ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

امر به معروف و نهی از منکر؛ راهکارهای مشارکت مردمی

شهروندان:
امر به معروف و نهی از منکر اگر چه از فروع دین است اما از آنجایی که بر پایی واجبات الهی را منوط به گسترش چنین فرهنگی دانسته‌اند، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.

امر به معروف و نهی از منکراز سوی دیگر دامنه معروف به واجبات و دامنه منکرات به حرام دینی و شرعی محدود نمی‌شود و از آنجایی که امروز دچار انواع آسیب‌های اجتماعی هستیم، هر نوع عمل ناپسند و ناهنجاری را می‌توان منکر و عکس آن را معروف دانست. انداختن آب دهان در معابر حرام نیست اما در زندگی شهری امروز عمل ناپسند و ناهنجاری است.

از این زاویه می‌توان گفت که امر به معروف و نهی از منکر راهکارهای مطلوبی برای افزایش مشارکت اجتماعی است. از سوی دیگر واضح است که جوامع توسعه یافته در این زمینه با حساسیت بیشتر و مشارکت مردمی گسترده‌تری پیش می‌روند. اما اساساً مفهوم معروف و منکر چیست؟

برای گسترش معارف آیا می‌توانیم به زور متوسل شویم؟ آیا همان قدر که برای حضور نیافتن زنان در ورزشگاه‌ها حساسیت داریم و آن‌را منکر می‌دانیم، در زمینه حفظ محیط زیست هم حساس هستیم؟

دکتر امیر سلمانی رحیمی مدیر گروه مطالعات فرهنگی بنیاد پژوهش‌های اسلامی درباره اهمیت توجه به امر به معروف و نهی از منکر می‌گوید: <معروف دامنه گسترده‌تر از واجب دارد یعنی در فرهنگ اسلامی به هر کار پسندیده‌ای اعم از اینکه نسبت به آن حکم واجب وجود داشته یا نداشته باشد و موجب بهبود زندگی در سطح فردی و اجتماعی شود، معروف می‌گویند. همچنین منکر نقطه مقابل معروف است. هرگونه عمل نازیبا و ناپسندی که نسبت به آن نهی شرعی مانند دروغ گویی،دزدی و قتل باشد یا اینکه نهی شرعی مستقیمی وجود نداشته باشد مانند انداختن آب دهان در مسیر عمومی همگی جزو منکرات به حساب می‌آیند.با این نگاه امر به معروف و نهی از منکر در حقیقت ترویج همه ارزش‌ها، فضیلت‌ها و کمالاتی است که در یک جامعه می‌توان آن را تصور کرد.>

کلید رسیدن به کمال اجتماعی

بسیاری از کارشناسان معتقدند جامعه نباید در برابر نهی از منکر و امر به معروف حساسیت‌های خود را از دست دهد که هیچ‌، بلکه به‌عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی باید گسترش یابد. اگر کسی به شما بگوید لطفاً با آب آشامیدنی شهری ماشین خود را نشویید شما چه واکنشی خواهید داشت؟

دکتر سلمانی رحیمی، نهادینه‌سازی فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را ضرورت جامعه می‌داند: «برای اینکه جامعه ارزش امر به معروف ونهی از منکر را بداند و این حکم بین همه افراد جاری شود قاعدتاً باید به یک فرهنگ تبدیل شود.مردم باید بدانند رفع ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی به نفع فرد و هم به نفع جامعه است. مهم‌ترین مسأله در فرهنگ‌سازی رسیدن به این باور است که آمر به معروف و ناهی از منکر بدانند که این اقدام در جهت کمال اجتماعی و تعامل بهتر آحاد مردم با یکدیگر است.

همچنین از دیگر نکات مهمی که نسبت به آن غفلت شده، تنظیم و تدوین سازمان امر به معروف و نهی از منکر است به این معنا که علاوه بر ارزش‌های واجب و شرعی،ارزش‌هایی که حکم شرعی نسبت به آن‌ها وجود ندارد و به عنوان ارزش اجتماعی شناخته می‌شوند باید در متن زندگی مردم قرار بگیرند.برای مثال مساجد زیادی برای بر پا داشتن واجب و حکم الهی یعنی نماز ساخته شده و احکام به شکل‌های مختلفی در آن‌ها بیان می‌شود.

بنابراین مساجد به عنوان بهترین پایگاه برای استقرار سازمان امر به معروف و نهی از منکر هستند تا اهالی محله بتوانند از این پایگاه بهره‌مند شوند اما متأسفانه در مدارس،دانشگاه‌ها،بازار،اداره‌ها و مراکز مختلف هنری و ورزشی جای خالی تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر بسیار احساس می‌شود که در صورت تشکیل سازمان مربوطه می‌توان بسیاری از امور را مدیریت کرد.»

