ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفت‌وگو با عبدالله ناصری:

صداوسیما انفعالی عمل می‌کند

شهروندان:
صداوسیما معمولا یک پای ثابت نقدهای فعالان سیاسی است که از قضا این روزها، دامنه آن تا برخی اصولگرایان هم کشیده شده است. رسانه دولتی ایران که بودجه‌ای قابل‌توجه در اختیار دارد، در بخش‌های مختلف نتوانسته کارکردهای حرفه‌ای یک رسانه در این ابعاد را ایفا کند.

عبدالله ناصریاین مساله در حوزه سیاسی، بیش از پیش خود را نشان می‌دهد و بی‌طرف‌نبودن این رسانه، مباحث جدی را پیرامون چرایی آن در پی داشته است. عبدالله ناصری از اساتید دانشگاه و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، کارشناس باسابقه رسانه نیز به‌شمار می‌رود. حضور در مدیریت میانی صداوسیما در سال‌های ۶۰ تا ۶۳ و همچنین مدیرعاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی در دوران اصلاحات در کنار سایر فعالیت‌های روزنامه‌نگاری او، این مساله را تایید می‌کند.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار ما، به دلایل کاستی‌های صداوسیما در حوزه‌های مختلف به‌ویژه بخش سیاسی پرداخت که در ادامه می‌آید.

  •  در این گفت‌وگو بنای ورود به موضوعاتی چون برنامه‌سازی و گسترش کمی و افزایش تعداد شبکه و البته کاهش سطح تولیدات و موضوعاتی چون بدهکاری‌های قابل‌توجه صداوسیما را ندارم. وقتی ۱۰سال پیش ضرغامی به صداوسیما آمد، سال پایانی دولت اصلاحات بود. به نظر می‌رسد به‌تدریج تفاوت‌هایی جدی با دوره مدیریت علی لاریجانی بر این رسانه ایجاد شد. برخی بخش‌های خبری اضافه شد که بعدها به این بخش‌ها، بخش‌هایی با ماموریت خاص اطلاق شد. از نقطه‌نظر سیاسی، در این مقطع ۱۰ساله چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با دوره پیش از آن وجود داشت؟

در ظاهر امر شاید خیلی تفاوت اساسی دیده نشود اما آنچه که خیلی می‌توان درباره آن به صراحت سخن گفت، کاهش سطح سیاسی و مباحث طرح‌شده در این حوزه مهم رسانه صداوسیما است. علت این است که آقای لاریجانی هر چند چهره‌ای اصولگرا و رویه تقابلی او با دولت اصلاحات مشهور بود، اما سطح فکری، سابقه و عقبه خانوادگی و اجتماعی و سیاسی وی به‌گونه‌ای بود که وی را نسبت به شرایط ۱۰سال اخیر، یک سروگردن بالاتر قرار می‌داد. حتی نوع پرداخت صداوسیما به سیاست نیز در مقطع مدیریتی لاریجانی، با امروز تفاوت می‌کرد و بالاخره وقتی قرار بود سطح سیاسی سازمان را ارزیابی کنیم، می‌گفتیم این صداوسیمای آقای لاریجانی است و مدیریت‌هایی که در سطوح مختلف قرار می‌گرفتند نیز از همین قاعده پیروی می‌کردند و به‌عنوان نمونه آقای رحمانی‌فضلی، معاون سیاسی بود.

  • البته ایشان هم معاون لاریجانی بود.

بله، البته آن هم با معادلات خاصی همراه بود و می‌دانیم در ساختار مدیریتی صداوسیما، اساسا معاونت مجلس و امور استان‌ها جایگاه اجرایی ندارد. در عین حال جمع‌بندی پس از آمدن ضرغامی این بود مدیری که سطح متفاوت از لاریجانی داشت، مدنظر قرار گرفته و از این جهت هم دقیقا این اتفاق افتاد. مدیرانی که در عرصه‌های زیرمجموعه قرار گرفتند نیز تفاوت‌های جدی با دوران لاریجانی داشتند و افرادی که در آن مقطع مدیر بودند، شناخته‌شده‌تر بودند تا در دوره اخیر.

