نحسی ماه صفر، خرافه یا واقعیت
شهروندان:
پرسش: از منظر آموزههای وحیانی آیا سعد و نحسی ایام به ویژه ماه صفر امری خرافه و توهم است یا واقعی و تاثیرگذار؟
برخی افراد با ورود به ماه صفر فکر میکنند که این ماه دارای نحسی است و هنگامی که وارد این ماه میشوند هیچ کاری را آغاز نمیکنند تا مبادا فرجامی منحوس و شوم داشته باشند! سوال اصلی در واقع همین است که آیا سعد و شومی ایام از منظر اسلام امری واقعی است و در زندگی انسان تاثیر دارد یا خیر؟
معنای لغوی سعد و نحس
«سعد» به معنای فراهم شدن امور و مقدمات الهی برای رسیدن به خیر دنیوی و اخروی است. (مفردات راغب، ص ۲۳۲) در مقابل این معنا نحس قرار دارد. «نحس» در لغت به معنای سرخ شدن افق همچون مس گداخته است و در اصطلاح به هر چیز شوم نحس گفته میشود. (همان، ص ۴۸۵) یعنی فراهم نشدن مقدمات و امور کارها نیز نحس تلقی میشود.
نحوست از منظر قرآن
در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به «نحوست ایام» شده است:
۱-در سوره قمر آیه ۱۹ خدای متعال میفرماید: «ما تند باد وحشتناک و سردی را «فی یوم نحس مستمر» در یک روز شوم مستمر بر آنها فرستادیم که مردم را همچون تنههای نخل ریشهکن شده از جا بر میکند.
۲-در سوره فصلت آیه ۱۶ خداوند میفرماید: «مانند بادی سخت و سرد در روزهای شومی بر آنها مسلط ساختیم».
در نقطه مقابل تعبیر «مبارک» نیز در بعضی از آیات دیده میشود. چنان که درباره شب قدر میفرماید: «ما قرآن را در شبی پربرکت نازل کردیم» (دخان-۳)
بنابراین قرآن فقط اشاره سربستهای به این مساله دارد و اصل سعد و مبارک بودن بعضی ایام ونحس و شوم بودن بعضی روزها را به صورت اجمالی پذیرفته است.
نحوست از منظر روایات
در روایات اسلامی به احادیث زیادی در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد میکنیم که هرچند بسیاری از آنها ضعیف هستند ولی در بین آنها روایات معتبری هم داریم که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱-از علی(ع) درباره روز چهارشنبه و فال بدی که به آن میزنند و سنگینی آن و اینکه منظور کدام چهارشنبه است سوال شد. حضرت فرمود: چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت… و خداوند در این روز تندباد را بر قوم عاد فرستاد. (تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص ۱۸۳) بنابراین بسیاری از مفسران به پیروی از روایات آخرین چهارشنبه هرماه را روز نحس میدانند.
۲-در بعضی دیگر از روایات میخوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکی است، چرا که آدم در آن آفریده شده و همچنین روز ۲۶ چرا که خداوند دریا را برای موسی شکافت (تفسیر نمونه، ج۲۳، ص ۴۳)
دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه۱۹ سوره قمر مینویسد: «ازنظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب موثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، اما ازنظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آنها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (هفت شبانهروز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند، ولی دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و… ایام نحس هستند.
چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضای تقدیر است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات و… و اخبار هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است، اما اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست. (المیزان، ج۱۹ ص۷۹تا۸۳)
دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی
آیتالله مکارم شیرازی در جلد ۲۳ صفحات ۴۱ تا ۴۷ تفسیر نمونه مینویسد:
«از نظر عقل محال نیست که اجزای زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگیهای نحوست و بعضی ویژگیهای ضد آن، هرچند عقلا قابل اثبات نیست، ولی ازنظر شرعی اگر دلیلی باشد قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست».
بعد ایشان در تفسیر نمونه روایات را مورد بررسی قرار میدهد و بهترین راه جمع را میان اخبار مختلف در این باب این میداند که اگر روزها هم تأثیری داشته باشند به فرمان خدا است، هرگز نباید برای آنها تأثیر مستقلی، قائل شد و از لطف خداوند خود را بینیاز دانست وانگهی نباید حوادثی را که غالبا جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.
علل پذیرش سعد و نحس ایام
از منظر آموزههای اسلامی علل پذیرش اجمالی سعد و نحس ایام و ماهها را در امور زیر میتوان نام برد:
۱- وجود وقایعی که در این ایام واقع شده است باعث سعد و یا نحس آن شده است.
۲- توجه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرب و روش بنیانگذاران آنها فاصله گیرند.
۳- توسل و توجه به ساحت قدس الهی و استمداد از ذات پاک پروردگار، بنابراین در روایات متعددی توصیه شده که در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده با دادن صدقه و یا خواندن دعا و قرآن و توکل بر ذات الهی و استمداد از لطف او خود را بیمه کنید.
۴- توجه به این نکته که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست خود انسان است و ایام ارتباط و تأثیر مستقیم ندارد، بلکه ایام را میتوان با توبه و استغفار به روزهای مبارک و سعد تبدیل کرد.
در هر صورت نحوست ماه صفر به معنای متوقف کردن اموری مانند خرید و فروش و سایر فعالیتها نیست، بلکه باید با خواندن دعاهایی که برای دفع نحوست این ماه وارد شده مانند دعایی که شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح در اول اعمال ماه صفر آورده است را ۱۰مرتبه در هر روز بخوانیم تا این نحوست بر طرف شود، با این وجود برای دفع نحوست این ماه، هیچ چیز بهتر از صدقه دادن و دعاها و استعاذه وارده نیست. بنابراین جمعبندی بحث این است که سعد و نحس بودن ایام و ماهها ازمنظر اسلام بالذات و تکوینی نیست، بلکه به خاطر وقایعی است که در آن اتفاق افتاده است تا به این وسیله مردم به وقایع گذشته توجه کنند و از آن درسها و عبرتها گرفته و برای دفع آن به خدا متوسل شوند، از او مدد جویند و از مجازات و مکافات اعمال خویش غافل نباشد.
کیهان