک مراجعه کند. برای حل این معضل هم باید از نظرات کارشناسان کمک گرفت که در برخی موارد این مساله نادیده گرفته شد.

  • ‌ البته وقتی می‌گوییم مدیران، حتما مدیران سینما از آن مستفاد می‌شود؛ درحالی که بحث فرهنگ فقط به وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی محدود نمی‌شود. نهادهای دیگر هم باید همراه باشند.

کاملا. خب، یکی از آن نهاد‌ها وزارت آموزش‌وپرورش است که با نظارت مربیان خود دانش‌آموزان را تشویق به دیدن فیلم کنند و همین مساله استمرار فرهنگی را به دنبال خواهد داشت. در سینما باید این نکته موردتوجه واقع شود که اگر دولت حمایت مستدام و مداوم داشته باشد، دیدن فیلم‌ها به نوعی عادت تبدیل می‌شود.

  • ‌ ما که می‌گوییم قرار است سینما به سمت بخش خصوصی حرکت کند. بخش خصوصی در این میان چه وظیفه‌ای بر عهده دارد؟

دولت باید بستر و شرایط مناسب را به وجود آورد تا بخش خصوصی ترغیب شود. یادمان باشد مناسبات در بخش خصوصی خیلی جدی و تخصصی است. از ابتدا تا انتهای کار همه‌چیز باید کارشناسی شود، چون بحث سرمایه به میان می‌آید. بنابراین بخش خصوصی هم می‌تواند فعالیت‌هایی داشته باشد. اما این فعالیت‌ها براساس نظام عرضه و تقاضاست. طبیعی است که نگران بازگشت سرمایه‌اش باشد. چون با بازگشت سرمایه می‌تواند به فیلم بعدی‌اش فکر کند و اساسا تداوم و حیاتش را ضمانت می‌کند. آنچه مسلم است این است که ساخت فیلم‌های کودک و نوجوان یک حمایت عمومی و به‌خصوص دولتی را می‌طلبد تا چرخ‌هایش، آنطور که باید و شاید بگردد. اگر می‌بیند که ۱۰ یا ۲۰سال پیش سینمای کودک ما حرفی برای گفتن داشت به این دلیل بود که یکی از دغدغه‌های اساسی مدیران فرهنگی ساخت چنین آثاری بود که این مورد طی سال‌های گذشته به‌نوعی دچار افول شده که امید است با پیگیری نقش اساسی و ریشه‌ای و تداوم همیشگی آن و دور از اعمال سلیقه‌ به تولید این نوع آثار مبادرت شود. از طرف دیگر دونکته مهم را در ساخت فیلم‌های کودکان و نوجوانان باید در نظر گرفت؛ اول اینکه در عین جذابیت، جنبه‌های آموزشی و سرگرم‌کننده داشته باشند و دوم اینکه پیامشان را با زبان ساده و به دور از پیچیدگی‌های اغراق‌شده به تصویر بکشند.

برای ساخت این نوع آثار و جذابیت‌های خاص آن برای قشر کودک و نوجوان باید مجهز به تکنولوژی روز سینمای دنیا شویم. در این مورد کافی است نگاهی به آثار بین‌المللی بیندازیم. نباید فراموش کرد با وجود روزافزون موارد رقیبی چون کامپیوتر، بازی‌های ویدیویی ماهواره‌ و اینترنت که همه در دسترس کودکان است، ما باید دست به تولید آثاری بزنیم که بتواند این نوع مخاطب خود را جذب کند. اصلا فیلمسازی برای کودک پیچیده و درعین حال ساده است و قطعا پشتوانه تخصص به کمک آن خواهد آمد.

  • ‌ مساله تکنولوژی در سینمای امروز دنیا باعث شده کودکان با رنگین‌کمانی از فیلم‌ها و ایده‌ها مواجه شوند که در نهایت اجازه و قدرت انتخاب به آنها می‌دهد و کودکان هم در نهایت سراغ سلایق خود می‌روند. اما در سینمای ما کودکان و نوجوانان چنین قدرت انتخابی ندارند، چون تنوع محصولات وجود ندارد. به نظر شما چرا؟

البته در سینمای ما فیلم‌های انیمیشن و زنده هم با موضوعات مختلف ساخته می‌شود… .

  • ‌ منظورم این موارد نیست. بلکه گستردگی فاکتورهای جذابیت برای فیلمساز است که خودتان به آن اشاره کردید؟

همان‌طور که گفتم این موضوع بحث مفصلی می‌طلبد. ولی مثلا به قضیه رنگ می‌توان اشاره کرد که رابطه مستقیمی با روانشناسی کودک دارد که اگر درست استفاده شود در تربیت و جلای روحی کودک موثر است و… .

  • ‌ غیر از موارد فوق، به‌نظر شما در حال حاضر مهم‌ترین مشکل سینمای ایران چیست؟

بزرگ‌ترین مشکل ما بحث اکران فیلم‌هاست که همه نوع فیلم‌ها را دربرمی‌گیرد و البته سینمای کودک از این نظر بیشتر نیازمند حمایت است. ما متاسفانه در شهرهای کوچک سالن سینما نداریم و در مراکز استان‌ها هم تعداد سالن‌های سینما محدود است. البته بحثم غیر از شهر تهران است. دولت با تصمیم درستش کاری می‌تواند بکند که بخش خصوصی به این سمت فراخوانده و تشویق شود.

  • ‌ با این نگاه اکران «هنر و تجربه» را چگونه تحلیل می‌کنید؟

به نظرم حرکت پسندیده‌ای است که دارد اتفاق می‌افتد. مطمئنا همین حرکت، راه را برای حرکت‌های بعدی باز می‌کند. ضمن اینکه باعث می‌شود این نوع سینمای آسیب‌دیده با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند. من خودم که تجربه شرکت در جشنواره‌های خارجی را دارم، مثلا دیدم در برخی کشورها برای چنین فیلم‌هایی حتی سینماتک برپا می‌کنند. مثلا سالنی ۱۲صندلی بیشتر ندارد ولی بر‌ای همان تعداد، فیلم پازولینی را به نمایش می‌گذارند. همین مساله باعث می‌شود فیلم‌ها در دسترس باشد و مردم راحت به دیدن آنها بروند و از این طریق فیلم‌دیدن به عادت تبدیل می‌شود.

 شرق

برچسب‌ها : , ,