علی لاریجانی در مقاطعی دیدگاه‌های نسبتا تند داشت اما با این وجود، حرف و تحلیل داشت و ارتباطات سیاسی اجتماعی او به این واسطه، با بسیاری دیگر از اصولگرایان قابل‌مقایسه نیست. او می‌توانست با جامعه اصلاح‌طلبان هم رابطه برقرار کند. پس با آمدن ضرغامی، عرصه سیاسی سازمان اثربخش‌تر شد در چارچوب نگاه تازه‌ای که ایجاد شده بود و حضور نوع خاصی از تفکر که کمتر سیاسی بود و نگاه پایشی و مراقب‌گونه به این بخش داشت، جدی شد. آقای لاریجانی هر چند سیاسی‌تر و پیچیده‌تر بود، مدیر قدری بود اما ضرغامی از این جهت دارای تفاوت‌های جدی با لاریجانی بود.

  • خود شما به عنوان مدیرعامل «ایرنا» یا پس از آن، برخوردی با ضرغامی داشتید؟

در دوران اصلاحات خیر اما به خاطره‌ای اشاره می‌کنم. در سال ۸۶ که سخنگوی ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هشتم بودم، ضرغامی به ستاد ائتلاف پیام داد که بیایید جلسه بگذاریم تا سهمی هم در صداوسیما برای اصلاح‌طلبان و نامزدهای آنان در نظر گرفته شود. به اتفاق آقای بیطرف که به‌نحوی قائم‌مقام ستاد بود و آقای مرعشی که مسوول پشتیبانی ستاد و رییس ستاد تهران بود به این جلسه رفتیم.

درست مقارن با همان روزهایی بود که آقای لاریجانی توسط احمدی‌نژاد از شورایعالی امنیت ملی برکنار شده بود. ضرغامی پیش از آغاز جدی مباحث گفت از سوی هر دو گروه سیاسی تحت‌ فشاریم. خب دو سال از عمر دولت احمدی‌نژاد گذشته بود و همچنان تبلیغات زیادی روی او صورت می‌گرفت.

ضرغامی گفت در همین قضیه استعفای آقای لاریجانی، دوروز است از دولت و کابینه فشار می‌آورند تا من این موضوع را به‌عنوان «برکناری» اعلام کنم و من دست نگه‌داشته‌ام و می‌خواهم به عنوان «استعفا» در چارچوب خبری عادی اعلام شود و امشب می‌خواهم این کار را بکنم. به او گفتم اما ما در راه که می‌آمدیم اخبار ساعت۱۰ رادیو پیام، خبر را مستقیم از طرف سخنگوی دولت آقای الهام و البته به عنوان «برکناری» اعلام کرد! ضرغامی برآشفت به اتاق دیگری رفت و یک‌ربع ما را تنها گذاشت و دوباره بازگشت. به هر حال این اتفاق در صداوسیما با رویه ایجادشده، اصلا عجیب نبود.

  • در مورد مدیران بعد از لاریجانی در حوزه سیاسی، اطلاعی دارید؟

بله؛ مثلا در معاونت سیاسی، آقای آخوندی که سال ۶۳ در سازمان بود و چهره‌ای اخلاقی و فهمیده است و سیاسی نیست و عنصری تکنوکرات است و سال‌ها سابقه دارد، به جای رحمانی‌فضلی منصوب شد. البته به‌نظر من این هفت‌سال نشان داد که معاونت سیاسی به تنهایی تصمیم‌گیر نیست و حتی در فاصله سال‌های ۸۶ تا ۸۸ و پیش از اتفاقات انتخابات ریاست‌جمهوری دهم نیز مشی صداوسیما، همان بود که پس از انتخابات دیدیم. معاونت سیاسی دارای سه‌‌بخش مهم، تحقیقات و پژوهش‌های سیاسی، پخش و واحدمرکزی‌خبر است. دو بخش پژوهش‌ها و واحد مرکزی خبر اساسا دارای سلسله‌مراتب دیگری هستند و تا امروز این روند برقرار است. پس در صداوسیمای امروز، جهت‌گیری‌ها خطی‌ و جناحی‌تر شده است.

  • سعید ابوطالب به‌عنوان نماینده وقت مجلس و فردی که رسانه‌ای است، حمایت از احمدی‌نژاد را در دوره ۸۴ تا ۸۸ چند برابر ادوار قبل ارزیابی کرد. مدیری که یک‌سال است به کاری منصوب شده، نگران این نیست که تصویر غیرحرفه‌ای از عملکردش در بیرون انعکاس یابد؟

ببینید یک مدیر باید اعتمادبه‌نفس واقعی داشته باشد. آقای لاریجانی از این جهت دارای توانمندی‌هایی متفاوت بود. این تفاوت در ظرفیت‌ها به‌طور طبیعی وجود داشت و البته پس از سال ۸۴، برخی ذوق این را داشتند که فردی رییس‌جمهور شده و می‌گوید می‌خواهد همه گذشته را تغییر دهد پس همه نوع همکاری با وی شد و صداوسیما که از نظر توانمندی‌های مالی و سازمانی، به یک تشکیلات بزرگ تبدیل شده بود به کمک جریان اصولگرا آمد.

