حق به حقدار میرسد؟
شهروندان:
-باید بگم این فرم ناقصه! اول اینکه مشخص نمیشه افراد متقاضی چند خانه ،زمین ،ملک و…دارند؟دوم اینکه کسی که صاحبخانه است،خانه وی چند متره ؟کجای شهر است؟وآیا ملک وی نوساز است و یا خیر؟
-چرا باید درآمد زن را هم جزو درآمد خانوار محسوب کرد؟ در حالی که در دین اسلام زن موظف به نان آوری نیست؟
-باید حد فاصلی بین درآمد یک میلیون و دو میلیون باشد.برای مثال بین یک میلیون و صدهزار تومان تا دو میلیون تومان اختلاف زیادی وجود دارد. این طور نیست؟
-چرا خانوارهایی که چند تا دانشجوی دانشگاه آزادی دارند و یا بیماری در خانه نگه میدارند و یا لیستی از اقساط ماهانه پیش رویشان خوش نشسته نباید این قبیل هزینه هایشان لحاظ شود وازجمع درآمدهایشان کم کنند؟
-آیا سطح هزینه ها در کلانشهری چون تهران با سایر نقاط کشور یکی ست که همه باید در هر نقطه از کشور ۴۵هزار تومان دریافت کنند؟
-چرا در این فرم هزینههای خانوار لحاظ نشده؟
آنچه در بالا ذکر شد نمونهای از صدها نظر مردمی است که امروزه در هر محفلی که بحث یارانه ها پیش میآید، به گوش میرسد.اما اینکه مسئولان نیز گوش فراداده و ترتیب اثر خواهند داد؟در تصمیم گیریهای آینده دولت و شیوه تشخیص ایشان برای گزینش مشمولان واقعی یارانه ها مشخص خواهد شد. به هر جهت آنچه در وهله اول مهم است اینکه عزت این مردم عزیز که همواره در برهههای مختلف تاریخ انقلابمان یاریگر نظام منتخب خود بودهاند حفظ شود وبه بهترین شکل ممکن به حق واقعی خود برسند.
بر تارک سایت ثبت نام یارانه ها این کلمات به چشم میخورد:«سامانه اعلام نیاز دریافت یارانه نقدی»
حاشا و کلا که این مردم را نیازمند خطاب کنیم. به یاد آوریم که همین مردم در دوران دفاع مقدس صبورانه با سختی شرایط اقتصادی ساختند،فرزندانشان که بزرگترین دارایی شان بود تقدیم انقلاب نمودند و هرگز از باورهای اسلامی و انقلابی شان دست نکشیدند. آیا درستتر نمیبود که به جای واژه نیاز و نیازمند از واژگان دیگری همچون مشمولان استفاده شود؟
خدا را شکر که بعد از گذشت اولین روز ثبت نام یارانه ها (۲۰فروردین ۹۳) با بالا رفتن سرعت سایت خطر تشکیل صفهای طویل ثبت نامی ها از بیخ گوشمان گذشت و بار دیگر ماجرای سبد کالا تکرار نشد. خوشبختانه در حال حاضر به کل این مشکل حل شده و گفته میشود سرعت سایت مذکور به سرعت موشک رسیده به گونهای که فورا پس از ثبت نام کد رهگیری به شماره موبایل سرپرست خانوار ارسال میشود.
۷۵میلیون نفر جمعیت و ۷۶میلیون و چهارصد هزار نفر یارانه بگیر!
چالش بزرگتری که هم اکنون از جانب مردم و صاحب نظران مطرح میشود،چالش درصد خطای گزینش مشمولان واقعی است. آیا سوالات و گزینههای مطرح شده در فرم ثبت نام و نیز تکیه بر خود اظهاری متقاضیان حقیقت را به طور کامل مینمایاند و مشمولان واقعی انتخاب میشوند؟آیا حق به حقدار و یارانه به دست یارانه بگیر واقعی اش خواهد رسید؟
با یک نگاه مقایسهای به فرم ثبت نام اولیه در سال ۸۹ و فرم ثبت نام فعلی سال ۹۳ در خواهیم یافت که تا چه حد توجه به جزئیات در فرم اولیه لحاظ شده بود و در فرم فعلی به کلی گویی ترین شکل ممکن سوالات و چهار خانههای سرنوشت ساز در گزینش طراحی شده اند!
برای مثال اولین مشکلی که درفرم ثبت نام جدید کاملا محسوس است،مستطیل مربوط به مایملک است. در مستطیلهای مربوط که روبروی اسامی سر پرست خانوار و افراد تحت تکفل نشستهاند تنها مشخص میشود که ملکی دارند یا خیر؟اساسا مشخص نمیشود که این املاک از چه نوعی و به چه تعداد بوده ضمنا درکجای کره خاکی قرارگرفته اند؟
سید ناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اقتصادی معتقد است که خود اظهاری قطعا جواب نمیدهد.
وی در گفت و گو با گزارشگر ما میگوید:«این مشکل حتی از اولین دوره ثبت نام یارانه ها نیز به خوبی نمود داشت. در مورد سبد کالا نیز این قبیل مشکلات تکرار شد.به تعدادی که حقوق ها و در آمد بالا دارند نیز سبد کالا تعلق گرفت. همه این مصادیق گویای این است که این شیوه مرسوم برای ثبت نام و دریافت یارانه ها خالی از اشکال نیست.سوال اساسی اینجاست که اگر معیارهای شناسایی مشمولان واقعی نزد دولت محفوظ است ،چرا تکیه بر خود اظهاری زده تا بعد از گزینش، افرادی را که اطلاعات اشتباه وارد کردهاند ،جریمه کند؟! مگر نمیشد از همان ابتدا مشمولان را با بررسی دقیق اعلام و سپس بر عهده مشمولان گذاشته میشد که انصراف دهند یا خیر؟ راهکارهایی هست که با هزینه کمتر، خیلی راحتترو صحیح ترمی توانستیم شناسایی مشمولان را انجام دهیم. »
نماینده مردم فلاورجان با انتقاد از شیوه گزینش یارانه بگیران ادامه میدهد:«ما بر اساس سر شماری ها هم اکنون ۷۵ میلیون نفر جمعیت داریم. اما در کمال تعجب ۷۶ میلیون و چهارصد هزار نفر یارانه میگیرند!»
