ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

معدنکاوی؛ تهدید زیستگاه خرس آسیایی

شهروندان:
واگذاری معادن درمناطق حفاظت شده از آخرین مأموریت‌های جنجالی بود که رئیس دولت سابق به «محمدجواد محمدی زاده» رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دولت دهم داد.

بحر آسمان زیستگاه خرس آسیاییواگذاری‌ای که، هم فلسفه وجودی سازمان محیط زیست را زیر سؤال برد و هم آه از نهاد بسیاری برآورد. واگذاری‌ای که، پای معدنکاوان را به منطقه حفاظت شده «بحر آسمان» کرمان باز کرد و رعشه بر تن خرس‌های سیاه کرمان انداخت.

بحر آسمان زیستگاه خرس آسیایی است اما این پایان ماجرانیست. تبدیل منطقه زیبای «دلفارد» به بیابان هم قصه را تمام نمی‌کند، آنچه بیش از هرچیزی تعجب همگان را برانگیخته بی‌توجهی به سرچشمه رودها و چشمه‌سارهای بی‌شمار این منطقه است. معدنکاوی در حالی چشمه‌های آب استان را تهدید و تخریب می‌کند که امروز کرمان نه تنها با مشکل کم آبی رو به روست که چشم به انتقال آب از سایر استان‌ها بسته است. چشمی خیره که خود تهدیدی برای استان‌های مبدأ و سرچشمه‌های باقی مانده از کشوری است که تازه وارد یک دوره ۳۰ ساله از خشکسالی شده.

بحر آسمان

کرمان و بی‌آبی همزاد یکدیگرند، جیرفت از کرمان همزاد تر. خشکسالی جزئی از شناسنامه این استان کویری شده اما در همین کرمان و در شهرهای جیرفت، شهداد، درب بهشت مناطق دیگری وجود دارد که با شمال کشور هماوردی می‌کنند. جاده‌ای از دل این مناطق می‌گذرد که جاده چالوس را بی‌رونق می‌کند. مناطقی که درست روی آخرین چین و شکن‌های زاگرس که به جغرافیای کرمان وارد شده، قرار دارد.

در این مناطق نام ییلاق «دلفارد» بیشتر به گوش رسیده و رسانه‌ای شده است. تنها ۲۵ دقیقه از گرمای داغ کویر کرمان فاصله است تا شاهد بازی ابر و مه با کوه‌های سر به فلک کشیده باشیم. با این تفاوت که همسایگی اقلیم مرطوب و خشک در این سامان، بهشتی سبز را در دل چشمانت می‌نشاند تا منطقه جیرفت به نام هند کوچک معروف شود. هند کوچک می‌شود همین منطقه‌ای که سبزی افسانه گون خود را از سرچشمه‌های بحر آسمان گرفته است.

درست همان نقطه‌ای که تیشه معدنکاوان به کمین‌اش نشسته تا این سؤال پیش بیاید چطور می‌شود استانی که بیش از سه دهه است با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کند، نسبت به واگذاری معادن در تنها نقطه آبی خود، بی‌خیال است. بی‌خیالی مسئولان استان از نامه‌های رد و بدل شده است. نامه‌ای که از سوی محیط‌زیست کشور، استان و آب منطقه‌ای به استانداری و فرمانداری و نمایندگان استان رد و بدل شده است. نامه‌هایی که سعی دارند تأثیر معدنکاوی در نابودی آب‌های زیرزمینی منطقه را به استانی‌ها یادآور شوند.

در بحر آسمان حداقل ۴۶ چشمه آب وجود دارد. ۴۶ چشمه آب برای منطقه‌ای که بخش بسیار بزرگی از آن با «بی آبی» دست و پنجه نرم می‌کند. بحرآسمانی که رودخانه دائمی در خود دارد. بلدوزرها درحالی این روزها به جان بحرآسمان افتاده‌اند که محمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی معصومه ابتکار در نامه به استاندار کرمان خواستار جلوگیری از هرگونه تعدی وتخریب منطقه شده است. او در نامه خود یادآوری می‌کند علاوه برخرس آسیایی این منطقه دارای گونه ممنوع القطع «ارس» و پوشش گیاهی آن تضمین‌کننده آب منطقه پایین دست است. پایین دستی که می‌شود باغ‌های روستای دلفارد. دلفاردی که با فاصله بسیار کمی از جیرفت آب و هوایی مدیترانه‌ای دارد.

