میدان امام حسین(ع) در انتظار ساماندهی
شهروندان:
تهران در سالهای اخیر شاهد تغییراتی در میادین خود بوده است. به هر حال تغییر و تحول و تازگی هم حق تهران است وگرنه پیرتر از آنچه هست به نظر خواهد رسید. یکی از این تغییرات مهم و بنیادین در سالهای اخیر در میدان امام حسین(ع) صورت گرفته است. آغاز سال 91 با اقدامات سازمان زیباسازی شهرداری تهران برای بهسازی میدان امام حسین(ع) مصادف شد.
به نظر میرسید میدان امام حسین(ع) بهترین نقطه باشد، چون فاصله ۱۲۶۰ متری بین میدان شهدا و میدان امام حسین(ع) فرصت خوبی برای تهیه (پیادهراه استاندارد) میداد، چون خود این دو میدان هم بار تاریخی مهمی در خاطره مردم داشتند. شهرداری معتقد بود این مسیر باید به یک گذر آیینی تبدیل شود، چون یادآور دو نام تاریخی برای مردم ماست: حادثه کربلا و حادثه ۱۷ شهریور.
به هر حال کلنگ بهسازی میدان امام حسین(ع) از روزهای پایانی سال ۹۰ به زمین خورد. برای اجرای این طرح، تنها در منطقه ۷ تهران، ۷۹ معارض ملکی تملک شد. بقیه هم در محدوده شهرداریهای ۱۲ و یک بودند. مردم و کسبهای که مجبور به فروش ملک خود شدند، به هر حال با قیمت پیشنهاد شده خانهها و مغازههایشان را ترک کردند. حتی املاکی که در زیرزمین بود، با آنها که در طبقات بالاتر بود به یک قیمت به شهرداری واگذار شد.
پس از آن، برای انتقال مهمترین نقطه ترافیکی شرق و مرکز تهران یعنی میدان امام حسین(ع) همه وسایل نقلیه و توقفگاههای مسافربری به اطراف میدان و خیابان ۱۷ شهریور – حدفاصل میدان امام حسین(ع) تا میدان شهدا – برده و تنها وسیله حمل و نقل مردم مترو و اتوبوس شد. طول زیرگذر هم از ۲۰۰ متر به ۵۵۰ متر و عرض آن از ۸ متر به ۲۳ متر اضافه شد تا ترافیک میدان به اینجا انتقال پیدا کند. به این ترتیب به دلیل بزرگ شدن دایره میدان، با وجود ساختمانها و ملکهای معارض زیادی که حذف شده، همچنان اطراف میدان تنگ و باریک است و مسیر عبور از میدان که حتی برای پیادهراه، درنظر گرفته شده، تنگ است و بین حریم مغازهها و تردد خودروها تقسیم میشود.
دیده شدن مسجد و سینما در اطراف میدان، بخشی از بهسازی میدان امام حسین(ع) بود. حالا که دیگر ساختمانهای جلوی مسجد کنار رفتهاند، منارههای ۳۰ متری و تازه کاشیکاری شده مسجد امام حسین(ع) از دور بخوبی پیداست، اما جای خالی سینما میامی – سینمایی با نیم قرن سابقه - هنوز در میدان خالی است. مؤسسه توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران مالک سینماست و قصد دارد تمام مغازهها و ملکهای اطراف سینما را بخرد. پس سینما تهران (میامی سابق) و پردیس آینده، راه طولانیتری تا ساخت خواهد داشت.
وضع بهتر شد؟
مردم میگویند شهرداری زحمت خود را کشید، اما اوضاع این منطقه بهتر نشد. چون شرایط به شکلی است که انسان پیاده آرامش ندارد. عرض پیادهرو مغازههای خیابان مازندران آنقدر کم است که خطیها، کف خیابان و پیادهرو را اغلب یکی میبینند. یا گاز و دودشان همیشه توی مغازههاست! مهدی بارها به ۱۳۷ زنگ زده. هیچ وقت هم پیامش ثبت نشده. چون ۱۳۷ گفته آقا! به ما مربوط نیست، باید به ۱۲۰ راهنمایی و رانندگی زنگ بزنی.
خب معلوم است که به راهور راهنمایی و رانندگی ربطی ندارد. چون او فقط یک جدولکشی یا مانع برای توقف ماشینها میخواهد. پس راهور هم همین را میگوید و او دوباره به ۱۳۷ زنگ میزند و ۱۳۷ هم دوباره میگوید به راهور منطقه ۷ زنگ بزن اما فایده نکرد. مهدی از ناامیدی تنها راهی که برایش میماند، پیامگیر صوتی ۱۸۸۸ است که دیگر کسی آن طرف تلفن نیست که بگوید جای دیگر زنگ بزند و پیام را ضبط میکند.
