چه کنیم کارها بر ما آسان شود
شهروندان:
امروزه به دلیل نوع زندگی ماشینی، پدیده غفلت در انسان، جلوه بیشتری یافته و به همین دلیل، آدمیدر جنبههای گوناگون زندگی به گرفتاریها و مشکلات فراوانی دچار شده است.
اگر انسان امروز، به قرآن مراجعه و در آن تدبر کند، درمییابد که این کتاب آسمانی، راه آسان شدن امور و شیرین شدن زندگی در شرایط سخت و دشوار را معرفی کرده است آن جا که میفرماید: فأمّا مَنْ أعطی واتّقی. وصَدَّق بِالْحُسْنی. فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْری. اما آن که (حق خدا را) داد و پروا داشت و (پاداش) نیکوتر را تصدق کرد، به زودی راه آسانی پیش پای او خواهیم گذاشت.
خداوند سبحان در این آیات، شیوه آسان شدن امور مشکل را معرفی کرده است. در آیات مورد بحث، سخن از اِعطا، تقوا و تصدیق و سپس آسان شدن امور به میان آمده است. «اِعطا» که به صورت مطلق در این آیه شریفه مطرح شده، عبارت است از هرگونه سرمایه و امور مورد علاقه که در راه خیر به صورت خدا پسندانه صرف شود. اِعطا و بخشش با این ویژگی موجب میشود که شخصیت انسان از خود بینی و خود خواهی بیرون آمده و به خویشتن خویش بازگردد و در مسیر الهی به حرکت درآید.
«إتقا» (تقوا پیشه کردن) نیز عبارت است از ترک محرَّمات و در نظر گرفتن خشنودی خداوند در امور گوناگون که موجب میشود سرمایههای وجودی انسان از در افتادن به مسیر شهوتها و امیال حیوانی و مادی بازماند. همین که انسان در پرتو اعطای خدا پسندانه و قدرت تقوا قرار گرفت و پیش رفت، بینش و بصیرت مییابد واستعدادهای نفسانی اش به ثمر میرسد. قدرت تفکر در او شکوفا میشود و همه نیکوییها و زیباییها را تأیید میکند.
بنابر این، به دنبال اموری که شهوات و نفسانیات او آنها را نیک و زیبا جلوه میدهند، نخواهد رفت، بلکه به دنبال زیباییهای حقیقی اعم از ایمان، احسان، بخشش و تقوا خواهد رفت. انسان در این طریق فکری و عقلی هرچه بیشتر جلو رود، بیشتر مشمول جاذبه و عنایت پروردگار میگردد و خداوند مشکلات و موانع را برایش آسان میگرداند. در مقابل، کسی که خدا را فراموش کند، دنیا را مطلوب یگانه خود قرار میدهد. در نتیجه، فقط به اصلاح زندگی دنیایی خویش میپردازد، در حالی که دنیا و مادیات با روح انسان سنخیت نداشته و او را آرام نمیکنند.
حال این متاع دنیوی چه کم باشد چه زیاد، او را اقناع نمیکند؛ زیرا انسان کمال طلب است و اگر وجود خود را صرف مادیات کند، به هرمیزان از این مادیات که دست یابد، قانع نمیشود و هماره بیشتر از آن را میجوید. پس چنین کسی همیشه در فقر و تنگی به سر میبرد وهمواره دلش به چیزی که ندارد، مشغول است و در میان آرزوهای بزرگ تر و اضطرابهای فراوان ناشی از اموال در تکاپو خواهد بود:«ومن أعرض عن ذکری فإن له معیشةً ضنکا».البته این معنی با کوشش برای به دست آوردن مواهب حلال مادّی منافات ندارد، بلکه مراد، دنیا پرستی است که انسان را از یاد خدا غافل میکند و او را به ورطه نیستی و مشقّت میافکند.