وی عنوان می‌کند: «متأسفانه برخی افراد تصور می‌کنند مثلاً اگر معضل حجاب در جامعه حل شود باید امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه تعطیل کرد در حالی که امور زیادی وجود دارد که باید رواج پیدا کنند بنابراین لازم است فهرستی از معروف‌ها و منکرها تهیه شود که این مستلزم تشکیل سازمان است. همان‌طور که شهید مطهری عقیده داشتند امر به معروف و نهی از منکر به شکل وزارتخانه ایجاد شود.»

اولویت بندی معروف و منکر زمانه

دکتر علی ملک پور جامعه شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر دو مقوله دینی هستند، تصریح می‌کند: <این دو مقوله زمانی موفق به جذب مخاطب می‌شوند که با زبان روز بیان شوند و با خرد زمانه تناسب داشته باشند. آموزه‌های دینی زمانی پذیرش می‌شوند که همگام با شرایط، هنجارها و ارزش‌های روز مطرح شوند. قرآن کریم تأکید زیادی به انجام امر به معروف و نهی از منکر کرده ولی معروف و منکر را مثلاً در قالب چند فعل و عمل مشخص نکرده است.

در چرایی تصریح نکردن امر به معروف و نهی از منکر و تصریح کردن امور عبادی عمدی در کار بوده است. قرآن مصداق‌های عمل صالح یا معروف و منکر را بیان نکرده تا این امور به تناسب روزگار تعریف شوند زیرا معروف ممکن است در گذر زمان تغییر کند. برای مثال عمل صالح در یک جامعه دامداری وکشاورزی با جامعه صنعتی و جامعه اطلاعاتی‌تفاوت دارد.

کلمه معروف از ریشه عرف می‌آید و عرف آن چیزی است که در زندگی اجتماعی و خرد جمعی رایج و جاری است. بنابراین عرف رایج در هر دوره زمانی به تشخیص مردم و مدیران صورت می‌گیردکه اگر این تشخیص و انعطاف پذیری وجود نداشته باشد در فهم،تبیین،ترویج و پذیرش امر به معروف و نهی از منکر اشکال پیش می‌آید.>

وی در این باره راه حل جالبی ارائه می‌دهد و آن متمایز کردن بحث ارزش‌ها و هنجارها است: < در حال حاضر بزرگترین چالشی که جامعه با آن روبه رو است اختلاط ارزش‌ها و هنجارها است.وقتی این دو بحث کارشناسی و تفکیک نمی‌شود نه تنها سازمان‌های زیادی را درگیر خود می‌کنند بلکه به اذعان خودشان کاری از پیش نمی‌برند و مهم‌تر آنکه مردم نیز مشارکت و موفقیتی در اجرای این طرح‌ها ندارند.ارزش‌ها مطلوبیت‌هایی هستند که شمول عام دارند یعنی در یک جامعه همه اقشار ارزش‌ها را دوست دارند و می ‌پسندند.

صداقت، پاکدامنی، ثروت، شهرت، زیبایی، شادی، خوشبختی، آزادی، عدالت، عقلانیت و خلاقیت‌ها، ارزش‌های اجتماعی هستند. تحول و تغییر این ارزش‌ها به زبان جامعه شناسی سطحی و کند است و معمولاً ثبات و پایداری دارند.اما هنجارها، بایدها و نباید‌ها، فرمول‌ها و دستور‌هایی است که در خدمت ارزش‌ها هستند و به تناسب زمان و مکان تغییر می‌کنند.>

از وی می‌پرسم ارزش‌ها چه چیزهایی هستند و چه چیزی باعث تحقق و عینیت یافتن ارزش‌ها می‌شوند ؟ملک پور می‌گوید: «فرض کنید در دوره‌ای که اتومبیل نبود هنجاری به نام قوانین راهنمایی و رانندگی وجود نداشت و هنجارها مربوط به چگونگی اداره کاروان چهارپایان بوده است. بعد از اختراع ماشین، هنجارها تغییر کرد و قوانین راهنمایی و رانندگی ایجاد شد اما ارزش‌هایی مانند رعایت حق دیگران،عدالت و آزادی همچنان در جامعه تکنولوژیک ثابت باقی مانده است.»

به اعتقاد این جامعه شناس، بسیاری از بحث‌هایی که در جامعه رایج است اصرار بر هنجارها است در حالی که در فهم ارزش‌ها غفلت می‌شود. از طرفی باید معروف و منکر زمانه اولویت بندی شود.بزرگترین معروف از نظر دین، عقل و علم،عقلانیت و عدالت است و بزرگترین منکر به تبع آن جهل و جور یعنی بی‌عدالتی است.کسانی که مقوله امر به معروف و نهی از منکر را مدیریت می‌کنند باید عقلانیت و عدالت را اصلی‌ترین هنجارها و اولویت‌ها در نظر گرفته و بر اساس آن برنامه ریزی کنند.