از موسوی لارگانی میپرسم:این تفاوت از کجا ناشی میشود، وی پاسخ میدهد:«تعدادی از افراد که در خارج کشور ساکنند و اصلا شرایط اقتصادی داخل را تجربه نکرده و فیش حاملهای انرژی را لازم نیست بپردازند،برای یارانه ها ثبت نام کرده و ضمن زندگی در خارج از ایران یارانه داخلی را دریافت میکردند!درصدی هم افراد متوفی هستند که علی رغم فوت ایشان نامشان از لیست یارانه بگیران حذف نشده است.»
این نماینده به زندگی سخت برخی از اقشار جامعه اشاره کرده و میگوید:«همین امروز کشاورزی در تماس با من اظهار داشت که با افزایش قیمت سوخت گازوئیل و نیز سایر حاملهای انرژی کمرش زیر بار هزینه ها خم شده، این در حالی است که محصولاتش را هم دولت خریداری نمیکند.آیا این قبیل افراد مشمول واقعی محسوب میشوند یا آن عدهای که در خارج کشور سکونت دارند؟»
نتایج تخمینی خود اظهاری پایه تصمیمات صد در صدی؟!
زمانی که اطلاعات بر اساس خود اظهاری دریافت شوند بدیهی است که هر گونه نتیجه حاصل از این شیوه در حد نمونه گیری و تخمینی خواهد بود نه صددرصدی و عین واقعیت.
محمد حسن نژاد، نماینده مردم مرند و جلفا در مجلس شورای اسلامی و دکترای اقتصاد با بیان مطلب بالا میگوید:«دائما در تبلیغات صدا و سیما از مسئولان و مدیرانی تشکر میشود که از گرفتن یارانه خود انصراف داده اند.اما حقیقت این است که این افراد اساسا از ابتدا نباید یارانهای دریافت میکردند که هم اکنون بخواهند انصراف دهند.زمانی میتوان از انصراف دهندگان تشکر کرد که جزو مشمولان واقعی نامشان اعلام شده باشد و خود به میل باطنی شان با هدف رونق چرخه اقتصادی کشور از گرفتن یارانه انصراف دهند. بنابراین ابتدا باید لیست مشمولان واقعی اعلام میشد و سپس از مشمولان خواسته میشد که اگر تمایل دارند به منظور کمک به دولت و پیشرفتهای کشور انصرافشان را در سایت اعلام کنند.»
وی در بخش دیگری از سخنانش به نحوه درج درآمدها درفرم ثبت نام انتقاد کرده و میگوید:«باید دولت میانگین هزینه و درآمدهای خانوارها را بررسی کرده و تصمیم بگیرد که چه کسانی یارانه بگیرند و چه کسانی نگیرند.الان یک خانواده ۴ نفره در تهران به جز هزینه مسکن تازه چنانچه ماهانه ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشد میتواند بی دغدغه زندگی کند.آیا خانوارهای تهرانی دخل و خرجشان به اندازه شهرستانهاست؟ و یا در نقاط دور افتاده کشور هنوز روستاهایی هستند که اصلا جاده ماشین رو ندارند،لذا خودرویی هم ندارند و بهداشت آنچنانی ندارند. آیا نباید این افرادی بیشترین رنج محرومیت را به دوش میکشند مبلغ یارانه بیشتری دریافت کنند؟ این که همه افراد در هر نقطه کشور به یک اندازه یارانه میگیرند،درست نیست. اگر هم دوباره ثبت نامی صورت میگیرد باید برای بررسی مجددوضعیت مالی خانوارها با توجه به دخل و خرجشان باشد.سپس تصمیم بگیرند که به چه خانوارهایی و به چه میزان یارانه بدهند؟»
جای خالی هزینه ها در فرم ثبت نام یارانه
صدیقه خسرو بیک، یک شهروند تهرانی در مورد تقسیم بندی خانوارها با توجه به سطح درآمدشان میگوید:«در گزینههایی که برای تعیین سطح در آمد خانوار طراحی شده اصلا گزینه بیکار وجود ندارد.گزینهها از مبلغ درآمدی ۶۰۰ هزار تومان آغاز میشود. در حالی که برخی از سالخوردگان که هم اکنون بی درآمد و بدون شغل زندگی میکنند و اتفاقا سرپرست خودشان هم هستند،هزینه هایشان توسط فرزندان آنها جفتوجور و پرداخت میشود.آیا نباید برای این قبیل افراد گزینهای طراحی میشدوآیا دخل و خرج خانوارهایی که اینچنیناند با مابقی آحاد جامعه یکی است؟مصداق دیگر خانوادههایی هستند که فرزندان دانشجو و یا فارغ التحصیل بیکار دارند.چرا نباید گزینه بیکار در نظر گرفته شود؟!»
محمد کهندل، استاد اقتصاد و کارشناس مسائل اقتصادی در گفت و گو با گزارشگر ما توضیح میدهد:«یک فرض این است که دولت در پی معرفی دهکهای پایین و حمایت ویژه از آنهاست. فرض دیگری که مطرح میشود این است که بانک اطلاعات اقتصادیمان آنچنان هم که انتظار میرود کامل نیست ودور مجدد ثبت نام برای یارانه ها شاید فرصتی برای تکمیل اطلاعات بانک اقتصادی باشد.واقعیت دیگرهم این است که هیچ دولتی نمیخواهد محبوبیتش را دربین مردم از دست بدهد. گروهی با توجه به درآمدهای بالایشان باید حذف میشدند. اما دولت مستقیما وارد عمل نمیشود. این گروه باید از همان ابتدای هدفمندی حذف میشدند. اما دولت ها دلشان نمیخواهد محبوبیتشان کم شود. متاسفانه بدنه دولت ها همواره به دنبال کسب محبوبیت برای دولت هستندو تصمیم گیریهای جدی و قطعی را به زمانهای بعد و بعدتر موکول میکنند.»
