ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
مسيري براي استيفاي حقوق جامعه‌مدني در حوزه كيفيت زندگي شهري

کارزار ملی دیده بان شهر

شهروندان: میثم بصیرت*:
جامعه ایرانی در سال‌های اخیر به جامعه‌ای شهرنشین بدل شده است. جامعه‌ای با ویژگیهای منحصر به فرد اجتماعی و فرهنگی که اگرچه در پیشینه تاریخی اش تکوین شهرکهن ایرانی را تجربه کرده است اما در دوران معاصر آنگونه که می باید موفق به بازتولید بسترهای مدنی لازم اداره ایرانی نشده است.

میثم بصیرتورود شهر ایرانی به عصر جهانی شدن که جهانشمولی شهرنشینی را نیز به همراه دارد، ناکارآمدی ساختارهای سنتی مدیریت شهری در ایران رابه اثبات رسانده است. همچنین بروز تحولات سیاسی در ایران از دهه ١٣۴٠ شمسی بدین سو نیز که با رشد بی قاعده و نامتوازن جمعیت شهری همراه شده اسکان پایدار در شهر ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است. مدیران ملی و محلی نیز به دلایل مختلفی چون وقوع انقلاب، جنگ تحمیلی ، شرایط حاکم بر بازسازی پس از جنگ و پیچیدگی نوسازی روابط سیاسی با جهان موفق به توسعه متناسب زیرساختها و عرصه های کالبدی و فضایی لازم برای حیات طیبه در شهر ایرانی نشده اند.

در چنین شرایطی علی رغم همه تلاشهای صورت گرفته،کیفیت زندگی شهری آن چنان تنزل یافته است که اقدامات مختلف توسعه شهری عمدتا ماهیت مسکن برای چالشهای شهر ایرانی یافته اند و اقدامات و تحولات بنیادی را در عرصه مدیریت توسعه شهری ضروری ساخته اند. با وجود این شرایط، جای تاسف دارد که مدیران شهری وملی سالها بدون در نظر گرفتن منافع عمومی شهروندان در طول دوره تصدی خود اقداماتی گاه مخرب در عرصه توسعه شهری را که ماجراجویانه و بر خلاف بنیادهای علمی لازم بوده به اجرا درآوردند و به صدای جامعه مدنی توجه ننمایند.

آنچه شهروند ایرانی به چشم خود تجربه می کند،چالشهای محتوایی حوزه توسعه شهری شامل توسعه پراکنده شهری منجر به نابودی بسترهای طبیعی پیراشهری و اراضی کشاورزی، زمین خواری و بورس بازی زمین و مسکن، بدل شدن اتومبیل به ساکن اصلی شهر در عوض انسان، آلودگی های شدید زیست محیطی، افزایش سهم بافتهای فرسوده شهری از فضای انسان ساخت سرزمین و ناپایداری آن در مقابل بلایای طبیعی و دهها چالش دیگر عرصه حیات شهری است که شهر ایرانی را فاقد کارایی و زیست پذیری لازم ساخته است.

اما آنچه شهروندان کمتر می بینند محدودیت منابع درآمدی پایدار برای شهرداریها، فقدان مکانیزم‌های لازم برای نظارت و کنتترل عملکرد مدیریت شهری، عدم شفافیت و پاسخگویی مدیریت شهری، سطح بالای فسادپذیری نظام شهرداریها، عدم قانونمداری و برنامه محوری مدیریت شهری،ضعف تعاملات در حوزه دیپلماسی شهری و تبادل تجارب، منسوخ شدن و ناکارآمدی بخش مهم قوانین و مقررات حوزه مدیریت شهری، وارد شدن شهرداران به جریان رقابت های سیاسی به پشتوانه سرمایه های شهری،محدودیت مشارکت جامعه مدنی، بخش خصوصی و متخصصین در تصمیم سازی و تصمیم گیری، و مواردی دیگر از این دست است که چالشهای رویه ای خوانده می‌شوند.

اما آنچه منجر به شکل گیری کارزار ملی دیده بان شهر شد، بی توجهی مدیران شهری از یکسو به طرحها و برنامه های توسعه شهری و از سویی دیگر غفلت مدیران، سیاستگذاران و متولیان امور ملی از فراهم کردن بسترهای مدیریت و برنامه ریزی پایدار در مقیاس محلی سرزمین است. بنیانگذاران این کمپین بر این اعتقادند که تحول در مدیریت محلی و جهت گیری به سوی توسعه پایدار شهری تنها در چارچوب مدل حکمروایی خوب شهری و متکی بر ظرفیت های جامعه مدنی ممکن خواهد شد. از این روست که حق شهروندان است که از آنچه درشهر می گذرد مطلع باشند تا بتوانند در جهت فایق آمدن بر تهدیدات عرصه توسعه شهری یاری رسانند.

