ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
نگاهي به آداب و رسوم نوروز در برخي از شهرهاي ايران

زمستان به سرآمد…‏

شهروندان:
بر خیز که می‌رود زمستان، بگشای در سرای بستان / نارنج و بنفشه بر طبق نه، منقل بگذار در شبستان / بر خیز که باد صبح نوروز، در باغچه می‌کند گل افشان / بوی گل بامداد نوروز، و آواز خوش هزار دستان!‏ (سعدی)

گلایرانیان از روزگاران کهن تا به امروز، رسم و آیین‌های خاصی داشته‌اند که همان‌ها دلیل شکوفایی جامعه ایرانی از آغاز بوده است. در ایران باستان، مردم، روز‌های بسیاری از سال را شادمانه جشن می‌گرفتند، و با مراسمی دل‌انگیز و شادی‌آفرین، فرشتگان نیکی را تقدیس و از خدای بزرگ و یکتا که به آنان شادی ارزانی می‌فرمود، سپاسگزاری می‌کردند.

از بسیاری جشن‌ها در ایران باستان چنین پیداست که نیاکان ما برای شادی‌های زندگی، ارزش فراوانی قائل بوده‌اند و طبع انسانی و روح دادگری و بی ‌زاری از خون‌ریزی و گرایش به راستی و درستی کردار و مهربانی، خود دلیل بارزی بر طبع لطیف و شادی آفرین آنان بوده است.‏

جشن‌های بزرگ ایرانیان باستان عبارت بودند از نوروز، مهرگان، جشن‌های آتش مثل سده و چهار شنبه سوری، جشن زایش آشوزرتشت، سپندارمذگان و سیزده به در که در خلال هر یک از این جشن‌ها، مراسم و جشن‌های وابسته‌ای نیز بر‌گزار می‌شده ‌است در هر ماه جشن مخصوص به آن ماه نیز از اعیادی بوده است که ایرانیان برای آن‌ها اهمیت قائل می‌شده‌اند.

جشن ـ با سکون حرف دوم ـ در ایران به همان معنی عید است که زرتشتیان نیز به همین مفهوم و معنی آن را به کار می‌برند. هدف از برگزاری این همه جشن‌ و گردهمایی‌ها، نزدیکی افراد جامعه و اتحاد و اتفاق آنان با یکدیگر بوده ‌است.

امروز هم کمابیش بعضی از این جشن‌ها بزرگداشت می‌شود و همچنان رسوم و آیین‌های اصلی آن‌ها، بجا آورده می‌شود.

نوروز، بزرگترین این جشن‌هاست که امروز در شهرهای مختلف ایران برگزار و باعث می‌شود بخشی از سنت‌ها که در پستوی خانه‌ها پنهان شده اند، بیرون بیایند و همگان از آن‌ها لذت ببرند.

آداب و رسوم نوروزی، همه سرچشمه‌ای کهن دارند. ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین می‌شود. گفته می‌شد که در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختی‌ها برای مردمان زمین، تقسیم می‌شود و از این روست که ایرانیان، آن را روز امید می‌نامند.

نوروز در همه جای ایران جشن گرفته می‌شود و سنت‌های خاص خود را دارد، اما در شهرهای مختلف ایران، بعضی از رسوم نوروزی با هم تفاوت‌هایی دارند.

 نوروز خوانی در گیلان

امیر هدایت، پسر جوانی از اهالی فومن در استان گیلان است که در مورد آیین‌های نوروزی در منطقه خود به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید: یکی از کارهایی که ما انجام می‌دهیم،‌درست کردن حلواست. تقریباً همه افراد خانواده در این کار کمک می‌کنند. مردان خمیر را ورز می‌دهند و خانم‌ها به دیگر کارهای آن، می‌پردازند. حلوا معمولاً به شکل لوزی برش داده می‌شود و در رنگ‌های مختلف سبز و زعفرانی و قرمز و سفید و کاکائویی، برای ایام نوروز پخته می‌شوند.‏

‏ «نوروز خوانی» هم یکی دیگر از رسومی است که امیر شاهدش بوده است. وی در این مورد می‌گوید: دو یا سه نفر که معمولاً سن و سال زیادی ندارند و اکثراً نوجوان هستند، خانه به خانه راه می‌افتند و زنگ خانه‌ها را می‌زنند و با هم شروع به خواندن آواز می‌کنند و در قبالش صاحب خانه به آن‌ها پول یا همان عیدی می‌دهد.

