حکایت مجسمهای که ۱۵ سال در تبعید است
شهروندان:
بسیاری از هم میهنان نمیدانند که زنجیره برداشتن مجسمهها چه پیشینهیی دارد، مجسمه دعبل خزاعی، معروفترین شاعر اهل بیت 15 سال است که در انبار شهرداری شهر شوش خاک میخورد. قرار است که شوش ثبت جهانی شود، درحالی که کهنترین شهر مسکونی جهان بهشدت از نظر زیبایی بصری در رنج به سر میبرد.
موضوع نصب مجسمهها همیشه در ایران بحثبرانگیز بوده. از بحثهای جدید نصب مجسمه شیر و خورشید گرفته تا دیگر مجسمههایی که شبانه برداشته شدند. با مفقود شدن یا جابهجایی یک مجسمه در یکی از شهرهای بزرگ مثلا تهران که گاهی به «مصلحت» و برای ایجاد حساسیت یا بسیج افکار عمومی در حمایت از آن اثر اتفاق میافتد، همه رسانههای عمومی واکنش نشان میدهند.
خبر به سرعت بعد ملی و گاه بینالمللی مییابد اما هیچ کس نمیداند که ۱۵ سال پیش، نخستین مجسمهیی که گرفتار این سرنوشت شد، مجسمه دعبل خزاعی، شاعر بزرگ جهان اسلام است. دعبل، مردی که خود را وقف ستایش خاندان پیامبر اکرم(ص) کرد. بر اساس مستندات تاریخی، وی شهرتش را از سرودن شعر و مدح امام رضا(ع) کسب کرده است.
دعبل خزاعی برای اهالی شوش نامی آشناست و هر ساله میزبان جشنواره بینالمللی شعر این شاعر نامی است. بگذریم از اینکه در مورد زادگاه این شاعر انقلابی اختلاف هست اما یاد دعبل خزاعی با نام شوش گره خورده است. در ابتدای دهه ۷۰ و همزمان با کنگره بزرگداشت این شاعر، تندیسی ساخته شد.
به خیال طراحان، این تمثال میتوانست مهر تاییدی باشد بر رابطه دعبل و شوش. مهر پیوندی که چند ماهی بیشتر دوام نیاورد، مجسمه به طور شبانه، آرام و بیسر و صدا جابهجا شد بیآنکه آب از آب تکان بخورد. تمثالی که بیش از۲۰ سال پیش در یکی از میادین اصلی شهر شوش و برای پاسداشت این پیر فرزانه نصب شد. مجسمه در گوشهیی از حیاط مجتمع فرهنگی دعبل خزاعی گذاشته شد، بیآنکه ابعاد آن با محیط تناسبی داشته باشد. گویی مجسمه را به زور در گوشهیی از حیاط چپانده باشند. در به دری و جابهجایی ادامه داشت و سرانجام مجسمه شاعر اهل بیت از انبار شهرداری شهر شوش سردرآورد.
مجسمه بازگردد
در این باره نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی خواستار نصب مجسمه دعبل خزاعی در شهر شوش شد. سید راضی نوری در گفتوگو باخبرنگار ما گفت: اخیرا قرار است کارشناسان سازمان جهانی یونسکو برای انجام مطالعات و کارشناسی برای ثبت جهانی شوش وارد این شهر شوند.
نوری افزود: شوش شهری است که فرهنگ و تاریخی رنگارنگ از پیش از اسلام تا بعد از آن را در خود جای داده. به همین منظور نباید روی یک زمان از تاریخ تمرکز کرد و باید همه دورههای تاریخ در این شهر نمایان باشد. به همین منظور لازم است که مجسمه دعبل خزاعی که سالها در انبار شهرداری بوده را مجدد در شهر نصب کنیم. این مجسمه باید در جای اصلی یا محلی که در شأن و منزلت این شخصیت فرزانه باشد نصب شود.
رییس شورای اسلامی شهر شوش در این باره به خبرنگار ما گفت: مجسمه دعبل خزاعی که مدتهاست از میدان این شهر برداشته شده، باید در جایی مناسب نصب شود. عبدالجلیل بیلاوی در این خصوص اظهار کرد: مرقد دانیال نبی (ع) و دعبل خزاعی از شاخصهای دینی و مذهبی این شهر هستند. در حال رایزنی با شهرداری هستیم تا مکان مناسبی برای نصب این مجسمه انتخاب شود. در گذشته این مجسمه در میدان «هفت تیر» نصب شده بود که جای خوبی برای آن نبود به همین دلیل برداشته شد و باید جایی مناسبتر و در معرض دید برای آن در نظر گرفته شود. کارشناسان حوزه هنر و معماری شهری در این باره اظهارنظرهایی کردند.
عبدالحسین لطیفی در این باره توضیح میدهد: بعد از آغاز دوران پستمدرن، زمینه یا متن مورد توجه بسیاری معماران از گذشته تا امروز قرار گرفت. معماری و شهرسازی با توجه به زمینه یک امر سطحی نیست و همچنین امری صرفا بدیع نیست. لطیفی میافزاید: معماری با توجه به زمینه رابطه بصری توانمند و شیوایی با محیط اطراف خود دارد، به طوری که یکایک ساختمانهای یک شهر همیشه به مثابه بخشی از یک کل دیده و درک میشوند و هر ساختمان میتواند در تعاملی مستقیم با تاریخ، باورها و نیازهای ویژه مکان و زمان باشد. معماری به این شیوه باید زبان نمایان شهر و جامعه باشد. هر شهر ارگانیسم زندگی است که با فرهنگ و گذشته منحصر به فرد خود که میتوان آن را «تاریخ زمینه یی» یا «تاریخ متنی» نامید.
