ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
تحليل جامعه شناختي مرحله دوم هدفمندي

چرا شهروندان از دریافت یارانه انصراف ندادند

شهروندان – حافظ شورچی*:
الف- صورت مساله: دغدغه یا مساله نگارنده در این یادداشت این است که چرا با وجود دعوت دولت یازدهم و بخش مهمی از اقشار و گروه های مرجع اجتماعی جامعه ایران، درصد بالایی از مردم خود را مستحق دریافت یارانه 45 هزار و 500 تومانی دانستند و برای دریافت آن ثبت نام کردند؟

ثبت‌نام شهروندان متقاضی دریافت یارانه‌به نظر می رسد که پاسخ به این پرسش آنقدر بنیادی و مهم است که تامل در آن ضروری است و در صورتی که بتوان حقیقت آن را کشف کرد می توان به یکی از مسائل مهم در ارتباط با توسعه و پیشرفت جامعه ایران دست پیدا کرد و آن مسائل مهم چیزی نیست جز رابطه مردم با دولت، سیاستمداران و مدیران دولتی.

اخبار و آمار ها نشان می دهد که دولت منتظر بود تا حداقل بیش از ۳۰ الی ۴۰ درصد از مردم از دریافت یارانه انصراف دهند و با این اقدام به برنامه های اجتماعی و اقتصادی دولت یاری برسانند و بارها نیز رییس جمهور محترم و روسای اجرایی دولت نیاز به این کمک مردم را در رسانه ها یادآور شدند. ثبت نام بیش از ۷۳ میلیون نفر در این طرح و تنها انصراف دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر خبر شوک آوری بود که کمتر کسی آن را پیش بینی می کرد. واکنش و سخنان دولتمردان در کنار تشکر از انصراف دهندگان بوی گله و شکایت از رقم بالای ثبت نام کنندگان را داشت. پیداست که هیچ کس این امر را نمی پذیرد، در جامعه و کشوری که صاحب منابع غنی انرژی نفت، گاز و… است بیش از ۹۶ درصد مستحق دریافت یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی باشند.

از نگاه ما این رخداد از زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است. بی تردید فهم معنای این موضوع ضرورتی جامعه شناختی و حامل پیام بااهمیتی است. اینکه چرا چنین وضعیتی در شرایط حاضر رخ داده است و علت ثبت نام ۹۶ درصدی مردم چه بوده است؟ بخش مهمی از علت طرح این مساله برای نگارنده در این یادداشت این است که جدای از شوک اقتصادی و بار مالی سنگینی که ثبت نام بیش از ۹۶ درصدی بر دولت تحمیل می کند، این امر زمینه و محملی برای حمله و انتقاد از دولت یازدهم شده است و منتقدان می کوشند تا این امر را به معنای کاسته شدن از محبوبیت دولت تدبیر و امید و شخص رییس جمهور تعبیر کنند و در واقع این دسته از تحلیلگران ثبت نام اکثریت مردم را بی اعتنایی به دعوت از انصراف و نوعی اعلام نارضایتی از دولت جدید معنا کرده اند. تحلیل ما آن است که این تفسیر نه یک تفسیر علمی و فرهنگی بلکه تنها یک تفسیر سیاسی و جناحی است و ریشه عدم انصراف را باید در مجموعه یی از دلایل تاریخی و ساختاری جست وجو کرد که برخی از آنها در ذیل می آیند.

