امکان کارتزرد مجلس به صداوسیما
شهروندان:
صداوسیما سالیان گذشته بدون نظارت از سوی مجلس و دیگر دستگاهها فعالیت کرده و ماحصل آن وضعیتی شده که کمتر پسندیده سازمانی با نام و عنوان «سیمای ملی» است.
شاید بیش از هرچیز روند پوشش مناظرهها در انتخابات۸۸، اعلام برخی اتهامات از سوی افرادی به افراد دیگر از این تریبون و عدم واکنش و مدیریت این امر از سوی صداوسیما، این مساله را جدی کرد هر چند در سالهای پیش از آن نیز نسبت به برخی نگرشهای جناحی انتقاداتی وجود داشت.
بعدتر رویآوردن مردم به ماهواره بهجای پیگیری برنامههای داخلی، نگرانیها را افزایش داد. رمضان شجاعیکیاسری، نایبرییس شورای نظارت مجلس بر صداوسیما در گفتوگو با خبرنگار ما از تلاش مجلس برای نظارت بر این سازمان خبر میدهد. بر این اساس نهتنها کارتزرد در چندقدمی رییس صداوسیما خواهد بود که امکان حضور رییس سازمان در مجلس و سوال نمایندگان از او نیز مهیا خواهد شد.
همه این اختیارات نظارتی به تصویب طرح نظارت بر صداوسیما در مجلس بستگی دارد؛ طرحی که حالا در نوبت صحن علنی قرار گرفته و میتواند نخستین تحول جدی برای بررسی و نظارت برنامههای این سازمان به شمار آید.
- طرح یکفوریتی نظارت بر اداره صداوسیما به کجا رسیده؟
بررسی طرح یکفوریتی نظارت بر اداره صداوسیما در کمیسیون فرهنگی نهایی شده و طرح در نوبت رسیدگی در صحن علنی مجلس قرار دارد، در صورت تصویب نهایی این طرح از این پس شورای نظارت بر صداوسیما در مجلس میتواند در حوزه اختیارات قانونی خود از رییس سازمان سوال کند و در صورت قانعنشدن دوسوم اعضا، گزارش موضوع به دفتر مقاممعظمرهبری ارسال میشود.
- یعنی همان ماجرایی که برای وزرا وجود دارد برای رییس سازمان هم در نظر گرفته میشود؟
بله، البته با کمی تغییرات. مساله ما این است که از وزیر گرفته تا دیگر مسوولان کشور امکان نظارت و گفتوگو مهیاست اما در مورد حیطه وظایف رییس صداوسیما مجلس به عنوان بازوی تقنینی- نظارتی هیچ نقشی ایفا نمیکند که حالا پس از تصویب این طرح امیدواریم دستمان برای نظارت بر فعالیت صداوسیما باز شود.
- آن وقت شکل سوال و جواب چطور میشود، یعنی رییس صدواسیما باید به صحن بیاید و پاسخگوی نمایندگان باشد؟
بله، در طرح پیشبینی شده تا بتوانیم از رییس صداوسیما سوال کرده و در صورت عدمرضایت نمایندگان به رییس صداوسیما کارتزرد بدهیم، این کارتزرد به معنای اخطار است. به هر حال دست نماینده برای نقد سیاستهای صداوسیما با قوانین حاضر بسته است، ولی میبینیم سازمان صداوسیما رسانه ملی است و دربرگیرنده نظرات تمامی افکار و عقاید جامعه باید باشد اما در حال حاضر این سازمان از رسانه ملی به حد یک تریبون برای یک جناح تبدیل شده است. این رسانه خود را در برابر هیچیک از قوای سهگانه پاسخگو نمیداند اما خوشبختانه این طرح مدیریت رسانه ملی را وادار میکند که در برابر مجلس پاسخگو باشد.
- آقای مطهری جایی گفته بودند که شورای نظارت بر صداوسیما قدرت اجرایی ندارد و عملا کاری از پیش نمیبرد.
