کودکیای که پشت چراغ قرمز به حراج گذاشته میشود
شهروندان:
متولی جمع آوری و ساماندهی کودکان کار” مسئولیتی که در جامعه ما مشخص نیست بر عهده کیست اما در عین حال همواره شاهدیم مسئولان مختلف در اظهاراتشان عنوان میکنند وظایف خود را در خصوص ساماندهی این قشر انجام میدهند، اما در عمل چه کسی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند.
هر صبح که خورشید طبق عادت طلوع میکند، او هم طبق عادت کفشهایش را می پوشید و راه می افتد و برایش فرقی نمیکند امروز چه روزی است سرد است یا گرم، شاد است یا غمگین و حوصله دارد یا ندارد برای او فقط مهم این است که خیابانها شلوغ و مردمی باشند تا کالای دستش را بخرند.
چراغ، قرمز میشود و دواندوان میان ماشینها میدود. به دنبال کسی است که کالایش را بخرد اما کسی به اصرارهای کودکانهاش توجه نمیکند. سماجتهایی که همه ما در کودکی برای خرید اسباب بازی و … یا برای رفتن به پارک و تفریح داشتیم، او اکنون آن را بهگونه ای دیگر تجربه میکند، اصرار برای فروختن کالایش و …
کودکی که پشت چراغ قرمز به حراج گذاشته می شود
کودکان کار، تمام زندگی و رویاهایشان با چراغهای قرمز خیابانهای شهر گره خورده است کودکانی که برای کمک به خانواده، کودکیشان را پشت چراغ قرمزها به حراج میگذارند، کودکانی که شب با هزاران آرزو میخوابند و هزاران رویای سبز دارند، کودکانی که زندگیشان در یک جمله خلاصه میشود “پدر و مادر معتاد و خواهر و برادری که احیانا آن ها هم وضعیت مشابهی دارند”.
مسئله مهمی که این روزها مطرح است، مسئله جمعآوری و ساماندهی این کودکان است که به اختلافی میان سازمانهای ذیربط و بلاتکلیفی این کودکان تبدیل شده است.
کودکان کار و خیابانی معضلی چندین ساله که هر سال با چند همایش، سخنرانی و اخباری با تیترهای ترحم انگیز، بزرگتر و عمیق تر می شود. به نحوی که شاید بهتر باشد که جمع آوری و ساماندهی این کودکان را فراموش کنیم و به گزینه های دیگر بپردازیم.
فروش گل، فال، بادکنک، لواشک، سیدی، وزن کشی، لوازم تحریر، لباس و غیره از جمله کارهایی است که توسط کودکان کار انجام میشود و پدیده کودکان موضوعی است که برای شهروندان سوالات بسیاری را به وجود آورده است که از آن جمله میتوان به اینکه چه نهادی مسئول جمع آوری و ساماندهی کودکان کار است اشاره کرد.
چه نهادی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند؟
سوالی که در این چند ساله بی جواب مانده و همین امر باعث شده تا جمع آوری و ساماندهی کودکان کار بی متولی باشد اگرچه بسیاری از مسئولان در دستگاههای مختلف در اظهاراتشان عنوان میکنند وظایف خود را در خصوص ساماندهی کودکان کار انجام میدهند، اما در عمل شاهد هستیم که این اتفاق هنوز نیفتاده است، در حالی که جمع آوری و ساماندهی کودکان کار و خیابانی در این روزها بین چند دستگاه پاسکاری میشود که این سوال پیش می آید چه نهادی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند؟
در هر حال آنچه مسلم است این است که توپی که در این زمین کهنه می چرخد و هر از چند گاهی پایی از سوی سازمان و دستگاهی به آن می خورد، دیگر تاب چرخیدن ندارد.
چه کسی باید بیشتر پاسخگوی این موضوع باشد؟!
رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بهزیستی با در اختیار داشتن نیروهای مجرب و متخصص، وظیفهاش را بهخوبی انجام میدهد و اعتقاد دارد که شهرداری و نیروی انتظامی باید بیشتر پاسخگوی این موضوع باشند.
