تنگناهایی در شاهراههای مبادلات علمی
شهروندا ن- احمد شیرزاد*:
اگر فرآیند توسعه کشور را در دو، سهدهه کشور بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که مقاطع حساسی را پشتسر گذاشتیم. 30سال پیش، دورههای فوقلیسانس در رشتههای فنی و مهندسی بهندرت در دانشگاههای ما دایر بود، حتی بسیاری از دورههای فوقلیسانس در رشتههای علومانسانی نیز در کشور ما دایر نبود، به بیان دیگر آموزشعالی کشور به بلوغ و شهامت کافی برای برگزاری دورههای تحصیلات تکمیلی نرسیده بود و تعداد کسانی که در رشتههای مختلف پژوهش میکردند، بسیار اندک بود.
البته لازم بهذکر است که ما پیش از انقلاب، شاهد رشدی در تعداد مقالههای علمی و دانشگاهی بودیم که به دلیل حوادث پس از انقلاب، این رشد متوقف شد و تا چندسال پس از انقلاب هم فضای کشور، فضای تحقیق و پژوهشهای علمی و دانشگاهی نبود. اما از دهه۶۰، اوجگیری و خیزشی در زمینه تولید مقالات علمی شروع شد.
نکته جالب هم این بود که در آن زمان، هیچکدام از دولتمردان ما به این موضوع توجهی نداشتند. اما اکنون و پس از گذشت ۲۰سال، مسوولان سیاسی کشور متوجه شدند که تولید مقالات علمی افزایش یافته است و به اهمیت آن پی بردند و سعی دارند روی وجهه حاصل از آن تاکید کنند. طی دو، سهدهه گذشته شاهد گسترش چشمگیر آموزش عالی (اعم از لیسانس و فوقلیسانس و دکترا) در کشور بودیم.
همراه با این گسترش کمی تعداد دانشگاهها و دانشجویان، شاهد گسترش کمی تعداد مقالههای علمی نیز بودیم. در ابتدای انقلاب شاید در حدود چندصد مقاله در سال در کشور تولید میشد، ولی اکنون تعداد مقالهها بسیار زیاد شده و به مرز چنددههزار رسیده است. اکنون این پرسش مطرح میشود که چشمانداز سیاست علمی کشور ما در سالهای آینده به چه شکلی خواهد بود؟ با توجه به اینکه ما در زمینه رشد کمی آموزش عالی، به موفقیت رسیدهایم، باید بررسی کرد که چه ایدهها و نظراتی در این زمینه وجود دارد، آیا همچنان مایلیم که این رشد و توسعه به شکل کمی باشد یا علاقهمندیم که رشد و توسعه به سمت بهبود کیفیت، تغییر جهت دهد؟ من شخصا فکر میکنم ما در زمینه رشد کمی مقالات، گامهای بزرگی برداشتیم و اگر از این پس نیز صرفا روی رشد کمی تعداد مقالات سرمایهگذاری کنیم، ممکن است ضرر کنیم.
به بیان دیگر، بسیاری از اعضای هیات علمی دانشگاهها، امروزه مقالاتی را منتشر میکنند ولی تعداد مقالاتی که جالبتوجه و چشمگیر باشد، (چه بهلحاظ تعداد ارجاعات به این مقاله و چه به لحاظ طولعمر یعنی اینکه تا مدتهای زیادی دیده شود و در مجامع علمی جهان بازتاب داشته باشد)، بسیار کم است. به بیان دیگر تعداد مقالات کیفی تولیدشده در ایران بسیار کم است، ممکن است ما انبوهی از مقالات متوسط را تولید کنیم، اما مقالهای که بتواند در یک زمینه خاص علمی، جهشی را ایجاد کند، نایاب و کمیاب است.
نکته دیگر این است ارتباط ما با بازار علمی و مجامع علمی جهانی باید افزایش یابد. اگر ما نتوانیم با مجامع علمی جهانی در ارتباط باشیم، شاید بتوان همچنان به تولید مقالههای علمی ادامه داد، اما این مقالهها از جریان روز پژوهشهای علمی فاصله خواهد گرفت و بیشتر در یک فضای بسته ذهنی جریان خواهد داشت. به این معنا که خودمان این مقالهها را تولید و خودمان هم به آنها ارجاع میدهیم، اما نمیتواند توجه مجامع علمی جهانی را به خود جلب کند یا جریانساز شود و در نتیجه برای آینده کشور ما نیز تاثیرگذار نخواهد بود.
اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد، ممکن است توجه دولتمردان هم به موضوع پژوهشهای علمی کم شود زیرا ممکن است به این نتیجه برسند که رشد تعداد مقالههای علمی در بهبود وضعیت فناوری یا اقتصاد کشور اثری ندارد. اما به گمان من، برای آنکه شاهد جهشی در افزایش کیفیت پژوهشهای علمی و دانشگاهی باشیم، باید به چند نکته توجه کرد؛ اولین نکته مهم در کیفیتبخشی به تولید علم در کشور، ارتباطات علمی با مجامع شناختهشده دانشگاهی جهان است.