حرف ایشان در شرایط کنونی درست است، یعنی ما ابزار قانونی برای نظارت بر صداوسیما نداریم اما اگر بتوانیم این ابزار قانونی را در صحن مصوب کنیم، میتوانیم بر رفتار مدیران صدواسیما نظارت داشته باشیم.
- چقدر به تصویب طرح پیشنهادی در صحن علنی امیدواریم؟
خیلی، همه نمایندگان از هر طیف و گروه فکری مایل به افزایش سطح کیفی برنامه صدواسیما هستند و از کیفیت پایین برنامهها و عدم نظارت بر صداوسیما گله دارند. نکته اینکه در حال حاضر و در فقدان قوانین رییس صداوسیما به هیچیک از سران سهقوه پاسخگو نیست و برای هر مدیری با این سرحد اختیارات شایبههایی به وجود میآید.
- پیشنهاد تاسیس شبکههای خصوصی به کجا رسید؟
این پیشنهاد در کمیسیون رد شد.
- یعنی ماجرا به کل منتفی است؟
خیر، بنا داریم در نوبت صحن بار دیگر مساله را مطرح کنیم. در این طرح شبکههای خصوصی میتوانند با مجوز صداوسیما تاسیس شوند و تولید برنامهها و پخش آن تحت نظارت صداوسیما باشد.
به این ترتیب از یکسو ممیزی و اجازه پخش برنامههای شبکههای خصوصی در اختیار صداوسیماست اما در همین حال برای بررسی محتوای برنامهها، صداوسیما وجهی دریافت نمیکند. اما اگر بخواهد برنامههای تولیدی شرکتها یا شبکههای خصوصی را پخش کند، در قبال آن هزینه پخشی را دریافت میکند.
- ولی همین حالا نقدهای بسیاری به صداوسیما وجود دارد و آنوقت چطور این سازمان میخواهد بر کیفیت شبکههای خصوصی هم نظارت کند، فکر نمیکنید این حرفها تناقضگویی است.
باید انتظارمان را با وضعیت کنونی هماهنگ کرده و به آینده و تغییرات احتمالی در روند نظارت بر صداوسیما امیدوار باشیم.
- در مورد پاسخگویی رییس صدواسیما به مجلس چطور، فکر نمیکنید نفس این پیشنهاد با مخالفت شورای نگهبان مواجه شود؟
خیر، اداره قوانین نیز به چنین مسالهای اشاره نکرده و امیدواریم امکان نظارت قانونی بر صداوسیما فراهم آید.
- جایی هم گفته بودید که گویا صداوسیما یک فهرست سیاه درست کرده و بعضی از افراد را از گردونه حضور در صداوسیما خارج کرده. آیا شورای نظارت بر چنین رفتارهای سلیقهای نظارت دارد.
فضای بسته و منقبضی در صداوسیما در این سالها شکل گرفته که برای آینده کشور خطرناک است. به همین خاطر بیش از هر زمان دیگری تنظیم قانون برای نظارت بر صداوسیما در خانه ملت ضروری به نظر میرسد چراکه بخش عمدهای از اوقات فراغت مردم با تلویزیون پر میشود و نمایندگان باید از حقوق بیتالمال حمایت کنند. همچنین میبینیم رسانه ملی در پرداختن به مسایل اساسی کم آورده و به پوشش مسایل ناچیز رو آورده است.
- آستانه نقدپذیری سیما ملی چه میزان است؟
رسانه باید مظهر نقدپذیری باشد، اما متاسفانه این امر کمتر در صداوسیما دیده میشود. گویا سبکی در سیمای ملی مد شده که هرکس نقد کند، از گردونه خارج میشود، رسانه متعلق به مردم است و متاسفانه در رسانه ملی ما بهطورکلی نقد سازمانی و نهادی تعطیل است در همین ماجرای تبلیغات گسترده در سیمای ملی خیلی از کارمندان هم نقد دارند اما نقدشان شنیده نمیشود. به هر شکل صداوسیما یک مرکز تجاری نیست و نمیشود آنتن را به هر کلمه و تبلیغی فروخت.