حسن غربا با بیان اینکه کودکانی که شهرداری و نیروی انتظامی جمعآوری میکند، از سوی سازمان بهخوبی ساماندهی میشوند، افزود: بیشتر کودکان خیابانی مهاجران استان های دیگر و یا کشورهای همسایه هستند، بنابراین باید تمام سازمان های مربوطه از جمله نیروی انتظامی، سازمان اتباع خارجی و شهرداری برای کاهش ورود این افراد تلاش کنند.
وی با بیان اینکه بر اساس قانون، مدیریت ساماندهی و جمع آوری کودکان خیابانی بر عهده بهزیستی قرار دارد، خاطرنشان کرد: بنابر این نیروی انتظامی، سازمان اتباع خارجی و شهرداری باید در این رابطه بهزیستی را یاری دهند و شهرداری موظف است تا امکانات سخت افزاری از جمله تجهیزات و ساختمان را در اختیار بهزیستی قرار دهد.
طبق مصوبه سال ۸۳ دولت، سازمان بهزیستی متولی ساماندهی کودکان خیابانی
رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود افزود: در رابطه با جمع آوری کودکان خیابانی و کار طبق مصوبه سال ۸۳ دولت، ساماندهی، جذب و مدیریت آنها به عهده سازمان بهزیستی گذاشته شده و سازمان های دیگر مانند نیروی انتظامی و شهرداری، وزارت بهداشت و سازمان اتباع بیگانه نیز باید همکاری کنند.
غربا در خصوص نحوه نگهداری کودکان کار و خیابانی در بهزیستی تصریح کرد: اگر کودکان شرایط بازگشت به خانواده را نداشته باشند به مراکز یاسر سازمان ارجاع داده شوند و بین ۴۰ تا ۴۵ روز و گاهی تا دو ماه در آنجا نگهداری می شوند و چنانچه مداخله بی اثر باشد تا شش ماه به مراکز دیگر و سپس به مراکز بد سرپرست و بی سرپرست و شبانه روزی ارجاع داده می شوند.
وی گفت: براساس پژوهش انجام شده بیشترین گروه کودکان خیابانی در تهران کودکانی هستند که در خانه و خانواده خود زندگی می کنند که بیشتر این کودکان به علت فقر به کار و گدایی مشغولند و در درجه دوم کودکانی قرار دارند که به دلایل مختلف از آنها جدا شده و تنها با جمع زندگی می کنند که بیشتر این کودکان نیز به کار در خیابان مشغولند.
حدود ۲۰۰ هزار نفر کودک خیابانی در ایران وجود دارد
این مسئول خاطرنشان کرد: کودکان خیابانی پدیده ای رشد یابنده در جهان و در کشور ماست. بر اساس آمارهای موجود حدود صد میلیون کودک خیابانی در جهان وجود دارد اما در کشور ما آمار دقیقی از کودکان خیابانی در دست نیست که البته آمارهای رسمی تعداد این کودکان را حدود ۲۰ هزار نفر اعلام کرده اند ولی با توجه به آمارهای داده شده تعداد کودکان کار و خیابان بسیار فراتر از آمار اعلام شده رسمی است.
غربا تصریح کرد: بنا به اظهار وزیر آموزش و پرورش دانش آموزانی که به دلایلی ترک تحصیل کرده اند و فرصت ثبت نام پیدا نکرده و از تحصیل بازمانده اند بدون تردید تعداد زیادی از این افراد کودکان کار و خیابان را تشکیل می دهند که اغلب آنها در فقر مطلق به سر می برند و طبیعتا شماری از این افراد کودکانی هستند که به کودکان کار وخیابان می پیوندند.
وی افزود: بیشتر کودکانی که به صورت تکدیگری یا کار در خیابانهای شهر مشاهده میکنید کودکانی هستند که تحصیلات بسیار ابتدایی دارند یا اصلا تحصیلات ندارند طبق برآوردی که کارشناسان ما داشتند این کودکان از درس و تحصیل محروم هستند که البته در همین حال درصد زیادی از این کودکان هویت افغانی دارند و ۹۰ درصد آنها را پسران تشکیل میدهند و میانگین سنی کودکانی که دست فروشی و تکدیگری میکنند هشت تا ۱۳ سال است.
