ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
نشانه‌های فرونشست زمین در دشت‌های ایران

زلزله خاموش زیر پای آثار تاریخی

شهروندان:
خطر فرونشست زمین هم‌اکنون سازه‌ها، تأسیسات، اماکن تاریخی و شهروندان شهرهای بزرگ کشور را تهدید می‌کند.

نقش رستماین تهدید جدی است و اگر وضعیت به همین شکل ادامه یافته و جلوی برداشت‌های بی‌رویه از سفره‌های آب زیر زمینی و حفر چاه‌های غیر مجاز گرفته نشود، باید منتظر اتفاقات ناگوار زیادی بود نظیر آنچه در دشت مرودشت در نزدیکی تخت جمشید رخ داده و این اثر ۲۵۰۰ ساله را در معرض تخریب قرار داده است.

دشت مرودشت که زمانی حاصلخیز‌ترین و پر‌آب‌ترین دشت کشور بود و تنها از منابع آب سطحی تغذیه می‌کرد. امروز به علت برداشت‌های غیر مجاز از سفره‌های آب زیر زمینی به وضعیتی دچار شده که نه فقط مردم منطقه که سازه‌های تاریخی استان فارس را نشانه رفته است.

این وضعیت البته در دیگر دشت‌های کشور هم قابل مشاهده است، آن‌طور که مستندات نشان می‌دهد دشت رفسنجان کرمان هم به وضعیتی مشابه دچار شده و فرو چاله‌ها و شکاف‌های عمیق، هر لحظه خطر یک زلزله خاموش را گوشزد می‌کند. دشت تهران، مشهد و کرج هم از این قاعده مستثنی نبوده و در شرایطی وخیم به‌سر می‌برند.

به گفته مدبری، رئیس انجمن زمین شناسی ایران، هم‌اکنون حدود ۴۰ تا ۵۰ دشت کشور به شکل جدی در معرض خطر فرو نشست هستند و حدود ۳۰۰ دشت از ۶۰۰ دشت کشور هم کمابیش با این چالش دست و پنجه نرم می‌کنند. افزایش جمعیت و نیاز روز افزون به استفاده از منابع آبی دو علتی است که مدبری آن‌ها را عامل اصلی این مسأله معرفی می‌کند.

او می‌گوید: «زمانی که منابع آب سطحی؛ کفاف نیازهای بشر را نمی‌داد، مردم به سمت حفر چاه رفتند و برداشت از آبهای زیر زمینی آغاز شد.» البته این مشکل به حدود ۳۰ سال پیش بر می‌گردد، چراکه پیش از این، میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی به شکل ناخواسته و طبیعی با میزان تغذیه آب‌های زیر زمینی تناسب داشت و از این نظر مشکلی پیش نمی‌آمد، اما بتدریج که آمار بارندگی‌ها کاهش و خشکسالی‌ها افزایش یافت، این تعادل بهم ریخت و مشکلات امروز را بوجود آورد، بطوری که هم‌اکنون در بعضی مناطق ایران میزان برداشت چندین برابر میزان تغذیه طبیعی از طریق باران است.

 سفره‌های برگشت‌ناپذیر

مدبری فرونشست زمین را مهم‌ترین پیامد برهم خوردن این تعادل می‌داند و می‌گوید که این مسأله موجب شده تا ما در بعضی از دشتها شاهد نشست چند سانتیمتری باشیم. منافذ درون خاک و سنگ‌ها در زیر زمین در شرایط طبیعی با آب پر شده و این آب از فشار‌های بالایی روی زمین جلوگیری می‌کند، اما وقتی این آبها از سفره‌های زیر زمینی خارج می‌شود، به جای آب، هوا در بین این لایه‌ها نفوذ می‌کند و هوا نیز قدرت نگهداری لایه‌های بالایی را ندارد و موجب فرونشست زمین می‌شود. در این حالت حفره‌های پایینی هم بسته می‌شود.

این کارشناس آب و خاک با تأکید بر این‌که وقتی یک سفره زیر زمینی از دست رفت، امکان احیای دوباره آن وجود ندارد، می‌گوید: «البته این مسأله مختص کشور ما نیست و دیگر کشورها هم درگیر آن هستند مانند مکزیک که آب زیرزمینی در بعضی از دشت‌های آن حدود ۱۵ متر افت کرده؛ در کشور ما خوشبختانه به متر نرسیده و از حداقل یک تا حداکثر ۴۰ سانتی متر در سال متغیر است.»