در نظر داشته باشیم ارتباطهای علمی و موثر با مجامع علمی دانشگاهی در افزایش کیفیت پژوهش در کشور بسیار تاثیرگذار است. پس هم باید پژوهشگران کشور ما در سمینارهای علمی کشورهای دیگر حاضر شده و هم تعداد کنفرانسها و همایشهای بینالمللی در کشور خود را افزایش دهیم. البته ممکن است این نگرانی در مسوولان و تصمیمگیرندگان وجود داشته باشد که شاید شرکت در کنفرانسها، صرفا بهانهای برای سفر به کشورهای دیگر باشد.
البته این نگرانی هم بیجا نیست ولی باید در نظر داشت که میتوان با نظارتهای دقیق دانشگاهی توسط گروه و دانشکده و دانشگاه، از بروز چنین مشکلاتی پیشگیری کرد. به بیان دیگر میتوان با ارایه شاخصی درباره میزان موثربودن اقدامات انجامشده، از سفرهای بینتیجه پیشگیری کرد.
البته نکته مهمی که نباید از آن غافل شد این است که متاسفانه در سالهای گذشته، ارتباطهای علمی ما با مجامع جهانی آنقدر کاهش یافته بود که برای توصیف آن میتوان از عبارت قطع ارتباطات استفاده کرد. البته این قطع ارتباط صرفا بهدلیل مسایل و مشکلات اقتصادی نبود زیرا در هشتسال گذشته، درآمدهای ارزی کشور بسیار زیاد و قابلتوجه بود، اما نکته مهم این است که مباحث سیاسی بر کشور سایه انداخته بود و تحریمها در مباحث و موضوعات علمی هم تاثیرگذار شد اما نکته جالبتر آنکه علاوه بر تحریمهای خارجی و ایجاد جو ایرانهراسی، در داخل کشور نیز نگاه بسیار تردیدآمیزی درباره ارتباطهای بینالمللی دانشمندان وجود داشت و متاسفانه هنوز هم این نگاه تردیدآمیز وجود دارد.
در سالهای گذشته در برخی از دستگاههای امنیتی کشور، کمکم این نگاه رشد کرد که ارتباط دانشمندان ایرانی با همتایان خارجی آنها، ممکن است به عاملی برای تخلیه اطلاعاتی آنها و کشف رمز و رموز داخل ایران تبدیل شود. البته هنوز هم که هنوز است این نگاه تردیدآمیز وجود دارد و به شکل کامل از بین نرفته است.
چنین نگاهی بسیار مشکلآفرین است، ولی در نظر داشته باشید که امروزه دسترسی به اطلاعات غیرسری بسیار آسان است و میتوان با مراجعه به اینترنت، بسیاری از اطلاعات مربوط به کشورهای دیگر از جمله کشورهای غربی را به دست آورد و به همین دلیل، به گمان من لزومی ندارد که برای چنین مواردی نگران شویم. اینکه ما فکر کنیم با بستن راه مبادلات علمی به روی دانشمندان، کشور خود را از تعرض مصون نگهمیداریم، دیدگاه سادهانگارانهای است.
گاهی اینگونه تلقی میشد که اگر دانشمندی از ایران به خارج برود و در سمیناری شرکت کند، کشورهای غربی او را تخلیه اطلاعاتی میکنند و به این ترتیب دستاوردهای علمی ما به تاراج میرود. البته این برداشت زمانی در کشورهای بلوک شرق سابق نیز رایج بود. نکته مهم دیگر در زمینه بهبود کیفیت پژوهشهای علمی، دسترسی به امکانات مبادله دادههاست.
امروزه اطلاعات بسیاری از پایگاههای دادهپردازی و اطلاعات علمی جهان، به رایگان در دسترس همگان است و میتوان با تحلیل و پردازش آنها به اطلاعات بسیار پرارزشی دست یافت، مثل دادههایی که تلسکوپهای فضایی و رصدخانههای مختلف عرضه میکنند یا دادهای حاصل از آزمایشگاه سرن در ژنو.
این دادهها در مرکز دانشهای بنیادی (IPM) کشور ما نیز قابل استفاده است، ولی متاسفانه تنگنظریهایی در این زمینه وجود دارد که باعث تنگناهایی در مبادله اطلاعات شده که این موضوع برای شاهراههای ارتباطی ما بسیار زیانبار بوده است. راهکار دیگر برای کیفیتبخشی به پژوهشهای علمی، حرکت به سمت کارهای تجربی و آزمایشگاهی است که البته باید در نظر داشت معمولا اینگونه پژوهشها بسیار پرهزینه هستند و در نتیجه در این زمینه باید با برنامهریزی دقیق و فکر باز حرکت کرد و نباید به یکباره ولخرجی کرد، ولی در عین حال باید امکانات کارهای پژوهشی اجرایی را بیشتر در اختیار محققان قرار داد.
*استاد فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان
شرق