- میشود مصداق سلیقهایبودن برخی برنامههای سیما را بگویید؟
برای نمونه همین برنامه «دیروز، امروز، فردا» که خیلی هم ابعاد چالشی دارد، تنها به جریان اقلیت تعلق دارد و میهمانان حاضر در این برنامه هم سویههای سیاسی و جناجی خاصی دارند از سوی دیگر گاهی کارشناسان با سطح تحلیل ضعیف در این برنامهها حاضر میشوند.
متاسفانه در این برنامه و بسیاری دیگر از برنامههای صداوسیما کمتر صدای منتقد به گوش میرسد. مردم هم رفتهرفته از این شکل چیدمان برنامهها و یکدستبودن آن خسته میشوند. در همین شرایط است که مخاطب «رسانههای خارجی» از رسانه ملی بیشتر شده و آنوقت همه به دنبال ریشهیابی مساله میروند، ریشه در این است که صداوسیما به تنوع و سلیقه موجود در جامعه کمتوجه مانده و گویا برنامهها برای قشری خاص تولید میشود.
بالاخره سیما باید با این واقعیت کنار بیاید که در ایران ۸۰میلیونی سلیقههای فکری، سیاسی و فرهنگی متفاوتی زندگی میکنند و در عصر جهانیشدن، اگر نتوانیم مخاطب ملی را حفظ کنیم آنها هم به رسانههای غیرملی روی خواهند آورد. بالاخره کار با تغییر دکمه کنترل تلویزیون انجام میشود و آنقدرها پیچیده نیست.
- نقد دیگری هم به صداوسیما دارید؟
باید رسانه برنامهمحور بوده و بر اساس استراتژی بلندمدت به موضوعات اساسی بپردازد.
اتفاقا نقدها به صداوسیما با رویکارآمدن دولت روحانی بیش از گذشته مطرح شد. حافظه افکار عمومی هنوز میزان همراهی صداوسیما و دولت احمدینژاد و عدم نقد سازنده در بزنگاهها را فراموش نکرده است. چطور دولتی با آنهمه ایراد را به حال خود گذاشتند و کمتر برنامه سازنده و انتقادی ساخته شد اما حالا مدام میخواهند جوری وانمود کنند که گویی دولت یازدهم نتوانسته در پیشبرد امور موفق باشد.
حرف من این است که ما بهویژه بعد از هشتسال گذشته در شرایط دشوار اقتصادی و سیاسی هستیم و همه دستگاهها به اندازه خود باید به کمک دولت بیایند و اگر نقدی هم هست نقد سازنده باشد.
- نقاط کاستی رییس صداوسیما را در کجا میبینند؟
یکی از نقدهای اساسی به ایشان گوشندادن به نقد منتقدان در سالهای گذشته بوده و تا حدودی جناجی و سیاسی عملکردن ایشان در مدیریت رسانه ملی. به هر شکل میدانیم که نخبگان، جناحهای سیاسی و گروههای مختلف جامعه مدتهاست که به نحوه تولید برنامه و پوشش خبر در صداوسیما نقد دارند و پاسخ درخوری نمیگیرند. با وجود آنکه مدیریت صداوسیما متعلق به تمامی آحاد جامعه است طی چندسال گذشته اغلب جناحی عمل کرده و علاوه بر آن ساخت و تولید برنامهها و سریالهای کممحتوا و تولید برنامههای جناح محور، از مهمترین انتقادات بسیاری از گروههای سیاسی بهشمار میآید. بازگرداندن مخاطب ازدسترفته کار دشواری است که رییس جدید سازمان صداوسیما باید آن را بهنحو خوبی مدیریت کند.
تهمینه توسی
شرق