ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
دست صدا و سیما در جیب خانواده‌ها

هر دقیقه کودکی چند تومان؟

شهروندان:
برداشت از جیب سرپرست خانواده؛ این تازه‌ترین دسته گلی است که برخی از شبکه های تلویزیونی صدا و سیما به آب داده که در برخی موارد باعث ایجاد تنش در خانواده می‌شود.

تلویزیونبرخی از برنامه سازانی که بی‌توجه به سلامت کودکان هر روز در حال تبلیغ چیپس و پفک هستند، مدت هاست با تبلیغ شماره‌های مختلف،کودکان را تشویق به گرفتن شماره تلفن‌هایی برای شنیدن موسیقی و داستان‌های مورد علاقه آنها می‌کنند.اتفاقی که بدون اطلاع والدین و در برخی موارد بدون رضایت آن‌ها می افتاد و به برداشت از جیب آن ها منجر می شد، شماره‌هایی که به گفته شهروندانی که با روزنامه  تماس گرفته‌اند، فقط همین که گرفته شود، هزارتومان از حساب مالک تلفن برداشت می‌شود تا این سؤال پیش بیاید که سازندگان برنامه‌های کودک و نوجوان در شبکه های مختلف هر دقیقه عمر کودکان این سرزمین را به چند تومان می‌فروشند؟

قول «عزت‌الله ضرغامی» رئیس صدا و سیما برای پایان دادن به تبلیغ در برنامه‌های کودک و نوجوان هم محقق نشد تا یک وعده‌ بی‌سرانجام دیگر هم به وعده‌های دیگری که خوبان وفا نمی‌کنند، اضافه شود. به گفته «حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ماندگاری» قانون با مصوبه‌ای در سال ۸۳ هرگونه تبلیغ در برنامه‌های کودک را ممنوع اعلام کرده است اما برنامه سازان صدا و سیما از کنار آن گذشته تا «ماندگاری» از این برخورد صدا و سیما به «فروش فرهنگ»یاد کند اما آیا در این میان تنها فرهنگ به حراج گذاشته می‌شود یا سلامت روانی و جسمی کودکان هم به مخاطره می‌افتد؟

سوای تبلیغات مضر سلامت جسمی در برنامه‌های صدا و سیما، این روزها تلفن‌های مکرر شهروندان از نگرانی‌های جدیدی سخن به میان می‌آورد که نشان می‌دهد برنامه‌های تلویزیونی مستقیم دست در جیب سرپرست‌های خانوار کرده و بدون اجازه و اطلاع آنها از موجودی خانواده‌ها برداشت می‌کنند.

یکی از شهروندان تهرانی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما می‌گوید که «چند روز پیش متوجه شدم که تلفن ما قطع شده و به مخابرات مراجعه کردم. تلفن به خاطر بدهی ۷۵ هزارتومانی قطع شده بود. تعجب کردم چون هم خودم و هم همسرم از موبایل استفاده می‌کنیم و کمتر پیش می‌آید که از تلفن منزل زنگ بزنیم».

او متوجه می‌شود همه چیز زیر سر دختر کوچولویش است که مدام پای «شبکه پویا» می‌نشیند، . شبکه‌ای که تلفن‌های مختلفی را برای کودکان تبلیغ می‌کند تا آنها تماس بگیرند و هرچه دوست دارند گوش بدهند. تلفن‌هایی که به محض اینکه شماره آنها گرفته شود بدون حتی یک کلمه، رقم قابل توجهی از جیب پدر خانواده یا سرپرست خانواده کسر می‌شود، هزینه‌ای که به همین جا ختم نمی‌شود و براساس محدوده زمانی، دقیقه‌ای حساب می‌شود. این شهروند می‌گوید:« آیا مسئولان این شبکه نمی‌دانند که این معامله با کودکی نابالغ است که براساس قوانین و شرع باطل است؟»

او می‌پرسد آیا آنها مطمئن هستند که این کودکان با اجازه والدین تماس می‌گیرند و والدین هر لحظه روی کار آنها نظارت دارند. البته این دلنگرانی و دغدغه تنها به این شهروند محدود نمی‌شود. یک مادر تهرانی هم می‌گوید این کارها دست خانواده را در تربیت کودکان می‌بندد. باعث بهانه‌گیری کودکان شده و فشار مالی به خانواده‌ها را افزایش می‌دهد، افزایشی که ممکن است به برخورد تند والدین با کودکشان منجر شود که همیشه خدا هشت‌شان گرو نه است!