آسیبهای اجتماعی در کمین کودکان خیابان
رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود با بیان اینکه کودکان خیابانی بیش از سایر اقشار جامعه در معرض انواع آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت و رفتارهای پرخطر مرتبط با “اچآیوی” هستند خاطرنشان کرد: موضوع مصرف موادمخدر هم ممکن است به صورت بدون تزریق، این کودکان را مستعد کند، بخشی هم بهدلیل تجاوز و سوءاستفاده جنسی است و از این نظر بیشتر تحت فشار هستند و این یکی از مشکلات است.
وی با بیان اینکه بعضی مواقع خانوادهها هم با آنکه استطاعت مالی دارند بهدلیل آنکه کودکانشان درآمد خوبی از این کار به دست میآورند، آنها را به این کار وادار میکنند، تصریح کرد: هدف اصلیمان در همه زمینهها استحکام خانوادهها و بازگرداندن این بچهها به خانوادههایشان است و در این راستا برای توانمندسازی خانوادهها اقداماتی انجام میشود تا دیگر خانوادههای این کودکان را به جایی برسانیم که نیازی به کار فرزندانشان نداشته باشند.
غربا در مورد وضعیت کودکان خیابانی مهاجر نیز گفت: وضعیت این کودکان پس از تحویل به بهزیستی مورد تحقیق قرار میگیرد اگر اقامتشان در ایران قانونی باشد، به خانوادههایشان تحویل داده میشوند و از آنها تعهد گرفته می شود و در مورد آنها که اقامتشان غیرقانونی باشد، بلافاصله به وسیله مراجع قانونی از کشور خارج میشوند.
او به وجود یک مرکز نگهداری از کودکان خیابانی در شهر سمنان اشاره و خاطرنشان کرد: پس از مصاحبه اولیه و پذیرش کودکان، خدمات روانشناسی، مددکاری، حقوقی، پزشکی و روانپزشکی به کودک ارائه می شود و در صورت نیاز به پیگیری قضایی، اقدامات بعدی صورت می پذیرد.
وی در ادامه افزود: اگر کودکان در این مدت ساماندهی شدند، به خانواده هایشان تحویل می شوند اما اگر شرایط نگهداری را نداشتند، پس از طی مراحل قانونی، تحویل مراکز مرتبط از جمله شبه خانواده، توانبخشی و … می شوند.
چه کسی ساماندهی میکند؟!
فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود نیز در گفتگو با مهر گفت: با وجود اینکه دو سازمان بهزیستی و شهرداری کودکان کار را ساماندهی میکنند، اما اگر نگاهی به کوچه و خیابانهای شهر بیندازید عملا چنین ادعایی نقض میشود چرا که هنوز هم در فصول و روزهای خاصی از سال، کودکان زیادی در خیابانهای شلوغ شهر اقدام به دستفروشی و حتی تکدیگری میکنند.
سرهنگ رحمت الله طاهری افزود: درست است که وظیفه نیروی انتظامی جمعآوری کودکان خیابانی و کار است، اما مهم جمعآوری آنها نیست، بلکه مرحله بعد از جمعآوری مهم است، چرا که این مرحله بر عهده سازمان بهزیستی است و بسیار اهمیت دارد.
وی با بیان اینکه کودکانی که دارای خانواده هستند حتی اگر پدر یا مادری معتاد داشته باشند در صورت جمعآوری به خانوادههای خود بازگردانده میشوند، ادامه داد: کودکانی که بدسرپرست هستند پس از تشکیل پرونده در نیروی انتظامی به دادگستری انتقال داده شده و بیشتر آنها به خانوادههای خود بازگردانده میشوند این در حالی است که این کودکان به اجبار و فشار خانوادههای خود مجبور به کار هستند و اگر باز هم به خانواده خود بازگردانده شوند، مصداق این ضربالمثل معروف “روز از نو و روزی از نو” خواهد بود.