امیر با خنده ادامه می‌دهد: قبل ترها بیشتر خانه‌ها ویلایی بود و نوروز خوانان باید منتظر اجازه صاحبخانه می‌شدند و بعد آواز می‌خواندند و کارشان هم هماهنگ‌تر بود، اما الان همین که گوشی آیفون را برداری، از ترس اینکه بهشان بگویی نخوانند، یک دفعه شروع به خواندن می‌کنند و از آنجا که این کار را ناگهانی انجام می‌دهند، خیلی وقت‌ها آوازشان ناهماهنگ می‌شود.

 خوراکی‌های نوروز در شیراز

زهرا آیت اللهی که از اهالی استان فارس و شهر زیبای شیراز است، به گزارشگر ما می‌گوید: در اینجا مردم از چند هفته پیش از نوروز به تهیه شیرینی و آجیل رو می‌آورند. شیرینی‌های خانگی مانند سوهان عسلی، کلوچه نخود،نان فسایی، قطاب، نان پنجره ای، لوز بادام و نارگیل، حلوای مسقطی، شیرینی لطیفه، نان یوخه، میشکا و نان شیری را در خانه درست می‌کنند. شربت آبلیمو و بستنی و فالوده شیرازی هم از دیگر خوراکی‌هایی است که برای پذیرایی در نوروز، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

وی ادامه می‌دهد: غذاهایی نظیر آش سبزی، کلم پلو و سبزی پلو با ماهی در عیدنوروز بیشتر پخت می‌شوند. اما در لحظه تحویل سال حتماً باید شیربرنج روی آتش در حال پختن باشد. شب عید حتماً باید خوراک شوید لوبیا پلو با مرغ پخته شود و شب بعد از آن، چلو و خورشت سبزی.

اوایل اسفندماه، خانواده‌هایی که نذرهای سالانه خاصی دارند، مراسم سمنو پزان می‌گیرند و بعد از پختن سمنو آن را میان همسایه‌ها و فامیل پخش می‌کنند. این کار به دلیل خصلت ماندگاری سمنو،خیلی زودتر از عید انجام می‌گیرد. بسیاری از شیرازی‌ها معتقدند که باید گندم، عدس یا دیگر روئیدنی‌ها را خودشان سبز کنند و این کار شگون بیشتری دارد. برای همین از اوایل اسفند برای سبز کردن گندم و ماشک و عدس در کوزه سفالی، اقدام می‌کنند. در این میان پرورش گل‌های سوسن و سنبل را بسیاری از گلخانه‌ها در برنامه کار خود قرار می‌دهند. علاوه بر این، نمایشگاه‌های گل و گیاه در مناطق مختلف شیراز در ایام اسفند و فروردین برقرار است.‏

در شیراز علاوه بر هفت سین، «هفت میم» را هم درسفره می‌گذارند که عبارت است از مدنی (لیمو شیرین)، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، ماست و مویز. به علاوه این‌ها در سفره هفت سین یا هفت میم از کنگر ماست، عسل، خرما، کره، پنیر، کاهو، تخم مرغ رنگی هم استفاده می‌شود.‏