ب- چرا انصراف ندادند؟

۱- به نظر نگارنده نخستین دلیل عدم انصراف مردم از دریافت یارانه ها را نه در بی اعتنایی به دولت یازدهم بلکه در «بی اعتمادی یا اعتماد اندک» تاریخی جامعه ایرانی به نهاد دولت و دولتمردان باید جست وجو کرد. اگرچه که در زمان های خاصی چون دعوت حضرت امام(ره) از مردم جهت حضور در جبهه ها، آمدن پای صندوق های رای یا در دهه های پیشین اعتماد مردم به دکتر مصدق و سپردن طلاهای خود به دولت وی و… می توان نمونه هایی از همبستگی حداکثری دولت و ملت را ذکر کرد. این روحیه روانشناسانه و جامعه شناختی روحیه و رویکردی نیست که ظرف یک شب، یک هفته یا چند ماه گذشته به وجود آمده باشد بلکه زمینه یی دیر پا در تاریخ ایران دارد و پیرامون این امر نیز کتب مختلف نوشته شده است و گواه عینی آن هم گفتار و مواضع همه ما مردم عادی کوچه و بازار است که از فردای انتخابات حتی حامیان نامزد پیروز به نسبت های مختلف به صف منتقدین نامزد پیروز و سیاست های وی می پیوندند. به این ترتیب تحلیل نگارنده این است که اگر دو یا سه سال قبل یا حتی سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ چنین همه پرسی ای پیرامون یارانه ها صورت می گرفت نتیجه یی غیر از این به دست نمی آمد.

۲- نکته دیگر آن است که هیچ کس نباید درصدد معنابخشی خاصی یا تفسیر سیاسی و جناحی از این امر برآید زیرا این تنها رییس جمهور و دولت یازدهم نبودند که مردم را به نخواستن و انصراف دعوت کردند بلکه تعدادی از مراجع تقلید، علمای مذهبی، جامعه ورزشکاران و هنرمندان، اساتید دانشگاه و… نیز در این زمینه با دولت همراهی کردند و البته پیداست که سخنان و دعوت این گروه ها نیز چندان مورد عنایت قرار نگرفته است.

۳- جدای از تحلیل جامعه شناختی – تاریخی رفتار ایرانیان نباید مواضع احساساتی، فساد اقتصادی و تورم افسارگسیخته در سال های گذشته را نادیده گرفت. به نظر می رسد بخش مهمی از علت ثبت نام حداکثری در طرح یارانه ها بیش از آنکه به معنای بی اعتنایی به دولت یازدهم و گروه های مرجع باشد ناشی از ترس از تکرار وضعیت اقتصادی – سیاسی دولت دهم بوده است. بسیاری از مردم بیان می کردند اگر چه اکنون وضع متوسطی داریم اما چه بسا با بالارفتن تورم مانیز در شمار مستحقین یارانه قرار بگیریم، در واقع از دیدگاه این دسته ثبت نام دریافت یارانه بیش از آنکه اعلام نیاز عاجل باشد در واقع «دفع ضرر مقدر» است.

۴- ترس از محرومیت اجتماعی و اقتصادی یکی دیگر از مواردی است که بخشی از ثبت نام کنندگان بیان داشته اند. این دسته برآنند که عدم ثبت نام به معنای استطاعت مالی و بی نیازی از کمک های دولتی است و این امر می تواند در آینده به بهانه یی برای دولت تبدیل شود و ما را از برخی مزایای دولتی محروم سازد یا آنها را در معرض مالیات های مکرر و… قرار دهد.

هدف نهایی این نوشتار آن بود که ضمن تحلیلی بر کلیت مساله یارانه ها تحلیل سیاستمداران و نویسندگان منتقد دولت را به چالش بکشاند و بیان کند که از ثبت نام ۹۶ درصدی مردم جهت دریافت یارانه اگرچه معانی و تفاسیر متعددی می توان به دست داد اما این تفسیر که ثبت نام حداکثری مردم به معنای مخالفت با رویکردهای دولت یازدهم است دارای مبانی علمی و استنادی خاصی نیست و برای تحلیل چنین واقعیت های اجتماعی ای باید انصاف، آگاهی اجتماعی وساختارهای تاریخی را به مدد بگیریم و به دور از هرگونه نگاه جناحی و سیاسی مورد تحلیل قرار دهیم. تمایل دارم در پایان این نکته را هم متذکر شوم که دولت باید مطابق عقل، قانون و روح عدالت محور طرح هدفمندی یارانه ها تلاش کند منابع حاصل از این طرح را به نحو شایسته یی مدیریت کرده و در خصوص حل مشکلات بهداشت و درمان مردم به ویژه قشر آسیب پذیر که نشانه های آن در برنامه دولت تدبیر و امید قابل مشاهده است و رفع معضلات تولید قدم بردارد.

تحلیلگر مسائل سیاسی*

برچسب‌ها : ,