حاضرین به غایبین برسانند
شهروندان:
این، یک آزمون بزرگ بود. همانطور که برای پیروان همه دینها آزمونهایی سخت درنظر گرفته شده بود: دیر شدن عذاب برای قوم نوح (ع)، ۴۰ روز عبادت حضرت موسی(ع) برای قوم بنیاسرائیل و شکنجه و کشتار برای پیروان عیسی (ع).
این، یک آزمون بزرگ بود. آنچنان بزرگ که خود پیامبر(ص) در خطبه اش پیش بینی کرد که کسانی طاقت آن را نخواهند داشت. «هان مردم! هشدارتان می دهم: همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، عقبگرد می کنید؟» اینها را لابد با صدای بلند گفته و با سوز. فریاد کشیده است لابد. با بغض گفته است لابد. با خشم گفته است لابد: «مردم! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها و بدون یاور خواهند ماند. هان مردم! خداوند و من از آنان بیزاریم.» با آن چشم حقیقت بین، داشته میدیده که آزمون چقدر سخت است و ردی ها و رفوزهها چقدر زیاد که وسط خطبه جشن و جانشینی، اینطور عصبانی شده است. مدام برایشان با آن زبان شیرین و خلق خوش نصیحت کرده، موعظه خوانده، از فلسفه احکام و حلال و حرام گفته، دل سوزانده، غصه خورده، صدایش را بالا و پایین برده، به مردم گفته است همراه من بگویید، با من تکرار کنید، با صدای بلند بگویید، … «همگان بگویید: البتّه که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آنها خشنودیم» و بعد، باز هم نگران امتش بوده. نگران آزمون بزرگی که بر سر راهشان قرار داشته و از بین هفتاد و دو ملتی که فقط یک گروه قرار بوده نجات پیدا کنند. آزمون بزرگ بود. آنقدر که پیامبر رحمت(ص) را نگران کرده بود. آزمون هنوز هم بزرگ است. هر روز و هر لحظه، راه های خطا و فریبهای منافقان، همان ها که پیامبر(ص) در خطبه غدیرش هشدار داد، بیشتر و بیشتر می شوند و آزمون، هنوز هم بزرگ است؛ دشوار است؛ سخت است. این، دلیلی است که مدام باید به خودمان واقعه بزرگ غدیر را یادآوری کنیم و اینکه در این آزمون، برای سربلند بیرون آمدن، فقط یک راه هست. فقط.
«غدیر خم» نام ناحیهای میان مکه و مدینه است که بر سر راه حاجیان قرار دارد و به خاطر وجود برکهای در این محل که در آن آب باران جمع میشده، به این نام شهرت یافتهاست. در اصل «غدیر» به معنای برکه است و در اینجا، برکه «خم» واقع شده بوده است. منتها به خاطر استعمال زیاد این اصطلاح، کم کم این اسم کوتاه شده و به آن «غدیر» میگوییم. غدیر در ۴-۳ کیلومتری جحفه، یکی از میقات گاه ها (محل های محرم شدن) حاجیان است. خود جحفه هم (که در قدیم شهری بوده و الان آثاری از قصرهای زمان عباسی هم در آن هست) در ۶۴ کیلومتری مکه قرار دارد. در گذشته در محل واقعه تاریخی غدیر، مسجدی به یادبود بنا شده بود که در سال ۱۳۸۶ توسط افراطیون وهابی ویران شد.
تحلیل محتوایی خطبه غدیر
بر خلاف تصور عمومی، خطبه غدیر یکی از خطبه های نسبتا طولانی پیامبر است. متن این خطبه در اغلب کتب حدیثی اهل سنت و شیعه نقل شده است (از جمله در صحیح بخاری و سنن ترمذی، دوتا از شش منبع حدیثی معتبر اهل سنت)، در بعضی منابع به تفصیل و در برخی منابع به صورت گزیده. کاملترین متن این خطبه، چیزی حدود ۳۳۳۰ کلمه می شود که قاعدتا زمان بیانش کمتر از دو ساعت نبوده است. بخصوص که در بخشی از این سخنرانی، پیامبر(ص) از حاضران می خواهد مطالبی را با ایشان تکرار کنند و قاعدتا هماهنگی همین بخش، خودش زمان قابل توجهی را می گرفته. این سخنرانی، با حمد و ستایش خداوند شروع می شود، سپس پیامبر(ص) می فرماید که جبرئیل او را مامور ابلاغ مطلبی کرده است. این بخش بسیار مفصل است و پیامبر(ص) شرح مفصل از گفتوگوهای خود با فرشته وحی رابیان میکند. پس از این توضیح، به آن مطلبی می رسیم که ماموریت ابلاغش آمده: امامت امیرالمومنین(ع) و پسرانش. پیامبر در این خطبه هم به کارشکنی منافقان در راه این امامت اشاره می کند و هم به منجی موعودی که ظهور خواهد کرد و به این کارشکنی ها پایان خواهد داد. سپس پیامبر(ص) از حاضران می خواهد تا همگی همراه با او اقرار به بیعت را تکرار کنند، ضمن آنکه بعدا خودشان برای بیعت با مولا علی(ع) جداگانه اقدام کنند. پرتکرارترین کلمات به کار رفته در متن این خطبه، لفظ جلاله «الله»، لغت ناس به معنای مردم، «ألا» به معنای هشدار و نام مبارک امام علی(ع) است. همین لغات به خوبی فضای آن خطبه و سخنرانی را نشان می دهند.