آیت‌اللهی در مورد اینکه در شیراز برای تازه عروس و داماد‌ها به هنگام نوروز رسوم خاص دیگری هم وجود دارد می‌گوید: در صورتی که عید نوروز در فاصله بین نامزدی یا عقد و عروسی یک زوج باشد، خانواده داماد باید عیدی برای خانه عروس بفرستند. که شامل قطعه‌ای طلا، سفره ابتکاری هفت سین که قابل حمل باشد و لباس‌های نو است. هم چنین شیرینی‌های عید به علاوه گوشت مرغ، ماهی، سبزی پاک کرده و هفت میوه مثل سیب، پرتقال، به و انار را با خوش سلیقه‌گی در قاب بزرگی می‌چینند و به خانه عروس می‌فرستند‏ اما اگر در سالی که گذشته عروسی برگزار شده باشد، همین عیدانه را باید خانواده عروس برای دخترش ببرد. این سال اولین سالی است که یک خانواده جدید برای دید و بازدید به طرفین اضافه شده است. وی سپس به مراسم چهارشنبه سوری هم اشاره می‌کند و اظهار می‌دارد: درست کردن آتش در کوچه‌ها و حیاط خانه‌ها، دود کردن اسفند و نمک گرداندن (در موقع اسفند دود کردن و نمک گردانیدن، زنان اورادی می‌خوانند)، از رسوم چهارشنبه آخرسال است.

زیارت حرم مطهر حضرت شاه چراغ(ع) در شب چهارشنبه سوری، فال گوش ایستادن و قاشق زنی، پختن آش ابودردا که تهیه وسایل اولیه آن آداب منحصر به خود را دارد، آجیل چهارشنبه سوری و تفال به دیوان حافظ، از دیگر مراسمی است که در این شب، شیرازی‌ها انجام می‌دهند.

آیت‌اللهی همچنین می‌گوید: یکی از کارهایی که زنان باردار انجام می‌دهند، این است که اگر در شب چهار شنبه سوری، در ماه‌های آخر بارداری باشد، سر چهارراهی می‌ایستد و چهارسنگ به چهار راه می‌اندازد و منتظر می‌ماند. در صورتی که اولین فردی که به چهارراه می‌رسد، پسر یا مرد باشد، گمان می‌کند که فرزند آینده اش پسر است. و در صورتی که زنی رد شود، فرزنده آینده دختر است! البته این تعبیر به حرف و رفتار عابر هم مربوط است. تهیه لباس عید از مهم‌ترین کارهایی است که مردم در سراسر ایران به آن پایبندند. پوشیدن لباس نو در شیراز یکی از ضروریات نوروز است به طوری که در گذشته حتی اگر پارچه نو خریده اما خیاط پیدا نکرده بودند، قسمتی از پارچه را می‌بریدند و از سر آن را می‌پوشیدند و می‌خواندند:

یلم و یلاش مونده….. تریج و بالاش مونده…. دو تا آستیناش مونده!‏

در صورتی که خودشان قصد دوختن لباس داشته باشند، در روزهای سه شنبه و چهارشنبه این کار را انجام نمی‌دهند. رسم است که بزرگان فامیل برای فرزندان و کوچکترهایی که عزیزی را از دست داده‌اند، لباس رنگ روشن می‌دوزند و قبل از نوروز به خانه آنها می‌روند و می‌خواهند که لباس مشکی را در آوردند و آن لباس‌ها را بپوشند.

آیت‌اللهی در ادامه سخنانش، لحظه تحویل سال در شیراز را هم این چنین شرح می‌دهد: خانواده‌ها لباس‌های نو می‌پوشند و دور سفره هفت سین می‌نشینند و با خواندن دعا، انتظار تحویل سال را می‌کشند. آینه‌ای را وسط سفره می‌گذارند و شمعی روشن می‌کنند و تخم مرغ‌های رنگی را دور شمع می‌چینند. زمان روشن کردن شمع را طوری تنظیم می‌کنند که زمان تحویل سال اشک‌های شمع باعث به حرکت در آمدن تخم مرغ‌ها روی آینه شود.