به‌گفته این جامعه شناس همچنین معنای معروف و منکر به عرف جامعه بر می‌گردد. اگر جامعه این عرف را تأیید کند و این عرف برایند مشارکت و قضاوت عمومی باشد،پذیرش عمومی خواهد داشت.تا زمانی که پشت هر برنامه اجتماعی مشارکت، فهم و عرف مردم نباشد، احتمال موفقیت وجود ندارد. مردم باید در مورد هنجارها و معروف‌ها یا بی‌هنجاری و منکر‌ها اقناع شوند.مدیرانی که در تعریف عرف‌ها،معروف‌ها و منکرها به تنهایی عمل می‌کنند در اجرا و برنامه ریزی تنها می‌مانند مهم این است که معروف و منکر‌ها از برایند پذیرش و عرف اجتماعی بیرون آیند.

وی می‌گوید: < زندگی جمعی و روابط اجتماعی ریشه در مشارکت افراد دارد. در واقع از نگاه علمی و جامعه شناسی لفظ امر به معروف و نهی از منکر همان ارجاع به مشارکت عمومی است.معروف چیزی است که مردم مشارکت کنند و عرف شود. اگر عرف یا هنجاری را به مردم تحمیل کنیم ماهیت جامعه اقتضا می‌کند که این عرف و هنجار موفق نشود. بنابراین در بحث امر به معروف و نهی از منکر مردم باید پای اصلی و ثابت قضیه باشند و اگر هم در بحث اجرا اشکالی وجود دارد با مشارکت اصلاح کنیم. باید نارسایی‌ها را با تعریف و تحقق مفاهیم معروف و منکر به مردم نشان دهیم.

بهترین معیار برای شناخت معروف و منکر

چندی است که رفتن زنان به ورزشگاه موجی از مخالفت‌ها را در پی داشته و البته هر از گاهی صدای طرفداران این مسأله از گوشه و کناری شنیده می‌شود. مسأله اصلی این است که آیا رفتن زنان به ورزشگاه می‌تواند یک ناهنجاری تلقی شود و باید جلوی آن را که با عرف جامعه همخوانی ندارد گرفت؟ مسأله اصلی در رویارویی با چنین پدیده‌هایی که از آن جمله می‌توان به موضوع موتورسواری زنان در جامعه نیز اشاره کرد این است که باید ببینیم مردم تا چه‌اندازه در تعریف این دو ناهنجاری اجتماعی نظر مشترک دارند و با یکدیگر همنوایی می‌کنند.

دکتر ملک پور دراین باره می‌گوید: <کلید حل مسائل جامعه در دستان مردم است. اگر مردم عقیده داشته باشند که رفتن دختران به ورزشگاه یا موتور سواری آنان نابهنجاری است و در این رابطه اجماع وجود داشته باشد این مسأله به عنوان عرف و معروف در جامعه شناخته نخواهد شد.همچنان که حفظ محیط زیست بر آمده از عرف بوده و تبدیل به معروف شده تا جایی که هر جا با مردم مصاحبه‌ای می‌شود می‌بینیم اغلب آن‌ها به حفظ محیط زیست علاقه‌مند هستند و حساسیت دارند و هنجارها و معروف‌هایی را در راستای حفظ محیط زیست در جامعه تعریف می‌کنند و اگر ضابط قانونی نیز در پشت این هنجارها نباشد در حفظ محیط زیست انسانی و طبیعی و توسعه پایدار مشارکت می‌کنند.>

وی می‌گوید: <هنجارهایی که بر آمده از ذهن، رفتار، عقل و خرد مردم باشد پذیرش عام دارد یعنی عرف و متعارف است. مسئولان و مدیران باید بدانند مدیریت جامعه مدیریت مبتنی بر مردم است و آن‌ها می‌توانند معروف و منکر را نهادینه کنند. برای قانونمند کردن آنچه که مردم تشخیص می‌دهند باید برنامه ریزی کرد و اگر تشخیص مردم غلط باشد چاره‌ای نیست که با مردم همنوایی کنند. البته مردم هم عقل مطلق نیستند اما بهترین معیار برای شناخت معروف و منکر هستند.>

به‌گفته وی بزرگترین معروف کشاندن پای مردم برای حل مشکلات جامعه و بزرگترین منکر چیزی است که خلاف آن باشد و مدیریت‌ها و مشارکت‌ها کوتاه شود.صحت و سقم کلیات امر به معروف و نهی از منکر در عمل اجتماعی همراه با مشارکت مردم بروز پیدا می‌کند.اینکه عده‌ای بگویند ما معروف و منکر را تشخیص می‌دهیم و باید به آن عمل کنید،هیچ وقت درست نمی‌شود کما اینکه بعد از سه دهه هیچ مدیری در طرح‌های پرورشی و حجاب موفق عمل نکرده است زیرا فرایندهای مدیریت مبتنی بر مشارکت مردم یعنی عرف متعارف و بر آمده از نظر دینی و نظر اجتماعی را اعمال نکرده‌اند.

