رستورانگردها زاییده خانوادههای موزاییکیاند
شهروندان:
چرا امروزه اغلب غذا خوردن در رستوران را به غذاخوردن در منزل اولویت میدهند؟ چرا بانوان ترجیح میدهند مهمانیهای مناسبتی را که پیش از این در منازل برگزار میشد در رستوران برگزار کنند؟ و در مجموع چرا گرایش به خوردن غذا در منزل نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته است؟
برای پاسخ به این سوالها به سراغ دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه رفتم. قراییمقدم برخلاف بسیاری از افرادی که پیش از این درباره رستورانگردی و فرهنگ رستوران رفتن با آنها گپ و گفتی داشتم این رویکرد جدید جامعه تهران را پسندیده نمیداند و درنهایت نمره قبولی به آن نمیدهد.
قراییمقدم برخلاف دیگر جامعهشناسان و استادان ارتباطات اجتماعی که پدیدههایی از قبیل گرایش به رستورانها را محصول گریزناپذیر توسعه شهرنشینی و مدرنیته میدانند، تفرجگرایی از نوع رستورانگردی را مناسب نمیداند و در توضیح این مساله میگوید: یکی از کارکردهای رسانهها در جوامعی که به سمت صنعتی شدن پیش میروند جمع کردن مخاطب و نشاندن آنها پای برنامههایشان است و بهعنوان مثال در کشور ما رسانه ملی این وظیفه خطیر را برعهده دارد. برخلاف چندسال اخیر پیش از این خانوادهها به بهانه دیدن برنامه مورد علاقهشان در ساعتی خاص در کنار هم جمع میشدند و بهطور دستهجمعی برنامه مورد علاقهشان را از رسانه تماشا میکردند.
در بسیاری از مواقع نیز این دورهمی مصادف با خوردن شام و جمعشدن تمامی اعضای خانواده دور سفره و میز شام بود. اما امروز با توجه به عملکرد ضعیف رسانه ملی این کارکرد رسانه از دست رفته است و در کنار سایر عوامل، به ویژه جوانان در خارج از خانه به دنبال پاسخگویی به نیازهای خود هستند. بدین ترتیب جوانان با پیدا کردن کوچکترین بهانهای از قبیل تازهکردن دیدارها، برگزاری جشن تولدها و… به کافهها و رستورانها میروند و در بسیاری مواقع در کنار غذا خوردن از دیگر سرگرمیهایی که خیلی هم توسط فرهنگ عمومی جامعه پذیرفته نیست مانند کشیدن سیگار و قلیانکشی استفاده میکنند.
خانوادههای موزاییکی
بدین ترتیب فردگرایی و تکرویهای خارج از خانواده در جامعه افزایش مییابد و همبستگیهایی که پیش از این خانوادهها را در کنار یکدیگر نگه میداشت از بین میرود و فرهنگ «رستورانگردی» جای خود را به «سر سفره خانواده نشستن» میدهد.
قراییمقدم معتقد است افرادی که در یک رستوران سر میزهای مختلف غذا میخورند دارای تجانس فرهنگی نیستند و براساس نظریههای جامعهشناسی هنگامی که حضور افراد در اینگونه محافل زیاد بشود درصد جرمخیزی نیز بالا میرود. در کنار این موضوع اغلب این کافهنشینیها و رستورانگردیها با دوستان و گروه همسالان صورت میگیرد این نیز خود یکی دیگر از عواملی است که تاثیر منفی بر تربیت خانوادگی دارد.
علت آن هم آن است که فرد گفتههای بزرگترها را براساس جبر و زور برداشت میکند درحالیکه راهنماییها و مشورتهای گروه همسالان را به علت همانندی از روی دوستی و درستی و دلسوزی میپندارد. در این محافل احتمال تعارف سیگار، تعارف یک پک قلیان هم زیادتر است و بیشتر جوانان ما به دلیل ناآشنایی با مفهوم «نه گفتن» به عادات ناپسندیده روی میآورند و این میشود دستاورد رستورانگردی در کشور ما.
یکی دیگر از دلایل گرایش نسل جدید به حضور در رستورانها و سپریکردن اوقات در رستوران و کافهها کمرنگ شدن معنویت در خانوادهها بیان میشود. بهطوری که خانوادهها از حالت انسجام روحی روانی که پیش از این داشتند خارج شده و روابط در خانوادهها موزاییکی شده است.
این جامعهشناس در تشریح این اصطلاح میگوید: خانوادههای موزاییکی خانوادههایی هستند که اعضا تنها در کنار یکدیگر قرار دارند و سطح تماس اندکی با یکدیگر دارند درست مثل موزاییکهای چیدهشده در کف و دیوار یک بنا! غذا خوردن تک به تک افراد پشت میز رایانه، روی کاناپه، درحال مطالعه روزنامه و هنگام صحبت کردن با تلفن همراه از مصادیق خانوادههای موزاییکی است.
زندگی شهری؛ زندگی تنهایی و بیکسی
با گسترش زندگی شهری و ذوبشدن شهروندان در اینگونه از زندگی، پیامدهای این نوع زندگی نیز گریبانگیر شهروندان میشود؛ بیکسی، تنهایی و زندگی فردی. دور شدن افراد از یکدیگر و در مفهومی متناقض حضور بیشتر آنها در محیطهای اجتماعی مانند رستورانها درحالیکه این بهمعنای شکستهشدن دیوارهای دور افراد و برقراری ارتباط معنوی آنها با یکدیگر نیست و برعکس هر روز بر فردگرایی ایشان افزوده میشود.
این استاد دانشگاه از دورهمیهای خانوادگی و شبنشینیهای قدیم به نیکی یاد میکند و میگوید: «هرچند به علت گرانی و مشکلات اقتصادی مهمانیهای خانوادگی مانند قدیم رونق ندارد و تعداد آن گاه به یکبار درسال کاهش یافته اما هنوز هم در خانوادههای مذهبی که باورها، سنتها و تجانسهای فرهنگی دارای پایههای قویتری است، این ارتباطات درون خانواده حفظ شده و مانع از بهوجود آمدن بسیاری از عادات که دارای آسیبهای جانبی است، میشود.
قراییمقدم رستوران را یک اجتماع چنددقیقهای ارزیابی و اضافه میکند: براساس تحقیقات صورتگرفته آمار خودکشی در میان پروتستانها بسیار بیشتر از کاتولیکهاست. یکی از دلایلی که در پی این پژوهش برای توضیح این رفتار آمده است، آن است که خدای پروتستانها در تنهایی است، خدا در دل مومنان پروتستان است.
آنها به کلیسا نمیروند و جمعگرایی ندارند. درحالیکه برخلاف پروتستانها، کاتولیکها مناسک دینی را گروهی به عمل میآورند و یکشنبهها به کلیسا میروند. مذهبگرایی و جمعگرایی زندگی را آسانتر میکند. بدین ترتیب است که غذا خوردن پای سفره خانواده در برابر غذا خوردن در رستوران که اجتماع کوتاه و گنگ است اعتبار بیشتری دارد.
نوشا دبیریمهر
شهروند