علاوه بر این، بسیاری از مردم برای تحویل سال به زیارتگاه‌ها و امامزاده‌هایی مثل شاهچراغ و آستانه سید علاالدین می‌روند.‏

 خراسان جنوبی و سر سوزی!‏

فرهاد آجرکاران هم که از دیار بیرجند است، در گفت‌وگو با گزارشگر ما با اشاره به اینکه اهالی این منطقه با کاشت «سرسوزی» به استقبال بهار می‌روند، می‌گوید: شـیرینــی پـزان، نـان پـزان، کدورت زدایی، پرداخت دین، فاتحه خوانی، خانه تکانی سال نو و آماده کردن آجیل شب عید مانند کشمش، عناب، نقل، پختن و تفت دادن تخمه و پسته و دید و بازدید بزرگان فامیل، از مراسم مورد علاقه مردم در این ایام است که با شور خاصی انجام می‌شود.

کاشتن سرسبزی یا به قول بیرجندی‌ها «سرسوزی»، یکی از آیین‌های پابرجا در ایام عید است که طبق آن زنان، حدود یک ماه مانده به عید در ظرف‌های کوچک یا بزرگ مقداری جو، گندم، عدس یا ماش می‌کارند تا روز عید سبز شود. برخی هم روی جداره‌های کوزه‌های سفالی، سبزی‌های بسیار زیبایی به وجود می‌آورند. در بعضی از خانواده‌ها هم به نیت سلامت افراد خانواده برای هر یک از آنها به اصطلاح یک سرسبزی می‌کارند.

آجرکاران ادامه می‌دهد: اما یکی از رسومی که بیشتر خاص مردم منطقه بیرجند به شمار می‌آید، حنابندان است که در گذشته و در مواقع مختلف از جمله نوروز انجام می‌شده است. هنوز هم گروهی از مردم به ویژه بزرگسالان با آمدن عید نوروز با رنگ کردن موهای سر و انگشتان خود با حنا به استقبال نوروز می‌روند. ‏ یکی دیگر از مراسم نوروزی در استان خراسان جنوبی، رسم «شاه مولایی» است که در مناطق شهری و روستایی این استان مرسوم است. انجام آن به‌این ترتیب است که چند روز مانده به نوروز افراد خیر و معتمدان محل با مراجعه به ثروتمندان، اجناسی را برای کمک به نیازمندان تهیه می‌کنند و آن‌ها را در اختیار آنان می‌گذارند. ‏

وی می‌افزاید: اهالی بیرجند قدیم اعتقاد داشتند که شام شب عید به هر قیمت که شده باید پلو باشد و از اینرو فقیر و ثروتمند خود را مقید به تهیه و پختن پلو در شب عید می‌دانستند.

آجرکاران سپس به رسم سمنو پزان که کم و بیش هنوز هم در نقاط مختلف ایران رایج است، اشاره می‌کند و می‌گوید: سمنو پزان یک مراسم پررنج و زحمت، پرطرفدار و تشریفاتی در نوروز است که در گذشته برای انجام آن ۴۰ تا ۵۰ روز مانده به عید، خانم‌ها ظرف‌هایی وسط حیاط یا پشت بام‌ها می‌گذاشتند تا از آب باران پر شود و همزمان مقداری گندم در پارچه‌های سفید و نازک به نام صافی می‌ریختند تا در آب خیس شود و پیوسته آن را با آب نگه می‌داشتند تا گندم‌ها جوانه بزنند و بعد هم کارهای دیگر مربوط به سمنو را انجام می‌دادند، تا به طور کامل آماده شود.

 رنگ آمیزی گوسفندان در میان عشایر

اما از دیگر اقوامی که رسوم خاص نوروزی دارند و شاید آن را کمی متفاوت از مردم شهری و یکجا نشین به جا می‌آورند، می‌توان به مردم عشایر قشقایی اشاره کرد. قشقایی‌ها دارای اعیاد مذهبی و مراسم ملی هستند. یکی از مراسمی که قبل از عید نوروز برگزار می‌شود، جشن اسفند ماه است. در این ماه در منطقه قشلاق به دلیل تغییر درجه هوا و سرسبزی طبیعت و زاد و ولد دام‌ها و وفور لبنیات، روحیه چادرنشینان هم بهتر از قبل است.

