آفت بر جان چهارباغ، سی و سه پل و پل خواجو
شهروندان:
شهر گنبدهای فیروزهای این روزها حال و روز خوشی ندارد، دیگر از شادابی و طراوت گذشته خبری نیست. این را بهراحتی میتوان از چهره مردمان آن دیار دریافت.
از وقتی زایندهرود بیآب شد و چتری از دود سیاه بر فراز شهر گسترش یافت، روزهای خوش نصف جهان نیز کمکم از یادها رفت؛ آلودگی هوا روح و جسم مردم شهر را آزرده اما این بلای بشری فقط به موجودات زنده چنگ و دندان نشان نمیدهد، مساجد، کاخها، پلها و هرآنچه که نشان از شکوه و عظمت فرهنگی غنی و سرشار از معنویت را در قالب کالبدی از سنگ، کاشی، چوب، فلز و آجر با هنر معماری در هم آمیخته، قربانی دیگری است که کمتر به آن توجه شده است.
شاید چون زبان ندارند که از این همه ظلم، جفا و بیمهری گلایه کنند، شاید هم از شرم اینکه میبینند مردمان شهرشان یکی پس از دیگری در چنگال این عفریته سیاهپوش به کام مرگ فرو میروند، دم نمیزنند.
عضو هیأت علمی دانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر اصفهان اظهار کرد: آلودگی هوا علاوه بر آسیبهای منظری بر آثار تاریخی و بهویژه آن دسته از آثار که در محیطهای باز قرار گرفتهاند، تاثیرگذار است. آلودگیها به صورت آیروسلها و نیز گازهای آلاینده ناشی از خروجی وسایل نقلیه، کارخانهها، وسایل گرماساز و بسیاری از مولدهای دیگر در شرایط مختلف باعث آسیب مستقیم یا غیرمستقیم بر این آثار میشوند. بهطورکلی سه عامل ساختار مواد در معرض آلودگی، همراهشدن سایر عوامل محیطی و زمان از مهمترین عواملی هستند که میزان تخریب ناشی از آلودگیها را تحت الشعاع قرار می دهند.
دکتر حسام اصلانی بارانهای اسیدی را یکی از دهها خطری دانست که آثار تاریخی و باستانی را تهدید میکند و دراینباره افزود: در موارد بسیار دیگر رطوبت نسبی نه چندان بالا، کندانسه شدن رطوبت، سیستمهای برودتی و حرارتی مورد استفاده و حتی در مواردی در شرایط خشک نیز تخریب مکانیکی، شیمیایی مستقیم و غیرمستقیم درحال وقوع است.
مدیرگروه مرمت آثار و اشیای تاریخی دانشگاه هنر اصفهان درباره پژوهشها و تحقیقات صورتگرفته در این زمینه گفت: تحقیقات پراکندهای توسط مراکز دانشگاهی نظیر دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه هنر اصفهان، و نیز مطالعات موردی در قالب طرحهای پژوهشی در اینباره انجام شده؛ لیکن متاسفانه هیچیک از آنها منجر به اجرای عملیاتی جامع و کاربردی که بتواند سلامت آثار را تضمین کند نشده است. اما میتوان بهطور کلی دو دسته راهکار را در برخورد با این معضل مدنظر داشت؛ اقدامات کوتاهمدت و ضربالاجل مانند ممنوعیت تردد وسایل نقلیه در حریم آثار، کنترل و نظارت کارگاهها و صنایع کوچک پیرامون آثار، بهینهسازی سیستمهای گرمایش و سرمایشی ابنیه تاریخی و نیز ابنیه واقع در حریم آنها و حتی کنترل خروجی کارخانجات واقع در فواصل زیادی که با توجه به جریانات هوایی منطقه میتوانند بهعنوان تهدید محسوب شوند و اقدامات و برنامهریزیهای طولانیمدت که از فرهنگسازی و آموزش عمومی تا مواردی چون انجام اصلاحاتی در طرحهای جامع شهری و امثال آن را شامل میشود که خود مستلزم پژوهشهای اساسی و کاربردی در این حوزه است.
گنبد مدرسه چهارباغ در خطر نابودی
گازها و آلایندههایی که از وسایل نقلیه و کارخانهها در هوا منتشر میشوند بیشتر بر کاشیکاریها و آجرهای تاریخی ابنیه تاثیر میگذارند، بهطوریکه این گازها پس از ترکیب با آب که بهطور طبیعی بهعنوان درصدی از رطوبت در هوا موجود است باعث تولید اسید شده که در درازمدت باعث خوردگی سطوح میشود. دکتر بهنام پدرام ضمن بیان این مطلب به «شهروند» گفت: اسیدکربنیک و اسیدسولفوریک تولید شده از ترکیب آلایندهها با آب سبب مضر شدن و ایجاد حفره در سطوح مختلف میشود.