  • در بدنه سازمان صداوسیما، بعضا انتقاد‌هایی شنیده می‌شود. این مساله هم به حوزه سیاسی نسبت داده می‌شود.

بله در دوره آقای لاریجانی هم رویکرد سیاسی وجود داشت اما حداقل در حوزه‌های غیرسیاسی در بخش‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، برنامه‌های علمی و سریال‌سازی، کارهای قابل‌دفاعی صورت گرفت. در جلسه‌ای که با ضرغامی داشتیم به او گفتم جدای از کار سیاسی و خط و خطوط، چرا روشی در پیش گرفته شده که ظرفیت‌های علمی نیروهای جبهه اصلاحات نادیده گرفته شود. گفتم خانم دکتر ابتکار فارغ از گرایش اصلاح‌طلبی، کارشناس مقبول ملی و جهانی در حوزه محیط‌زیست است و شما مردم را از این چهره‌ها یا آقای دکتر ستاری‌فر در حوزه برنامه‌ریزی و آقایان بی‌طرف و اردکانیان در بخش نیرو، محروم کرده‌اید.

  • آن جلسه نتیجه‌ای هم داشت؟

او گفت من در خدمتم و هر زمان مشکلی پیش آمد، کافی است اطلاع دهید. دوروز بعد بود که طبق معمول گزارشی علیه آنچه «دوم‌خردادی‌ها» نامیده شد از ۲۰:۳۰ پخش شد. حتی نگران استفاده از نام «اصلاح‌طلب» بودند. من به آقای آخوندی، معاون سیاسی زنگ زدم و گفتم از شما و رییس سازمان گله‌ای ندارم چون می‌دانم این گزارش از کجا آب می‌خورد. او هم معترضانه گفت که کاملا بر حوزه سیاسی مسلط است. امروز اگرچه شبکه‌های بسیار استانی و ملی در سازمان ایجاد شده اما درمورد مخاطب‌پذیری آمارهای جالبی وجود ندارد.

  • در گذشته به‌واسطه نوع گیرنده‌ها و ارتباطات رسانه‌ای اعم از روزنامه‌ها و مجلات، سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای، صداوسیما به نوعی بی‌رقیب بود اما الان میان ده‌ها رقیب محصور است که اتفاقا به واسطه عملکرد حرفه‌ای، موردتوجه مردم قرار دارند و شبکه‌های اجتماعی، خود به بزرگ‌ترین رسانه تبدیل شده‌اند. کارشناسانی مانند آقای آشنا بارها به این ریزش مخاطب اشاره کردند. چرا نسبت به این مساله احساس نگرانی دیده نمی‌شود؟

مدیریت کلان این رسانه، اینگونه که شما نگاه می‌کنید، نگاه نمی‌کند. آنها فکر می‌کنند اگر در گزارش خبری به موضوعی بپردازند افکارعمومی را تحت‌تاثیر قرار داده‌اند.

  • اما رقیب بیکار ننشسته و اثر خود را گذاشته است.

بله؛ اما مدیران صداوسیما، آنچه دارایی خودشان است را نمی‌شناسند و این تلقی واقع‌بینانه را پیدا نمی‌کنند. آنها می‌گویند نه‌تنها در ایران که در منطقه و جهان عرب اثر‌گذار هستند. در دوره حمله آمریکا به عراق که مدتی تمام شبکه‌ها در این کشور قطع شد، فرستنده‌هایی که در نزدیکی مرز مستقر شده بود، باعث می‌شد «العالم» در عراق دریافت شود. من در آن مقطع در خبرگزاری جمهوری اسلامی بودم و العالم در منطقه تا حدی جا افتاده بود و آنها هنوز هم تصور می‌کنند دوران تک‌صدایی شبکه‌های خبری، ماهواره است و تلقی این است که پرس‌تی‌وی و العالم همان برد را دارند در حالی‌که اصلا اینگونه نیست؟ تلویزیون در مقابل عملکرد شبکه‌های برون‌مرزی در این حوزه مانند الجزیره، العربیه، بی‌بی‌سی و یورونیوز کاملا جا مانده است.