این استاد اقتصاد دلایل هدفمندی یارانه ها را بار دیگر متذکر شده و میگوید:«از همان ابتدا واقعی کردن قیمت ها،شفاف سازی و آزاد سازی آنها هدف اصلی هدفمندی یارانه ها بود.متاسفانه تا کنون این اهداف اصلی محقق نشده اند. برای تحقق اهداف ذکر شده ابتدا ثبات نرخ ارز لازم است. سپس ثبات اقتصادی رخ خواهد داد و در نهایت آزاد سازی قیمت ها به این معنا که قیمت گذاری را بر عهده بازار بگذاریم عملی خواهد شد. بنابراین تا زمانی که ثبات و استحکام اقتصادی رخ ندهد،نمی توان برای آزاد سازی قیمت ها به بازار اطمینان کنیم.»
وی در پاسخ به این پرسش که ثبات اقتصادی به جز ثبات نرخ ارز از چه طرقی محقق میشود،می گوید:«باید از بخش تولید شروع کنیم.چنانچه مبالغ یارانه معطوف به این بخش میشد خیلی از مسائل مرتفع میگردید. الان هم باید مردم را تشویق کرد پولشان را در بخش تولید هدایت کنند. اعم بودجه ها باید صرف این بخش شود.اگر بخش تولید فعال نشود،هر روز شاهد رونق فعالیتهای اقتصادی کاذب از جمله سفته بازی ها خواهیم بود که ثبات اقتصادی را نشانه میروند و به بخش تولید صدمات و لطمات جبران ناپذیری وارد میکنند.»
مالک بودن ما کجا و مالک بودن آقایان کجا؟
محمد آتشکار شهروند دیگری در پایتخت است که با پس اندازازحقوق کارگری وده ها قرض و وام زیر بار اقساط کمر شکن بالاخره توانسته یک باب آپارتمان ۶۰متری در اطراف تهران خریداری کند.
وی میگوید:«الان خودم به همراه خانواده ۴ نفری ام در تهران مستاجریم. شما برای نمونه کافی است وضعیت ما با وضعیت همسایه طبقه بالایی مان را مقایسه کنید. ما پس از سال ها خون دل خوردن دارای یک باب آپارتمان ۶۰ متری آن هم در حواشی کلانشهر تهران شده ایم به این امید که سنوات آخر عمرمان را با مستاجری نگذرانیم. اما همسایه طبقه بالایی مان چندین باب مغازه در همین محل و نیز منازل مسکونی دارد.با این حال هر دو ما باید بدون هیچ گونه توضیح در مورد شرایط و کیفیت مایملکمان تنها به زدن گزینه مالک بودن در فرم ثبت نام به اجبار بسنده کنیم.اما در نگاه مقایسهای مالک بودن ما کجا و مالک بودن همسایه مان کجا؟!»
- از خودم بگم؛ یک جوان ۲۹ساله، مجرد و با مدرک لیسانس و در حال حاضر بیکارم. پدرم سرپرست خانوار هست و یارانه منم پدرم میگیره. حالا اگه یارانه به پدرم تعلق نگیره گناه من چیه؟! من با وضع مالیای که دارم شاید تا چند سال دیگه نتونم ازدواج کنم. حالا با این وضع پیش آمده آیا من مستحق گرفتن یارانه نیستم؟ میدونم خیلیای دیگه هستن که وضعشون شبیه منه. پس اگر میخواهید کاری خداپسندانه انجام بدید، صدای ما رو به گوش مسئولان برسونید.
- در فاز اول یارانه خودم سرپرست خودم بودم چون قبلا طلاق گرفتهام و الان با پدر و مادرم زندگی میکنم. آیا برای ثبتنام جدید یارانه میتوانم دوباره خودم به عنوان سرپرست ثبتنام کنم و یارانه فقط به حساب خودم ریخته شود؟ در ضمن درآمدی هم ندارم. چرا گزینهای برای کسانی که شغل و درآمدی ندارند، در فرم ثبتنام در نظر نگرفتهاند؟
- خانمم حقوقش را فقط برای کارهای خودش استفاده میکند و در منزل نمیآورد. حالا من بابت چه باید از دو طرف ضرر ببینم؟!
- من پدرم بازنشسته آموزش و پرورش و ماهانه یک میلیون تومان حقوق میگیرد. ماهانه ۶۰۰ هزار تومان قسط بانکی میدهیم. خانواده ۸نفره بیکار هستیم. ما نمیدونیم در چه گروهی باشیم؟ آیا اقساط بانکی را از حقوق کم کنیم؟
نمونههایی از انتقادات مردمی را نسبت به محتوای فرم ثبتنام یارانهها و نحوه گزینش مشمولان از نظر گذراندید. در یک بازخوانی نظرات مردمی متوجه خواهید شد که یکی از بزرگ ترین چالشهای محتوای فرم نبود گزینه هزینههای خانوار در متن آن است.
