اینجا شبهایش «قرمز» است
شهروندان:
شب که میشود اینجا تاریک نیست، آسمان سیاه نمیشود، هوا شبها اینجا صاف و ستاره باران نیست، اینجا ساعت۱۰ شب به بعد نمیتوان از در خانه بیرون رفت، پنجره را باز کرد. آفتاب که غروب میکند، شب که میشود همه خانهنشین میشوند، پناه میگیرند؛ در چهاردیواریشان. ۱۰شب به بعد دود نارنجی- قرمزی، همهجا را پر میکند.
شبها اینجا آنقدر هوا قرمز است که کسی جرأت نمیکند، بیرون برود. نهتنها هوا که گرده این گازهای قرمز رنگ حتی زمین را هم میپوشاند. چند دقیقه بیرون ماندن، مساوی است با چندین ساعت سرفه و گلودرد. بیشتر ساکنان اینجا بیماریهای تنفسی دارند، ریههایشان مشکل دارد. آسم دارند، پوستشان خشک شده، بچههایشان اغلب سرفه میکنند، خودشان هم سردردهای شدید دارند، درد یک لحظه رهایشان نمیکند. شهرک ۱۲۵دستگاه زرینشهر، در فاصله یک تا ۲کیلومتری کارخانه ذوبآهن اصفهان قرار گرفته، همان کارخانهای که شبها کُک آزاد میکند. دودی که ناشی از سوخت زغالسنگ است و تا چشم کار میکند، منطقه را قرمز میکند.
آن طرف بزرگراه، کارخانه ذوبآهن را به راحتی میتوان دید. آن موقع صبح روز تعطیل، دودکشها کار میکند، گاز قرمز همان وقت صبح هم بیرون میزند. کارخانه یک لحظه کارش را متوقف نمیکند. تمام دود این کاخانه در چشم و حلق ساکنان شهرک ۱۲۵دستگاه میرود، همان محلهای که ساکنانش این طرف بزرگراه، روز و شب تمام دود و آلودگی این کارخانه را نفس میکشند، آنها انواع درد و مرضها را تجربه کردهاند. هر جای زندگیشان را میبینی نشانی از آلودگی دارد.
از ذوبآهن تحت عنوان قطب صنعتی کشور یاد میشود، در کنارش اما قطب آلودگی را هم میتوان اضافه کرد. زرینشهر تنها یک کارخانه ذوبآهن ندارد، ۴۰ تا ۵۰کارخانه وابسته به صنایع آن هم همینجا فعال هستند، شهری کوچک با دهها کارخانه صنعتی که هر نوع آلودگی را وارد جان مردم کرده. شهر از دور هم پیدا نیست، گازها و دودهای ناشی از فعالیت این دودکشها، با هالهای سیاهرنگ، چند کیلومتر مانده به زرینشهر، آسمان را سیاه کرده، از همانجا هم بوی آلودگی را میشود احساس کرد، همهچیز دست به دست هم داده تا ساکنان زرینشهر، به ویژه مناطقی که در کنار کارخانه قرار گرفتهاند بیشترین آسیب را ببینند. مردمان منطقه ۱۲۵دستگاه مشکلات زیادی دارند، بیشتر آنها مهاجرند، از شیراز، خوزستان و… آمدهاند. انگشتشمارند کسانی که بومی همان منطقه باشند.
بوی بد کلافهمان کرده
اینجا تابستانها نمیشود کولر روشن کرد، آنقدر بوی بدی وارد خانه میشود که مجبورند چند ساعتی را بیرون از خانه بمانند یا پنجرهها را باز کنند تا کمکم به بویی که از کولر وارد میشود، عادت کنند. اینها را یکی از ساکنان ۱۲۵دستگاه میگوید: «کولر را که روشن میکنیم بوی کُک و دود، خانه را پر میکند، این بو، دم غروب خیلی بیشتر میشود، کلافهمان کرده.» مشکل تنفسی دارد، خودش و خانوادهاش سالهاست که در این منطقه زندگی میکنند، پدر و مادرش هم ساکن اینجا بودند، پدرش ۳۰سال کارگر ذوبآهن بود، هر مریضیای که فکرش را میشود کرد، گرفت و درنهایت جان باخت. میگوید: «همه اینها ناشی از کار در کارخانه است. فقط کارگران این کارخانه نیستند که بیماری دارند، ساکنان این منطقه هم مشکلات زیاد دارند.»
