زردها، نشریاتی پر از خالی
شهروندان- اسماعیل عباسی*:
اصطلاح نشـریه زرد برای مخاطبان ایرانـــی تداعیگر نوعی تنزل از سطح عامهپسندی تا ابتذال محض است، اما در واقع این نام بر گرفته از مدل نیویورکی آن در قرن نوزدهم میلادی است که در سایه رقابت تنگاتنگ دو روزنامه معروف آن زمان برای رسیدن به تیراژ بیشتر و موفقیت غبطهبرانگیز تجاری بوده است.
بدیهی است که رقابتی اینچنین در عین تشدید گرایش رقبا به شیوههای ماکیاولی، گاهی به ابتکارات جالبی هم منجر شدهاند. همچنان که بچه زرد یا همان «یلوکید» در اوج رقابت دو روزنامه نیوریورکی با بهرهگیری از جاذبههای طراحی کمیک متولد شد و در راه اهداف زردگرایی یک نشریه، مدتها به صورت کمیکاستریپهای جذاب و هیجانانگیز به حیات خود ادامه داد.
زردنامههای امریکایی در آغاز راه به هر وسیله و با هدف دستیابی به تیراژ بالاتر به شیوههای گوناگون از جمله استفاده از عامل جنسیت و خشونت هم متوسل شدند. استفاده از تیترهای جنجالی و اتکا به شایعات به عنوان فصل مشترک این نشریات به وارثان سدههای بعد هم رسید.
در ایران نشریاتی به مفهوم زرد و بنا به تعریف پیش گفته اما با حال و هوای بومی هم داشتهایم. اگر شایعهپردازی، تیترهای جنجالی و زیر پا گذاشتن اخلاق حرفهیی را فصل مشترک نشریات زرد وطنی در آغاز پیدایش آنها به حساب بیاوریم، میتوان نشریه موسوم به نقاب سیاه در سالهای دهه ۲۰ تا ۳۰ شمسی را یک مدل زرد چشمگیر دانست. در آن برهه به دلیل شرایط خاص سیاسی که با کنار رفتن رضاشاه از مسند قدرت و وفور روزنامهها و مجلات با رویکرد سیاسی- اجتماعی همراه بود، زمینه برای شکلگیری نوعی نشریات زرد با کارکردهای سیاسی هم فراهم شد.
این روزنامهها که با اتکا به جنجال و شایعه و دشنام و با زبانی موهن سعی در مرعوب کردن جریانهای سیاسی مورد نظر خود داشتند، به رواج این شیوه در عرصه فعالیتهای رسانهیی در ایران کمک کردند. اما کانالی که به این ترتیب برای راهاندازی موج ابتذال و دشنامگویی در دهه ۲۰ آماده شده بود، در دورههای بعدی از جمله دور تازه اختناقی که پس از کودتای ۲۸ مرداد شکل گرفته بود به نشریاتی سپرده شد که با شیوههای انفعالی و اغلب با عمرهای کوتاه، جای خالی روزنامههای واقعی و جانبدار منافع ملی را پر میکردند.
این نشریات، هرچند به اقتضای شرایط و نوع مخاطب شیوههای گوناگونی را اختیار میکردند اما با نگاهی عمیقتر، مولفهها، متغیرها و شاخصههای مشترک آنها قابل تشخیص بود.
امروزه نشریات زرد به مفهوم ایرانی آن هم خصوصیاتی از مدل اولیه نیویورکی را در خود دارند و هم بنا به وضعیت روز سبک وسیاق متفاوتی را برای جذب مخاطب بیشتر و موفقیت تجاری در پیش میگیرند. دامن زدن به شایعات، برگزیدن تیترهای درشت و جنجالی درباره رویدادها و در واقع نادیده گرفتن اخلاق حرفهیی روزنامهنگاری فصل مشترک این گونه نشریات است. ارتباط میان یک روزنامه با مخاطبانش یک رابطه زنده و قانونمند است.
اطلاعرسانی شفاف و صادقانه در چارچوب قانون و بها دادن به شعور مخاطب و افکار عمومی، ارتباط پایداری را رقم میزند که ضمن دفاع از منافع ملی، موفقیت مادی و معنوی آن روزنامه را نیز تضمین میکند. اما حذف چنین نشریاتی به هر دلیل و آسیبهای در کمین از قبیل انواع رانت، موجب رشد انفعال و وفور نشریات زرد میشود.
نشریات زرد که در روزگار ما بیشتر به پختهخواری، اینترنت و وبسایتهای خبری متکی هستند و گاهی نیز با دامن زدن به خرافات و رویاهای ناممکن تنها درصدد جذب مخاطب بیشتراند، درواقع فرهنگ مخاطب را نیز به شیب تنزل میرانند. آشکارترین ویژگی این نشریات پرهیز از پرداختن به چرایی رویدادها و دامن زدن به چگونگی وقایع با رنگ و لعاب بسیار و توسل به شایعه و روشهای ماکیاولی است.
رشد نشریات زرد به صورت یک غشاء کاذب از هوشمندی و آگاهی جامعه میکاهد و مانع رشد ذهنهای جستوجوگر و خلاق میشود. تنها راه پیشگیری از این زیان سهمگین اجتماعی، آمادهسازی و حفظ فضای مناسب برای رشد و توسعه مطبوعات واقعی در راستای اطلاعرسانی شفاف، نقد اصولی و آگاهسازی جامعه است.
*روزنامهنگار
اعتماد