پس از آن این ترکیبات خطرناک به داخل ساختمان ماده نفوذ کرده و موجب تخریب کامل کاشی، آجر و حتی سنگ خواهد شد. این پدیده مخرب بهوضوح روی گنبد مدرسه چهارباغ قابل رویت است تا جایی که درقالب چندین پایاننامه دانشگاهی تخریب گنبد مدرسه چهارباغ مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. همچنین گردو غبار و دوده حاصل از احتراق ناقص خودروها باعث ایجاد تیرگی، بهویژه روی تزیینات، کاشیکاریها، نقاشیها و حتی سطوح فلزی خواهد شد که به مرور زمان رنگ و زیبایی اثر را از بین خواهد برد.
عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان با انتقاد از روند افزایش آلودگی هوا در شهرهای بزرگ ایران ازجمله اصفهان و تاثیرات مخرب آن بر محیطزیست و آثار و ابنیه تاریخی افزود: وقتی ما تلاش و اراده جدی را در مقابله با این معضل که سالانه جان هزاران نفر را تهدید میکند نمیبینیم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که در جهت حفظ و احیای آثار تاریخی بهعلت آلودگی هوا اقدامی صورت گیرد.
این استاد مرمت و حفظ ابنیه تاریخی با اشاره به ظرفیتهای قانونی موجود در این زمینه گفت: درسال ۱۳۴۶ قانونی در مجلس وقت تصویب شد که به موجب آن به ازای تولید هر تن سیمان توسط کارخانهها باید ۲۰ریال عوارض پرداخت میکردند. در آن زمان به دلیل اینکه سیمان نماد عصر جدید و انقلابی در زمینه معماری و ساختوساز محسوب میشد، با تصویب این قانون سعی شد که مضرات سیمان برای ابنیه تاریخی با این قانون به نوعی جبران شود. اکنون هم میتوان با اخذ عوارض از کارخانهها و واحدهای صنعتی که در نزدیکی آثار تاریخی و باستانی قرار دارند یا دریافت مبلغی از خودروها و وسایل حملونقل موتوری در بافتهای تاریخی درآمد حاصل از آن را صرف تعمیر و نگهداری ابنیه تاریخی کنند. ما حتی میتوانیم از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کنیم.
برای مثال در ایتالیا با سرمایهگذاریهای خوبی که در این بخش صورت گرفت محققان آن کشور توانستند سیمانی با نانورسها تولید کنند که به بهبود شرایط سیمان منجر شده و به راحتی میتوان در تعمیر و مرمت آثار تاریخی و باستانی از آن بهره برد. در کشورما نیز تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته بهویژه در دانشکده مواد دانشگاه صنعتی اصفهان اقدامات موثری در ارتباط با ملاتهای جایگزین صورت گرفته است ولی به دلیل نبود بودجه کافی این طرحها و برنامهها در لابهلای هزاران پایاننامه و پژوهشهای دیگر از این دست خاک میخورند.
نگاه غیرعلمی مسئولان به میراث فرهنگی
همکاری و تعامل بین سازمان محیطزیست و میراث فرهنگی شاید بتواند تا حدی از روند تخریب آثار تاریخی شهر اصفهان جلوگیری کند. مهندس اصغر توکلی، عضو هیأت علمی دانشکده حفظ و مرمت دانشگاه هنر اصفهان ضمن بیان این مطلب گفت: چندسال پیش روبهروی در مدرسه چهارباغ ایستگاه اتوبوسی قرار داشت که دود حاصل از تردد اتوبوسها که بهشدت چرب هم هستند تاثیر بسیار مخربی روی در این مجموعه تاریخی داشت. خوشبختانه با پیگیری و تعامل با سایر دستگاهها این ایستگاه اتوبوس به نقطه دیگری منتقل شد. به عقیده من میشود با تعامل سازنده بین سازمان میراث فرهنگی، محیطزیست، دانشگاه، شهرداری و سایر ارگانهای مربوطه تا حدودی از تخریب ابنیه و آثار تاریخی اصفهان جلوگیری کرد. ولی آن دست از تخریبها که مربوط به مقوله آلودگی هواست نیاز به برنامهریزی و دقت عمل بیشتری دارد.