اشاره او به مشکلات تنفسی، ریوی و اماسی است که در میان ساکنان این محله شایع شده: «پسرم مرتب سرفه میکند، خودم و همسرم مشکل تنفسی پیدا کردیم، پوستمان مرتب خشک میشود، لبهایمان ترک میخورد، اینجا هم آبش آلوده است و هم هوایش.» آنها نزدیکترین خانه به کارخانه ذوبآهن هستند. یکی از همان خانههای شهرک ۱۲۵دستگاه که جزو شهرستان لنجان اصفهان به شمار میرود. اهالی اینجا از کمترین امکانات رفاهی برخوردار هستند. شهرک تنها عنوانش است، خانهها یکی از آن یکی خرابتر. خیلی از آنها با بیغوله تفاوتی نمیکنند. محلهای فقیرنشین که خیلیها را از روستاها و شهرهای دور و نزدیک به آنجا کشانده.
یکی دیگر از ساکنان این منطقه میگوید: «اینجا هیچ چیز ندارد، نه شبکه بهداشتی نه درمانگاهی. برای کوچکترین بیماری باید به زرینشهر برویم.» او هم مشکلات تنفسی دارد، ریهاش همیشه عفونی است، همیشه سردرد دارد، هم خودش و هم سایر اعضای خانوادهاش. پزشکان هم تأیید میکنند که بیماریهایشان به خاطر زندگی در مجاورت همین کارخانه است.
آن یکی ساکن غیربومی اینجاست او هم حرفهایی دارد: «برای بیماری تنفسی و سردردهایمان چندینبار دکتر رفتهایم اما آنها تا متوجه میشوند کجا زندگی میکنیم، بلافاصله میگویند که به خاطر آلودگی همین کارخانه است.» آلودگی شبهای این منطقه همهشان را کلافه کرده. همان دود قرمزرنگی که زمین را هم میپوشاند. ۱۰شب تا ۵صبح، وضع همین است. «در این ساعتها اصلا نمیشود بیرون از خانه نفس کشید، داخل خانه باید تمام پنجرهها و درها را بست تا هوای آلوده وارد نشود.» این را جوانی که به شدت با مشکل تنفسی مواجه است و سالهاست در این منطقه همراه خانوادهاش زندگی میکند، میگوید. ۱۰، ۱۵سالی میشود به اینجا آمدهاند.
رسوبات این کارخانه آبشان را هم آلوده کرده است. همین منبع بیماریهای دیگری برایشان شده. آبی که وارد بافت شهریشان شده. آنها از شهرداری منطقه گلایه زیادی دارند. میگویند شهرداری از ذوبآهن حق امتیاز میگیرد اما به اینجا رسیدگی نمیکند. آنها بارها به شهرداری چمگردان اعتراض کردهاند، اما هیچکس به وضعیتشان توجهی نکرده است. ساکنان اینجا آنقدر جابهجا میشوند که دیگر حتی خودشان هم به آلودگی ناراحتکننده محل زندگیشان بیتوجهی میکنند.
همهچیز خشکیده، از بین رفته
این تنها وضع شهرک ۱۲۵دستگاه زرینشهر نیست، آن سوی اصفهان، محمودآباد هم شرایط مشابهی را تجربه میکند، اینجا را بزرگترین شهرک سنگبری کشور میدانند، همانجایی که بیش از ۲هزار سنگبری دارد، کورههای آجرپزی تمام مسیر را پر کرده، آنها هم سهمی در آلودگی هوای محمودآباد دارند، مشکل اصلی اما این کورهها نیست. مجاورتشان با پالایشگاه و پتروشیمی اصفهان دردسرهای زیادی برایشان داشته.
اینجا انواع و اقسام آلودگیها را دارد، آبهای زیرزمینیشان به مواد نفتی آغشته شده، درختهایشان خشکیده، مزارع کشاورزیشان از بین رفته است، صیفیجاتشان خیلی وقت است که از رونق افتاده، میگویند خربزههای اینجا در تمام کشور معروف بود، حالا اما دیگر هیچ خبری از آن خربزهها نیست، حتی برای مصرف خودشان نمیرسد. آلودگی این منطقه هر سال بیشتر میشود. مشکلات تنفسی به سمتشان نشانه رفته، به هر پزشکی مراجعه میکنند، میگویند به خاطر آلودگی پالایشگاه است، آنها هم سرنوشتی مشابه شهرک ۱۲۵دستگاه زرینشهر دارند.