به گفته لطیفی، در آینده در آن ساختمانهای جدید به مانند ریسمانهایی عمل خواهند کرد تا سنن زندگی شهری نوینی را به صورت محصولی کاملا جدید ببافند. این هیبت جدید شهر خود از گذشته متنی و یافتههای نوین عقلی و تکنولوژیک منبعث میشود. وی با بیان اینکه context (زمینه یا متن) خود شامل چندین عامل چون اقلیم، فرهنگ، تاریخ، باورها و… میشود، افزود: معمار یا طراح بر اساس این دیدگاه باید سعی کند تا حد ممکن این عوامل را مورد توجه قرار دهد تا ساختمانی متناسب با متن موجود خلق کند.
لطیفی با اشاره به معماری شهر شوش دانیال توضیح داد: امروزه در شهر شوش با توجه به سابقه تاریخی- مذهبی و اقلیم خاص آن متاسفانه مشاهده میکنیم معماران ( یا اصلا به نظر نمیآید معماری در این موضوع دست داشته باشد) با بیتوجهی به تمامی این عوامل دست به طراحی و تغییرات مخربی نسبت به هویت و بافت شهری شوش میزنند. این کارشناس طراحی با اشاره به مجسمه دعبل خزاعی ادامه داد: در جایی دیگر چیزی عجیب و غیرقابل انتظار را از متولیان مربوط وقت این شهر شاهد بودیم. در آنجا مسوولان با عجله مجسمه شاعر پرآوازه مذهب شیعه (دعبل خزاعی) را در یکی از میادین مهم شهر نصب میکنند و سپس آن را برمیدارند. از همه مهمتر گویی در طرح جدید شهری، ما باید بافت آجری و لعابکاری شوش را که از چند هزار سال قبل از میلاد آغاز شده، به فراموشی بسپاریم.
شهرداری گذاشت و برداشت
رییس اداره اوقاف شوش اما میگوید این نهاد با شکل و شمایل مجسمه موافق نیست. علیرضا ابولمشهدی توضیح داد: مجسمه را شهرداری ساخت و در منطقه چاردستگاه نصب کرد. شهرداری آن را گذاشت و برداشت. به نظر من شکل مجسمه زیبا نبود به گونهیی که مجسمه قوز داشت که به نظر میرسد این وضع برای شاعر اهل بیت شایسته نیست. در توجیه این شکل و شمایل میگویند چون دعبل ۹۵ ساله بوده و این مجسمه دوران کهولتش را نشان میدهد.
من مخالفتی ندارم اما فقط این مجسمه به لحاظ شکل زیبا نیست. اگر به صورت تندیس نیم تنه باشد قشنگتر میشود. فریح عبدالخانی از ساکنان شوش درباره مجسمه دعبل خزاعی میگوید که چرا باید در شهری که کنگره بینالمللی دعبل برگزار میشود تندیسی از این شاعر نباشد؟ جالب است که بدانید در اهواز تندیس زیبایی از دعبل در محدوده منطقه چهار شهرداری نصب شده است.
هنر، به فکر جهت میدهد
یک تندیس ساز شوشی درباره شکل جایگزین مجسمه دعبل گفت: این شکل جدید، در هیچ سبک هنری قرار ندارد و حتی ارتباطی با شهدای هفتتیر در آن نمیبینم. سید محمود تفاخ افزود: باید دقت کرد که هنرمندان با طرحهای خود روی تفکر مردم تاثیر میگذارند و به افکار عمومی جهت میدهند. اما در شوش کسی برای کار هنری – شهری هزینه نمیکند. مجسمه دعبل بهتر است در جای پیشین خود قرار گیرد و فراموش نکنیم که در شوش سالانه کنگره بینالمللی شعر دعبل خزاعی را داریم و در رسانههای جهانی نیز انعکاس دارد.
تفاخ با بیان اینکه مکان قبلی به دلیل مرکزیت و نزدیکی به مرقد شاعر جای مناسبی است، گفت: به نظرم جای پیشین بسیار مناسب تندیس است. اثر جدید حتی مفهوم کانسپچوال را ندارد. هنر مفهومی که مردم را به فکر وا دارد و در نهایت آنها را به نتیجهیی برساند. مذهب، باور مردم و تاریخ سه رکن اساسی در تعریف هویت شهری است. نگاه به هرکدام بدون توجه به دیگری مثلثی معیوب را تشکیل میدهد که در نهایت این عیب هویت و فرهنگ شهر را شکننده و به شلختگی میکشاند. این روزها بحث مجسمههای شیر و خورشید است، شاید این مجسمهها دوباره نصب شوند و مجسمه دعبل همچنان در انبار کوچکی خاک بخورد.
قاسم منصور آلکثیر
اعتماد