برای یک سنجش درست و تشخیص حقیقی سطح مالی خانوار کنار هم قرار گرفتن دخل و خرجها (هزینهها و درآمدها) توأمان لازم است. در متن فرم ثبتنامی هیچ گزینهای برای بیکاران و افراد بیدرآمد در نظر گرفته نشده است. به هر حال خانوادههایی هستند چند فرزند دانشجوی غیرشاغل دارند و یا در جمع آنها سالخورده، جوان جویای کار، طلاق گرفته، بیمار، فرد معلول و… نیز وجود دارد که نه شاغلند و نه منبع درآمدی دارند. مورد دیگر اینکه تقسیمبندی درآمدها در فرم ثبتنام در هر رده رنج بزرگی را دربرمیگیرد. برای مثال بین درآمد یک میلیون و صد تا دو میلیون تومان فاصله زیادی وجود دارد. اگر این گزینه به دو گزینه میزان درآمد یک میلیون و صد تا یک میلیون و نیم و گزینه درآمدی یک میلیون و نیم تا دو میلیون تومان تقسیم میشد، عادلانهتر مینمود.
خطر حضور سوءاستفادهگران در صحنه ثبتنام
وقتی ثبتنامی همگانی اعلام میشود همواره بیم آن میرود که سوءاستفادهکنندگان و کلاهبرداران فعال شده، با گرفتن چندین برابر مبلغ واقعی ثبتنام از قشر ضعیف برای خود کاسبی چند روزه راه بیندازند. از طرف دیگر در مورد ثبتنام یارانهها باید بگوییم تعداد زیادی از سرپرستان خانوارها سالخوردگانی هستند که نه به اینترنت دسترسی دارند و نه نحوه کار با آن را میدانند.
رضا مالک اشتری، بازنشستهای است که پلاستیک تمامی مدارکش را زیر بغل زده و برای ثبتنام یارانه وارد کافینت میشود. با اولین سؤال جوان متصدی ثبتنام پلاستیک مدارکش را دو دستی تقدیم او میکند! هر چند در این مورد جوان متصدی صبورانه اطلاعات لازم را از پلاستیک بیرون آورده و مابقی را به صاحبش برمیگرداند، اما اگر متصدی امر، فردی کلاهبردار میبود میتوانست به راحتی از مجموعه مدارک مالک اشتری سوءاستفاده و کلاهبرداری وحشتناکی داشته باشد. به ویژه آنکه این متقاضی شماره کارت و شماره حسابش را هم دو دستی تقدیم کرد. در حالی که فقط شماره کارتی لازم است که با آن تاکنون یارانههای قبلی را دریافت میکردید.
به هر جهت تحقق استاندارد چنین ثبتنامهایی از طریق اینترنت آن هم به صورت کشوری لازمهاش این است که ابتدا دولت الکترونیک تمام و کمال محقق شده باشد و افراد تا دورترین نقاط به اینترنت و سایت ثبتنامی دسترسی داشته باشند.
مشمولان واقعی با خوداظهاری شناسانده نمیشوند
محمد هاشم پور یزدانپرست، استاد اقتصاد دانشگاه شیراز با بیان این نکته که آمار یارانهبگیران از رقم جمعیتی کشور بالا زده است، در گفتوگو با گزارشگر ما میگوید: «قبل از آنکه برای حذف پردرآمدها اقدام شود باید این اضافه آمار را رفع کرد. تعدادی از افراد هستند که فرزندانشان در خارج کشور ساکنند، درس میخوانند و یا کسب و کاری دارند که در همان جا روزگار میگذرانند. اما پدرانشان که سرپرست خانواده محسوب میشوند، نام آنها را در لیست یارانهبگیران ثبت کردهاند. این در حالی ست که آنها فضای اقتصاد ی داخل را تجربه نکرده و با شرایط اقتصادی کشوری که در آن ساکنند، روزگار میگذرانند. آیا انصاف است که یارانه هم بگیرند؟»
همانطور که در گزارش بخش نخست آورده شد، تعداد دیگری از این اضافه آمار معطوف به افراد متوفی است که هنوز نامشان از لیست یارانهبگیران حذف نشده است. حالا بماند که اگر دولت الکترونیک به صورت کاربردی محقق میشد و بانکهای اطلاعاتی تکمیل شده و به روز میبود، به محض فوت فردی از طریق ثبت اسناد، نام وی اعلام میشد و اسم آن مرحوم یا مرحومه از لیست یارانهبگیران به خودی خود حذف میگردید.
پوریزدانپرست، کارشناس مسئول اقتصادی با اشاره به روحیه برخی افراد در پنهان کردن وضعیت مالیشان میگوید: «این روحیه از گذشتهها به ارث رسیده است. قدیمها هم اگر دقت کرده باشید اغلب دیوار بیرونی منازلشان را کاهگلی میساختند اما دیوارهای داخلی امکان داشت کاشیکاریهای نفیسی باشند! متأسفانه در مالیات گرفتن هم وضع به همین منوال است. عده زیادی وضع مالیشان را جور دیگری نشان میدهند. یکی از بزرگ ترین مشکلات سیستم مالیاتی کشور همین است. در ثانی وجود سرمایه های سرگردان بیداد میکند. سرمایههای سرگردان بینظارت دولت آن قدر زیاد است که هر روز از یک بخشی (طلا، سکه، ارز، زمین، مسکن و…) سردرمیآورد و فاجعهای رخ میدهد.»
از ایشان سؤال میکنم: راهکار شما برای شناسایی مشمولان واقعی یارانه چیست، وی پاسخ میدهد: «به نظر بنده از طریق خوداظهاری راه به جایی نمیرود که هیچ، دست روی هر راهکار دیگری هم در این شیوه شناسایی مشمولان بگذاری، خالی از اشکال نخواهد بود. مثلا اگر مستقیما دست بگذاریم روی حساب بانکی مردم که اساسا اشکال قانونی دارد. خود مسئولان هم این را میدانستند که به مردم متوسل شدهاند و از آنها خواستهاند خودشان چنانچه تمایل دارند از گرفتن یارانه انصراف دهند.»
ضرورت تکمیل بانک اطلاعات اقتصادی
گروه دیگری از کارشناسان اقتصادی همواره بر لزوم داشتن یک بانک اطلاعات اقتصادی تأکید داشته و ضمن تخمینی انگاشتن نتایج حاصل از خوداظهاری این شیوه را روشی صددرصد نزدیک حقیقت نمیدانند.