شاید سؤال خبرنگار روزنامه ایران در میان این همه «بی توجهی به قانون» فانتزی باشد اما آیا اگر همه رفتار های ما مبتنی بر قانون بود، نباید والدین از سازندگان این برنامه ها به دلیل به خطر انداختن سلامت کودکانشان به مراجع قضایی شکایت می‌بردند؟ تلویزیونی که با تبلیغات شبانه روزی، کرم حلزون را روی مخ مخاطبان لغزاند تا معلوم شود که ذره‌ای عصاره از این نرم تن سخت پوست در آنچه به خورد ملت می‌دهد، نیست! آن هم در زمانی که مدام از ماهواره‌ها به دلیل تبلیغات نادرست (البته بحق) انتقاد می‌کنند.

یکی از حقوقدانان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما از خلأ قانونی در حقوق کودک سخن به میان می‌آورد. این حقوقدان که نمی‌خواهد نامی از او برده شود می‌گوید: «‌اثبات این مسأله در دادگاه سخت است چون تلفن به اسم یک نفر ثبت شده و در مالکیت او است بنابراین همه چیز به صاحب تلفن برمی‌گردد. »

اما یک مادر می‌گوید: «من و همسرم هر دو کار می‌کنیم و ساعت‌هایی می‌شود که کودک ما در خانه تنهاست. بنابراین او بدون حضور ما هم در خانه از تلفن استفاده می‌کند. » او یک مسأله دیگر را هم یادآوری می‌کند، برنامه‌هایی که شبکه‌های مختلف تلویزیونی تبلیغ می‌کند و از کودکان می‌خواهد تا با گرفتن فلان شماره به برنامه‌ای که دوست دارد گوش بدهد، به سن افراد بزرگسال نمی‌خورد و برخلاف آنچه کارشناسان حقوقی می‌گویند خیلی راحت می‌شود ثابت کرد که این شماره‌ها توسط کودکان گرفته می‌شود. یکی دیگر از والدین می‌گوید که اگر نشود ثابت کرد که شماره توسط کودک ۷-۶ ساله‌ای که سواد خواندن و نوشتن داشته گرفته شده، چطور می‌شود ثابت کرد که وقتی کودک این شماره را می‌گیرد، پدر و مادر در کنار او هستند؟

سؤالاتی که البته سکوت این حقوقدان را در پی دارد. او می‌گوید: «این زنجیره را در دادگاه‌های ما نمی‌توان به‌ هم وصل کرد!» صحبت‌های او این سؤال را در پی می‌آورد که پس جلوی روند معیوب را چطور می‌شود گرفت؟

شهبازوار وکیل دیگری در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما می‌گوید:« از لحاظ حقوقی این معامله نیست، چون کودک تحت حضانت و ولایت پدر و مادر قرار دارد و هیچ اهلیت و صلاحیتی برای دارا شدن مال و اموال ندارد.» البته به گفته او در خوش‌بینانه‌ترین حالت پدر و مادرها می‌توانند مسئولان برنامه را تحت پیگیرد قانونی قرار دهند. او می‌گوید به شرطی که والدین از پولی بودن برنامه خبر نداشته باشند. اما اثبات آن به گفته یک وکیل دیگر کار راحتی نیست.