وی با بیان این‌که در برخی مواقع این فرونشست متجانس است و در این صورت به سازه‌ها آسیب زیادی وارد می‌شود، می‌گوید: «در این شرایط خط لوله‌ها می‌شکند و جاده اختلاف سطح پیدا می‌کند. اما بعضی دشت‌ها مانند دشت تهران، کرج و رفسنجان آرام آرام فرو می‌نشینند و به همین علت دیر نمایان می‌شوند.»

وی با تأکید بر این‌که خاک هیچگاه نمی‌تواند دوباره به سفره آب زیر زمینی تبدیل شود، می‌گوید: «در این حالت این سفره برای همیشه از دست می‌رود و از آنجاکه بیشتر این دشت‌ها درحاشیه مناطق شهرهای بزرگ قرار گرفته و محیط‌های شهری نیز روی آسفالت قرار دارند، ممکن است روان‌آب‌های سطحی باعث وقوع سیلاب شود، چرا که سفره‌های آب زیر زمینی توان جذب روان آب‌هایی که به سمت پایین شهر آمده‌اند را ندارند.»

وی معتقد است که هم‌اکنون سازه‌های بعضی از شهرها دچار فرونشست شده‌اند، می‌گوید: «این‌که شما می‌بینید جاده‌های کشور مدام گود و شکسته می‌شوند و نیاز به آسفالت پیدا می‌کنند ناشی از همین مسأله است. الان در دشت رفسنجان در کرمان گودال‌های عمیقی مانند تنورهای آتشفشان ایجاد شده که ممکن است هر لحظه هر چه در اطرافش هست را ببلعد، حتی ممکن است خانه و تأسیسات شهری و صنعتی را هم به درون خود بکشد. دشت مرودشت هم که زمانی بزرگترین تولید‌کننده گندم در کشور بود، الان به سفره‌های آب زیر زمینی وابسته شده، چراکه شماری به خاطر سود و زیاده خواهی بدنبال برداشت از آبهای زیرزمینی رفتند. در حالی که این دشت در گذشته نیازی به این سفره‌ها نداشت و از آب کر تغذیه می‌کرد. به اعتقاد این کارشناس، یکی از عوارض فرونشست زمین، علاوه بر تخریب ساختمان‌ها و ایجاد فروچاله، افزایش سیلاب در این مناطق است. بنابراین تنها راه حل، توقف برداشت‌های بی‌رویه است. براین اساس سازمان آب ابتدا باید توازن سفره‌های زیرزمینی را محاسبه و به همان میزان اجازه برداشت دهد.»

وی با اشاره به پالایشگاه‌ها و تأسیساتی که در جنوب تهران قرار دارد، می‌گوید: «اگر زمین در این مناطق فرونشست کند، آسیب زیادی به این تأسیسات وارد می‌شود. هم‌اکنون در کشور رشته جدید مهندسی به نام «مقاوم سازی» راه‌اندازی شده، چراکه ساختمان‌ها و سازه‌های ما اغلب در معرض خطراتی مانند همین فرونشست زمین هستند.»

مدبری انتقادی هم به وزارت نیرو و قوه قضائیه دارد و معتقد است که باید با متخلفین بر اساس قانون برخورد شود. وی می‌گوید که در سال‌های گذشته به بهره‌برداری از منابع آبی بی‌توجهی شده و کشاورزان هر طورکه می‌خواستند از این آبها برداشت می‌کردند، به همین علت الان ما دچار یک تراژدی بزرگ شده‌ایم.

وی با اشاره به حفر چاه‌های غیر مجاز بویژه در اطراف دریاچه ارومیه تأکید می‌کند: «هم‌اکنون حدود ۷ تا ۸ هزار چاه در اطراف دریاچه ارومیه و حدود ۴۰۰ چاه غیر مجاز نیز در حاشیه دریاچه پریشان حفر شده که عامل اصلی خشکسالی دریاچه است و این چاه‌ها هرگز اجازه نمی‌دهند که دریاچه به حالت طبیعی خود بازگردد.»

 حاشیه امن تخت جمشید

وی با اشاره به وضعیت فرونشست زمین در نزدیکی تخت جمشید می‌گوید: «تخت جمشید روی بستر سنگی ساخته شده و بعید می‌دانم فرونشست بر آن تأثیر بگذارد؛ اما در مناطق اطراف امکان فرونشست وجود دارد.»