عبدالعزیز درویش، کارشناس اقتصادی ضمن اشاره به ناکامی خوشهبندی افراد جامعه در اولین دور ثبتنام یارانهها و نیز نواقص بارز شیوه توزیع سبد کالا که منجر به عذرخواهی رئیسجمهور از مردم شد، در گفتوگو با گزارشگر ما میگوید: «چطور است که سقف معافیت مالیاتی را درآمد یکمیلیون تومان میدانیم و اگر یک ریال بیش از این باشد مشمول مالیات میشود، اما سقف مشمولان یارانهای را درآمد ۲/۵ میلیون تومان اعلام کردهایم؟! ضمن اینکه بنده اساسا با بهکارگیری لفظ نیازمند برای یارانهبگیران موافق نیستم و به کارگیری این لفظ محترمانه نیست.»
وی با انتقاد از اینکه تبلیغات در باب یارانه مسلسلوار، بیهدف و در شناسایی مشمولان واقعی کمتأثیر بود، میگوید: «روبهروی هر رسانهای که قرار میگیریم، همهاش بحث یارانه مطرح است این در حالی است که اولویت یک امروز جامعه ما باید بحثهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی، بالا بردن سطح تولید داخلی و بهبود شرایط کسب و کار باشد.»
درویش ادامه میدهد: «در خارج کشور معاملات بیش از ۱۰هزار دلار باید توسط بنگاهها، بانکها و شرکتها به دولت اعلام شود در غیر اینصورت مشمول مجازات پولشویی خواهند شد. این نشاندهنده این است که تا چه حدی اطلاعات مالی در اختیار دولت است؟! سؤال من این است که چرا باید اطلاعات مالی محرمانه باشد؟ آیا فرار از مالیات نتیجه همین نبود اطلاعات مالی در کشور نیست؟ به نظر من در این چند سالی که از هدفمندی یارانهها میگذرد، باید بانکهای اطلاعاتی تکمیل میشد.»
وی با بیان اینکه اطلاعات مالی در کل کشور باید روزانه دریافت و طبقهبندی شوند، میگوید: «برای مثال فردی مبلغی در بانک دارد و سودش را هم میگیرد. اما یکی و دو ماه آینده باید این مبلغ را از بانک بیرون بکشد تا با آن پسرش را داماد کند. چرا باید هماکنون در لحظه ثبتنام در میزان درآمدهایش آن را دخالت دهد در حالی که طی دو سه ماه آینده اصل پولش هم خرج شده و از بین میرود؟ در حالی که اگر بانک اطلاعات مالی کشور کامل و به روز باشد اینگونه مشکلات نیز مرتفع میشوند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی ضمن اشاره به این مطلب که تا زمان مهیا شدن اطلاعات کافی و جامع در بخشهای مختلف نظیر بیمه، تعداد شاغلان، تعداد بیکاران، املاک و… نمیتوانیم به نتایج دلخواه و کاربردی در چرخه اقتصادی دست پیدا کنیم، میگوید: «برای مثال بارها اعلام شده خانههای خالی و رها شده مشمول مالیات میشوند. اما شیوه تشخیص خالی بودن خانه چیست؟ اینکه فیش آب و برق و گاز آن را کنترل کرده اگر نزدیک به صفر باشد، پی میبریم که این خانه خالی رها شده است. ما در چنین تصمیماتی ناگزیر از در دست داشتن اطلاعات و کنترل هستیم.»
درویش در تکمیل صحبتهایش میگوید: «باید خودمان باتوجه به بانک اطلاعاتی تشخیص دهیم که مثلا افراد چند باب خانه رها شده دارند. در این صورت نه تنها یارانه ندهیم، بلکه معوقات مالیات را هم از آنها مطالبه کنیم.»
کدام گزینه درآمدی را علامت بزنم؟
بحث داغ دیگری در مورد ثبتنام یارانهها معطوف به جمع درآمد خانوار است که شامل مجموع درآمدهای اعضای خانوار میشود و در تعیین سطح کلی درآمدهای خانوارها اثر مستقیم دارد.
برای مثال خیلیها این انتقاد را وارد دانستهاند که نباید در جامعه اسلامی درآمد زن را جزو درآمد خانوار و سرپرست آن به حساب آورد، چرا که زن آزاد است در خانه شوهر اگر درآمدی داشته باشد به میل خودش خرج کند و الزامی برای کمک به مخارج خانه برای زن همچون مرد وجود ندارد.
ریحانهسادات حسینی، خانم خانهداری از تهران میگوید: «همسر من بازنشسته نیروی انتظامی است در فیش حقوقی اش یک میلیون و چهارصد هزار تومان درج شده ولی به خاطر جهیزیه دخترم آن قدر قسط میدهیم که هشتصدهزار تومان میمونه. دو تا فرزند دانشجو هم دارم که خرجشان سرسام آور است چون کمشنوا هستند. حالا ما کدام قسمت را علامت بزنیم. بالای یک میلیونرو علامت بزنیم؟!»
سردرگمی مردم در تشخیص میزان درآمدشان باتوجه به اینکه خیلی از خانوارها بیش از دریافتی خود هزینه دارند، نکته بحثبرانگیز دیگری در حین ثبتنام یارانهها بود.جوان سربازی میگوید: «من ۲۷ساله و لیسانس دارم. خدمتم رفتم. الان بیکارم و درآمدی ندارم. آیا خودم تنها میتونم اسم بنویسم یا حتما باید با خانوار باشم؟! راستی کدام گزینه درآمدی را علامت بزنم؟!»
-کسانی که در این مرحله یارانه خود را میخواهند جدا کنند و از قبل شماره حساب دریافتی ندارند باید چکار کنند چون اطلاع رسانی نشده است.