در بحث کودکان خیابانی و کار، پلیس در جایگاه آخر قرار دارد
فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود با بیان اینکه اگر بخواهیم مشکل کودکان خیابانی را حل کنیم باید وظایف نهادها و سازمانها کامل مشخص شود تا این چرخه بیهوده نچرخد خاطرنشان کرد: بسیاری از کودکان کار و خیابانی که از خانوادهها و اقشار آسیبپذیر جامعه هستند در صورت حمایت از سوی ارگان و نهادهای خیریه میتوان با برگشت دادن آنها به خانواده، دیگر شاهد حضور این کودکان در معابر و خیابان اصلی شهر نباشیم.
طاهری با تاکید بر اینکه در بحث کودکان خیابانی و کار، پلیس در جایگاه آخر قرار دارد گفت: در صورتی که باور عموم اینگونه نیست و اگر بخواهیم چرخه جمعآوری و ساماندهی این کودکان، چرخه ای بیهوده نباشد باید با آسیبشناسی دقیق این معضل را ریشهکن کرد که این موضوع هم هیچ ربطی به پلیس ندارد.
وی با یادآوری اینکه بارها در جلسات مختلف عنوان شده که در بعضی از طرحها پلیس نباید دخالتی داشته باشد اما این موضوع مورد قبول نبوده است ادامه میدهد: بر فرض اینکه پلیس کار خودش را که جمعآوری این کودکان است، انجام دهد مرحله بعد از آن را که دست ما نیست چه کسی باید انجام دهد؟! اما وقتی ارگانهای زیرربط وظیفه خود را بهخوبی انجام نمیدهند پای پلیس را به میان میآورند.
توجه ها باید به سمت توانمندسازی خانواده باشد
فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود گفت: اصلیترین هدف آموزش، حمایت از خانواده در قالب حمایت اجتماعی پایه است چرا که رفتارها و آگاهی را رصد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که رفتارها خوب نبود، آگاهیها پایین و رفتار پرخطر هم خیلی رواج داشت مصرف موادمخدر مثل مصرف مواد محرک و رفتار جنسی مستعد انتقال “اچآیوی” از جمله رفتار محافظتنشده و توأم با خشونت است.
طاهری خاطرنشان کرد: توجه ما باید به سمت توانمندسازی خانواده این کودکان باشد و اگر خانوادههای این افراد از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به مرحله توانمندی برسند قطعا ما میتوانیم کاهش چشمگیری را در تعداد این کودکان شاهد باشیم ضمن اینکه مردم باید از برخورد همراه با ترحم با این کودکان خودداری کرده و از کمک مالی مستقیم به آنها یا خرید جنس از آنها اجتناب کنند و با این کار انگیزه آنها را برای ادامه فعالیتشان کاهش دهند، چرا که کمک از سر دلسوزی مردم در رابطه با افزایش کودکان خیابانی نقش بسیار موثری دارد.
جمعآوری کودکان خیابانی اقدامی زودگذر و موقتی است
یکی از اعضای شورای شهر شهرستان شاهرود با تاکید بر اینکه هدف رصد لحظهای وضعیت کودکان کار و خیابان شناسایی نیازهای اصلی و رشد و تغییراتشان است مثلا فرض کنید یکی از بخشهای گزارش، بخش کودکان افغان و کولی بود که اهمیت پیدا کرده و نمیتوانیم بیتفاوت باشیم چراکه آنها در معرض تبعیض و انگ بیشتر قرار دارند.
مرتضی احمدیان افزود: ما مجبوریم بهروز باشیم و این پیمایش این کمک را میکند که در سوی دیگر این ماجرا شهرداری قرار دارد، شهرداری طبق مصوبه هیات وزیران در زمینه ساماندهی کودکان کار و خیابان موظف است “در راستای تخصیص و تجهیز فضای فیزیکی مناسب برای اجرای مراحل ساماندهی و تامین امکانات مورد نیاز ساماندهی و اجرا گام بردارد” طبق قانون وظیفه شناسایی، نقل و انتقال کودکان کار و خیابان هم برعهده شهرداری است.
وی با بیان اینکه نمیتواند آماری از کودکان خیابانی در اختیارمان قرار دهد، چرا که خود نیز آمار دقیقی در اینباره ندارد و اعتقادی به اقدامات ضربتی یا بهاصطلاح “جمعآوری” کودکان خیابانی ندارد، بلکه بر این باور است که اثر این قبیل اقدامات زودگذر و موقتی خواهد بود.