جیرفتی که سال هاست با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کند و همان مقدار اندک آبی هم که پشت سد جیرفت جمع شده ماحصل برف‌های زمستانی منطقه بحرآسمان است.

جیرفتی که اگر خشکسالی نبود می‌توانست بخش بسیار زیادی از میوه‌های گرمسیری و سردسیری صادراتی کشور را تأمین کند از سوی دیگر منطقه‌ای که معدنکاوان به «ثمن بخس» خریده‌اند، همان نقطه‌ای است که آب سد جیرفت را تأمین می‌کند تا لب خشک مردم این شهر بیشتر از این ترک برندارد.

نکته‌ای که یاسر سمندری فعال محیط زیست یادآوری می‌کند و می‌گوید: «معدن در بطن سرچشمه‌هایی قرار دارد که یکی از پر‌آب‌ترین شاخه‌های هلیل رود را می‌سازند و به سد جیرفت منتهی می‌شود.» شاخه‌ای که در گذشته به جازموریان می‌ریخته است. جازموریان جغرافیایی در کرمان بود که خشک شد و به تاریخ پیوست! افکارعمومی در استان کرمان هشدار می‌دهند که تخریب بحر آسمان سرچشمه‌های هلیل رود را هم به سرنوشت جازموریان دچار خواهد کرد.

قصه عجیب

بحر آسمان هم قصه عجیبی دارد؛ اول فروخته می‌شود بعد به منطقه حفاظت شده ارتقا می‌یابد. از این دست اتفاق‌ها در سال‌های اخیر زیاد افتاد. اما خرس‌های سیاه و یوزپلنگ‌ها تنها داشته این منطقه نیست. بلکه «بحر آسمان» ته مانده هلیل رودی است که تمدنی چون تمدن جیرفت را که جهانیان با خط شرقی می‌شناسند، ساخته است. هلیل رودی که بخش بسیار زیادی از آن خشک است و کسی باور نمی‌کند در بیابان‌های باقی مانده از ۵ هزار سال پیش در کنار آن تمدنی شکل گرفته که با بین النهرین هماوردی می‌کند.

کیخا یک نکته دیگر را هم به استاندار کرمان یادآوری می‌کند. او با توجه به اعتراض‌های محلی احتمال می‌دهد که تخریب بحر آسمان به تنش‌های اجتماعی منجر شود. نکته‌ای که نمی‌توان از آن چشم پوشید. امروز آنچه بیش از هرچیزی بحر آسمان را به سرخط رسانه‌ها آورده تلاش مردم محلی است که سعی دارند تا از یک فاجعه زیست محیطی دیگر جلوگیری کنند. او همچنین تأکید می‌کند که معدن از لحاظ فنی مورد تأیید سازمان حفاظت محیط زیست نیست. همین مسائل هم به گفته کیخا باعث می‌شود تا این سازمان به عنوان اصلی‌ترین نهاد متولی محیط‌زیست کشور مراتب مخالفت خود را صادر و دستور جلوگیری از ادامه فعالیت معدن را به اداره کل حفاظت محیط زیست کرمان بدهد.

نگرانی از بحر آسمان و نابودی آخرین لکه‌های آبی استان کرمان باعث شده تا معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست هم دست به قلم شود و در نامه‌ای به جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری می‌خواهد تا نماینده شهر جیرفت را توجیه کند.

