ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفت وگو با دنيا فني زاده، عروسك گردان

عروسک‌ها، آنتن‌ها را پر می‌کنند! همین

شهروندان:
معمولا افردی که کارهای عروسکی را به عنوان شغل اول و آخر خود انتخاب می کنند، روحیه یی کودکانه و لطیف دارند. این افراد دنیای عروسکی و کودکی شان هنوز زنده و پابرجاست و حتی اگر هم بخواهند هیچگاه از این دنیای پر از رنگ و سرشار از حس کودکانه نمی توانند فاصله بگیرند.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده هم یکی از افرادی است که با اینکه هنر را از پدرش پرویز فنی زاده به ارث دارد، اما راه خود را از پدر جدا کرده و از همان ابتدای فعالیتش کارهای عروسکی را به سایر فعالیت ها در این حیطه ترجیح داد. دنیا فنی زاده با وجود اینکه سال هاست از دوران کودکی اش فاصله گرفته اما هنوز روحش از دنیای کودکانه فاصله نگرفته است: شاید به همین دلیل است که همچنان از عروسک بازی لذت می برد و معتقد است تا عشق نباشد نمی توان به عروسکی جان بخشید. فنی زاده هم یکی از افرادی است که به خاطر حضورش در کارهای عروسکی تلویزیون و البته عروسک گردانی عروسک «کلاه قرمزی» در نخستین جشنواره ملی بچه های ایرانی- عروسک ایرانی تقدیر می شود. با فنی زاده درباره حضورش در این جشنواره و همچنین عروسک های ماندگار کودک همکلام شدیم.

  • امسال برای نخستین بار جشنواره تلویزیونی برگزار می شود: به نظرتان این جشنواره تاثیری در ارتقا و معرفی آثار عروسکی دارد؟

متاسفانه، عروسک های تلویزیونی طی سال های اخیر مجالی پیدا نکردند تا خودشان را به مخاطبان معرفی کنند و جشنواره هایی از این دست فضایی را ایجاد می کند تا عروسک هایی از این دست که به نوعی غریب و مهجور واقع شدند فرصتی پیدا کنند تا خودشان را به بچه ها نشان دهند.

  • با این اوصاف، حضور این جشنواره ها را در معرفی هر چه بیشتر عروسک ها موثر می دانید؟

تا حدی بله، می گویم تا حدی برای اینکه باید با مسوولان این جشنواره صحبت کرد و به هدف آنها در جهت راه اندازی این جشنواره پی برد. اگر نیت این جشنواره این باشد که صرفا مکانی را ایجاد کند تا عروسک ها به بچه هایی که از آن جشنواره دیدن می کنند، معرفی شوند این کار بیشتر حالت نمایشی دارد و تاثیری در روند عروسک سازی در ایران و ارتقای سطح آن ندارد اما اگر هدف غایی تری پشت آن قرار داشته باشد: آن وقت می توان این انتظار را داشت که این جشنواره بتواند نگاه ها را به سمت کارهای عروسکی برگرداند و باعث شود که این آثار به دوران اوج گذشته شان برگردند.

  • به نظرتان طی سال های اخیر ما توانستیم در زمینه ساخت آثار عروسکی موفق باشیم؟

اگر «کلاه قرمزی» را ما از این موضوع فاکتور بگیریم، باید بگویم ما دیگر شاهد ساخت آثار عروسکی به آن مفهومی که در گذشته وجود داشت نیستیم. چرا که این روزها برنامه های عروسکی ما خلاصه شده در عروسکی که در کنار مجری قرار دارد و هدف از طراحی آن صرفا پر کردن آنتن است و هیچ نگاه آموزشی و فرهنگی پشت آن قرار ندارد. تا زمانی که ما هدف مان از تولید یک برنامه عروسک محور، پر کردن آنتن باشد نباید انتظار بیشتری را داشت و پرواضح است که این آثار نمی تواند به محبوبیت برسد چرا که پشت آنها تفکری وجود ندارد و برای تولید آن برنامه ریزی انجام نشده است.

  • اما برخی برنامه «کلاه قرمزی» را بیشتر یک برنامه ویژه بزرگسالان می دانند و معتقدند که این برنامه بچه های دیروز را مخاطب برنامه های امروزش قرار داده است.

