کوهها را دریابید
شهروندان- علیرضا افشاری*:
اگر در این یکی، دو سال اخیر گذرتان به کوههای کشور افتاده باشد، شگفتزده میشوید از ساختِ این همه راههای جدید در کوهها. تقریبا میشود گفت کوهی را نمیبینید که از راهسازی در امان مانده و مسیری طولانی تنِ آن را زخمی نکرده باشد.
این راهها هیچ ارتباطی هم با روستاها یا گذرگاههای مردمی ندارند؛ یعنی، در جاهایی بسیار پرت و دورافتاده و بدون مقصدِ مشخص هم دیده میشوند. به سخن دیگر، تنها کسانی که شاهد این راهها هستند- البته بهجز سازندگانشان- کوهنوردانند که شوربختانه واکنشی رسمی از سوی آنان دیده نشده است جز یک مورد که به آن خواهم رسید. به جرات میتوان گفت، کوهی نمانده که از آسیبِ این راهها در امان باشد.
در وهله نخست، گمان میکردم این راهها برای نهضت درختکاری و طرحی مانند طوباست که به پشتوانه آن مردم- که اصولا از بومیان هر منطقهای هستند چراکه در اکثر جاها اجازه حضور به غریبهها را نمیدهند – هر قطعهزمینی را که آباد کنند آن زمین از آنِ خودشان خواهد شد.
بگذریم از آنکه اگر شوراهای محلی نظارت دقیقی روی این حرکت نداشته باشند همانند نمایی که در منطقه شمالِ غربِ تهران (سنگان،…) دیده میشود روستاییان کوچکترین قطعهزمین را هم به پشتوانه این طرح تصاحب میکنند بهطوری که در جاهایی نهتنها حریم رودخانه در نظر گرفته نشده است، بلکه تصویر مسیر کوهستانی روستا را که در آنها برای مهیاکردن زمین جهتِ درختکاری دیوارهایی بدون تناسب ساخته شده بسیار زشت کرده است اما راهها در دلِ کوهها چنان گستردهاند که اصلا ربطی به چنین طرحی ندارند.
اینکه راهها باعث آسانی کار و جابهجایی دامپروران و محصولاتشان هم شود درمیان نیست. بسیارند کوههای خشک و بدون دام که بیرحمانه این شیارها پیکرشان را تکهتکه کرده است.
با این راهسازیها طبیعت کوهستان بسیار آسیب دیده است. هرچند جاهای بسیار کمی را در میانِ این انبوه راهسازیها میتوان یافت که به ویلاهایی ختم شده باشند اما این همه سرمایهگذاری برای ساختِ راهها توجیهناپذیر است تا اینکه در جشن تیرگان در رینه دماوند که در آن دوستداران طبیعت ایران گردهم میآیند، سخن از کاربرد این راهها برای معدنکاوی شد، موضوعی که با اعتراض مواجه شد.
یعنی ما که زمانی در کتابهای درسیمان، در آن سالهای اول انقلاب، سخن از حفظ منابع برای نسلهای آتی هم رفته بود اکنون کارمان بهجایی رسیده که میخواهیم دیگر هیچچیز برای نسلِ آتی نماند؟ یعنی، پس از آب و جنگل، اینک نوبت کوههایمان رسیده است؟
این راهسازی گسترده متعلق به یک نهاد است که در فاصلهای کوتاه همه کوههای کشور را مورد تاختوتاز قرار دهند، بهطوری که هر بار که پس از مدتی به کوهی میروید تغییراتی بزرگ را در آن مشاهده میکنید که به تخریب عمیق و برگشتناپذیرِ محیطزیست میانجامد. برای نمونه، این راهها در منطقه علمکوه کار شکارچیان غیرمجاز را در زمستانها که شکار به پایین میآید راحت کرده و مورد استفاده آنان است.
کوهها آخرین بخش از میراث عظیم زیستمحیطیِ کشورمان هستند که در شرفِ نابودی قرار گرفتهاند. اینگونه معدنکاویها نهتنها به تعبیرِ معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست، یکی از دلایل اصلی بروز ریزگرد و گردوغبار در کشورند که با فرسوده ساختنِ کوهها میروند تا تنها نمادهای بازمانده از محیطزیستمان را که نشانه پایداری و استقامت هستند از پای بیندازند.
*فعال محیط زیست
شهروند