-بعضی افراد به دلیل بیماری مزمن مثل حقیر در سن ۵۲ سالگی از کار افتاده محسوب می شوند. بیش از هشت سال نیز با پدرم که ۸۴ساله است وخودش هم بیماری سرطان دارد وبیمار خاص و نیز بازنشسته نیروهای مسلح است زندگی می کنم. . .زیر پوشش بیمه ای پدرم قرار دارم و حمایت مالی هم از همین طریق می شوم.در کل بهدلیل دیابت و نارسایی کلیهای شاغل نیستم و درآمدی ندارم تا در گزینهها رقمی علامت زده شود.حساب بانکی نوبت قبل هم از طرف دفتر ریاست جمهوری وقت مفتوح و کارت عابر بانکملی عدالت کارت دریافت نمودم.از هیچ سازمانی هم حمایت نمی شوم.در تکمیل فرم مجدد یارانه ها با این شرایط گزینهای وجود ندارد تا در آن قید شود.تکلیف اینگونه افراد چگونه خواهد شد؟ نوبت قبل حضوری توسط معتمدین که شناخت داشتند تشخیص داده شد که چه وضعیتی دارم؟ ضمنا ۱۲ سال پیش طلاق گرفته ام و دو پسر بزرگ نیز در خانه دارم.اکنون با نام نویسی جدید نمیشود فرم را درست تکمیل نمود.اگر در فرم مذکور (جدید) گزینه ای برای امثال حقیر و بیماران از کار افتاده در نظر گرفته شود بهتر خواهد بود.
-ما که ملک و املاکی نداریم. بیست و سه سال است که هنوز مستاجریم. با آنهایی که چندین ملک و املاک دارند و به اسم همسر یا بچه هایشان است چکار میکنید؟ خیلی خوب از اجاره بها استفاده میکنند و سرپرستشان هم برای یارانه متقاضی می شود!
-شما فقط درآمد مردم را محاسبه می کنید پس مخارج و گرانی و تورم قیمت ها چی؟
میگوید که خودش سرپرست یک خانواده ۵نفری است که یکی از فرزندانش هم دانشجوی دانشگاه آزاد است و هر ترم باید کلی شهریه آن را بدهد. حقوق دریافتیاش را دقیق نمیگوید اما از لابهلای حرفهایش معلوم میشود چیزی حدود یک میلیون تومان دریافتی ماهانه دارد. کم یا بیشترش را هم زیاد توضیح نمیدهد. او تاکید میکند:«همسر من خانهدار است، تنها محل درآمد خانواده ما همین حقوق من است. همین یارانهای هم که ماه به ماه به کارت ما میریزند، یکراست میرود برای پول آب و برق و گاز؛ پول شارژ ساختمان یا پول تلفن را باید از جیب بدهیم.»
به اعتقاد این کارمند دولت، از زمانی که یارانهها را نقدی پرداخت میکنند هزینههای زندگی افزایش یافته است. این یارانههای نقدی هم کفاف هیچ بخشی از این هزینههای اضافه شده را نمیدهد.
او در ادامه می گوید: «پارسال همین موقع کرایه خانهام ۳۲۰ هزار تومان بود، الان نزدیک به ۴۵۰ هزار تومان کرایه خانه میدهم. این بزرگترین و سنگینترین هزینهای است که بر دوش من است. اگر همین مشکل مسکن ما را حل بکنند، نیازی به هیچ یارانهای نیست.»
وی در پاسخ به سوال ما که به نظرش باید با یارانههای نقدی چه بکنند؟ آیا حذفش کنند یا مقدار آن را افزایش دهند؟ می گوید:«از نظر من به جای آنکه یارانه نقدی بدهند، بهتر است لااقل نیازهای اساسی مردم از جمله مسکن و خوراک و پوشاک را ارزانترکنند یا لااقل از آن طرف حقوق و مزایای کارمندان را بیشتر کنند.»
۲۲ میلیون نفر باید از یارانه انصراف دهند!
چندی پیش غلامعلی جعفر زاده ایمن آبادی نماینده مردم رشت با اعلام این که ۱۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی همچنان یارانه دریافت می کنند،بحثی داغ در سایت ها درباره ضرورت حذف دهک های بالای درآمدی بهویژه مدیران و مسئولان به راه انداخت.
وی همان موقع اظهار داشت:«با توجه به شرایط اقتصادی کشور و وضعیت در آمدی مردم، پرداخت یارانه به ثروتمندان و نمایندگان مجلس به دور از عدالت است. یارانه بیت المال نیست که به همه تعلق پیدا کند بلکه انفال است و حکومت باید در مورد آن تصمیم گیری کند.»
این نماینده که خود از جانبازان جنگ تحمیلی است، درباره این که هم اکنون چه تعداد از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از گرفتن یارانه انصراف داده اند،برایمان می گوید:« آمار دقیقی از اینکه چند نفر از نمایندگان انصراف دادهاند ندارم اما این را میدانم که ۲۲ میلیون نفر باید از یارانه انصراف دهند!»
وی درباره خبرهایی که مبنی بر انصراف جمع کثیری از مسئولان و مدیران دائما از تبلیغات رسانه ای منتشر میشود، می گوید:« این روزها خبرهایی منتشر میشود که مثلا اعضای شورای شهر یا استانداران از یارانه انصراف دادند. با این خبرها این سوال برای مردم پیش میآید که مگر این افراد تا به امروز یارانه میگرفتند؟در حالحاضر ۱۴ هزار میلیارد تومان کسری منابع داریم. کل درآمد هدفمندی یارانهها ۲۸ هزار میلیارد تومان است که ۱۴۲ هزار میلیارد آن صرف پرداخت یارانه نقدی شد یعنی ۱۴ هزار میلیارد تومان کم داریم. بنابراین حدود ۲۲ میلیون نفر یا باید انصراف دهند یا نباید به آنها یارانه بدهیم که در این صورت تازه «یر به یر» میشویم و به ۵۳ میلیون نفر دیگر میتوانیم یارانه دهیم. در واقع با این کار هم فعلا هیچ اقدام موثری در حوزه سلامت و تولید نمیتوانیم انجام دهیم.»
