ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

نقد مولاوردی به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها

مولاوردی پاسخ منتقدان خشمگینش را داد؛ پاسخی درخور به منتقدانی که سه روز پیش‌تر با تجمع مقابل وزارت ورزش خواهان عزل او بودند و ورود زنان به سالن‌های ورزشی را غیرشرعی می‌خواندند و در اعلامیه‌های تجمع اعتراض‌آمیزشان زنانِ خواهان تماشای بازی والیبال را هرزه نامیده بودند.

 

روزنامه شرق آورده‌است: شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان رئیس‌جمهور، در صفحه فیسبوک خود نوشت: «جماعت مقدس‌نما و مدعی دیانتی که با صدور اطلاعیه پشت اطلاعیه و خط‌‌ونشان‌کشیدن‌های پی‌درپی از زلزله‌به‌پاکردن در روز مسابقه و برخورد خونین تا قبیح‌ترین و مشمئزکننده‌ترین اهانت‌ها و توهین‌ها، که لایق خودشان بود، زنان و دختران پاک‌دامن و عفیف این سرزمین را خطاب قرار دادند؛ کسانی که نام یاران خدا را بر خود نهاده‌اند با وجود توصیه دیگران به حیا، برای نهی از یک منکر، ده‌ها منکر دیگر مرتکب شدند؛ الفاظی که قلم از یادآوری و نوشتن آن شرمسار است و مصداق بارز چندین عنوان مجرمانه در قوانین جمهوری اسلامی ایران است.

اگر روزی زنان و دختران عزیزمان این جماعت را ببخشند، بی‌تردید فراموش‌شان نخواهند کرد و در حافظه تاریخی خود این روزها را به یاد خواهند سپرد. امشب پیروزی غرورآفرین تیم ‌ملی کشورمان در برابر تیم آمریکا در لیگ جهانی والیبال کام‌مان را شیرین کرد. بالاخره بعد از ماه‌ها اماو‌اگر برای حضور زنان در ورزشگاه، این مسابقات به میزبانی ایران برگزار شد.

ضمن ادای احترام به رأی و نظر مراجع عظام، در این مدت تمام تلاش‌مان بر این بود و هست که این موضوع به مسئله و هزینه‌ای برای کشور تبدیل نشود و با رعایت تمامی جوانب و ملاحظات شرعی و عرفی و قانونی، ضمن احترام و توجه به دغدغه‌ها و دل‌نگرانی‌های بخشی از جامعه، به خواسته و مطالبه مشروع بخشی دیگر از جامعه هم پاسخ داده شود. بدیهی است این تلاش‌ها معطوف به حضور بی‌قید‌و‌شرط و به هر بهایی، آن‌هم در همه رشته‌های ورزشی نیست.

این درحالی است که تمام این قیل‌وقال‌ها نه برای تماشای ورزش فوتبال و شنا و بوکس و کشتی، بلکه برای تماشای ورزش والیبال است که تا دو سال پیش منع خاصی نداشت و امری عادی تلقی می‌شده است.

سؤال این است آیا در این دو سال شرایط و اوضاع و احوال تماشای این بازی‌ها تغییری اساسی پیدا کرده که حکم آن نیز باید مشمول تغییر شود؟

آیا با این اوصاف کشور خود را ناتوان از مدیریت و کنترل این موضوع ساده و تعبیه سازوکارها و ایجاد زیرساخت‌های لازم معرفی نمی‌کنیم؟

مگر در همین کشور طرح سالم‌سازی دریا پیاده نشده است؟

در همین سفرهای استانی و در سخنرانی‌های عمومی رئیس‌جمهور یا در اماکن مذهبی با اتخاذ تدابیر لازم زن و مرد در کنار هم حضور دارند، چه اتفاقی می‌افتد؟ چرا عده‌ای هنرشان پیچیده‌کردن مسائل و دشوارکردن حل آن است تا گرهی که با دست باز می‌شود را با دندان هم نتوان باز کرد؟ و با تبدیل یک مسئله ساده به مسئله چندمجهولی، به‎این‌ترتیب تمام بار اسلامیت نظام بر دوش زنان گذاشته شود.  به‌ویژه در آستانه سالگرد انتخابات ۲۴ مرداد ۹۲، که همه اعضای دولت به‎شدت درگیر ارائه گزارش و برنامه‌های متعدد برای گرامی‌داشت این حماسه سیاسی هستند، طوری وانمود شد انگار همّ‌وغم ما جز این نیست و تمام فعالیت‌های خود را تعطیل کرده‌ایم و شبانه‌روز در تکاپوی تحقق این موضوعیم، البته این سناریو از ماه‌ها پیش کلید خورده بود؛ همان زمان که سعی کردند به دروغ از قول من این موضوع را در صدر مطالبات زنان قرار دهند و براساس آن، چه تحلیل‌ها که ارائه ندادند.