برنامه شورای شهر شاهرود برای حضور مددکاران اجتماعی متخصص در نقاط مختلف شهر
منتخب مردم شاهرود در چهارمین شورای اسلامی شهر با بیان اینکه دیدگاه ما بر پایه جذب کودکان خیابان استوار است گفت: منظور جمعآوری کودکان خیابانی نبوده است و ما هم در مصاحبههایمان عنوان کردیم که ما به جذب اعتقاد داریم نه جمعآوری، در حال حاضر با گسترش شبکه اورژانس اجتماعی دنبال این هستیم که بتوانیم موقعیتهای بیشتری را برای جذب در مراکز مختلف آسیبهای اجتماعی داشته باشیم و با ایجاد پایگاههای خدمات اجتماعی سیار که دقیقاً مثل اورژانس پزشکی اتومبیلهایی با حضور مددکار اجتماعی متخصص در نقاط مختلف شهر حضور فعالتری داشته باشیم که یک بخش از فعالیت این اورژانسها مربوط به کودکان خیابانی است.
احمدیان با بیان اینکه کودکانی که به دلیل فقر شدید خانواده مجبورند در طول روز کار کنند و شب ها برای خوابیدن پیش خانواده به منزل بروند، به عنوان کودکان کار شناخته می شوند افزود: اما کودکان خیابانی، کودکانی هستند که به دلیل نداشتن خانه و خانواده بی سرپناه هستند و با جذب شدن در خیابان ها یا باندهای خلافکار زندگی می کنند، به همین دلیل بیشتر این کودکان کارهایی مانند تکدیگری، دستفروشی یا شیشه پاک کنی در خیابان ها را انجام می دهند.
وی با تاکید بر اینکه نابسامانی خانواده ها، فقر اقتصادی و فرهنگی از عوامل پررنگ ایجاد کودکان کار است، عنوان می کند: زمانی که کودکان و خانواده های آنان در سنین پایین عادت کردند که از روش های نادرست درآمد کسب کنند، خارج کردن آنان از این شرایط برای دستگاه های اجرایی سخت و دشوار است.
به نظر میرسد سازمان بهزیستی آنطور که باید به وظیفه خود عمل نکرده است
یکی از شهروندان شاهرودی نیز در گفتگو با مهر در این مورد می گوید: شرایط زندگی برای کودکان کار به گونهای است که تعلق و تعهدات به هنجارها و ارزشهای اجتماعی در آنها تضعیف شده و شرایطی را برای آنها به وجود میآورد تا بسیاری از آنان به خود و جامعه آسیبهای جدی میرسانند.
علی عجم با اشاره به اینکه کودکان کار به دنبال تأمین غذا، سرپناه، امنیت، محبت و پولند، اما در کنار آن گرفتار باندهای تجارت سیاه، افیون، تکدیگری، قاچاق، دزدی و البته گاهی جمعآوری یا دستگیر میشوند افزود: این قصه میلیونها کودک کار است که در سراسر کره خاکی از حق کودکی خود محرومند و مخفیانه و آشکارا در خیابانها، کارگاهها، معادن، مزراع و کوره پز خانهها و … مشغول کار سخت و زیان آورند.
وی با تاکید بر اینکه در اغلب کشورهای جهان به دلیل عدم حمایت از تشکلهای حمایتی و فقدان قوانین محکم، این موضوع هر روز بغرنجتر میشود خاطرنشان کرد: از سازمانهای درگیر در حوزه کودکان کار و خیابان، سازمان بهزیستی است که به نظر میرسد آنطور که باید و شاید به وظیفه خود عمل نکرده است.
با جمعآوری کودکان کار از خیابانها به صورت سطحی مخالفیم
این دانشجوی ترم آخر رشته حقوق ضمن ابراز تاسف از اینکه چرخه بیمار جمعآوری و ساماندهی کودکان خیابانی همچنان میلنگد، گفت: نه سازمانی کوتاهی خود را قبول میکند و نه سازمانی وظیفه خود را بهدرستی انجام میدهد پس در این میان اینکه چه کسی یا چه سازمانی باید برنامهریزی دقیقی برای ساماندهی و آسیبشناسی این کودکان کار داشته باشد، هنوز مشخص نیست تا همچنان این قصه ادامه داشته باشد.