البته نمی توان این موضوع را یک اصل قرار داد چرا که مخاطب این برنامه ها، کودکان هم هستند و در ساخت آن نگاه های آموزشی، ویژه کودکان وجود دارد. اما خب از آنجایی که بزرگسالان یا به قول شما کودکان دیروز به خاطر حس نوستالژی که به این برنامه دارند مخاطب آن هستند این تصور وجود دارد که کلاه قرمزی مخاطب بزرگسال را در گروه هدفش قرار داده است. در هر حال «کلاه قرمزی » به خاطر تیم قوی اش در بین بچه ها و بزرگ ترها به شدت محبوب است و آنها توانستند با آن ارتباط برقرار کنند این موضوع یک برگ برنده برای یک برنامه تلویزیونی تلقی می شود.

  • چرا برنامه های دیگر عروسکی ما نمی توانند مانند«شهر موش ها»، «خونه مادربزرگه»، «کلاه قرمزی» خاطره ساز شوند؟

بخشی از این موضوع به این خاطر است که برای کارهای عروسکی هزینه نمی شود و به خاطر همین موضوع تیمی که پشت این کار قرار می گیرد، حرفه یی نیست در حالی که در گذشته اگر قرار بود یک کار عروسکی موفق شود پشت آن یک تیم موفق و خلاق قرار می گرفت و برای جزییات ساخت آن برنامه ریزی صورت می گرفت تا آن کار به لحاظ محتوایی در سطح بالایی قرار بگیرد. بعضی ها تصورشان این است که چون کار متعلق به بچه هاست نیازی به آن نیست که درجزییاتش دقت شود و برنامه مشخص و مدونی برای ساخت آنها داشت. در حالی که اگر پشت کاری برنامه وجود نداشته باشد و سازندگان آن خلاق نباشند آن کار نمی تواند به موفقیت برسد.

  • یعنی دلیل اینکه این کارها به موفقیت نمی رسد در کنار کمبود بودجه به خاطر این است که تیم موفقی به لحاظ حرفه یی پشت آن قرار نگرفته است؟

بله، برخی فکر می کنند کارهای عروسکی را می توانند در کنار یک مجری به خورد بچه ها بدهند و چاشنی آنها را هم دست و جیغ و هورا کنند. شما اگر برنامه های عروسکی امروز را مورد بررسی قرار دهید و از آنها دست زدن و شعر خواندن را بگیرید متوجه خواهید شد که هیچ چیزی برای گفتن ندارند در حالی که برنامه های عروسکی فرصت بسیار خوبی است تا سازندگان آن اهداف غیرمستقیم خودشان را به بچه ها انتقال دهند و آنها را با خودشان همراه کنند. در کنار مسائل آموزشی اکثر این کارها به لحاظ فنی هم در سطح قابل قبولی قرار ندارند و کیفیت تصویر، نورپردازی و حتی صدای شان در سطح استانداردی قرار ندارند. آفت این سبک برنامه ها کیفیت پایین شان است. در بیشتر موارد هدف ما از ساخت آنها صرفا پر کردن آنتن است و هیچ نگاه آموزشی و دغدغه مندی در پشت ساخت آن قرار ندارد. طبیعی است وقتی ما چنین نگاهی را به برنامه های آموزشی داریم سطح کیفی برنامه های مان هم به شدت افت می کند و بچه ها تمایلی به دیدن برنامه های ما ندارند و ترجیح می دهند برنامه های ماهواره یی را جایگزین برنامه های داخلی کودک کنند.

