هنوز هم «حرف مرد یکی است»
شهروندان- ناصر ملکمطیعی*:
عذری جداگانه دارم که نظر و عقایدم در مورد مسایل روز سینما کاملا شخصی و احساسی است و کمی هم بوی کهنگی میدهد. بهدلایل مختلف هنوز در دنیای گذشته زندگی میکنم و حرفهای قدیمی، تکراری و کهنه، در بازار پرسروصدا و گرم امروز سینما خریداری ندارد و بهطبع، توانی تازه میخواهد. به هر تقدیر با همه ندانمکاریها و نداریها و پشتگرمیها، لنگلنگان و تلوتلوخوران تا به اینجا رسیدم.
تجربه و خاطره نارسا و کوتاهم در بلندای گذشت، لطف و صفای مردم بیاثر نخواهد بود و صد البته موجب افتخار و سرافرازی من است. با این مقدمه میخواهم وارد عرصه سینما شوم و خود را شریک و سهیم روز ملی سینمای ایران کنم. پرداختن به فیلم و سینما و بحث و حرف و صحبت درباره آن، داستانی است تمامنشدنی و پایانناپذیر که میتواند در روند بهبود، گرفتاریهایی هم بهوجود بیاورد.
ولی با این همه تفاسیر بهدنبال این حرفه پرسروصدارفتن خالی از لطف نیست؛ کلافی سردرگم و دستوپاگیر که توان و مقاومتی فوقالعاده میخواهد. وسیله مورد نیاز جهان امروز یعنی سینما، جنسی است خارجی که ما وارد کردهایم و باید با مارک و علایم ایرانی بهنام خودمان روانه بازار کنیم. طبیعی است فیلم ایرانی باید بهمعنای واقعی ایرانی باشد و با فرهنگ و آداب و رسوم و عیودات ما هماهنگ.
قصهها و داستانها باید ملموس جامعه و خانوادهها و مردم عادی و معمولی باشد. مطالب پیچیده و سردرگم و دورازذهن باید در سالنهای کوچک و برای قشر بهخصوصی مورد حرف و نقل و بحث و اظهارنظر باشد و طبیعی است که جشنوارهها و یادوارهها و مجامع سینمایی و خانه سینما در این عرصه فعال و در پیشرفت و تعالی، کارساز هستند.
این بهانههایی است که میتواند ما را در ارتباط جهانی یاری و در گسترش و پیشرفت سینما همراهی کند. اما سینمای جهانی و قافله پیشروی سینما، مسالهای است جدا و سینمای ملی و داخلی ایرانی روی دیگری از سکه؛ تاریخ پرافتخار گذشته این سرزمین مقدس با اتفاقات و حوادثی که بر پدران ما گذشته.
قصههای پرشور، عاشقانه، حماسی، ملی و مذهبی و… همه و همه میتواند سینمای ما را بهنام ایران به ثبت برساند. ما بهخاطر منابع ارزشمند و قابلتوجه و کشوری به معنای واقعی سوقالجیشی و دروازهای مناسب برای ارتباط با کشورهای دیگر و سابقهای درخشان از امپراطوری وسیع ایران همیشه مورد تهاجم، جنگوجدال و کشمکشهای طولانی بودیم و بهلطف خداوند از همه این وقایع سرافراز و سربلند و پیروز بیرون آمدیم و امروز با قامتی رسا در عرصه جهانی ایستادهایم.
ما حافظ این میراث گرانقدر هستیم و بنابراین سینمای ما هم باید گرانقدر باشد. سنتها و فرهنگ و آداب ما هم ماندگار و قابل احتراماند. سینما هم نمایشی است از آنچه داشتهایم و داریم، بنابراین قابلاحترام و تقدیس است. جنگ و صلح در کشورها خمیرمایه صدها قصه و داستان است و میتواند با تصاویری رسا و کامل جامعهای را متحول کند.
بازگویی و نمایش دلاوریها و فداکاریها، ازخودگذشتگیها، دفاع و حراست از خانه و کاشانه، وطن، دین و مذهب؛ همه و همه عواملی است که ما را به سرمنزلمقصود میرساند. داستان ایرانی و سینمای ایرانی باید قهرمانی شامخ داشته باشد. قهرمانی صادق و پاکباز که ما را بهدنبال خود بکشاند.
اندیشه و افکار رویایی مردم، همیشه بهدنبال سواری دلاور و از جان گذشته است که به یاری مظلومان و دادخواهان میرسد و جوانمردی و ازخودگذشتگی را تمام میکند. مردم، شیفته و دلبسته قهرمانان و دلاوران تاریخاند. تاریخ گذشته ما نامآوران و دلاوران ماندگار و مثالزدنی داشته که در همه این سالها در یاد و خاطره مردم باقی ماندهاند و همه را بهدنبال خود کشاندند.
گذشته چراغی است در راه آینده؛ فرصتی است مناسب برای تصویرگران و بهتصویرکشیدن آنچه مردم خواهان آن هستند. مردم را نباید از دلبستگیهایشان دور کرد و هنوز پدربزرگها و مادربزرگها، جوانمردان مورد اطمینان و اعتماد در کوچه و بازار را بهیاد دارند و هنوز هم «حرف مرد یکی است، یا علی یعنی آخر خط.»
مجال نوشتن و گفتن ندارم. دلم نمیآید در این سن و سال مطلبی اعتراضآمیز بنویسم یا جوابگوی مسایل جنجالبرانگیز باشم. برای دستیابی به هدف نهایی باید گذشت داشته باشیم، رفاقت را مقدم بر رقابت بدانیم، دوستی و وحدت خانواده سینما بهطور حتم بر پیشرفت و تعالی موثر خواهد بود و وجود تشکلهای اجتماعی هنرمندان و خانه سینما و همراهی مسوولان نتیجه درخشانی خواهد داشت.
با بیانی صادقانه و عمیق و قلبی مملو از پاکی و خوبیها برای خانواده سینما و خانه سینما سربلندی، سرافرازی و تعالی آرزو میکنم. روز سینما و شب و روزتان مبارک.
*بازیگر
شرق