ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

عاشق‌ها رفته‌ و کاسب‌ها آمده‌اند

شهروندان – امیر حاج‌رضایی:
1- ثبات مربی به فوتبال ایران کمک می‌کند، البته مشروط بر اینکه تمام عوامل لازم در اختیار مربی باشد و آن مربی از کانال‌های پاک، صحیح و پالایش‌یافته انتخاب شود، نه بر اساس روابط و مواردی که به وفور در فوتبال ایران یافت می‌شود.

امیر حاج‌رضاییما در عصر تکنولوژی به سر می‌بریم و می‌توانیم از راه‌های مختلفی هم شاهد فوتبال‌های مدرن باشیم و منابع مختلفی هم در اختیارمان است. از سوی دیگر می‌توانیم شاهد فوتبال ایران هم باشیم که ناخودآگاه می‌توانیم این فوتبال مدرن را با فوتبال خودمان مقایسه کنیم و بگوییم چرا فوتبال مدرن به این صورت است و ما این گونه هستیم یا اینکه چرا در فوتبال مدرن مربیان ثبات دارند در حالی که در فوتبال ما به این صورت نیست. به هر حال بین فوتبال مدرن و فوتبال ما که هر دو گروه هم فوتبال بازی می‌کنند، تفاوت‌هایی اساسی‌ وجود دارد.

بنابراین باید به فوتبال ایران با نگاهی به جز نگاه به جهان فوتبال و فوتبالِ پیشرفته نگاه کنیم. شرایط فوتبال ایران به صورتی است که برخی از مربیان ما بر اثر رابطه انتخاب می‌شوند نه به خاطر شایسته‌سالاری که همین بخش از مربیان هم برای اینکه بمانند و به کار خود ادامه دهند، باید پیروز شوند و بخشی از همین مربیان هم تلاش می‌کنند تا به هر نوعی که شده است به این پیروزی دست پیدا کنند تا حرفه خود را حفظ کنند. اندکی از این مربیان هم هستند که پاک و سلامت کار می‌کنند.

۲- به دوران کودکی و دبستان خودمان برگردیم، اگر معلمان ما را دایما تغییر دهند، در آن سنین به دلیل مسائل عاطفی، ما دلبسته یک معلم می‌شویم و زمانی‌که آن معلم را از ما بگیرند، این موضوع از نظر روحی- روانی روی ما تاثیر می‌گذارد و از نظر عاطفی صدمه می‌خوریم. در بحث فوتبال هم به همین صورت است. درست است که یک بازیکن سن و سالی دارد اما او هم قبل از اینکه یک بازیکن باشد یک انسان است و دارای احساسات و عواطف. علاوه بر اینکه از این نظر آسیب می‌بیند، از نظر فنی هم به آن‌ آسیب وارد می‌شود؛ چرا که آموزش مربیان با یکدیگر متفاوت است.

۳- فوتبال ورزشی بزرگ است که در تمام حوزه‌ها به مردان بزرگ نیاز دارد نه اینکه از نظر فنی همه چیز را بدانند بلکه روح آنها بزرگ و خودشان هم پاک، سلامت و عاشق باشند. اکنون در جامعه ما عاشق‌ها کم هستند و این کسانی هم که آمده‌اند، عشق را نمی‌شناسند و فقط به آن گرایش دارند.

چرا که این فوتبال برای آنها امتیازات فراوانی دارد و حداقل اینکه برای آنها شهرت دارد. فوتبال جاذبه‌های بسیار زیادی دارد ولی اکنون عاشق‌ها کنار رفته‌اند و غالبا افراد کاسب هستند. این مورد به تمام مربیان ما اطلاق نمی‌شود و مربیان عاشق هم داریم که در حال کار کردن هستند. من به شهرستان‌های دور رفته‌ام و باورتان نمی‌شود که چه چیزهایی دیدم و بازگو کردن آنچه دیده‌ام، برای من ناراحت‌کننده است. در این شهرستان‌ها تیم‌ها با دو توپ کار می‌کردند که این موضوع را شما از تلویزیون هم دیده‌اید. این افراد با عشق‌شان کار می‌کنند و به نظر من آنها آبروی زمین هستند در حالی که بعد می‌آیند یک میلیارد تومان پول به فوتبالیست‌هایی می‌دهند که نمی‌توانند دست چپ و راست‌شان را از هم تشخیص دهند.

برچسب‌ها : ,