او در نامه‌اش می‌نویسد: «منطقه بحر آسمان به لحاظ تنوع زیستی در برگیرنده فون و فلور غنی حدفاصل اکوسیستم‌های ایرانی تورانی و خلیج عمانی و دارای تنوع زیستی متنوع زیستگاه‌های بینابینی یا اکوتون است.» او حفاظت از این منطقه را وظیفه ملی و همگانی دانسته و بهره‌برداری از معادن آن را موجب گسیختگی زیستگاهی، آلودگی وتخریب منابع آبی و تعارضات اجتماعی در منطقه برشمرده است.> فرج‌الله عارفی نماینده شهر جیرفت راه‌اندازی معدن آهن بحرآسمان را باعث اشتغالزایی دانسته است.

معصومه ابتکار از جهانگیری خواسته تا پاسخ مقتضی به نماینده جیرفت بدهد. معدنکاوان در حالی به سراغ منطقه بحر آسمان رفته‌اند که براساس مصوبه اردیبهشت سال ۸۸ هیأت دولت و مصوبه اردیبهشت سال ۸۹ شورای‌ عالی محیط‌زیست بهره‌برداری از معادن در منطقه بحرآسمان و زریاب به‌دلیل آنکه این منطقه با عنوان پناهگاه حیات وحش تحت مدیریت سازمان محیط‌زیست به ثبت رسیده ممنوع اعلام شد و مسئولان متعهد به حفاظت و حراست ازاین منطقه شده‌اند.

بر این اساس و به دنبال پیگیری‌های سازمان محیط زیست در ابتدای کار دولت یازدهم و در شهریورماه۹۲ مجوز بهره‌برداری از معادن موجود در منطقه بحرآسمان را لغو کرد. قصه لغو از سوی سازمان محیط زیست هم هماره بی‌پایانی تلخ به دنبال دارد. همین که رسانه‌ها روی مسائل دیگری تمرکز کردند دوباره موتور بلدوزرها روشن می‌شود تا بازهم محلی‌ها مسأله را رسانه‌ای کنند و همه چیز از اول شروع شود!

ابتکار همچنین در نامه‌ای از استانداری خواسته تا فرماندار جیرفت را با محیط زیست همراه سازد.

از سوی دیگر نماینده جیرفتی‌ها در حالی اشتغال را دلیل خوبی برای تخریب ۳۲ نقطه بحر آسمان دانسته که مدیر آب منطقه‌ای استان با توجه به تخریب سرچشمه‌ها از آن به عنوان یک فاجعه استانی نام برده که زندگی مردمان ساکن جنوب استان را با سختی مواجه خواهد کرد. او در نامه خود به دادستانی استخراج معادن را در این منطقه باعث ضررهای جبران ناپذیر دانسته که بر کیفیت آب سد جیرفت، منابع آبی بالادست سد و همچنین بهم خوردن رژیم رودخانه و حوزه برفگیر و سرچشمه‌های رودخانه‌های «رمون»، «بحر آسمان» و «سوراخ مار» اعلام کرده است.

او همچنین استخراج معادن را باعث آلودگی و نابودی منابع آبی می‌داند، آلودگی‌ای که بیش از هر چیز، مصرف‌کنندگان آب پشت سد جیرفت یعنی اهالی شهر را تهدید می‌کند. به گفته سمندری فعال محیط زیست استان این معدن به قیمت ۳۰ میلیون تومان به بخش خصوصی واگذار شده است.

نگرانی‌ها البته به فعالان محیط زیست محدود نمی‌شود. شغل سنتی و آبا و اجدادی اهالی این منطقه، کشاورزی و دامداری سنتی(عشایری) و باغداری است. همین مسأله به نگرانی روز افزون مردم منطقه دامن زده و این ترس و واهمه را در منطقه جاری ساخته است که با نابودی سرچشمه‌های سه رودخانه دائمی و اصلی که سرچشمه تأمین آب تنها سد بتنی پایه دار استان یعنی سد جیرفت(هلیل رود)، زندگی آنها به کدام سمت و سو می‌رود و از کدام ترکستان سر برمی‌آورد؟

مطالبات مردمی

از سوی دیگر نماینده جیرفت در حالی از معدنکاوی در بحر آسمان دفاع می‌کند که پیشتر با مخاطب قرار دادن وزارت نیرو، این وزارتخانه را عامل خشکسالی روستاهای بخش مرکزی جیرفت دانسته و گفته بود: «مردم این منطقه نسبت به این امر معترض هستند که با ایجاد سه سد در سرشاخه‌های هلیل‌رود، باغ‌ها و مزارع آنها خشک و نابود شده است.» سرشاخه‌هایی که امروز از سوی معدنکاوان تهدید می‌شود!

