ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

کسب پول و قدرت به قیمت نابودی ارزش‌ها

شهروندان – ایرج ندیمی*:
پول، حاصل تغییرات، مبادلات و تاثیرات مدیریت مالی و اقتصادی افراد صاحب موقعیت فعالیت‌های اقتصادی و صاحب نفوذ در لایه‌های سیاسی و اجتماعی است که در بخش‌های مختلف با حضور خود توانسته‌اند در بسیاری از موارد، وضع سیاسی و اجتماعی جوامع مورد فعالیت خود را به دگرگونی وادار سازند.

ایرج ندیمیبا تلاش‌ها و فعالیت‌های متنوع و مولدی که در امر تولید ثروت برداشته می‌شود، اعداد و ارقام به مسکوکات و کاغذ‌های بهاداری تبدیل می‌شوند و توانسته است به تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی جوامع مختلف منتهی شود.

در این میان این تغییرات موجب رکود شده یا به رشد و توسعه آن جامعه انجامیده است. نوع ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع مختلف در طول قرن‌های متمادی با تغییرات اساسی روبه‌رو شده است. به‌طوری‌که کسب ثروت و به‌دست آوردن درآمد برای رسیدن به اهداف مختلف افراد در طول زندگی، می‌تواند نگاه آنها را به زندگی و اجتماع خود تغییر دهد تا با تلاش خود تغییرات مهم زندگی جوامع‌شان را شکل دهند.

تبدیل ثروت به مسکوکات و کاغذهای بهاداری که سرنوشت اقتصادی و حتی سیاسی جوامع را دستخوش تغییرات بنیادینی ساخته است در طول زمان‌های قدیم، روابط اجتماعی و اقتصادی را به چالش جدی کشانده است و کشور ما نیز در این چند‌سال اخیر کاملا با قانون‌گریزی، فضا را برای ناسازگاری‌های اجتماعی مهیاتر ساخت و کسب پول و ثروت برای یک عده به ارزش تبدیل شد. اما کسب درآمد و ثروت اندوزی در مواقعی که ارزش افزوده و بالا بردن سرانه درآمد عمومی و زندگی راحت و آسان برای تمامی افراد اجتماع را به‌دنبال داشته باشد و به رشد مادی و معنوی آنها منتهی شود، ارزشمند است. در غیر این‌صورت به ایجاد طبقات غیرمتعارف اجتماعی منتهی خواهد شد که رفتارهای ارزشی و اجتماعی و حتی باورهای اعتقادی ما را به زیر سوال می‌برند.

در صورتی که منشأ پول غیرطبیعی و غیر قانونی باشد، افرادی که به ناگاه به طبقه و موقعیت‌های بالای سیاسی و اجتماعی دست یافته‌اند در حد و اندازه آن نقش‌ها نبوده و الگوهای بسیار بدی برای اجتماع خود محسوب می‌شوند. معمولا اتفاقات، شانس و بخت و اقبال و قرارگرفتن در کنار منشأ قدرت و افراد بانفوذ سیاسی و اجتماعی، فرصت‌های مهم اقتصادی را برای کسانی که منتظر کسب ثروت و موقعیت غیرقانونی هستند، در شرایط نابرابر با سایرین فراهم می‌سازد. در چند‌سال اخیر پایین رفتن ارزش پول ملی و تغییرات نرخ ارز هم که ماحصل سوءمدیریت‌ها و ضعف قوانین جاری بوده است، به ظهور افراد نوکیسه‌ای منجرشده که پارامترهای یک طبقه درست اجتماعی را نداشته و حتی تغییر الگوهای رفتار اجتماعی را منجر شده‌اند. آنها تنها در راه رشد نفوذ خود به درون ساختارهای حکومت، مسیرهای انحرافی را برای رسیدن به مقاصد خود از هر طریقی می‌پیمایند و سیستم نظام‌مند جامعه خود را نابود می‌سازند.