عجم با تاکید بر اینکه با جمعآوری کودکان کار از خیابانها به صورت سطحی مخالفیم، گفت: چراکه در جمعآوری نگاه قهری حاکم است و به این ترتیب خانوادههایی که کودکانشان را مجبور به کارکردن میکنند آنها را از خیابان به زیرزمینها سوق میدهند و کودک با هزاران آسیب دیگر مواجه میشود.
وی تصریح کرد: کودکان خیابانی و کار جدای محروم بودن از امکانات اولیه زندگی، در معرض آسیبهای بسیاری هستند و چه بسا آینده خوبی برایشان نباشد، کودکانی که در سرما و گرمای فصول سال، مجبور به کارهایی میشوند که چه بسا جز “ظلم”، نام دیگری نتوان بر آن گذاشت.
این شهروند شاهرودی همچنین افزود: این در حالی است که در کشور ما نیز این پدیده شوم رو به افزایش است و متأسفانه، تا کنون هیچ کار مستمر و قاطعانهای برای مقابله با آن انجام نگرفته است؛ آن هم در شرایطی که نهادهای مسئول در این مقوله کم نیستند، ولی هر کدام به توجیهی، از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی میکنند و به فرافکنی روی میآورند.
خیابانهای شلوغ شاهرود و دستان کوچک التماس کودکی برای فروش فال و …
خانم جاویدان هم یکی دیگر از شهروندان شاهرودی است که در گفتگو با خبرنگار مهر اینگونه می گوید: کودک خیابانی، به کودکی می گویند که ساعاتی از وقتش را طی روز در خیابانها میگذراند و ارتباطش ممکن است با خانوادهاش بهطور کلی قطع شده باشد، یا حتی به اتفاق خانوادهاش در خیابان زندگی کند و محل زندگیاش را برای ساعاتی یا کل شبانهروز در خیابان بگذراند.
او افزود: کافی است، سری به خیابانهای شلوغ شاهرود بزنید تا دستکم در هر چند صد متر، با کودکی روبهرو شوید که دستان کوچک التماسش را برای فروش فال، گل، آدامس و … دراز کرده و یا بدتر، مشغول گدایی سنتی است!
این شهروند شاهرودی گفت: کودکانی که در رویارویی با ایشان یا دست و دلمان میلرزد و فالشان را میخریم که در این صورت به کار و کاسبی پدر و مادر ـ و شاید ارباب ستمکارشان رونق میدهیم و یا از کنارشان میگذریم؛ چه آزرده خاطر شویم و چه ککمان نگزد، تفاوت چندانی در اصل گذشتن از کنار آنها ندارد.
جاویدان خاطرنشان کرد: این در حالی است که در هر دو حالت (پذیرفتن خواهش آنها یا گذر از کنارشان)، کاری انجام دادهایم که در باطنمان نقش خواهد بست؛ یا چهره معصوم این کودکان ما را به یاد عزیز خردسالی در دور و اطرافمان انداخته که حس محبتمان برانگیخته شده و به جای یاری رساندن به این کارگر کم سن و سال، به زورگویان سرپرستش سود رساندهایم و یا پیشتر به این باور رسیدهایم که سود کار این قشر خردسال به جیب نااهلان میرود و از این کار منصرف شدهایم که در هر دو صورت، ذرهای از انسانیت زلالمان را در رویارویی با این ماجرا جا گذاشتهایم.
هنوز آئیننامه ای اجرایی نشده زمزمه تصویب آییننامه جدید به گوش میرسد
علی محمد عامریون که کارمند بازنشسته راه آهن است نیز در این مورد با تاکید بر اینکه سلامت کودکان خیابانی در خطر است گفت: کودکان کار از حق کودکی خود محروم و نزدیک به نیمی از آنان وارد بازار کار میشوند که البته این کودکان معمولا به علت ماجراجویى و بىباکى، بیشتر از دیگران در معرض آسیبها و خطر قرار مىگیرند، اما موضوع مهمترى که سازمانهای جهانى بر آن تاکید دارند، اعتیادى است که منجر به ایدز مىشود.
