آرزوی ایرانیان در برنامه ششم
شهروندان:
برنامهها به ویژه اگر میانمدت و بلندمدت باشد و در صورتی که برای جامعهیی در حال توسعه تهیه شود، بدون تردید رنگ و طعم و بوی آرمان و آرزوهای نخبگان حاکم بر آن جامعه را با خود حمل میکند.
نخبگان ایرانی، کشورشان از جمله کشورهای در حال توسعه است که از ۱۳۲۷ تا امروز آرزوهای خود را در ماهیت برنامههای پنج ساله توسعه (به جز برنامه اول عمرانی که از ۱۳۲۷ اجرا شد) گنجاندهاند. تجربه تدوین و اجرای پنج برنامه عمرانی در رژیم گذشته و پنج برنامه توسعه از ۱۳۶۸ تا امروز نشان میدهد که محقق کردن آرزوهای نخبگان در این مدت از دل برنامهها بیرون نیامد و انبوهی از ناکامی در پیاده کردن آرمانها از خود بر جای گذاشته است.
به طور مثال در همه ۱۰ برنامه عمرانی – توسعه اجرا شده مقرر شده بود که «دیوانسالاری» ایران کارآمد و خالی از فساد باشد یا اینکه در همه ۱۰ برنامه عمرانی – توسعه، محقق شدن اقتصاد بدون نفت در ایران آرزو شده بود.
اگرچه هنوز بررسی جامع، کامل و کارشناسانه از کامیابیها و ناکامیها در اجرای برنامههای توسعه انجام نشده و دولتهایی که میآیند، دولت قبلی را متهم به عدم اجرای قانون میکنند و باید این اتفاق یکبار بیفتد، اما اشتیاق برای تدوین برنامههای توسعه هنوز ادامه دارد.
در روزهای گذشته مقامهای ارشد دولت یازدهم به طور جداگانه درباره شروع تدوین برنامه ششم توسعه و اینکه بخش خصوصی میتواند و باید در ماهیتبخشی به کمک دولت بیاید، نکاتی را یادآور شدند. با توجه به اینکه این برنامه باید در زمان مقرر تدوین و به تصویب دولت و مجلس و تایید شورای نگهبان برسد، چند نکته را یادآور میشوم:
یکم: غایت آرزو و آرمان نخبگان ایرانی در حال حاضر چیست و کدام جریان سیاسی و نهاد قدرت آنها را نمایندگی میکند؟ آیا آرزوی ایران ۱۴۰۰ را باید در اندیشههای دولت یازدهم و مسوولان اصلی برنامهریزی این دولت جستوجو کرد؟
دوم: دولت یازدهم باید در کوتاهترین زمان ممکن گروه اصلی تدوینکننده برنامه ششم توسعه را انتخاب و معرفی کند.
تا زمانی که معلوم نشود مسوولیت اصلی تدوین برنامه ششم توسعه با کدام گروه اندیشهیی است، نمیتوان چیزی در این باره بیان کرد. در حال حاضر در دولت و برخلاف آنچه گفته میشود به لحاظ اندیشهیی- نه عملکرد و اطاعت از دستورات دولت- در دولت یکپارچگی وجود ندارد و اندیشههای متفاوت در میان مدیران و مشاوران کاملا مشهود است. این اسامی را زودتر اعلام کنید تا کارها بسامان شود.
سوم: آیا دولت یازدهم همه پیامدهای حضور جدی بخش خصوصی در تدوین برنامه ششم که شامل توزیع متوازن قدرت میان نهادهای مدنی و نهاد دولت میشود را میپذیرد؟
وقتی از بخش خصوصی تمنا میکنیم در تدوین برنامه ششم حاضر باشد باید مقدمات آن که شامل تخصیص منابع مالی، دادن اطلاعات و آمارهای کلان و بخشی دادن حق رای است را نیز بپذیریم.
محمدصادق جنانصفت
اعتماد