به همین منظور است که شب اول اسفند مقداری جوهر قرمز در آب حل و قسمتی از پشت و پهلوی گوسفندان را رنگ آمیزی می‌کنند، زیرا معتقدند چون طبیعت زیبا و رنگین شده است، پشم گوسفندان هم باید تغییر رنگ بدهد.

علاوه بر رنگ کردن گوسفندان، در جشن اسفند ماه در میان مردم قشقایی رسم بر این است که هنگام عصر دختر بچه‌ها مقداری علوفه خشک و خار و خاشاک از بیابان جمع آوری می‌کنند و با غروب آفتاب آنها را در محلی آتش می‌زنند و در اطرافش شادمانی می‌کنند. هنگامی که آخرین شعله‌های آتش در حال خاموشی است، اطرافش را سنگ چین می‌کنند تا باد، خاکسترش را به هم نریزد.

هر خانواده‌ای پیش خود نیت می‌کند که سال آینده چه خواهد شد. صبح روز بعد به خاکسترها نگاه می‌کنند در وسط آن معمولاً گودال‌هایی کوچک، که شبیه جای پای گوسفند یا شتر است، به جا می‌ماند و مردم بر این اعتقاد هستند که در سال آینده، بسته به اینکه رد پای چه حیوانی به جا مانده باشد، شانس به آن‌ها رو می‌آورد.

روز قبل از تحویل سال با آرد و روغن و خرما حلوای مخصوصی تهیه می‌کنند و به عنوان آخرین روز سال برای مردگان خیرات می‌کنند و این روز را «عرفها» گویند. شب عید سعی می‌کنند شام مرتب و مفصلی نظیر بره پلو یا مرغ پلو داشته باشند. همچنین قبل از تحویل سال، مقداری حنا خیس می‌کنند و آخر شب که بچه‌ها خواب هستند، به دست آنها می‌مالند، صبح که کودکان بیدار شدند، متوجه رنگین شدن کف دستان خود می‌شوند!

مراسم سلام عید قبل از ظهر شروع می‌شود. اولین بار به منزل خان طایفه می‌روند و معمولاً بره یا بزغاله یا جاجیم به عنوان عیدی تهیه می‌کنند و دسته جمعی به حضور بزرگان ایل می‌شتابند. ‏

 ‏ «خواب آب» کرمانی‌ها‏

م‍ردم ‌‌اس‍ت‍‍ان‌ک‍رم‍‍ان ‌‌ه‍م ‌م‍‍ان‍ن‍د س‍‍ای‍ر ‌ه‍م‍وطن‍‍ان ‌خ‍ود، س‍‍ال‌ن‍و ر‌ا ب‍‍ا ‌آد‌اب ‌و رس‍وم‌خ‍‍اص‍‍ی‌‌آ‌غ‍‍از م‍‍ی‌ک‍ن‍ن‍د. ب‍رخ‍‍ی‌‌از ‌ای‍ن‌‌آد‌اب ‌‌ه‍ن‍وز در میان ‌م‍ردم‌ م‍رس‍وم‌‌ است، ‌ام‍‍ا ب‍رخ‍‍ی ‌دی‍گ‍ر در طول ‌زم‍‍ان ‌ب‍ه ‌ف‍ر‌ام‍وش‍‍ی ‌س‍پ‍رده ‌ش‍ده‌‌ است. جدا از رسومی مانند خانه تکانی، سمنو پزان و خرید لباس نو و سبزه گذاشتن که کم و بیش در بیشتر مناطق ایران رواج دارد، اهالی کرمان باور دارند ک‍ه‌ زم‍‍ان‌ ت‍ح‍وی‍ل ‌س‍‍ال ‌ت‍م‍‍امی آب‌‌ه‍‍ا‌ی ‌ج‍‍ار‌ی ‌ب‍ر‌ای ‌ی‍ک‌ ل‍ح‍ظه ‌م‍‍ی‌‌ای‍س‍ت‍ن‍د که ‌اص‍طلاح‍‍اً ب‍ه‌‌آن ‌«خ‍و‌اب‌‌آب‌» می‌گویند.‏‏ در ب‍رخ‍‍ی‌ از ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ها م‍‍ان‍ن‍د س‍ی‍رج‍‍ان، اهالی ‌م‍وق‍‍ع‌ ت‍ح‍وی‍ل س‍‍ال ‌‌اق‍د‌ام ‌ب‍ه ‌رش‍ت‍ه‌ب‍ری ‌و پ‍خ‍ت‍ن‌‌آش‌‌ ب‍‍ا ‌آن‌ م‍‍ی‌ک‍ن‍ن‍د و ب‍‍اور د‌ارن‍د ک‍ه‌ب‍‍ا ‌ای‍ن‌ک‍‍ار س‍ررش‍ت‍ه‌زن‍دگ‍‍ی‌ ت‍‍ا ‌آخ‍ر س‍‍ال‌ب‍ه‌دس‍ت‍ش‍‍ان‌خ‍و‌ا‌ه‍د ب‍ود.‏

