یکمیلیون شهروند حاشیهنشین؛ چالش امروز و فردای مشهد
شهروندان:
مساله حاشیهنشینی در شهر مشهد از سوژههای آشنا برای رسانههاست. سوژهای که متاسفانه به دلیل نبود مدیریت اصولی و ساماندهی قانونی، امروز دارای ابعاد مختلف اجتماعی و امنیتی شده و مشهد را در شمار شهرهای ردیف اول در بحث حاشیهنشینی قرار داده است!
امروز به هر شهرک اقماری و محلهای که در اطراف مشهد مراجعه کنیم، گسترش و رشد پدیده حاشیهنشینی را میبینیم و بسیاری از مهاجران در این اماکن سکنی گزیدهاند. کلانشهر مشهد به اقرار مسئولان شهری، دارای بالاترین میزان حاشیهنشینی در کل کشور است و یکسوم جمعیت آن را حاشیهنشینان تشکیل میدهند. با این حال، طرحها و برنامههای مسئولان جهت ساماندهی این جمعیت اندک و اعتبارات اختصاص داده شده برای عمران و آبادی شهرکهای اقماری ناچیز است.
براساس آخرین آماری که از سوی شهرداری مشهد منتشر شده است، حاشیهنشینان ۳۰درصد جمعیت این شهر را تشکیل میدهند و طی ۳۰ سال اخیر ۶۰ شهرک جدید در حاشیه شهر مشهد ساختهاند که تعداد ساکنان برخی از آنها از جمعیت یک شهر بزرگ بیشتر است و در برخی از این مناطق حاشیهای، تا یکصدهزار نفر هم زندگی میکنند. این درحالی است که مشهد قرار است درسال ۲۰۱۷ پایتخت فرهنگی جهان اسلام شود.
یک کارشناس امور شهری نیز دراینباره می گوید: نبود سیاست اصولی و برنامهریزی صحیح طی ٢ دهه اخیر سبب رشد فزاینده پدیده حاشیهنشینی در اطراف شهر مشهد شده است و درحالحاضر میتوان ادعا کرد که مشهد رتبه اول را در بحث حاشیهنشینی کشور دارد.
علی رضازاده میافزاید: امر مهاجرت در کشور ما فراز و فرودهایی داشته و هرگز متوقف نشده و مشهد نیز ازجمله شهرهایی است که حاشیهنشینی در آن به دلیل مهاجرت به خط پایان نرسیده. وی با اشاره به اهمیت موضوع «مدیریت مهاجرت» میگوید: متاسفانه در چارچوب توسعه سیاستهای شهری و وظایف شهرداری، بحث مهاجرت تعریف نشده است، درحالی که هر نوع جابهجایی جمعیت و سرمایه، باید هماهنگ با سیاستها و طرحهای بالادست در شهرداریها باشد. به گفته وی، تدبیر مدیریتی و رعایت موضوع از طریق دستگاههای مرتبط وجود ندارد و باوجود مصوبات قانونی دولت و مجلس درباره منع واگذاری انشعاب و خدمات عمومی به افراد حاشیهنشین و دارای مسکن غیرمجاز، متاسفانه دستگاههای خدماتی خودسرانه عمل کرده و بعضا موجب گسترش حاشیهنشینی در شهر نیز شدهاند.
حاشیهنشینی در مشهد، بهترین شاخص برای بیعدالتی است
خلیل موحدی، عضو شورای شهر مشهد در گفتوگو با خبرنگار ما با اشاره به معضل حاشیهنشینی در این شهر میگوید: عبارتهای شهر آماده و شهر زینکرده خلاف حقایق است و این نوع تبلیغات ذایقه مردم را نیز تغییر خواهد داد، لذا چرا باید همه مردم فکر کنند خدمت یعنی خیابان درست کردن؟ اگر چنین است، آمریکاییها ۲۰۰سال قبل این کار را انجام دادهاند.
عضو شورای اسلامی شهر مشهد ادامه میدهد: مشهد جایگاهی است که تمدن الهی و اسلامی باید از اینجا رقم بخورد و مبانی تکریم براساس مبانی دینی باشد.
وی میافزاید: حاشیهنشینی در شهر ما بهترین شاخص برای بیعدالتی است، نباید بهگونهای باشد که در قسمتی از شهر خانههای آنچنانی و در پایین شهر خانههای قلکی ساخته شود.
به هر حال حاشیهنشینی با انبوه مشکلات خود، اصلیترین مشکل شهر بزرگ مشهد است که به هر شکل ممکن باید برای آن چارهجویی شود. اگر اعتبارات ملی و حتی بینالمللی نیاز است، اگر لایحه و قانون نیاز است، اگر مدیریت واحد شهری، مدیریت فرامنطقهای و … نیاز است، همین امروز باید دست به کار شد. علاوهبر خوددرمانی، حاشیهنشینی نیاز به داروهای جدی و درمانگری دارد.
مهاجرت و حاشیهنشینی
«مهاجرت و حاشیهنشینی همزاد هستند»، این مطلب را طیبه سماواتی، کارشناس مسائل اجتماعی میگوید و میافزاید: مشهد نیز مثل دیگر شهرهای بزرگ از این معضل مصون نمانده و با آن کنار آمده است.
وی میافزاید: از دهه ۴۰ و آغاز تقسیم اراضی که باعث هجوم روستاییان به شهرها شد و کشاورزان به کارگری سرمایهداران و کارخانهداران تهران و دیگر شهرها رفتند، مشهد هر روز جمعیت بیشتری را جذب کرده، وجود کوچههایی نظیر ترکها، بخاراییها، جاجرمیها، کردها و هراتیها همه حاکی از این مهاجرپذیری بوده، اما با توجه به جمعیت کم شهر این موضوع مشهود نبوده است.
