دو نیاز اساسی کلانشهر تهران
شهروندان – حسین ایمانیجاجرمی*:
حادثه خیابان ایرانزمین دو نقص اساسی از نظام مدیریت شهری کشور را آشکار کرد؛ نبود سطح محلی از مدیریت شهر و فقدان دادستان شهر.
گرچه پس از تشکیل شوراهای شهر در سال ۱۳۷۷ سازوکارهایی برای سهیمکردن محله در نظام مدیریت شهری تعریف شد اما نگاهی به میزان قدرت و اختیار آنها برای مدیریت بر امور شهری مانند ساختوساز حکایت از آن دارد که مشارکت مردم در همان پله نخست نردبان مشارکت یعنی مشارکت ظاهری باقی مانده است.
شورایاریهای شهر تهران و سرای محلات ابزارهای موثری برای دستیابی به قدرت شهروندی نیستند و در بهترین حالت نقش مشاوری بیتاثیر و فراهمکننده خدماتی معمولی مانند کلاسهای آموزشی را دارند.
مردم هر محله بهترین مدافعان و مراقبان محله خود هستند و تجربه خیابان ایرانزمین هم نشان میدهد که آنها بحران را پیش از همه تشخیص و برای حل آن اقدام کرده بودند اما نظام موجود مدیریت شهری اعم از شهرداری و سایر دستگاهها به آنها فرصت و امکان تاثیرگذاری بیشتری را نداد و در عمل نتوانستند برای توقف پروژه کاری انجام دهند.
پراکندگی مسوولیت اداره امور شهری در میان دستگاهها و سازمانهای مختلف، پاسخگویی و مسوولیتپذیری را ناممکن کرده و این امکان را به مدیران و مسوولان مختلف میدهد تا مسوولیت حادثه را متوجه یکدیگر کنند و از زیر بار پذیرش بار مسوولیت حادثه فرار کنند. تجربه جهانی و عقل میگوید که بهترین سیاست برای اداره شهر، سیاست یک شهر، یک مسوول است نه سیاست یک شهر چند مسوول.
در همه شهرهای مهم آقای شهر، شهردار است و او مسوولیت مراقبت از منافع عمومی شهروندان و شهر را میپذیرد و در هنگام بروز حادثه و بحران پاسخگو است. با آنکه بار سیاسی مقام شهردار در تهران بالاست اما در واقع او قدرتی برای هماهنگکردن سایر دستگاهها و سازمانها در چارچوب قانون شهری و سیاستهای شورای شهر را ندارد و بروز حوادثی مانند خیابان ایرانزمین سند روشن این وضعیت است.
اما در کنار شهردار و شهرداری نظام مدیریت شهری به مقامی نیاز دارد که مدافع منافع شهروندان از تعدیات خواسته و ناخواسته سازمانها و افراد مختلف حتی شهرداری باشد. او دادستان شهر است که برای مدتی طولانی برای مثال ۲۰سال انتخاب میشود تا در کلانشهرها مراقبت از منافع شهر و شهروندان را بر عهده گرفته و از تاثیر انتخابات و تحولات سیاسی معمولا هشتساله یا کمتر در امان باشد.
ما اکنون چنین مقامی را نداریم و شهروندان در عمل در مقابل تخلفات و تعدیات دستگاهها و افراد در حوزه مسایل عمومی شهر بیدفاع و بیپناه هستند. دادستان شهر باید در مواقع بروز حوادثی نظیر حادثه ایرانزمین وارد عمل شده و داد خسارتدیدگان و بیپناهان را بستاند. از قوهقضاییه یا وزارت دادگستری انتظار میرود که در این دوره جدید از مدیریت کشور در یک اقدام شراکتی با همکاری وزارت کشور، شورای اسلامی شهر تهران و مجلس شورای اسلامی، مقدمات تشکیل دادستان شهر را فراهم آورند تا امکان گریز از قانون در فعالیتهای شهری برای هیچ سازمان و فردی با هر میزان قدرت فراهم نباشد.
*جامعهشناس شهری
منبع: شرق