این انتقاد عارفی تنها از سوی او به وزارت نیرو وارد نیست، بلکه پیش از او کارشناسان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی بودند که سد سازی‌های بی‌رویه را یکی از دلایل نابودی منابع آبی کشور اعلام کردند اما صحبت‌های او این سؤال را از سوی افکارعمومی پیش می‌آورد که چطور با علم به تخریب محیط زیست، از معدنکاوی در ذخیرگاه آبی استان دفاع می‌کند؟ معدنکاوی که درست همان نقطه‌ای را نشانه رفته که به گفته این نماینده سدسازی‌ها باعث نابودی آن شده است! حال این پرسش پیش می‌آید که چطور ممکن است وجود سدی که آب را پشت خود نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد به پایین دست برسد تهدید است اما معادنی که سرچشمه همان آبی که پشت سد مانده را تخریب می‌کند و به طور کلی آب را نابود می‌کند، خطرزا نداست؟

افکار عمومی یک نکته دیگر را هم یادآوری می‌کنند که خود تهدیدی جدی برای محیط زیست و منابع طبیعی است. مطالبات مردمی و اشتغال مردمی از جمله دلایلی است که هماره طرفداران طرح‌هایی که با ممانعت زیست محیطی رو‌به‌رو شده‌اند پیش روی عموم می‌گذارند.

برای مثال روگذر شهید کلانتری هم به بهانه مطالبات مردمی روی دومین دریاچه شور جهان یعنی دریاچه ارومیه زده شد. روگذری که هم دریاچه را خشک کرد و هم امروز پیامدهای آن بزرگترین تهدید زندگی مردم سه استان آذربایجان غربی، شرقی و خراسان است. مطالبات مردمی دیگری هم وجود دارد.

مردمی که در یک طومار از معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خواستند، مانع ادامه فعالیت‌های معدنی در این منطقه حفاظت شده شود.

یک سؤال بزرگ

کرمان امروز از یک سو چشم به آب‌های چهارمحال و بختیاری دارد و از سوی دیگر چشم به موج‌های خلیج‌فارس تا شاید بتواند زخم کم‌آبی خود را مرهم بگذارد. چهارمحال و بختیاری که خود از کمبود آب رنج می‌برد و مدام نگران انتقال آب‌های زیرزمینی خود به استان‌های اصفهان، کرمان و یزد است.

تقابل آبی که به نظر می‌رسد رسانه‌ها آنقدر به آن پرداخته‌اند که کمتر مسئولی می‌تواند ادعا کند که از جزئیات آن خبر ندارد؟ حال این سؤال پیش می‌آید که چطور می‌توان از یک سو میلیاردها تومان اعتبار مصوب کرد تا آب را از یک منطقه به منطقه دیگر انتقال داد تا در نهایت هم مبدأ آب را خشک کرد و هم مقصد را درمان نکرد -نکته‌ای که بارها به اثبات رسیده و حنای انکار آن دیگر رنگ ندارد- اما به راهکار اصلی که همان آبخیرداری و آبخوانداری است کوچکترین توجه نکرد؟ افکارعمومی و حامیان محیط زیست همچنین می‌پرسند چرا استان‌هایی که مدام از بی‌آبی و خشکسالی گله دارند سعی در نگهداری از آب‌های زیرزمینی استان خود ندارند تا هم بر مشکلات خشکسالی استان خود نیفزایند و هم مناطق دیگری را با دیو خشکسالی طلسم نکنند؟

 زهراکشوری

 ایران

برچسب‌ها : ,