میگویند آمار بیماران سرطانیشان خیلی بالا رفته. اماس زیاد شده، سقطجنین هم میزانش کم نیست. یکی از مغازهداران میگوید: «همسرم ۲بار تجربه سقطجنین داشته، پزشک به او گفته بود که به خاطر آلودگی پالایشگاه است.» یکی از ساکنان محمودآباد که تا همین چند وقت پیش مشغول کشاورزی بود، از وضع نامناسب کشاورزی اینجا میگوید: «آبهای زیرزمینی این منطقه آغشته به موادنفتی شده، به خاطر همین آلودگی درختان خشک شدهاند، درختهای هلو، زردآلود. گلهای آفتابگردان هم همینطور. مزارع و مراتع از بین رفتهاند، دامداریها هم همین وضع را دارند، آنها بهطور کامل تعطیل شدهاند.» خودش مبتلا به آسم است، فرزندانش هم با وجود کم سنوسال بودن، بیماریهای تنفسی دارند، شبکه بهداشتشان فعال نیست، هزینههای درمان بیماریشان بالاست، مجبورند بخش قابلتوجهی از هزینهها را خودشان بپردازند. در توضیح بیشتر میگوید: «ماهانه ۴۰۰هزار تومان هزینه درمان آسمم میشود، پزشکان میگویند مربوط به آلودگی پالایشگاه است.»
به جای گاز، مازوت استفاده میشود
یکی از کارکنان قدیمی پالایشگاه که ساکن محمودآباد است، میگوید: «در کوره پالایشگاه باید از گاز استفاده شود، اما متاسفانه مازوت به کار میرود. همین هم شده تا میزان آلایندهها در این منطقه بالا برود.» تنها راهحل رهایی از این آلودگی، نقل مکان است، مهاجرت از این شهر. اما خیلیهایشان توانایی مالی ندارند، در اصفهان یا شهرهای اطراف، خانهها گران است. آنها محکوم به زندگی در این منطقه هستند.
اینجا هم شبها بوی بدی در منطقه میپیچد. شب که میشود، پالایشگاه گازی را آزاد میکند که ساکنان اینجا را به ستوه آورده، آنها هم برای پالایشگاه، شهرداری و محیطزیست شهرشان نامه نوشتهاند، خواستار رسیدگی بودند، اما خبری نشده.
آنها میگویند باید کارشناسان بهداشت و محیطزیست بیایند منطقه را ببینند که چقدر آسیب دیده «اما کسی نمیآید. کسی به ما توجه نمیکند.» آنها ناراحتاند. از اینکه آنها در معرض بیشترین آلودگی ها هستند اما مسئولان آنها را نادیده گرفتهاند. آنها کمتر از ۲کیلومتر با پالایشگاه فاصله دارند.
یکی از عابران پیاده اضافه میکند: «براساس قانونی که تصویب شد، شرکت نفت باید بخشی از درآمدش را صرف عمران مناطقی کند که در مجاورت پالایشگاه قرار دارند، اما این اتفاق نمیافتد.» سنگبریها هم آلودگیشان زیاد است. از آنجا هم آلودگی به سمت محمودآباد میآید، میگویند صبح اول وقت هوا صاف است، اما ساعت به ۹ که میرسد، دیگر شهر وارد هالهای از سیاهی میشود. خیلی از شهرهایی که در کنار سنگبریها، آجرپزیها، نیروگاهها، پالایشگاهها و… قرار گرفتهاند، همین مشکلات را دارند، آلودگیها نهتنها جسم و جانشان را اذیت کرده که منبع درآمدشان را هم از بین برده است.
مصرف مازوت شدت گرفته
با وجود تمام اینها اما کارشناس بهداشت محیط مرکز بهداشت استان اصفهان، میگوید که تاکنون هیچ مطالعهای درباره تأثیر این آلایندهها بر سلامت ساکنان این مناطق انجام نشده است. غلامرضا پریا درباره ارتباط آلودگیها در این مناطق روی ابتلای ساکنان آنها به اماس، سرطانهای ریه و مشکلات تنفسی و… به «شهروند» میگوید: «حدود ۳سال است که اصفهان بهطور جدی درگیر آلودگی هوا شده، اما بیماری اماس پیش از این در استان وجود داشت، از اینرو نمیتوان به صورت قطعی دراینباره نظر داد.»
او تأکید میکند که: «نمیتوان اثر آلایندهها بر بیماریها را منکر شد، اما در استان اصفهان جز یکی دو مطالعه جزیی، هیچ تحقیقی در این زمینه انجام نشده است.» پریا اثر آلودگی بر بیماریها را منکر نمیشود اما نمیتواند آن را به یک منبع مطالعاتی ارتباط دهد. این کارشناس مرکز بهداشت اصفهان، سهم آلودگی صنایع در این استان را حدود ۱۸درصد عنوان میکند، ۲نیروگاه نیز ۱۹درصد آلایندهها را به خود اختصاص دادهاند. او معتقد است که سوخت این کارخانهها و صنایع مازوت است، درحالیکه باید گاز طبیعی باشد، همین هم شده تا میزان آلودگی در این مناطق به شدت بالا برود. «پیش از این هم از مازوت بهعنوان سوخت استفاده میشد اما اتفاقی که افتاده این است که مصرف این سوختها شدت پیدا کرده است.»