‏ در ق‍دی‍م‌ک‍س‍‍ان‍‍ی‌ک‍ه‌ ب‍‍ا س‍و‌اد ی‍‍ا به ‌اص‍طلاح‌‌ع‍‍ام‍ی‍‍ان‍ه‌م‍لا ب‍ودن‍د، ‌ه‍ن‍گ‍‍ام‌ت‍ح‍وی‍ل‌س‍‍ال ‌ق‍ر‌آن‌ م‍‍ی‌خ‍و‌ان‍دن‍د و س‍ک‍ه‌‌ا‌ی ‌ب‍ه‌‌ع‍ن‍و‌ان ‌ب‍رک‍ت‌ ب‍ه ‌ب‍ق‍ی‍ه ‌م‍‍ی‌د‌ادن‍د. در ب‍‍ع‍ض‍‍ی‌از م‍ن‍‍اطق ‌‌اس‍ت‍‍ان‌ ک‍رم‍‍ان ‌د‌ع‍‍ا‌ی ‌م‍خ‍ص‍وص ‌ت‍ح‍وی‍ل ‌س‍‍ال ‌ر‌ا ب‍‍ا ز‌ع‍ف‍ر‌ان ‌و گ‍لاب‌ ب‍ر ب‍دن‍ه ‌ی‍ک‌ ک‍‍اس‍ه ‌چ‍ی‍ن‍‍ی‌ م‍‍ی‌ن‍وی‍س‍ن‍د و س‍پ‍س ‌‌از ‌آن ‌ش‍رب‍ت‌درس‍ت ‌م‍‍ی‌ک‍ن‍ن‍د و به نیت س‍لام‍ت‍‍ی ‌‌ا‌ع‍ض‍‍ا ‌خ‍‍ان‍و‌اده ‌در طول‌س‍‍ال، ه‍م‍گ‍‍ی‌‌از ‌آن‌ م‍‍ی‌ن‍وش‍ن‍د.‏عید دیدین کوچکترها از بزرگان فامیل و ‌ه‍دی‍ه‌ د‌ادن ‌ب‍زرگ‍‍ان ‌ب‍ه ‌ب‍چ‍ه‌‌ه‍‍ا، ‌از دی‍گ‍ر ‌آد‌اب ‌م‍رس‍وم‌‌ ع‍ی‍د ن‍وروز در ‌اس‍ت‍‍ان ‌ک‍رم‍‍ان ‌است. در ب‍رخ‍‍ی‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ها ‌از ج‍م‍ل‍ه ‌ش‍‍ه‍ر ب‍‍اب‍ک‌، س‍ی‍رج‍‍ان‌ و ب‍م‌، م‍ردم‌ ش‍ن‍ب‍ه‌‌ اول‌ س‍‍ال‌ ب‍ه‌ گ‍ردش ‌و ت‍ف‍ری‍ح ‌م‍‍ی‌رون‍د و آش ‌م‍‍ی‌‌پزند.