برخی از مردم که این رفتارها را از سوی این افراد می‌بینند، به این مسأله می‌اندیشند که چرا آنها نمی‌توانند در پول غلت بزنند و همانند آنها هرکاری که اراده می‌کنند و می‌خواهند، به انجام برسانند؟ متاسفانه ما در طول دهه اخیر به انواع منشأ‌های غیرقانونی ثروت در دست یک طیف و گروه خاص برخورد کرده‌ایم و در این میان ثروت ملی ما به باد رفته است.

تبعات این اخلالگری‌ها در بخش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور تبعات منفی بر زندگی اجتماعی مردم گذاشته است و ما شاهد از هم پاشیدگی نظام اقتصادی و اجتماعی در شکل وسیع آن هستیم. این ساختارهای معیوب، نگاه کسب ثروت را در کشور به‌طورکلی تغییر داده است، به‌طوری‌که تولید ثروت و بالابردن ارزش‌های اجتماعی، همانند سال‌های اول انقلاب نیست.

گروهی تصور می‌کنند که اگر با رانت و سوء‌استفاده به کسب ثروت و موقعیت سیاسی و اجتماعی دست یابند، دیگر هیچ مانعی برسر راه آنها نخواهد بود و آنها می‌توانند به راحتی قوانین را زیرپا بگذارند و روابط اجتماعی خود را به هر طریقی که دوست دارند، چینش کنند. از سویی هم آنها می‌دانند در یک ساختار معیوب، قانون‌گریزی به فرهنگی تبدیل شده است که با وجود افراد طماع و سوءاستفاده‌گر، به راحتی می‌تواند، آنها را به مسیر زودهنگام در به‌دست آوردن ثروت نزدیکتر سازند.

کسب ثروت و به‌دست آوردن درآمد برای رسیدن به اهداف مختلف افراد در طول زندگی، می‌تواند نگاه آنها را به زندگی و اجتماع خود تغییر دهد. اما در این چند ‌سال اخیر کسب ثروت و رسیدن پول، با قوانین جاری، ناسازگار بوده وکسب پول و ثروت برای یک عده به ارزش تبدیل شده است.

درحالی‌که در اوایل انقلاب و حتی در دهه اول آن، بسیاری از مسئولان و مدیران ارشد، تنها به ارزش‌های فرهنگی و توسعه خاستگاه‌های اجتماعی و انقلابی توجه داشتند. اما ظرف چند دهه، همان‌ها دیگر به زندگی ساده‌ای که همیشه شعار آن را می‌دادند، اکتفا نکرده و به زندگی لوکس و تجملاتی روی آوردند.

الان دیگر الگوهای شعارگونه برای تحکیم روابط اجتماعی و همبستگی مردمی پاسخگو نخواهد بود و باید مردم به عینه ببینند که مسئولان با زندگی ساده و عاری از ثروت‌های غیرقانونی، تنها به فکر بالابردن خاستگاه‌های اجتماعی و فراهم ساختن زندگی ساده برای افراد جامعه خود هستند و اجازه نمی‌دهند اطرافیانشان به کسب قدرت و ثروت به‌دلیل نزدیک بودن به آنها دست یابند.

ساختن این الگوها از مسئولان و از طریق نهادهای مختلف اجتماعی که از خانواده آغاز می‌شود و به نهادهای مدنی و مردمی ختم می‌شود، می‌تواند، نگاه ما را به کسب ثروت از هر راهی تغییر دهد و رسانه‌ها و نهادهای خود جوش مردمی در این راه می‌توانند تغییر نگاه اجتماعی را رقم زنند. تبعات اخلالگری‌های اقتصادی در بخش‌های سیاسی، اجتماعی کشور این نکته را به ما گوشزد کرد تا زمانی که رانت‌ها و سوءاستفاده از موقعیت‌های اجتماعی و سیاسی همچنان جایگاه داشته باشد ما به اهداف آرمانی خود نخواهیم رسید و با توسعه فساد به کل جامعه رسوخ خواهد کرد و به نابودی ارزش‌ها و تشکیلات حکومتی منتهی خواهد شد. زیرا دیگر هیچ‌کس به فکر تغییر و رشد توسعه بخش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همگان نخواهد بود و تنها به منافع خود و گروه منتسب به خود خواهد اندیشید.

*عضو کمیسیون اقتصادی مجلس

شهروند

برچسب‌ها : , ,