وی با اشاره به اینکه کودک کار، پدیده اجتماعی عمیقی است که سازمانهای بسیاری را درگیر میکند، اما تا حد زیادی قابل حل است افزود: هنوز آئیننامه ساماندهی کودکان خیابان اجرایی نشده که زمزمههایی از آییننامهای جدید برای تصویب در هیئت دولت به گوش میرسد و از آن با عنوان طرح بر زمین مانده نام برده میشود.
عامریون با اشاره بر اینکه کودک باید در برابر کاری که رشد و سلامت وی را تهدید میکند، حمایت شود و دولتها باید حداقل سن و شرایط کار کودکان را مشخص کنند تاکید کرد: براساس ماده ۳۲ پیماننامه جهانی حقوق کودک، طبق اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را تا پایان دوره متوسطه برای همگان فراهم سازد و ایران همچنین با پیوستن به کنوانسیون حقوق کودک متعهد شده است کودکان را در برنامهریزیهای کلان خود در اولویت قرار دهد.
این شهروند شاهرودی افزود: عدم اطلاع رسانی و آگاهی از تمامی ابعاد زندگی کودکان کار را شاید بتوان مهمترین و اصلی ترین دلیل کمک مالی و دلسوزی شهروندان نسبت به این افراد دانست اما آنچه مسلم است نمی توان گناهی را متوجه کودکان سرگردان در خیابان ها دانست، کودکانی که روزشان را با تحقیر و سرزنش شهروندان به شب می رسانند و شب را با یادگیری درس تکدی گری و جلب ترحم صبح می کنند.
کودکان کار بزرگ میشوند اما در روند ساماندهی آنها تغییری اساسی پیش نمیآید
مهرداد مولایی دانشجوی ترم سوم رشته روانشناسی نیز در این مورد گفت: در وهله اول باید دولت این کودکان را به رسمیت بشناسد و زمینه اجرای پیماننامه جهانی حقوق کودک را فراهم آورد تا مقدمهای برای حضور موثر سازمانهای غیردولتی در روند ساماندهی این کودکان باشد.
او تاکید کرد: به هر حال کودکان کار بزرگ میشوند و جایشان را کودکان دیگری میگیرند، اما در روندی که سالهاست در این زمینه برای ساماندهی آنها در پیش گرفته شده تغییری اساسی پیش نمیآید و تا قوانین تصویب شوند و دعواها پایان یابد، کودک کار صبح فردا باز طبق عادت کفشش را میپوشد و راه میافتد و باز برای او فرقی نمیکند امروز چه روزی است.
مولایی با اشاره به اینکه سکوت و اتلاف وقت در برابر سرنوشت کودکانی که باید آینده سازان کشورمان باشند به مرز خطر رسیده است افزود: جمع آوری کودکان از خیابان و فرستادن آنها به گرمخانه ها راهکاری غیر اصولی و بدون بازخورد است چرا که کودکان پس از رهایی از گرمخانه ها یا به سراغ کارهای قبلی خود باز می گردند یا به فعالیت های زیر زمینی روی می آورند.
این دانشجوی روانشناسی خاطرنشان کرد: اگرچه حضور کودکان در خیابانها بحثی است انسانی اما حضور آنان در معابر و ایجاد مزاحمت برای رهگذران، خود واکنش انزجاری در افراد ایجاد میکند که این انزجار به کودکان نیز منتقل میشود.
مولایی معتقد است: بهزیستی، شهرداری و نیروی انتظامی وظیفه جمعآوری، ساماندهی و بازتوانی این کودکان را دارند، اما خلأ قانونی باعث میشود که فعالیت این سه نهاد تنها به ایجاد چرخهای تکراری منجر شود، خلأ قانونی در بخش سرپرستی سبب شده است تا این کودکان از چرخه حمایت بیرون آمده و وارد بازار غیرقانونی کار شوند.