مدبری با بیان این‌که زمین‌شناسی منطقه نشان می‌دهد که این شکاف در دشت پایین تخت جمشید است، اضافه می‌کند: «به احتمال زیاد این شکاف در جنگل‌های پایین دست تخت جمشید است و به خاطر بستر‌سازی که در زمان ساخت انجام شده، تخت جمشید و همینطور کتیبه‌های نقش رستم کمتر در معرض تهدید قرار دارد، اما آتشکده درخطر است.»

با این حال مسعود رضایی منفرد، سرپرست پایگاه میراث جهانی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما با تأکید بر این‌که موضوع فرونشست زمین در اطراف تخت جمشید مربوط به الان نیست و به سال ۹۱ برمی‌گردد، می‌گوید: «عکس‌هایی هم که در این زمینه منتشر شده، مربوط به همان سال است، البته این به معنای نفی اهمیت این موضوع نیست و ما منکر این مسأله نیستیم.»

وی با اشاره به خشکسالی‌های سال ۸۶ و ۸۷، علت اصلی این موضوع را به همین موضوع مرتبط می‌داند و می‌گوید: «برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی بتدریج موجب شد تا آب‌های زیرسطحی با افت شدید همراه شده و در مناطق اطراف ترک‌هایی ایجاد شود. به همین علت ما در سال ۸۹ در این زمینه با دانشگاه شیراز قراردادی بستیم و متولیان امر را هم پای کار آوردیم؛ اما نکته مهم اینجاست که باید جلوی این مجوزهای بی‌رویه گرفته شود.» رضایی منفرد با تأکید بر این‌که این ترکها از آن زمان تا به حال تغییر نکرده است، می‌گوید: «با توجه به شاهدگذاری‌هایی که ما انجام داده‌ایم شکاف‌ها نسبت به آن دوران تغییر نکرده و جای نگرانی نیست، اما به گفته کارشناسان ممکن است در دراز مدت این وضعیت به سمت تخت جمشید پیشروی کند و آن را تحت تأثیر قرار دهد.»

 حریم آبی تصویب شود

مهم‌ترین کار در حال حاضر جلوگیری از حفر چاه‌های جدید و برداشت بی‌رویه آب است. رضایی با بیان این مطلب می‌گوید: «ما هم‌اکنون چند چاه اطراف تخت جمشید را پلمب کرده‌ایم و اجازه برداشت آب را نمی‌دهیم. با این حال ما یک حریم آبی در تخت جمشید مشخص کرده‌ایم که منتظر تصویب آن در سازمان میراث فرهنگی هستیم، براساس این طرح تا عمق چند کیلومتری حریم آبی تخت جمشید نباید چاه حفر شود. البته ما پیش از تصویب این طرح، جلوی حفر چاه‌ها را در این محدوده گرفته‌ایم.»

احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم نیز در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما با اشاره به قانون مصوب مجلس درباره حفظ آثار و اماکن تاریخی می‌گوید: «براساس این قانون دولت وظیفه نظارت و حفاظت از آثار و ابنیه‌های تاریخی را بر عهده دارد و اگر امری موجب تخریب آثاری ملی شد، مکلف است تا مانع شود.»

وی با تأکید بر این‌که در این زمینه مشکل قانونی وجود ندارد، می‌گوید: «ما از نظر اجرای قانون مشکل داریم، باید دولت در مواردی مانند همین تخت جمشید ورود پیدا کند. یا برای مثال برج طغرل در شهرری، این بنا به خاطر دوبار زلزله دچار آسیب شده و دیگر توان کشش ضربه‌های زیر زمین به خاطر رد شدن مترو را ندارد. بنابراین، این مسائل نباید از نگاه سازمان میراث فرهنگی پنهان بماند.»

محیط طباطبایی با تأکید بر این‌که فعالیت‌های جانبی نباید به آثار و ماهیت آن‌ها صدمه بزند، می‌گوید: «هرعملکردی که به اثر ضربه بزند باید متوقف شود. درهرحال یک نگاه و نگرش در زمینه حفظ میراث فرهنگی وجود دارد که میراث را به عنوان یک تکیه گاه مطرح می‌کند، باید این باور ایجاد شود تا آثار و ابنیه‌های تاریخی حفظ شود.» وی ادامه می‌دهد: «این نوع حوادث یعنی ما به میراث، حافظه تاریخی و گذشته‌مان بی‌توجهیم و فکر نمی‌کنیم که نسل آینده هم از این میراث سهمی دارد.»

 حمیده امینی‌فرد

ایران