البته همین همسایگان پر سر و صدا، تنها همراه همیشگی این خیابانهای پر مغازه و کم رفت و آمد شدهاند. وحید که از بچگی پادویی مغازه پدرش را کرده، ۳۰ سال است در خیابان مازندران- جنب میدان فروشنده پوشاک مردانه است. برای او که هر روز به میدان امام حسین میآید، قصه اینجا خیلی کسالتبار شده است. از صداهای بلند بلندگوها و جمعیت در مناسبتها که از صبح تا شب بلند و بی وقفه است، تا دلتنگیاش برای شلوغیهای مشتریان که سالها از همه جا برای خرید به میدان امام حسین میآمدند و حالا اشخاص نامناسبی جای آنها را گرفتهاند.
چون میدان و خیابانهایش در کل بسته است. از شرق تا ایرانمهر و اقبال، از جنوب تا میدان شهدا. آنقدر خیابان دنج و متروکه شده که پاتوق قرارهای نامناسب و خرید و فروش مواد شده است. حتی این بسته شدن خیابان، راه را به گشتهای ۱۱۰ هم بسته است. وحید میگوید: لااقل از چهارراه صفا تا میدان شهدا را باز کنند. یک راهی که از این بنبست مطلق بیرون بیاید. مشتری ۷۰-۶۰ درصد ریزش کرده. خیلی ناامن شده. متروکه شده، انگار میدان امام حسین غیب شده. هوا تاریک شده که به تنها مغازه طلافروشی باز میدان امام حسین ابتدای خیابان ۱۷ شهریور میروم. خلوت است یک زن و مرد طلا وزن میکنند و قیمت میگیرند.
مرد میانسال فروشنده با بیرغبتی به سؤالهایم جواب میدهد. او از بیرونقی کاسبی میگوید:« از مغازههایی که در سال ۹۱-۹۰ در کل خیابانها و میدان، به خاطر طرح و بهسازی بسته بود. از این که قبلاً تا ساعت ۱۱-۱۰ شب در خیابان تردد و کاسبی بود و خانوادهها میآمدند اما حالا اگر ساعت ۷ و ۸ نبندد، خودش و مغازهاش هم امنیت ندارند چه برسد به آمد و رفت مشتری. او دو نفر را که بیرون مغازه مشغول چانهزنی و خرید مواد هستند نشانم میدهد.
همسایه طلافروشی که سابقاً همسایه و همکار بوده و حالا طلا فروشیاش را بسته وارد مغازه شده و به گفتوگوی ما اضافه میشود. همکار سابق طلافروشی میگوید: از کسادی کار و درنیاوردن هزینههای مغازه خسته شدم و بستم. شما خیابان را ببینید که اول شب است و چقدر خلوت است. او بساطی کنار پیادهرو را نشانم میدهد و میگوید: او هم طلافروشی داشته اما حالا کیف و کمربند کنار خیابان میفروشد. یادآوری میکند کل خیابان ۱۷ شهریور نمایشگاه ماشین و موتور بود. نسل در نسل. همه رفتهاند. حالا این مغازههای دونبش نمایشگاهی تنها استفاده بهینهاش برای قهوهخانه است.
سرتاسر با چای و قلیان و دود. حالا نمایشگاهیها حتی برای ماشینهای خود جای پارک ندارند چه رسد به ماشینها و موتورهای فروشی. در خیابانهای اطراف مثل اقبال، مغازه اجاره کردهاند و خیابانهای باریک آنجا هم کشش ندارد و صدای ساکنان را درآورده است. مغازهدار صحبت دوست خود را قطع میکند و استشهادهایی نشانم میدهد که در آن طلافروش، لباس فروش، لوازم خانگی فروش، ساعت سازی، کیف و کفش فروش و… امضا کردهاند و به دلیل ۲ سال عملیات عمرانی و طرح پیادهسازی خیابان ۱۷ شهریور و نبود نور کافی، پارکینگ عمومی، وسیله نقلیه عمومی، حضور نداشتن مأموران انتظامی و نبود امنیت در خیابان و خلوتی آن دچار رکود و ورشکستگی بیسابقه شدهاند و از اداره دارایی شرق تهران تقاضای مساعدت و تخفیف مالیات داشتند.
آن طرف خیابان مرد سالمندی در مغازهاش نشسته، خردهفروشی دارد. لباس زنانه و مردانه، بچگانه و بزرگسال میفروشد، میگوید ۶۰ سال است در میدان امام حسین فروشنده است. از دستفروشی کنار میدان شروع کرده. روزهای زیاد و اتفاقات زیادی دیده، اما میدان امام حسین را هیچ وقت اینطور ندیده. مشتریهای تقریباً ثابت از قرچک و اسلامشهر و کیانشهر و کرج و میدان خراسان داشته. چون اینجا ارزان است. الآن بعضی شبها ۳۰هزار تومان هم فروش ندارد. میگوید: مگر اسم این مالیات، مالیات بر درآمد نیست؟ خب من که درآمد نداشتم، مالیات کدام درآمد را بدهم؟ فکر نمیکنم از نظر شرعی صحیح باشد.
این کاسب پیشکسوت میگوید: در این خیابان پشتی ما – شهید جهانفروز – از ساعت یک نیمهشب تا صبح، موادفروشها کار میکنند. مشتریها از هر جا اینجا میآیند. مواقع دیگر هم خیابان مال خودشان است. راحت تردد میکنند. چند بار پسرم با آنها درگیر شده که از جلوی محل کسب و رفت و آمد زن و بچه مردم دور شوند.