او با اشاره به این موضوع توضیح میدهد: «ما بهعنوان متولی سلامت، توصیههای بهداشتی زیادی به این کارخانهها کردیم، حتی مکاتبات زیادی هم با وزارت بهداشت داشتیم و نسبت به تغییر سوخت مازوت به گاز طبیعی هشدار دادیم، شکایتهای مردمی را هم منعکس کردهایم، اما ما تنها ناظر هستیم، کار اجرا در دست ما نیست.»
براساس اعلام پریا، ۲نیروگاه اصفهان به تنهایی روزانه ۱۵میلیون لیتر مازوت و ۵۰۰تن گوگرد منتشر میکنند، خود گوگرد هم روی بیماریهای ریوی، برونشیت، آسم و سرطانهای ریه تأثیر فراوانی دارد، سقطجنین، ناباروری، مردهزایی، سکتههای قلبی، رماتیسم، هپاتیت و… از عوارض استنشاق زیاد گوگرد است، اما مشکل اینجاست که به دلیل مشکلات گازرسانی نمیتوان از آن به جای مازوت استفاده کرد. به گفته او مرکز قلب و عروق اصفهان یک کار مطالعاتی درباره ارتباط آلایندهها با بیماریهای قلبی را در دست بررسی دارد اما هنوز خروجی نداشته است. اما مناطق مسکونی که در مجاورت پالایشگاه و ذوبآهن قرار گرفته اند و شب هایشان به کُک آلوده شده، موضوعی بود که این کارشناس مرکز بهداشت اصفهان، از جزییات آن بیاطلاع بود.
او میگوید: «ما گزارشی در این زمینه نداریم، نمیدانیم کُک چه آلایندهای است.» با این همه اما معتقد است تنها راه چاره رهایی ساکنان این مناطق از آلودگیها، تغییر سوخت است. «فرآیند تولید باید به گونهای باشد که ملزوماتش تغییر کند، آنها باید از فیلترهایی استفاده کنند که آلاینده کمتری تولید کند.»
تشدید تحریمها، آلایندگی اصفهان را بیشتر کرد
محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت از محیطزیست اما درباره آلایندگی صنایع به «شهروند» میگوید: «این آلایندهها بهطور ویژه روی آب و منابع آبهای زیرزمینی تأثیر میگذارند که تخریب تنوع زیستمحیطی را به همراه دارند، با این همه، آلودگی هوا و آب، جزو مهمترین اثرات استقرار صنایع در مجاورت مکانهای مسکونی است.»
او در همین ارتباط به قانون برنامه پنجم توسعه که استقرار این کارخانهها را محدود کرده، اشاره میکند. «این قانون برای جانمایی کارخانجات و صنایع محدودیتهایی ایجاد کرده که نباید در مجاورت مکانهای مسکونی باشند اما در اصفهان فولاد مبارکه یا ذوبآهن، کارخانجاتی هستند که پیش از قانون برنامه چهارم توسعه ایجاد شدهاند.»
درویش با بیان اینکه محیطزیست با مشکلات زیادی در ارتباط با این صنایع روبهروست، تحریمها را یکی از دلایل شدت گرفتن آلایندگی این کارخانهها میداند. «تحریمهای شدید بینالمللی منجر شده تا دستگاههای مربوط به پالایشگاهها نتوانند به روز شوند، سامانههای تسویه آنها نیز به دلیل همین تحریمها با مشکل مواجه شد، با این همه کارهایی در دست اقدام است تا تحریمهای محیطزیستی از شمول سایر تحریمها خارج شود تا صنایع نیز مشکلاتشان برطرف شود.» به گفته او، تحریمها سبب شد تا واردات بنزین متوقف شود، بنزین داخلی به دلیل مشکلاتی که دارد، عدد اکتون به جایی رسید که ۱۲واحد کمتر از حداقل استاندارد است، همینها سبب شده تا شرایط دشواری ایجاد شود و شاخص آلودگی اصفهان به ۳۰۰ هم برسد، رقمی که حتی برای تهران بهعنوان یکی از شهرهای آلوده کشور بیسابقه است.
او تأکید میکند: «اصفهان در منطقه گود فلات مرکزی و زایندهرود قرار گرفته است، کوههای اطراف اصفهان منجر شده تا سرعت باد خیلی کم باشد و آلایندهها در شهرها باقی بمانند. بههرحال به دلیل تراکم صنایع در اصفهان، آلایندگی بیش از استاندارد در این مناطق حاکم است.» به اعتقاد مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت از محیطزیست، آلودگی این مناطق باید تحت کنترل قرار گیرد در غیر این صورت میتوان آنها را به محل دیگری منتقل کرد.
زهرا جعفرزاده
شهروند