کپی رایت
شهروندان:
وزارت ارشاد با همکاری چند نهاد دیگر سمیناری درباره کپیرایت برگزار کرد. یادم هست که دستکم در دو دهه گذشته بارها و بارها موضوع کپیرایت مطرح شده است؛ به بهانه سمینارها و دیگر برنامههای تحقیقی ارشاد، یا در هنگامی که نویسنده خارجی معروفی به چاپ بیاجازه کتابش در ایران اعتراض کرده است.
اعتراض شدید مارکز به ترجمه بیاجازه کتابهایش در ایران را یادم است (در گزارشی که تقریبا دودهه پیش مرحوم محمدرضا اعلامی از دیدارش با او داده بود). جان بارت را هم همینطور، در زمانی که خبر برندهشدن رمانش (اپرای شناور) در ایران را شنیده بود و پیامی برای مراسم همان جایزه فرستاده بود.
نویسندههای دیگر هم بودند که در یادداشتهایی برای مترجمان یا ناشران ایرانی، یا در مصاحبه با خبرنگاری ایرانی از چاپ بیاجازه کتابشان اظهار تعجب و به آن اعتراض کرده بودند. حتما موارد بیشتری را دوستان اهل کتاب یادشان است و لابد بسیاری از آنها هم همان شرمساری را داشتند که من هنگام اعتراض آن نویسندههای خارجی احساس کرده بودم.
میدانم اما هنوز هستند نویسندهها و بهخصوص مترجمانی که مخالف پیوستن به کپیرایت هستند، به این بهانه که مانع نشر بسیاری از کتابهای خارجی خواهد شد. با ناشران کاری ندارم که اغلبشان فکر میکنند نباید از این بازار آزاد کتابهای خارجی محروم شوند، اما وقتی نویسندهها و مترجمانی را میبینم که مخالف پیوستن به کپیرایت هستند، فکر میکنم آیا متوجه نیستند که تابع قوانین جهانینشدن و مجانی از محصول کار دیگران استفادهکردن، دستکم از چشم آنها که پایبند به این قوانین هستند، نام دیگری جز دزدی ندارد؟
نمیدانم آیا واقعا میارزد که ما بهعنوان کشوری معرفی شویم که پایبند به حفظ حقوق اولیه مولفان و پدیدآورندگان کتابها نیست، چون میخواهیم کتابهای ترجمهایمان راحت و ارزان منتشر شوند؟ من شک دارم اصلا که پیوستن به کپیرایت باعث گرانشدن کتابهای ترجمهای شود (چون فکر میکنم اغلب ناشران و نویسندگان خارجی میپذیرند که به اندکی از پول پشتجلد کتابها قناعت کنند و حقوقشان بیشتر به صورت صوری رعایت شود، تا اینکه مانند حالا هیچ در جریان انتشار کتابهایشان قرار نگیرند).
اما حتی اگر این کتابها گرانتر هم شوند، گمان میکنم کتابخوانهای ما ترجیح میدهند اندکی پول بیشتر برای این کتابها بپردازند تا اینکه مثلا کمتر پول کتاب بدهند و درعوض مردمی معرفی شوند که به بدیهیترین قوانین بینالمللی بیاعتنا هستند.
نمیدانم نویسندهها و مترجمانمان تا کی هنگام برخورد با ناشران و نویسندگان خارجی شرمنده خواهند بود از اینکه در کشورشان حقوق آن پدیدآورندگان رعایت نمیشود و نمیدانم تا کی باید بد و بیراههایی را بشنویم که نویسندههای خارجی بحق و هنگامی که میفهمند کتابهایشان بیاجازه به فارسی منتشر شده، به ما میگویند، اما گمانم وزارت ارشاد نمیتواند بیاعتنا باشد به حرکت خوب بعضی از ناشران و مترجمانی که در این سالها کپیرایت بعضی کتابها را خریداری کردهاند (یا مجانی گرفتهاند) و همچنان اجازه بدهد که ناشران دیگر هم همان کتاب را منتشر کنند، بی اینکه مثل ناشر اول پولی برای دریافت کپیرایت آن پرداخته باشند.
گمانم تا زمان پیوستن به کپیرایت (کاری که ظاهرا فقط سه چهار کشور در کل کشورهای جهان نکردهاند) ارشاد میتواند دستکم از ناشرانی که کپیرایت کتابی را خریداری کردهاند حمایت کند و اجازه ندهد ناشران دیگر همان کتاب را منتشر کنند. و ضمنا امیدوارم دوستان نویسنده و مترجم دیگر هم اظهارنظر کنند و بگویند که آبروی فرهنگمان خیلی بیشتر از آن ارزش دارد که نگران گرانشدن احتمالی کتابهای ترجمهای باشیم.
حسین سناپور
شرق