وی ادامه می دهد:««کاش دولت پروژه ثبت نام دریافت یارانه را انجام نمیداد و به شکل عادی خودش افراد متمول را حذف میکرد. البته بر اساس اطلاعات ما حجم قابل توجهی از مردم انصراف داده اند.»
مطلقه ها و مشکلات یارانه بگیری
یکی از مهمترین چالش ها در دور جدید ثبت نام یارانه ها این است که نقاط ابهام در پر کردن گزینهها فراوانند. برای مثال فرزندانی که پدر و مادرشان جدا شدهاند معلوم نیست که اطلاعاتشان باید در فرم تقاضای پدر ثبت شود یا مادر؟چرا که تعداد زیادی از این بچهها اگر چه نامشان در شناسنامه پدر ذکرشده اما با مادر خود زندگی می کنند.
آسیه محبی یک شهروند تهرانی در گفت و گو با گزارشگر ما می گوید:«حتی اگر جواب های روشنی برای این قبیل سوالات مردم وجود داشته باشد ،اما بهدلیل عدم اطلاع رسانی صحیح و فراگیر در باب این قبیل سوالات وابهامات ما حقیقتا سر در گم شده ایم. کاش صدا و سیما به جای اینکه دقیقه به دقیقه آمار مسئولان انصراف دهنده از گرفتن یارانه را اعلام کند، کمی هم سوالات و ابهامات مردمی را در برنامه های خود توضیح می داد.»
بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته ملاک ترکیب خانوار اطلاعاتی است که تا تاریخ یاد شده در سامانه رفاهی ثبت شده است؛ با این توصیف سرپرستان خانواری می توانند برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کنند که اطلاعات آنها تا تاریخ ۲۲ اسفند ۹۲ در سامانه رفاهی ثبت شده باشد؛ در این شرایط اگر زوجی بعد از تاریخ مذکور از یکدیگر جدا شده باشند نمی توانند به اصلاح اطلاعات خود در سامانه رفاهی اقدام کنند لذا همچنان اطلاعات قبلی آنها ملاک خواهد بود و از این رو زوج جدا شده بعد از ۲۲ اسفند ۹۲ یک خانوار محسوب شده؛ این در حالی است که زوج از یکدیگر جدا شدند و زوجه یک سرپرست جداگانه محسوب می شود که در صورت ثبت نام به دلیل اینکه اطلاعات طلاق وی در سامانه ثبت نشده است بعد از بررسی اطلاعات احتمال حذف وی از پرداخت یارانه نقدی و حتی جریمه زوجه وجود دارد.
همچنین اگر فرد مجردی بعد از ۲۲ اسفند متاهل شده باشد امکان ثبت اطلاعات جدید وی با همسرش در سامانه وجود ندارد و فرد مذکور همچنان به عنوان یک فرد مجرد تلقی شده و یارانه وی همچون گذشته به خانواده او پرداخت می شود.علاوه بر طلاق یا ازدواج زوجین، خانوارهایی هستند که بعد از تاریخ مذکور صاحب فرزند شده اند اما امکان ثبت نوزاد متولد شده و بهروزرسانی اطلاعات در سامانه فعلا برای آنها مقدور نیست.در این بین زوجی هستند که از یکدیگر طلاق نگرفته اند اما جدا زندگی می کنند؛ با وجود این مرد همچنان به عنوان سرپرست خانوار محسوب و یارانه زوجه به حساب وی واریز میشود مگر این که زوجه نیز به تنهایی نسبت به ثبت نام با سرپرستی خود اقدام کند که در این شرایط احتمال جریمه وی وجود دارد؛ این موضوع نیز یکی دیگر از ابهامات است.
یکی دیگر از ابهامات این است که برخی از خانوارها منزل مسکونیشان را به صورت وکالتی به فروش رساندهاند و با وجود اینکه در حال حاضر فاقد مسکن هستند اما در آمار، سند به نام آنها ثبت شده است؛ بنابراین باید راهکاری برای این موضوعات در نظر گرفته شود.
عاطفه معصوم حسنی شهروند دیگری برایمان میگوید:«فقط ده روز برای ثبت نام مهلت داده اند بیآنکه به کسانی که با چنین ابهاماتی برای پر کردن فرم ثبت نام خود مواجه هستند،پاسخ روشنی داده شود. به نظر من اگر بانک اطلاعاتی ثبت احوال و نیز ثبت اسناد به روز و دقیق میبود، دیگر ما برای دریافت این ۴۵ هزار تومان اینقدر ناراحتی و سر در گمی نمی کشیدیم.»
فراموشی درمان زخم های تولید در شلوغی یارانه ها!
مگر اولویت اصلی هدفمندی یارانه ها رونق چرخهای تولید نبود؟ به نظر می رسد در گیر و دار ثبتنام یارانه ها اکثر بحث های اقتصادی معطوف به این شده که چه کسی یارانه بگیرد و چه کسی نگیرد؟ در حالی که اگر این پول یارانه از ابتدا با چاره اندیشی و ارائه راهکار به سمت تولید و اشتغال زایی هدایت می شد و مشمولان به درستی شناسایی می شدند، می توانست نقش مهمی در چرخه اقتصاد کشور ایفا کند.
مجید جلیل سرقلعه نماینده مردم لردگان در مجلس شورای اسلامی درباره ارتباط با فاز دوم هدفمندی یارانه ها و رونق چرخه تولید داخلی توضیح میدهد:«تحقق اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین برنامههای کشور در سال جاری است که باید به نحو جدی از سوی مسئولان پیگیری شود. با انصراف افراد متمکن از یارانه نقدی می توان درآمد حاصل از آن را صرف امور تولیدی و بهداشت و درمان کرد.»