ساعت ۱۰ شب شده. همین که رد میشوم معتادها و اشخاص کثیف و نامتعادل را میبینم و حس بدی پیدا میکنم. چراغ مغازههای شهرستانی روشن است. تا نبستهاند به آنجا هم میروم. یک مغازه پروتئینفروشی بیمعطلی من را که میبیند حرف میزند. مینویسید؟ بنویسید: رفت و آمد مردم کم شده. فروش کم شده. خلوت شده. پر قاچاقچی شده. مردم دوست ندارند از اینجا خرید کنند.
زیبا یا نازیبا
دکترجمال کامیاب جامعهشناس و مدیرکل زیباسازی شهرداری میگوید:« وقتی میخواهیم تغییراتی در کارکرد چندین ساله ایجاد کنیم، باید فرصت بدهیم. مثل همه جای دنیا ممکن است بعضی نتوانند با تغییرات ارتباط برقرار کنند، اما بعد از مدتی خودشان را تطبیق میدهند. باید فرصت بیشتری برای هماهنگی با محیط داد. بعد از مدتی همین تغییرات، جزو خاطرات جمعی شهر میشود. نباید زود پیشداوری کرد. آشفته بازار میدان امام حسین تغییرات عمده پیدا کرده است. هنوز طرح کاملنشده است. دیوارهای اطراف میدان فرسوده است و جدارها کامل نشده. خیابان شهرستانی نیاز به ساماندهی دارد. مثل پیادهراه بازار، برای جابهجاییهای داخلی لوکوموتیو برقی خواهد آمد. در همه جای دنیا مردم جاهایی از وسایل شخصی استفاده میکنند و جاهایی از وسایل جمعی. باید از پشت فرماننشینی فاصله بگیرند و به سمت پیادهمحوری بروند.»
سهیلا باقرزاده- مدیرکل معماری و ساختمان شهرداری نیز میگوید:« وقتی یک میدان به فضای پیاده تبدیل میشود، برای اجرای پروژه، خیابان باید بسته باشد تا طرح اجرا شود. قرار بود یک سری خیابان باز شود اما باید تملک میشد، ساختمانهایی خریداری میشد و مسیر باز میشد. همه جای دنیا این طور است.وقتی میخواهی فضای پیاده ایجاد کنی تبعاتی دارد. باید موانع دسترسی سواره برداشته شود تا فشاری به ترافیک سواره وارد نکند. با وجودی که اجرای این طرح بر عهده زیباسازی بود، ولی نمایندههایی از اداره کل شهرسازی و طرحهای شهری – اداره کل معماری و ساختمان – حمل و نقل و ترافیک و سازمان املاک و مستغلات حضور داشتند. چون برای باز کردن کوچهها، تملک خانهها و مغازهها لازم است و همه این کارها برای کم کردن ترافیک و رواج دادن مقیاس انسانی است و تا خیابانها مسدود نمیشد، کارهای بعدی شروع نمیشد.»
دکتر باقرزاده در مورد علت استفاده از آهن های حجمی و مشبک و سیاه وسط میدان گفت:« من این را از مشاور شبکهها پرسیدم. طراحی آن برای زمانی است که هنوز جدارها تکمیل نشده، تابلوهای مغازهها یک شکل نشده و سایهبان آنها نصب نشده است. تا چشم به سمت میدان متوجه شود نه ناهماهنگیهای بیرون و در حال تکمیل شدن. برنامه جدید ما طراحی فضاهای چندمنظوره در داخل میدان است. به نحوی که هم آب نما داشته باشد، هم در مواقع استفاده برای برگزاری نماز لولههای آب جمع و سایهبان باز شود. یعنی عملکرد موقت داشته باشد. شبیه مدلی در فرانسه که سایه بان به شکل ابر در آسمان است.»
جابر نصیری دبیر هیأت رئیسه گروه تخصصی شهرسازی سازمان نظام مهندسی به اندازه دو همکار دیگرش نسبت به طرح میدان امام حسین خوشبین نیست. به اعتقاد او بین میدان امام حسین و میدان شهدا تقاطعی برای از بین بردن ترافیک ایجاد شده است اما برای حمل و نقل و پارکینگ فکری نشده است. آیا این تغییرات در طرح جامع و تفصیلی شهر تهران دیده شده است؟
نصیری میگوید:« میدان امام حسین(ع) باید طوری طراحی میشد که –مردم – از آن استقبال کنند. تا دو سال پیش ، طرح جامعی که در تهران اجرا میشد طرحی بود که در سال ۱۳۴۹ نوشته شده بود. یعنی زمانی که صدای گاری در تهران میآمد اما در طرحی که سال ۹۱ به روز شد باز هم معبرهای اصلی دیده نشد و برنامههای موضوعی و موضعی تعریف نشد. شهرداری در طرحها ادعا کرده بود بافت تهران قدیم برای نسلهای آینده حفظ میشود اما نشد.»
ندا معماریپور
ایران