مدرسه تابستان
شهروندان:
برای من به عنوان یک معلم ساده همیشه تابستان و تعطیلی بچهها دغدغهای بزرگ بوده است ـ و مگر آدمهای کوچک نمیتوانند دغدغههای بزرگ داشته باشند؟
ـ آنقدر این نگرانی و تشویش بر من گران است که در سالهای برگزاری جام جهانی فوتبال ذوقزده میشوم، از آن روی که مدتی هرچند کوتاه بچههای ما ـ و البته بزرگترها! ـ سرگرم فوتبالاند و صبحها بیشتر میخوابند و لاجرم کمتر بیدارند!
شبها در خانه و در کنار پدر و مادر تا نیمه به تماشای فوتبال مینشینند و روز بیشتر میخوابند. همین غنیمتی است که از خانه کمتر برون شوند. یا من در این مقوله، افراطی نگرانم و یا فیالواقع اصل ماجرا یعنی تعطیل و تابستان بچهها در ذات خود نگرانیزاست تا بدانجا که چند ساعت خواب بیشتر بچهها میتواند بر بزرگترها امنیت خاطر افزونتری آورد. اما بالاخره چارهی اساسی چیست؟
نه میتوان امنیت خاطر از فراغت سالم و یا نسبتاً سالم بچهها را هر چهار سال یک بار از جام جهانی آرزو کرد، و نه سلامت روح و روان و بهداشت فراغت این عزیزان را در خواب اضافه و لزوماً حبس در خانه تأمین نمود. وانگهی، بچهها معدن شور و هیجان و انرژیاند و کنجکاو تنوع و تحرک.
راهحلهای از این ستون به آن ستون، جوابگوی آن چیزی نیست که ما نگرانش هستیم. ما نگران بیکاری، تنگحوصلگی، به خود وانهادگی و بیبرنامگی بچههامان در تعطیلات طولانی تابستانی هستیم. در این مهم، والدین و مدارس باید هر دو همت کنند و بیش از آنچه در طول سال تحصیلی بدان دغدغه میورزند، در تابستان به بسیج قوای خود بپردازند.
البته چندسالی است که بسیاری از مدارس به اصطلاح غیرانتفاعی در مسابقههای خستگیزائی که با یکدیگر دارند، تابستان بچهها را با درسهای سال آینده مثلاً پر میکنند و ذهن و مغز خستهی این عزیزان را در بیم و هراس کنکور، فرسودهتر میسازند ـ ولابد چه ذوقی هم دارند که عجب خدمتی به علم بشریت تقدیم مینمایانند! ـ اولاً این کار، خود اضطرابزا، خستگیآور و تنوع کشاست و این هر سه، میتواند آغازی باشد بر پارهای آسیبها در فراغتها. نوجوانی که به جای اردوی تابستانی در تفریح و تفرج و مهارتآموزی و معاشرتسازی صحیح و…، همچنان روی نیمکت بیتنوع کلاس، به جبر و حساب و هندسه میپردازد ـ آن هم نه خود حساب، که تست حساب! ـ بیشتر در معرض آسیبهای فکری و اخلاقی قرار میگیرد؛ از آن روی که برای پر کردن نیاز تفریح و تفرج، نه چیزی را آموخته است و نه جاهای مناسب و سالمی را تجربه کرده، زین روی یا در سیر و سفر اینترنتی در کنار میز تحریر تستها و حلالمسائلها استخوانی میترکاند و یا به افکار و رفتارهای تخدیری نوجوانی ـ که خود بحث مفصل و مجزا و آسیبی نگرانیزاست ـ میپردازد.
آن مدارسی هم که چندان توفیقی(!) در ادامه کلاسهای درس در تابستان را ندارند علیالاغلب تعطیل میشوند و در خواب تابستانی انتظار مهر را میبرند… و این سو کشان سوی خوشان، وانسو روان با ناخوشان! و خلاصه آنکه:
از درون سوزناک و چشمتر
نیمهای در آتش و نیمی در آب!
والغرض حاصل کلام آنکه از این آب و آتش، چیزی عمل نمیآید.
با در نظر داشتن مقاطع تحصیلی مختلف و با توجه به نیازهای دروههای مختلف سنی، باید مدارس ما خود را برای برنامههای خاص تابستانی تجهیز کنند؛ هم تجهیز سختافزاری و هم تدارک نرمافزاری. روزگار به گونهای تغییر یافته، که اهمیت مدارس تابستانی به اندازهی سال تحصیلی سزاواری توجه و دقت یافته است. پیشنهاد میکنم وزارت آموزش و پرورش، معاونتی را با عنوان معاونت فعالیتهای تابستانی تعریف کند. ممکن است برخی، معاونت پرورشی را مکفی این مقوله بدانند. نه چنین نیست.
معاونت فعالیتهای تابستانی، در حقیقت تکفل و تدارک برنامهای هدفمند و تقریباً هماهنگ و یکسان در تابستانهای مدارس و به اقتضای مقاطع تحصیلی و گروههای سنی است. تقویت دروس تجدیدی و یا پیشاپیش خواندن دروس سال آینده و اموری از این دست قاعدتاً جزو شرح وظایف معاونت تابستانی نخواهد بود، بلکه این دایرهی جدید در ارگان آموزش و پرورش، چیزی به نام «مدرسهی تابستان» را برنامهریزی خواهد کرد و رقم خواهد زد.
محتوای برنامه قطعاً با توجه و مداقه بر روانشناسی رشد، اوقات فراغت، تربیت بدنی، مهارتآموزی، حرفهایسازی، جامعه پذیری و کلیاتی از این دست تنظیم و تدارک خواهد شد. به نظرم کار بزرگی است. استعداد ذاتی آموزش و پرورش ما از پس این کار برمیآید. حلقهی مفقوده را باید یافت: مثل بسیاری جاها، همان صلاحیتهای کارشناسانه و دیدگاههای تخصصی و رها شده از سیاستزدگی.
دکتر محمدعلی فیاضبخش
اطلاعات