وی با مثبت ارزیابی کردن فاز دوم هدفمندی یارانهها می گوید:«این طرح مطابق با اسناد بالادستی تدوین و اجرا می شود و امید می رود نقش مهمی در پیشبرد امور اقتصادی کشور داشته باشد.رونق بخشی به امور تولیدی یکی از مهمترین مواردی است که باید با بهرهگیری از درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها به آن توجه لازم را داشت.کسانی که به پول یارانه احتیاجی ندارند با انصراف خود می توانند دولت را در امور اقتصادی کشور کمک به سزایی کنند.»
با این حال و با همه تبلیغاتی که از سوی رسانهملی مبنی بر انصراف جمع کثیری از متمولین صورت میگیرد، با این حال هنوز آن اطمینان بخشی قرص و محکم در باب اینکه چنانچه انصرافی صورت پذیرد این سرمایه مستقیما به بدنه تولید و اشتغال زایی تزریق میشود، احساس نمیشود و شاید همین نبود اطمینان و نداشتن راهکار سبب شده که مشمولان واقعی برای انصراف در تردید باشند.
نحوه تخصیص منابع یارانهها ووضعیت تعیین مشمولین چگونه است؟
اخیرا جنبش عدالتخواه دانشجویی در هشت بند نکاتی را در باب چالش های پیش روی نحوه فعلی ثبتنام یارانه ها و گزینش مشمولان دریافت یارانه منتشر کرده است که توجه به این نکات بویژه بند ۳ آن که معطوف به استفاده از دانش صاحب نظران اهل فن و نیز شفافسازی برای اجرای پروژه ای اینچنینی می شود خالی از لطف نیست.
در بند سه نکات پیشنهادی جنبش عدالتخواه چنین آمده است:« هر اقدامی برای عملی کردن فاز دوم، باید مبتنی بر نگاههای کارشناسانه و همراه با برنامهای منسجم، شفاف و مشخص باشد.عدم وجود برنامه مشخص در زمینه ادامه هدفمندی، و سردرگمی مفرط دولت در این زمینه که مایه سردرگمی و تنش روانی در جامعه شدهاست، ضعفی جدی است که عقلاً دولت تا قبل از مرتفع کردن آن باید از هرگونه اقدامی پرهیز میکرد.شکلگیری بیاعتمادی در جامعه نسبت به تصمیمات دولت به این واسطه، امری طبیعی است.دولت باید توجه داشته باشد که جلب مشارکت مردم در زمینه هدفمندی، بدون دخالت دادن و آگاه کردن مردم و صداقت و شفافیت، ممکن نیست و چنین هدفی با صِرف شعار و تبلیغات، میسر نیست.
دلیل چنین رویکرد غیرقابل قبولی توسط دولت در رابطه با مردم هر چه که باشد چه سردرگمی و عدم برنامهریزی دولت و چه عدم اعتماد به مردم، باید متوجه باشد این روند، بزرگترین عامل اعتمادزدایی از جامعه و عدم همراهی جامعه با دولت در پیشبرد هدفمندی یارانهها خواهد بود. زیر سوال رفتن پشتوانه نظری و کارشناسی تصمیمات دولت، پیامد جدی دیگر این رویه است و ادامه این رویکرد، بزرگترین نشان برای موجه بودن عدم اعتماد صاحبنظران به تصمیماتی است که دولت در آینده اتخاذ خواهد کرد.»
به هر جهت سوال مشترک و اساسی مردم و جامعه صاحب نظر و فرهیخته اولا این است که چطور و با چگونه پردازشی از روی فرم های ثبت نامی دور جدید مشمولان واقعی با تکیه بر خود اظهاری شناسایی می شوند؟
در ثانی سرانجام پرداخت یارانه ها در آینده چه خواهد بود؟حذف می شود؟ ادامه می یابد؟ و تداومش به چه صورتی خواهد شد؟آیا از شکل نقدی به شکل سبد کالایی در خواهد آمد؟
همه این سوالات از نوعی ابهام در روند پروژه یارانهها خبر می دهند در صورتی که اگر از ابتدا با پشتوانه علمی دقیق نقشه راه برای یکی و دو دهه آینده مشخص میبود، شاید امروز با این همه سوال روبهرو نبودیم.
در بند شش پیشنهادی جنبش عدالتخواه آمده است: « در هر اقدامی که برای پیشبرد هدفمندی یارانهها صورت پذیرد، در وهله اول باید حساب همراهی جامعه و اقتصاد شده باشد، در غیر اینصورت تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، خودش به معضلی تبدیل شده و امکان ادامه موفقیت آمیز سیاستها را از بین میبرد.
روش دولت برای ثبت نام مجدد و حواشی آن، از همین ابتدا باعث فضای روانی نامساعد در جامعه شده که اگر دولت همینطور بخواهد پیش برود عواقب آن نگران کننده است.لازم است مسئولین اجرای هدفمندی یارانهها، توجه بیشتری به جوانب اقدامات خود داشته باشند و سعی کنند با تصحیح اشتباهات، جامعه را با خود همراه سازند.
در این جهت لازم است بطور روشن، مبتنی بر نظرات کارشناسانه و برنامهریزی مرحله به مرحله، روند کلی برای ادامه هدفمندی یارانهها مشخص شده، نحوه تخصیص مستقیم و غیرمستقیم منابع یارانهها و وضعیت مشمولین و عدم مشمولین دریافت یارانه در هر مرحله اعلام شود.چنین روندی، ضمن ایجاد شفافیت در رابطه با تصمیمات و ملاکهای تصمیمگیری، باعث از بین رفتن احساس عمومی مبنی بر ناعادلانه بودن تصمیمات و همراهی بیشتر با سیاستها خواهد بود.»
گالیا توانگر
کیهان