  • با این شرایط چرا افرادی که سال ها در این زمینه کار می کردند و کارنامه موفقی را هم ارایه دادند دوباره در این فضا کار نمی کنند؟

شاید به این خاطر است که می دانند بستر برای کار کردن آنها فراهم نیست و با کمبود بودجه مواجه هستند. در حالی که در گذشته برای ساخت برنامه هایی نظیر «خونه مادربزرگه» زحمت زیادی در همه حوزه ها کشیده می شد و در ساخت عروسک ها تمام جزییات لحاظ می شد: متن های خوبی به رشته تحریر درمی آمد و به دنبال آن عروسک گردان های قوی و صداپیشه های خلاقی انتخاب می شدند و حتی در زمینه ساخت موسیقی هم از بهترین موزیسین ها بهره گرفته می شود پرواضح است که نتیجه آن کار منجر به ساخت اثر موفقی مانند «خونه مادربزرگه» می شد که با گذشت سال ها همچنان این برنامه در ذهن مردم ماندگار شده و عروسک های آن فراموش نشده است. این اتفاق در مورد برنامه های عروسکی نظیر شهر موشها و کلاه قرمزی هم افتاده است. رمز ماندگاری این کارها تیم قوی بود که در پشت صحنه این کار قرار داشت و هدف آنها ارایه یک کار قوی و خوب بود.

  • برخی معتقدند کارهای زنده عروسکی به کیفیت آن لطمه می زند؟

این حرف تا حدی درست است منتهی این موضوع بیشتر در مورد کارهایی صدق می کند که در حال حاضر بدون هیچ فکر و برنامه یی روی آنتن می رود در حالی که اگر ما می خواهیم یک کار عروسکی را به روی آنتن بفرستیم از مدت ها قبل باید روی نحوه پخش و محتوای آن کار کنیم به گونه یی که متنی را که انتخاب کردیم پخته و قوی شود بعد هم باید روی نحوه حرف زدن آنها فکر شود و اگر قرار بود از کنار این عروسک ها در کنار مجری بهره گرفته شود باید رفتار او با مجری کاملاحساب شده باشد نه اینکه ما بدون فکر برنامه یی را روی آنتن بفرستیم. برنامه کودک برای موفقیت احتیاج به علم و آگاهی دارد و نمی توان بی گدار به آب زد.

  • از بین کاراکترهای عروسکی به کدام یک بیشتر علاقه مند هستید؟

به خاله قورباغه و کلاه قرمزی بسیار علاقه مند هستم و بر این باورم با گذشت سال ها هنوز برای مردم تازگی دارند و فراموش نشدند. متاسفانه تصور نمی شود که عروسک های امروزی این قابلیت را داشته باشند که در ذهن مردم به ماندگاری برسند.

  • بی تردید برای بسیاری این سوال به وجود می آید که عروس گردانی چه شباهتی به کار بازیگری دارد؟

قطعا این دو حرفه از هم دور نیستند چرا که عروسک گردانی هم به نوعی بازیگری است. اما خب این نکته را نمی توان نادیده گرفت که عروسک گردانی در قیاس با بازیگر به لحاظ فیزیکی دشوار تر است. و عروسک گردان با محدودیت های بیشتر مواجه است. یک بازیگر خیلی راحت متناسب با نقشش می تواند بنشیند یا راه برود، اما عروسک گردان وقتی عروسک نشسته است، باید در وضعیت دشواری آن را کنترل کند. دوربین در معرض دید بازیگر قرار دارد، اما عروسک گردان چون در جایی پنهان است، این امکان را ندارد که بتواند از وضعیت و نوع حرکت دوربین اطلاع داشته باشد.

  • با این اوصاف حرکاتش را چطور با دوربین هماهنگ می کند؟

این هماهنگی صرفا با تمرین و تجربه به دست می آید ضمن اینکه در عروسک گردانی شما دیالوگ ندارید و صداپیشه به جای شما صحبت می کند بی تردید اگر تجربه و تمرین نباشد عروسک گردان نمی تواند حرکات درست و باور پذیری را از خود ارایه دهد.

  • شما به دلیل حضور پدرتان در عرصه بازیگری این امکان را داشتید که وارد عرصه بازیگری شوید اما عروسک گردانی را انتخاب کردید، از این انتخاب پشیمان نیستید؟

نه: چون من این کار را با عشق انتخاب کردم. آدم وقتی عاشق کاری باشد هیچ وقت از انجام آن پشیمان نمی شود. من شیفته عروسک گردانی هستم و با وجود اینکه در قیاس با همکاران بازیگرم چهره ناشناخته یی دارم اما لذت لبخند و شادی بچه ها را نمی توانم با دیده شدن عوض کنم.

روزنامه اعتماد

برچسب‌ها : ,