  • سوالی که همیشه برای من مطرح بوده، این است که با وجود اینکه ما در «منبع» خبر حضور داریم، چرا همیشه مشغول پاتک خبری هستیم و اثری از «جریان سازی» رسانه‌ای در صداوسیما به چشم نمی‌خورد؟ حتی در مواقعی که صداوسیما تولید‌کننده خبر است ناچار می‌شود به خبر بی‌بی‌سی‌فارسی و… پاتک بزند. این همه خبرنگار و گروه‌های خبری، چرا جریان‌سازی نمی‌کند؟

باید کارکرد رسانه به‌درستی شناخته شود. اگر باور مدرن و بر اساس تعریف علمی از ماهیت کار رسانه‌ای وجود نداشته باشد، حتما آنچه شما می‌گویید محقق نمی‌شود. با همین شرایط فعلی و بوروکراسی موجود، صداوسیما می‌تواند متفاوت عمل کند. در زمان حمله آمریکا به عراق در خبرگزاری جمهوری اسلامی، از کشورهای همسایه عراق خبرنگار با ملیت‌های مختلف برای ایرنا سازماندهی کردم که یکی از مسوولان عالی نظام گفت چطور خبرنگاران شما به داخل عراق رفته‌اند و من توضیح دادم.

این درحالی بود که صداوسیما مدت‌ها بود از وزارت خارجه می‌خواست به صورت رسمی خبرنگار اعزام کند و آمریکایی‌ها مخالفت می‌کردند. تجربه، آگاهی و سرعت عمل، ویژگی کار رسانه‌ای است و به دلیل فقدان این مولفه‌ها، صداوسیما انفعالی عمل کرده است. حتی در عرصه‌های داخلی گاهی سطح خود را در حد یک بولتن خبری پایین آورده و آنچنان در دام شایعات افتاده که خیلی برایش دردسر شده است. در دوره لاریجانی چند مساله از این جنس داشتند اما الان تعداد آن زیاد شده است. وقتی انگیزه سیاسی وجود داشته باشد، این اتفاقات هم رخ می‌دهد.

  • با این وجود تک‌برنامه‌هایی بوده که نشان داده اگر این رسانه بخواهد، می‌تواند؛ برخی مناظره‌های معدود مثل مناظره دکتر اطاعت و زاکانی، اصغرزاده و شریعتمداری، یا برنامه‌ای که در مورد سوال از احمدی‌نژاد میان علی مطهری و زارعی برگزار شد و ۷۵درصد از بینندگان آن برنامه خاص با مخاطب خاص، خواستار طرح سوال از احمدی‌نژاد شدند. به نظر شما می‌توان در پایان دوره ضرغامی امیدوار بود این رویه تغییر کند؟

این کار طولانی و زمان بر است. امروز آنچنان صداوسیما و ذهنیت و نرم‌افزار تحت‌تاثیر دیوانسالاری درونی این سازمان است که هر مدیری بیاید و بخواهد به رسانه چالاک و سبک و اثرگذار فکر کند و پرداخت بدهی‌ها را انجام دهد سال‌ها کار نیاز دارد. همین مثالی که زدید نشان می‌دهد صداوسیما اگر ظرفیت ملی را بشناسد، می‌تواند خوب عمل کند اما مهم‌ترین لازمه آن، این است که مدیران با ذهنیت اشتباه در آن حاضر نباشند. واقعیت این است که صداوسیما دارای مزیت‌های بسیاری است و در بدنه آن، نیروهای واقعا خلاق حضور دارند که ظرفیت کامل آنها به‌کار گرفته نمی‌شوند.

امروز معتقدم اگر صداوسیما و مسوولان این رسانه، حتی شبکه‌های غربی و شرقی موفق را الگو قرار ندهند از امروز بهتر عمل می‌‌کند. اما نوع نگاه شبکه تلویزیونی المنار که متعلق به جریان اصیل حزب‌الله است که مورد احترام همه ماست را دنبال کنند و مانیفست مدیریتی و خبری المنار را الگو قرار دهند. از امروز بهتر عمل می‌کند. در سال‌های اخیر صداوسیما به سمت باشگاه رسانه‌ای جناحی رفته و امروز هم آنچنان دیوانسالاری قدرتمند دارد و در برخی بخش‌ها بدنه همسو در آن شکل داده شده است که کار برای رییس بعدی اگر از جنس رسانه باشد، واقعا دشوار شده است.

 حامد طبیبی

شرق

برچسب‌ها : ,