دستگیری کودکان کار
در این خصوص پای صحبت فاطمه تبریزی یکی از اساتید دانشگاه شاهرود نشستیم او با انتقاد از دستگیری کودکان کار تصریح میکند: متاسفانه مسئولان ما یا به دنبال حذف سریع کودکان از شهر به منظور زیباسازی شهر هستند یا با رویکردی پلیسی و امنیتی به دنبال دستگیری کودکان برآمدهاند.
وی افزود: اینطور ساماندهیهای فصلی و موسمی از سوی سازمانهای مسئول، دور باطلی است که در کمتر از یک ماه به بازگشت مجدد کودک به چرخه اقتصاد منجر میشود و بررسی نقش آسیبهای اجتماعی این کودکان پنهان باقی می ماند.
تبریزی در ادامه با اشاره به تهدید کودکان کار توسط باندهای توزیع مواد مخدر اظهار کرد: کودکی که در خیابان قرار دارد در برابر انواع آسیبها قرار میگیرد، اما کودکانی که در معرض این باندها نباشند آسیب کمتری میبینند و این در حالی است که آن دسته از کودکان که درگیر فعالیتهای باندهای توزیع مواد مخدر میشوند متاسفانه در معرض آسیبهای بیشتری قرار دارند.
این شهروند شاهرودی گفت: حتی مشاهده میشود که این کودکان توسط باندهای توزیع مواد مخدر معتاد میشوند تا کودکان وابسته شده را از این طریق به بیگاری بکشند که در برخی کودکان فقر علت حضور آنها در خیابان است و اگر خانواده از این کودکان به حد اندکی حمایت کند، دیگر هیچگاه کودک به خیابان نمیآید و در برخی موارد دیگر هم فقر فرهنگی خانواده دلیل این موضوع است.
به کودکان کار و خیابان رحم کنید
عرفان یکی از همین کودکان است که در پشت چراغ قرمز چهار راهی در شاهرود فال میفروشد سر صحبت را با وی باز میکنیم و او که یک چشمش به ثانیهشمار چراغ سبز است و با چشم دیگرش من را برانداز میکند میگوید ۱۰ ساله است و چهار سال است که فال میفروشد.
اعداد ثانیهشمار به سرعت عوض میشوند ۲۸، ۲۷ ، ۲۶ … از درس و کتاب و مدرسهاش می پرسم و او تنها شانهای بالا میاندازد و به علامت نفی سر تکان میدهد ۱۸، ۱۷، ۱۶ میگوید اهل زاهدان است و با خواهر هشت سالهاش همکار است ۱۰، ۹، ۸… از آرزویش میپرسم و او که مهیای رفتن شده با خندهای معنادار میگوید: خداکند همیشه چراغهای سرچهار راه قرمز بمانند و با قرمز شدن چراغ به امید فروختن فال یک هزار تومانی در لابهلای ماشینهای چند میلیونی گم میشود.
او چنان خواهش میکند که یک فال از او بخریم که بیشتر به نظر میرسد، درخواست جلب محبت دارد تا فروش چند برگهای که مثلا آینده ما را نشان میدهد؛ حیف که در این اقیانوس مردم در حال عبور، برخلاف اینکه در فروش کاغذ پاره موفق است، لحن التماسیاش خریداری ندارد.
عرفان برایش تنها تکهنانی مهم است که شب در سفره بگذارد تا خواهر کوچکش سیر شود و دارویی تا مادر دیالیزیاش بخورد بلکه کمتر درد بکشد، دوست دارد هنرپیشه شود! با صدای ملتمسی خنکای بادبزنش را تبلیغ میکند و صفرهای قرارداد رؤیای بازیگر شدنش به میلیونها آرزوی دیگر میپیوندد و در هیاهوی شهر گم میشود.
کودکانی که صدای کمتوانشان در میان بوق و ترافیک خیابان و جثه نحیفشان در میان همهمه عابران محو میشود … کودکانی که به جای تحصیل در پشت نیمکتهای کلاس درس، فال بخت و عمرشان را در پشت چراغ قرمز چهار راهها به حراج می گذارند او دیروز را به یاد نمیآورد، امروز را باور ندارد و برای فردا نیز طرحی ندارد.
معصومه بابکی – مهر