در ق‍دی‍م‌ کرمانی‌ها ‌روز ق‍ب‍ل‌‌از ‌ع‍ی‍د ت‍ک‍ه‌‌ای ‌س‍ب‍زه از ب‍‍ا‌غ‌ها ی‍‍ا ب‍ی‍‍اب‍‍ان‌ها م‍‍ی‌‌آوردن‍د و‌ آن‌ر‌ا ب‍‍ا گ‍ل ‌ب‍‍الا‌ی ‌س‍ر در م‍ن‍زل‍ش‍‍ان‌ م‍‍ی‌چ‍س‍ب‍‍ان‍دن‍د و ب‍ر ‌ای‍ن ‌ب‍‍اور ب‍ودن‍د ک‍ه‌ ب‍ر‌ای ش‍گ‍ون‌ و خ‍وش ‌ی‍م‍ن‍‍ی ‌روز ‌اول ‌س‍‍ال،‌ بهتر است چ‍ش‍مان‌شان ‌ب‍ه‌ س‍ب‍زه ‌ب‍ی‍ف‍ت‍د. ‏ در روز ۱۳ ف‍روردی‍ن‌ن‍ی‍ز س‍ب‍زه‌‌ه‍‍ا ر‌ا ب‍ه‌خ‍‍ارج ‌‌از خ‍‍ان‍ه ‌م‍‍ی‌ب‍رن‍د و ب‍ر‌ا‌ی‌رف‍‍ع ‌ب‍لا، در ‌آب‌رو‌ان ‌م‍‍ی‌ری‍زن‍د. م‍ردم‌‌اس‍ت‍‍ان‌ک‍رم‍‍ان هم مثل همه مردم ایران، ‌‌از ق‍دی‍م ‌روز ۱۳ ف‍روردی‍ن‌ماه ‌ر‌ا ن‍ح‍س‌ م‍‍ی‌ش‍م‍ردن‍د و ب‍ر‌ا‌ی‌ رف‍‍ع‌ ن‍ح‍وس‍ت‌‌ آن، ‌ب‍ه ‌د‌ام‍‍ان ‌ک‍وه ‌و دش‍ت ‌پ‍ن‍‍اه‌ م‍‍ی‌ب‍ردن‍د. ع‍ده‌‌ا‌ی ‌ح‍ت‍‍ی ‌ت‍‍ا ۱۳ ف‍روردی‍ن‌ب‍ه‌م‍س‍‍اف‍رت ‌ن‍م‍‍ی‌رف‍ت‍ن‍د و ب‍‍اور د‌اش‍ت‍ن‍د ک‍ه به اصطلاح ‌س‍ی‍زده‌گ‍ی‍ر می‌ش‍ون‍د! ‏ گ‍ره‌زدن ‌س‍ب‍زه ‌‌از ‌آی‍ی‍ن‌‌ه‍‍ا‌ی‌س‍ن‍ت‍‍ی‌م‍ردم ‌‌اس‍ت‍‍ان‌ک‍رم‍‍ان ‌است. ب‍رخ‍‍ی‌‌از اهالی ش‍‍ه‍ر ب‍‍اب‍ک روز ۱۳ ب‍در، ۱۳ س‍ن‍گ ‌ج‍م‍‍ع‌ م‍‍ی‌ک‍ن‍ن‍د و در س‍ور‌اخ‍‍ی ‌ق‍ر‌ار م‍‍ی‌د‌ه‍ن‍د س‍پ‍س‌در ‌آن‌ ر‌ا می‌ب‍ن‍دن‍د و ب‍‍اور د‌ارن‍د ب‍‍ا ‌ای‍ن‌ک‍‍ار، ت‍م‍‍ام‍‍ی ‌ب‍لا‌ه‍‍ا ‌از ‌آن‍‍ه‍‍ا دور م‍‍ی‌ش‍ود.‏

 شبنم سید مجیدی

اطلاعات