او می‌گوید: « ادله اثبات دعوا در دادگاه‌های ما سنتی است. مثلاً وجود یک شاهد می‌تواند دعوای چند صد میلیونی را ثابت کند اما هنوز، صدا، فیلم، عکس، اس‌ام اس در دادگاه و قوانین آیین دادرسی ما سند رسمی محسوب نمی‌شوند. »

در نهایت با‌وجود گله‌گذاری شهروندان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما اما او می‌گوید که تمام مسئولیت و عواقب این تلفن‌ها به صاحب تلفن برمی‌گردد. در نهایت پولش هم در جیب مخابرات و صدا و سیما می‌رود. او بیراه هم نمی‌گوید. مضر بودن چیپس و پفک برای کودکان اثبات شده است اما تلویزیون بی‌توجه به آنها مدام در حال تبلیغ این کالاهاست. در تبلیغات خود هم آنقدر آب و تاب می‌دهد که هیچ پدر و مادری را یارای مقابله با کودکی که با دیدن برنامه تلویزیون آب از لب و لوچه‌اش آویزان شده، نیست. حال این سؤال پیش می‌آید که آیا والدین می‌توانند از دست اندرکاران برنامه‌ای که خوراکی‌های مضر را تبلیغ می‌‌کنند، شکایت کنند؟ حقوقدانان بند و قانونی که بتواند راهکاری نشان بدهد و این سؤال را بی‌پاسخ نگذارد، سراغ ندارند! چون هزار راه و بیراهه برای فرار از قانون وجود دارد.

 عمو پورنگ با طعم ماکارونی

اما ماجرا به اینجا هم ختم نمی‌شود. تبلیغات تلویزیونی نه تنها سلامت کودکان را به خطر می‌اندازد و جیب والدین را خالی، که خود کودکان هم وسیله دیگری برای درآمدزایی تلویزیونی شده‌اند که خروجی و تولیدات آن مدت‌هاست با انتقاد زیادی رو به رواست.

داریوش فرضیایی یا همان عمو پورنگ مدت‌ها وقت خود را صرف تبلیغ ماکارونی یک شرکت خاص کرد. واکنش مدیر شبکه دو به انتقاداتی که به تبلیغ شد در نوع خود «بی‌نظیر» بود: « من نسبت به قضیه اسپانسرها در تلویزیون از جمله کالای ماکارونی دفاع دارم. به عنوان مثال مگر ما در برنامه «عمو پورنگ» که آنقدر مورد هجمه قرار گرفت، نوشابه‌های مضر و چیپس و پفک تبلیغ کردیم که از سوی برخی اطبا‌ و پزشکان مورد انتقاد قرار گرفتیم؟!»

بخشی‌زاده در حالی تبلیغ نکردن نوشابه مضر و پفک را دلیل بر درست بودن برنامه عمو پورنگ می‌داند که تبلیغ این اقلام در سایر برنامه‌های شبکه های مختلف بارها به اعتراض، واکنش و هشدار کارشناسان بهداشتی منجر شده اما همچنان بخشی از درآمد صدا و سیما مدیون همین خوردنی‌های مضر است.

او در بخشی دیگر از حرف‌های خودش می‌گوید: «من اخیراً شنیده‌ام شرکتی که در برنامه کودک، ماکارونی‌هایش را تبلیغ می‌کردیم، به دلیل تقاضا‌های زیاد مجبور شد به واحدهای تولیدی خودش بیفزاید. این اتفاق یعنی بازار کشش دارد اما نمی‌تواند تأمین کند. آیا ما با این اتفاق به اقتصاد مقاومتی کشورمان کمک نکردیم؟اخیراً هم شنیده‌ام که همین شرکت ماکارونی، ماکارونی‌هایش را به خاطر کیفیت بالا به کشور ایتالیا که خود بانی و مولد اصلی تولید ماکارونی است، صادر می‌کند. آیا ما به خاطر اینکه در برنامه‌هایمان ماکارونی تبلیغ کردیم باید در جایگاه متهم قرار بگیریم؟»