بالاخره این موضوع در صدر منکرات جای گرفت، غافل از آنکه به‌راحتی از کنار منکرات بزرگ‌تر عبور می‌کنیم و سرمان را یواشکی برمی‌گردانیم مبادا خطی بر وجدان‌مان بیفتد؛ زندگی پنج ‌هزار زن کارتن‌خواب در تهران، آمار ۹‌ درصدی معتادان زن از کل معتادان، که در پنج سال اخیر دو برابر شده است، آمار ۳۲‌ درصدی مرگ‌ومیر زنان ناشی از اعتیاد، رواج افسردگی و رسیدن سن اعتیاد به ۱۳ سال در بین دختران و تغییر الگوی مصرف آنها از مواد سنتی به مواد صنعتی و روان‌گردان که منجر‌به لذت و هیجان و شادی کاذب می‌شود، وجود دو‌ میلیون کودک کار در کشور و…، قله‌ای از کوه یخ است. هم‌زمان خبر تجاوز گروهی شش مرد معتاد، زیر پلی، به دختر ۱۱ ساله‌ای که کودک کار است هم منتشر شد؛ خبری که در هیاهوهای اخیر گم شد و دریغ از واکنشی کوچک به این عمل شنیع و غیرانسانی که به فرموده مولای متقیان از شنیدن آن انسان اگر بمیرد، رواست.

در چند هفته اخیر شدیدترین هجمه‌ها و حملات را از جانب کسانی که اکثریت واجدین شرایط، دو سال پیش در چنین روزهایی بر روش‌ها و رویکردها و رویه‌های آنان خط بطلان کشیدند، تحمل کردیم؛ کسانی که هشت سال در غار کهف خود خزیده بودند، در این دو سال از هیچ کوششی برای پاشیدن بذر ناامیدی و دل‌سردی میان مردم دریغ نورزیده‌اند.»

 

تا دو سال پیش زنان مجاز به ورود به سالن‌های والیبال و بسکتبال بودند، اما پس از ورود ایران به لیگ جهانی والیبال بنابر دستورالعملی که در زمان دولت قبلی از سوی شورای‌عالی امنیت کشور تصویب شد، ورود زنان ممنوع شد. سال گذشته و با آغاز میزبانی ایران، زنان در تجمعاتی خواهان تماشای بازی‌ها شدند. پس از آن روحانی به مولاوردی دستور داد پیگیر حضور زنان در سالن‌های ورزشی شود. جلسات متعددی برگزار شد و درنهایت یک ماه مانده به آغاز دور جدید میزبانی ایران، بنابه گفته مولاوردی مصوبه ورود زنان به سالن‌های والیبال به امضای نمایندگان ناجا، وزارت کشور و ورزش رسید. پس از آن دلواپس‌ها به میدان آمدند. خبری از ابلاغ مصوبه نشد و وزیر کشور اعلام کرد تغییری در این زمینه اتفاق نیفتاده است و رسانه‌ها اعلام کنند ورود زنان ممنوع است.

روز جمعه بازهم درهای سالن‌های والیبال روی زنان بسته ماند. با وجود وعده‌ها و اقدامات دولت، ١٢‌هزار مرد و چهار، پنج نفر زن دیروز تماشاچی بُرد ایران مقابل آمریکا بودند؛ زنانی که به گفته خبرگزاری‌ها تابعیت ایرانی نداشتند و با پاسپورت غیرایرانی به سالن راه یافته بودند. با توجه به ممنوعیت ورود کلیه بانوان، از ورود خبرنگاران خانم هم جلوگیری شد.

ایسنا نوشت نیروهای یگان‌ویژه تدابیر شدیدی را برای کنترل جمعیت اتخاذ کرده بودند. به‌طوری‌که از یک ساعت قبل از شروع مسابقه ورود خبرنگاران هم با مشکل مواجه شد.

برخورد سختگیرانه نیروهای حراست، حتی در جایگاه ویژه نیز ادامه داشت، به‌طوری‌که دوربین HD مستقر در این جایگاه در شلوغی شکست.

خبرآنلاین هم درباره حضور تنها چند خانم که پاسپورت ایرانی نداشتند، نوشت: درحالی‌که فدراسیون ایران طبق قولش، حتی از بانوان خبرنگار تقاضا کرد به ورزشگاه نروند. چهار، پنج بانوی تماشاگر با پاسپورت آمریکایی تیم‌ ملی ایران را تشویق می‌کردند.

درحالی‌که، یک روز قبل از بازی ایران با آمریکا هنوز مسئولان فدراسیون برای ورود بانوان به سالن کشمکش داشتند و بعد هم حضور بانوان کنسل شد، چند بانوی تماشاگر در سالن ١٢ هزار نفری آزادی تهران بازی را از نزدیک تماشا کردند؛ تماشاگرانی که به قول بعضی‌ها پاسپورت ایتالیایی داشتند، اما با تکان‌دادن پرچم سه‌رنگ ایران، این تیم را تشویق می‌کردند. براساس قوانین فدراسیون جهانی، ایران تعهد داده بود نمی‌تواند مانع از حضور بانوان با ملیت‌های خارجی به ورزشگاه شود.

حضور همین چند خانم محدود کفایت می‌کند تا تهدید گرفته‌شدن میزبانی از ایران دست‌ِکم تا بازی بعدی از بین‌ برود؛ خانم‌هایی که ملیتی  دوگانه داشتند و با پاسپورت ایتالیایی‌شان به ورزشگاه آمده بودند، اما فدراسیون جهانی دیگر بهانه‌ای ندارد تا این شادی ‌باور‌نکردنی را از مردم ایران بگیرد.  فدراسیون والیبال تمام تلاش خود را کرده است تا هر طور شده مانع از تعلیق میزبانی ایران از یک‌سو و زیرپاگذاشتن قوانین داخلی کشور، از سوی دیگر شود.