خودکنترلی اجتماعی و مدیریت ارزش‌ها و هنجارها

به نظر می‌رسد جوامع غربی هر چند از منبع غنی آموزه‌های دینی واسلامی محروم هستند اما غالب افراد از عدول هنجارهای اجتماعی جلوگیری می‌کنند و بدون آنکه ضابط قانونی بالای سرشان باشد به هنجارها پایبند می‌مانند. مثلاً طبیعت را آلوده نمی‌کنند چون می‌دانند بخش مهمی از سلامتی فردی و خانوادگی شان ناشی از حفظ محیط زیست است یا دانش آموزان یاد می‌گیرند تقلب نشانه نداشتن خلاقیت است یا راننده‌ها می‌دانند رعایت حقوق دیگران موجب رعایت حقوق فردی خودشان می‌شود.

ملک پور می‌گوید: «جوامع غربی در یک فرایند ۲۰۰تا ۳۰۰ ساله سعی کرده‌اند عقلانیت را علاوه بر اقتصاد و نظامی گری در مباحث اجتماعی و زیست محیطی نیز به‌کار گیرند. در این کشورها مشارکت در امور اجتماعی به مثابه یک ارزش توصیف می‌شود در نتیجه امور اجتماعی به خاطر خاصیت خود اصلاح گری نظامات اجتماعی «خود اصلاح گر» می‌شوند یعنی افراد بتدریج در یک دوره طولانی یاد می‌گیرند خودشان را اصلاح کنند و جامعه حالت خود اصلاح گری پیدا می‌کند.»

دکتر ملک پور صاحبنظر مسائل اجتماعی هر چند خوداصلاح گری اجتماعی را ویژگی جامعه غرب توصیف می‌کند اما بطور کلی زندگی و مناسبات اجتماعی این جوامع را تأیید نمی‌کند. وی معتقد است، جامعه باید برای نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر و سیستم خودکنترلی اجتماعی گام‌های مؤثری بردارد و آن وجود دولت اجتماعی است. برای نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر باید مشارکت مردم به شیوه علمی و با تأیید دینی بازسازی و بازپروری شود و به نظر و فهم مردم احترام گذاشته شود. در چنین شرایطی بتدریج ناهنجاری‌های اجتماعی به صورت خود کنترلی حل می‌شود همچنان که جوامع غربی هم در همین راستا گام برداشته‌اند.

به‌گفته وی اگرچه در بحث سیستم خودکنترلی اجتماعی و نهادینه کردن امربه معروف و نهی از منکر چشم انداز روشنی را می‌بینیم ولی هنوز با موانع و چالش‌هایی روبه رو هستیم که با مطرح کردن چنین بحث‌هایی و کالبدشکافی تنگناهای اصلی حل می‌شود. وی می‌گوید: < خوشبختانه جامعه در مرحله‌ای است که مدیریت جامعه به شکل مدیریت اجتماعی و دولت اجتماعی سوق پیدا کرده است. در چنین جامعه‌ای اداره جامعه به معنای مدیریت ارزش‌ها و مشارکت مردم برای حل مسائل اجتماعی و نه تحمیل به مردم خواهد بود.>

این جامعه‌شناس می‌گوید:< بدون شک وجود آموزه‌های دینی در کنار مدیریت اجتماعی و مشارکت مردمی منبع گرانبهایی برای نهادینه کردن مقوله امر به معروف و نهی از منکر است. چنانچه سیستم

خود کنترلی اجتماعی در جامعه در حال جریان باشد، امور اجتماعی بتدریج به جامعه ارجاع داده می‌شود.به عنوان مثال تشکیل شورایاری و محله محوری، مشارکت زنان در انجمن‌های اجتماعی، تشکیل «ان‌جی‌او»‌ها و تشکل‌های مردم نهاد بارقه‌ها و جلوه‌ها و جرقه‌هایی است که بذر امید را در دل جامعه زنده نگهداشته است.>

 فریبا خان احمدی

ایران

برچسب‌ها : , ,