به گفته سماواتی، حوزه خدماتی مشهد تاکنون چندبار تغییر کرده که این به معنای پذیرش مناطق مختلف شهر است که قبلا حاشیه محسوب میشده و امروز داخل محدوده قرار دارد.
یکمیلیون حاشیهنشین مشهد بیشتر در شهرکهای رجایی، باهنر، التیمور، پنجتن و دروی سکونت دارند و متاسفانه میزان وقوع جرم در این مناطق بیشتر از دیگر نقاط است، اما حقیقت آن است که همه ساکنان این مناطق که در ۳ دهه گذشته در جوار مشهد بودهاند، مجرم نیستند.
حاشیهنشینان، شهروندان مستعد بدون امکانات
رضا حسینیفرد، کارشناس مسائل شهری هم دراینباره میگوید: ارزانی قیمت مسکن، سنخیت فرهنگی و پایین بودن سطح درآمد مهاجران، آنها را حاشیهنشین میکند. وی میافزاید: حاشیهنشینان مجموعهای از شهروندان مستعد، اما در عین حال فاقد امکانات، ثروت و برخی اوقات سواد کافی هستند، ولی تلاش میکنند با فراهم کردن زمینه تحصیل فرزندانشان، فاصله خود را با طیفهای برخوردار کم کنند.
وی معتقد است، شهرداری باید برای حاشیهشهر نیز تعریف داشته باشد و برنامههای عمرانی خود را معطوف این مناطق کند، سزاوار نیست افرادی که در تولید ثروت ملی و تسریع در اجرای طرحهای عمرانی و صنعتی شهر بهعنوان کارگر ساده و نیروی کار ارزان دخالت دارند، از حقوق اجتماعی خود محروم باشند. بهنظر میرسد حاشیهنشینان باید برای کاهش مشکلات خود و افزایش همکاری با شهرداری و مدیران شهری گام عملی بردارند. در مشهد حاشیهنشینی یعنی نیروی کاری که هر روز با صدها دستگاه اتوبوس خود را به مرکز و غرب شهر میرساند تا کاری بر زمین نماند.
رشد روزافزون حاشیهنشینی در مشهد
یک کارشناس روانشناسی شهری دراینباره میگوید: حریم نامشخص شهر و عدم امکان کنترل ساختوسازهای غیرمجاز، تعداد بالای مهاجران از روستا یا از کشورهای دیگر، وجود نقاط جمعیتی متراکم در اطراف مشهد و وضع اقتصادی نامناسب، همه و همه سبب شده که بافت حاشیهای در این شهر شکل بگیرد و روز به روز تعداد ساکنان آن بالا برود.
فرشته عطایی با اشاره به رواج فساد اخلاقی، نزاعهای دستهجمعی، سرقت، خرید و فروش و مصرف موادمخدر که ازجمله آسیبهای اجتماعی است که در بافتهای حاشیهای به وجود میآید، میگوید: از طرفی ساختوسازهای غیرمجاز در این بافتها مشکلات زیادی را برای اجرایی کردن طرح تفصیلی شهر مشهد به وجود آورده و نهادهای خدماتی از این امر به ستوه آمدهاند.
این کارشناس روانشناسی شهری در ادامه اظهار میکند: تصور کنید در یک بافت که نظارت مناسبی هم روی آن وجود ندارد، هرکسی هر نوع که دوست دارد، ساختوساز کند و هر نوع که میخواهد بدون برنامهریزی یا نظارت ارگانهای عمومی به خانهسازی و امرار معاش بپردازد، استانداردهای معمول را رعایت نکرده و برای همسایگان خود مشکلآفرین شود. طبیعیترین حالتی که در این مکان به وجود میآید، بیقانونی و نزاع یا رواج مشکلات دیگر است.
وی بر این باور است که مشکلات بافتهای حاشیهای، ریشههای فرهنگی و اقتصادی دارد و باید برای حل آنها اقدام کرد. عطایی با بیان اینکه برای حل این مشکلات در وهله نخست باید زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی را فراهم کرد، تصریح میکند: به بیان دیگر همه میدانند ساکنان بافتهای حاشیهای شهر اغلب افرادی کمدرآمد هستند که میتوان با آموزش به آنها در راستای توانمندسازی و بالا رفتن درآمد در این اقشار اقدام کرد. در این صورت سرقت و برخی از جرایم مانند زورگیری یا امثال آن در این محلات کاهش پیدا میکند و یکسری اقدامات فرهنگی به راحتی با مداومت میتواند آسیبهایی مانند اعتیاد یا طلاق را در این بافتها کاهش دهد و درپی آن بسیاری از آسیبهای اجتماعی را بکاهد.
عطایی میافزاید: این موضوعات و آسیبهای فرهنگی است که درواقع تفاوت بافتهای حاشیهای و بافتهای برخوردار را مشخص میکند که در نهادها به آن اهمیت چندانی داده نمیشود. در این صورت است که مردم به جای همکاری با ارگانهای خدماترسان کار آنها را دوچندان میکنند و تنها چاره کار در این زمینه تهیه زیرساختهای فرهنگی است. اگرچه که مسائل اقتصادی نیز در این زمینه اثرگذار است، ولی میتوان در این شرایط سخت با اقدامات مداوم فرهنگی، آسیبهای اجتماعی مربوط به این بافتها را کاهش داد و نتیجه نسبتا مطلوبی دریافت کرد.
شهروند