این استاد مرمت اشیا و آثار تاریخی و فرهنگی، فقدان نگاه علمی به مقوله میراث فرهنگی به ویژه در میان مسئولان را بزرگترین معضل عنوان کرد و دراینباره افزود: در کشورهای اروپایی که حتی بعضی از آنها که دارای تاریخ و تمدن کهنی نیستند موضوع حفظ و نگهداری هرچه بهتر آثار و ابنیه تاریخی بهشدت مورد توجه است و سالانه ارقام چشمگیری صرف این کار میشود. ولی در کشور ما متاسفانه چنین نگاهی نه در میان مسئولان دیده میشود و نه در میان آحاد جامعه، پس چگونه میتوان انتظار داشت که برای جلوگیری از روند تخریب آثار باستانی و تاریخی، آن هم به علت آلودگی هوا اقدامی صورت گیرد. بودجه میراث فرهنگی کفاف هزینههای جاری این سازمان را هم نمیدهد چه برسد به انجام فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی در این زمینه.
اکسید گوگرد بلای جان کاشیهای فیروزهای
اکسید گوگرد حاصل از سوخت مازوت در نیروگاهها بیشترین تهدید برای ابنیه تاریخی اصفهان بهشمار میرود. سرپرست معاونت میراث فرهنگی شهرستان اصفهان ضمن بیان این خبر گفت: بر اساس اعلام استانداری روزانه رقمی بالغ بر ۵۰۰تن گوگرد در هوای اصفهان منتشر میشود. این گوگرد با رطوبت هوا به مرور زمان به اسیدسولفوریک تبدیل میشود که خورندگی بسیار قویای دارد و همین خاصیت خورندگی آن باعث تخریب آثارتاریخی بهویژه در مورد تزیینات وابسته به معماری از قبیل کاشیکاریها، تابلوهای نقاشی موجود در کاخها، گچبریها، قلمکاریها و ظریفکاریهای موجود روی درهای تاریخی خواهد شد.
مسعود زیرک با بیان اینکه تخریب آثار تاریخی شهر اصفهان به دلیل آلایندهها فقط به آلودگی هوا محدود نمیشود افزود: متاسفانه در چندینسال اخیر با ورود پساب کارخانهها و کارگاهها به آب زایندهرود و آلودهکردن آب با مواد شیمیایی و مخرب پوشش و عایق سیوسه پل و پل خواجو در معرض فرسایش شدیدی قرار گرفته است. عمده ماده بکار رفته در این پلها بهویژه آن قسمت از پل که در مجاورت آب قرار دارد از ساروج است. این ملات مقاومت بسیار مطلوبی در مقابل فرسایش دارد ولی در مواجهه با مواد شیمیایی آسیبپذیر است.
این آسیبدیدگی را میتوان در برخی قسمتهای پل خواجو و سیوسه پل بهویژه در قسمت پایههای پل مشاهده کرد. هرچند که چند وقتی است به دلیل کمآبی و احداث سد، زایندهرود خشک شده است و این تخریب به نوعی متوقف شده است ولی نبود آب نیز به طریق دیگری باعث آسیب رسیدن به پلهای تاریخی و حتی به صورت غیرمستقیم بر سایر ابنیه تاریخی تاثیرگذار است.
وی راهکارهای موجود در قبال حفظ و مرمت آثار تاریخی و باستانی را در ۲ بخش مجزا بر شمرد و دراینباره گفت: بهطورکلی در دنیا با وضع یک سری قوانین مانند ممنوعیت تردد وسایل نقلیه، پوششهای حفاظتی و پایشهای مستمر با دستگاهها و ادوات دقیق سعی در کنترل و حفظ وضع بناها و اشیای تاریخی دارند. همچنین در بخش مرمت نیز از مواد و مصالح فرآوری شده استفاده میکنند. البته پیشرفت در این بخش نیاز به سرمایهگذاری دارد. درخصوص جلوگیری از تخریب تدریجی ابنیه به دلیل آلودگی هوا نیز استفاده از پوششهای نانو راهکار عملی و مناسبی است و خوشبختانه امتحان خود را به خوبی پس داده است. ولی به دلیل اینکه این فرآیند بسیار هزینه بر است متاسفانه در کشور ما تا کنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. توان سازمان میراث فرهنگی هم بهحدی نیست که بتواند به صورت مستقل برای تولید چنین پوششهایی اقدام کند.
شاید امیدبستن برای نجات آثار تاریخی در شهری که مردمانش از آلودگی هوا جانبهلب شدهاند به طنزی تلخ شبیهتر باشد. ولی چه میتوان کرد جز آنکه امید داشت به روزگاری که نه مردم از تنفس، خسته و درمانده باشند و نه میراث کهن و ارزشمندشان در پیش چشمانشان شکسته شود.
امیرحسین خواجوی
شهروند