حرف‌های او این سؤال را در اذهان متعجب افکار عمومی می‌کارد که آیا مدیران و سازندگان یک برنامه کودک، وظیفه‌شان تولید یک برنامه استاندارد برای پرورش کسانی است که در نخستین سال‌های یادگیری زندگی خود قرار دارند یا تلاش برای رونق کسب و کار یک شرکت تولید‌کننده ماکارونی است که انتظار دارند افکارعمومی برای بازار گرمی که برای این ماکارونی به‌وجود آمده برای آنها کف بزنند؟ آیا حرف‌های بخشی‌زاده به این معناست که فقط تبلیغ ماکارونی، بازار این خوردنی را گرم کرده یا بازار چیپس و پفک هم داغ شده است. آیا با این استدلال و به خاطر اقتصاد مقاومتی خانواده‌ها باید قید سلامت فرزندان خود را که آینده‌سازان مملکت هستند بزنند؟

افکارعمومی می‌پرسند که برنامه سازان رده های سنی کودک و نوجوان آیا با خود فکر کرده‌اند با تبلیغ چیپس و پفک چند مادر نگران را از وضعیت سلامت کودکان، رو در روی بچه‌هایشان قرار می‌دهند؟ آیا این برخوردها و تضادها به دوری فرزند از خانواده‌ها منجر نخواهد شد؟ سؤالاتی که به گفته حقوقدانان البته جایی در قوانین ما ندارند تا بتوانند با اثبات آنها با ساخت چنین برنامه‌هایی مقابله کرد.

همچنین افکارعمومی می‌پرسند ترکیب شورای سلامت صدا و سیما از چه کسانی با چه تخصص‌هایی تشکیل شده که کوچکترین نگرانی درباره آنچه در تلویزیون تبلیغ می‌شود، ندارند؟

 سک سک برنامه سازان

تبلیغ خوراکی‌ در برنامه‌های کودکان و نوجوانان فقط به عمو پورنگ محدود نمی‌شود و شهریاری دیگر مجری شناخته شده صدا و سیما هم در یک برنامه‌ای سک سک‌کنان شکلات را تبلیغ کرد و باز هم به سیل انتقادات افزود. اتفاقی که در برنامه «مجید قناد» افتاد، خارج از تحمل افکار عمومی بود. او از بچه‌ها خواست تا با صدای بلند نام یک بانک خاص را که اسپانسر برنامه بود فریاد بزنند. اسپانسرهایی که شاید برای نخستین بار توسط مهران مدیری وارد برنامه‌ها شدند و امروز حتی اسپانسر سریال‌هایی می‌شوند که در تمام ۳۰ قسمت روزهای ماه رمضان، تماشاگر پای این جعبه جادویی می‌نشیند تا برای او ثابت شود که «ربا» عمل نکوهیده‌ای است اما تبلیغ هر لحظه یک مؤسسه مالی در همان سریال، سؤالات زیادی را برمی انگیزد که آیا سازندگان این سریال، هزینه ساخت سریال را «ربا» کرده‌اند؟ در نهایت آنچه در برنامه تلویزیونی پیش می‌رود باعث واکنش تند افکار عمومی شده است تا جایی که «مصطفی رحماندوست» شاعر، قصه نویس و مترجم کتاب‌های کودکان و نوجوانان در جایی می‌گوید من عمو پورنگ را دوست داشتم اما با ورود پیام‌های بازرگانی به این برنامه و برنامه‌های دیگر، چهره زشت و ناخوشایندی برای دنیای کودکان ترسیم کرده‌اند.

حالا باید دید که انتقاد رسانه‌ها از برنامه سازان صدا و سیما باعث می‌شود تا «عزت الله ضرغامی» پایانی را بر تبلیغات برنامه‌سازانی که علاوه بر مالیات دست به جیب خانواده برده‌اند بنویسد و امضا کند. در نهایت هم حقوقدانان قوانینی را مصوب کنند تا بین خانواده ها و برنامه سازانی که روی پافشاری کودکان «سرتق» حساب ویژه‌ای را باز کرده‌اند، کفه را به نفع خانواده‌ها سنگین کنند.

 زهرا کشوری

ایران