متاسفانه بزرگنمایی و حجم بالای تبلیغات مدیریت شهری از عملکردشان که این روزها به مدی میان شهرداری های کشور بدل شده است و عدم شفافیت و پاسخگویی لازم شهرداران در مقابل عملکردشان حتی به مجموعه شوراهای اسلامی شهر، سبب شده است درنبود سازمان های جامعه محلی(CBOs) و سمن ها( NGO’s) فعال و توانمند، انفعالی جدی این عرصه را فراگیرد و استیفای حق کیفیت زندگی را برای شهروندان ممکن نسازد.

کدام شهروند ایرانی است که این روزها از تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی، فروش بی قاعده تراکم ساختمانی ، ترافیک و آلودگی هوا شکایت نداشته و نگران سلامت و کیفیت زندگی فرزندانش نباشد؟وجدان علمی کدام متخصص توسعه شهری است که از بی توجهی شهرداری ها به طرحهای مصوب توسعه شهری به بهانه کمبود درآمد، هزینه کرد فاقد کارایی در پروژه های بزرگ مقیاس و نمایشی شهرداران، بی توجهی به توسعه حمل ونقل عمومی و ماشین زدگی در عرصه تصمیم سازی شهری و انحراف از برنامه و بودجه مصوب در شهرداری های کشور در رنج نباشد.کارزار ملی دیده بان شهر

با درک این نیاز است که تاکنون جمعی از متخصصین،دانشگاهیان و دانشجویان حوزه توسعه شهری، فعالان اجتماعی،مدیران اجرایی و شهروندان علاقمند به این کمپین پیوسته اند . کمپین دیده بان شهر کارزاری است ملی و غیر سیاسی که برپایه تجربه اجرایی و تخصصی بنیانگذاران و حامیانش و بدون وابستگی به هیچ یک از نهادهای رسمی کشور اداره می شود اگرچه تدوام حیات واثربخشی خود را در عدم سنگ اندازی مدیران ملی ومحلی در بستر فعالیتهای کارزار دیده بان شهر می داند. در گام اول و تا پیش از توسعه شبکه های محلی کارزار در سایر شهرهای کشور، کارزار دیده بان شهر، تهران و مدیریت پایتخت کشور را محل تمرکز خود قرار داده است.این کارزار معتقد است که تهران به سرطان رشد ناموزون مبتلاست.

سرطانی که بر خلاف دیگر انواع سرطان مسری است و دیگر شهرهای ایرانی را نیز در خطر قرار داده است چراکه تهران معاصر همیشه الگوی دیگر شهرهای ایرانی بوده است. به اعتقاد نگارنده منشا این سرطان در نابسامانی و آشفتگی افکار مدیریت شهری و روزمرگی در اداره شهر ، بی توجهی به قوانین و مقررات، سلیقه محوری مدیران در عوض برنامه محوری ، ضعف روابط سطوح ملی و محلی در ایران و بی توجهی سیاستگذاران ملی به اتخاذ راهکارهای پایدار در عرصه توسعه شهری است.

در چنین شرایطی است که حضور فعال جامعه مدنی می تواند از یکسو مدیرانش شهری را به برنامه محوری و قانونمندی مجاب سازد و از سویی دیگر ارتقاء سطح مهارتها و اخلاق شهروندی را در عرصه توسعه شهری ممکن نماید.به اعتقاد ما اگر شهروندان مسوولیت اجتماعی خود در قبال مدیریت شهری را بشناسند ، عمل به قانون را از خود شروع خواهند نمود و قانونمداری را را نیز از مسوولان در هر رده ای که باشند مطالبه می نمایند. کمپین دیده بان شهر، اقشار مختلف شهروندان ومتخصصان را به همکاری در این کارزار دعوت می نماید.

برنامه های کارزار، اطلاع رسانی عمومی و ارتقا سطح دانش و اطلاعات شهروندان و دست اندرکاران در حوزه توسعه پایدار شهری با استفاده از ابزارهای جامعه مجازی، جراید و نشریات، رادیو وتلوزیون،روابط چهره به چهره و برگزاری نشست‌ها و گردهمایی ها را در بر می گیرد به گونه ای که فضای گفتمان سازنده میان دولتمردان، مدیریت شهری و جامعه مدنی در عرصه چالشهای توسعه شهری فراهم آید.

کارزار دیده بان شهر همه آنان را که نگران زیست پذیری و حیات سالم در شهر ایرانی‌اند به یاری فرامی‌خواند. رایانامه citywatch.campaign@gmail.com و صفحات کارزار در فضای مجازی در انتظار نظرات شهروندان و متخصصین گرانقدر است.

*دبیر هیات موسس کارزار ملی دیده بان شهر و عضو هیات علمی دانشگاه تهران