سال دهم هجری قمری
۲۵ذیالقعده
پیامبر از مدینه عازم حج می شود، تمام اهل بیت پیامبر از جمله حضرت فاطمه(س) و حسنین(ع) همراه ایشان هستند. امام علی(ع) اما به دستور پیامبر(ص) به یمن رفته تا به مشکلات آن ناحیه رسیدگی کند.
۲۸ ذیالقعده
امام علی(ع) و گروهی از اهالی یمن به قصد همراهی با پیامبر(ص) عازم مکه میشوند. قبلا جارچیانی در سرتاسر عربستان روانه شده بودند و از همه مسلمان ها دعوت کرده بودند تا در این سفر حج همراه پیامبر(ص) باشند.
۳۰ ذیالقعده
پیامبر(ص) با کاروانی ۷۰هزار نفری از مسلمانان همراهش، به ابواء میرسند؛ جایی در نزدیکی مکه که مزار آمنه، مادر پیامبر(ص)است. خبر می رسد کاروانهای دیگری هم در راهند تا به او برسند.
۵ ذیالحجه
موقع ورود به مکه، جمعیت همراه پیامبر(ص) به ۱۰۰ هزار نفر رسیده است. این بزرگترین اجتماع مسلمانان، از ابتدای وحی است. امام علی(ع) سرپرستی همراهانش را به کسی می سپارد و خودش را به پیامبر(ص) در مکه می رساند. پیامبر(ص)از دیدن علی(ع) خندان میشود.
۱۲ ذیالحجه
در اجتماع حاجیان در منا، پیامبر(ص) خطبه ای می خواند. در این خطبه پیامبر(ص) حدیث مشهور ثقلین را میخوانند: «من دو چیز در میان شما باقی میگذارم که اگر آن دو را رها نکنید، گمراه نخواهید شد: قرآن کتاب خدا و خاندان و اهل بیتم.»
۱۵ ذیالحجه
با پایان یافتن مناسک حج، پیامبر و جمعیت همراهش مکه را ترک می کنند. حالا کاروان پیامبر به ۱۲۰ هزار نفر رسیده است. ۵هزار نفر از ساکنان مکه و ۱۲هزار نفر از اهالی یمن هم با اینکه خلاف جهت شهرشان است، اما پیامبر(ص) را همراهی می کنند.
۱۸ ذیالحجه
جُحفه، در ۶۴ کیلومتری مکه، جایی است که مسیر کاروان ها از هم جدا می شود. برکه غدیر در همان نزدیکی است. پیامبر(ص) ناگهان به سمت غدیر راه می افتند و پیغام میدهند «ای مردم! به دنبال من بیایید. من پیامآور خدایم.» دستور میدهند کسانی که رفتهاند هم برگردند. خبری در راه است.
۲۰ ذیالحجه
پیامبر(ص) بعد از خطبه غدیر، چادری در آنجا میزنند و ۳ روز در آن محل توقف می کنند تا همه با امیرالمومنین(ع) بیعت کنند. به گواهی تاریخ، کسانی که اولین شکنندگان بیعت پس از رحلت پیامبر(ص) بودند، اولین بیعت کنندگان در غدیر هم بودند.
۵آیه: تعداد آیاتی که اشاره مستقیم به واقعه غدیر دارد. آیه ۶۷ سوره مائده دستور ابلاغ مطلب به پیامبر(ص) است، آیه ۳ سوره مائده و اکمال دین بعد از خطبه پیامبر(ص) نازل شد وآیات ۱ تا ۳ سوره معارج، داستان کسی است که هنوز لجبازی می کرد و خداوند در همان غدیر عذابش کرد.
۳ روز: تعداد روزهایی که پیامبر(ص) و مسلمانان در غدیر ماندند تا همه با امام علی(ع) بیعتکنند
۱۲۰ هزار نفر: جمعیت مسلمانان حاضر در روز غدیر که سخنرانی پیامبر(ص) را شنیدند
۱۱۰ نفر: تعداد صحابه مشهوری که گواهیشان بر اتفاق غدیر در کتابهای تاریخی ثبت شده
۷۰ روز: فاصله بین بیعت عمومی در غدیر و شکستن بیعت بعد از رحلت پیامبر(ص)