ماراتن سفر تابستانی به چه قیمتی؟
شهروندان:
روزهای پایانی تابستان با سرعتی هرچه تمامتر میگذرند و پاییز کم کم خودش را از پس آفتاب سمج که میخواهد آخرین قدرت نماییهایش را به رخ بکشد، نمایان میکند.
جدا از تمام دغدغههای موجود برای شروع فصل مدرسه و دانشگاه، از ثبتنام گرفته تا خرید لوازم مورد نیاز، این روزها تب و تابی دیگر هم بر فضای شهرها حاکم است؛ تلاش برای تدارک سفر در روزهای پایانی تابستان که هرچند شاید کمی دیر باشد اما به عقیده خیلیها از هیچی بهتر است.
اینها غالباً همان کسانی هستند که از اول تابستان هزار جور فکر و برنامه برای مسافرت در ذهن داشتهاند و احتمالاً آنقدر قیمت تورهای مختلف را از آژانسهای مسافرتی گرفتهاند که دیگر برای خودشان یک پا کارشناس و صاحبنظر در این زمینه شدهاند. حالا اما روزهای بلند تابستان، گذشته و تا به خودشان آمدهاند، بسیاری از فرصتها از دست رفته است. شاید به خاطر همین هم هست که راضی میشوند با هر شرایطی، زمان را از دست ندهند و به هر قیمتی شده خاطره سفر در تابستان امسال را در ذهنشان حک کنند.
مسافران آخر تابستان از راههای مختلف، به سفر اقدام میکنند. گروهی از آنها یکی دوساعته کوله بار سفر را بستهاند و در صندوق عقب و باربند ماشین جاساز کردهاند و آن وقت دل زدهاند به جاده؛ آن هم چه جادهای!
ترافیک، ترافیک و باز هم ترافیک! این، نتیجه همان برنامهریزی دقیقه نودی است که دودش البته به چشم همه میرود. در این میان، جادههای منتهی به شمال، رکورددار ترافیک هستند، انگار مسافران پایان تابستان میخواهند هر طور شده دلی به دریا بزنند و تنی به آب.
سردار محسن مهرایی، رئیس پلیس ترافیک شهری هم البته این موضوع را تأیید میکند که این روزها بیشترین ترافیک جادهای کشور مربوط به استانهای شمالی است. شنیدهها هم حاکی از آن است که شهرهای شمالی دیگر ظرفیت مسافر بیشتر را در این روزهای پایانی تابستان ندارند، براساس گفتههای مسئولان گردشگری، زیرساختهای موجود، جوابگوی تعداد بالای مسافران نیست. البته به گفته سردار مهرایی، تراکم خودرو در جاده شهرهای مشهد، شیراز و اصفهان نیز بالاست و بالطبع این شهرها هم با حجم بالای مسافر مواجهند.
از سوی دیگر اردشیر جمشیدیراد، رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی استان قم نیز از حجم بالای ترافیک در جادههای منتهی به این استان خبر میدهد و هشدار میدهد که گاهی اوقات به دلیل حجم بالای ترافیک نمیتوان با سرعت مجاز رانندگی کرد و ممکن است تصادف شدیدی در این محورها به دنبال داشته باشد.
ترافیک و شلوغی جادهها، با تمام مشکلاتی که به بار میآورد و عواقبی که در پی دارد، تنها یک طرف سکه سفرهای پایان تابستان است. عدهای هم هستند که ترجیح میدهند از هواپیما، قطار و اتوبوس برای سفر استفاده کنند که آن هم صد البته بستگی دارد به اینکه چه موقع برای تهیه بلیت و آماده کردن مقدمات سفر، دست به کار شده باشند چرا که اگر کمی دیر بجنبی، دیگر نه بلیتی باقی میماند و نه امیدی برای سفر. کافی است یک تماس ناقابل با یکی از آژانسهای مسافرتی بگیرید و یا یک توک پا تشریف ببرید آنجا و خودتان از نزدیک ببینید که چه تعداد مسافر سرگردان، برای گرفتن بلیت در نوبت ماندهاند.
تورهای گردشگری را هم که دیگر نگو و نپرس؛ همانها که تا یک ماه پیش قیمتشان زمین تا آسمان با حالا فرق میکرد و اصلاً خود آژانسها بودند که چپ و راست پیامک میدادند و با قیمتهای وسوسه انگیزشان، دل مسافران بالقوه را میبردند. حالا اما قضیه فرق میکند؛ هرچه باشد، تابستان دارد تمام میشود و اگر میخواهید داغ سفر تابستانی به دلتان نماند، باید با قیمتهای نجومی تورها هم کنار بیایید.
پرداخت نفری ۹۰۰ هزار تومان برای یک مسافرت سه روزه داخلی، چیزی نیست که از عهده هر کسی برآید. این، نرخ یکی از انواع و اقسام تورهای مختلف به مقصد جزیره کیش است و نکته جالب توجه این است که افزایش حدود ۲۰۰ هزار تومانی نسبت به دو هفته پیش را نشان میدهد.
شنیدن قیمت، مشتری میانسال را مردد میکند. انگار دارد توی ذهنش حساب و کتاب میکند که آیا سفر سه روزه با این قیمت، اصلاً ارزشش را دارد یا نه! میگوید: «از همین آژانس قیمت گرفته بودم. خیلی وقت است که تصمیم به سفر گرفتهایم اما فرصتش پیش نیامد. گفتیم تا مدرسهها باز نشده، چند روزی برویم و آب و هوایی عوض کنیم اما این طور که معلوم است، باید قیدش را بزنیم. البته خدا را شکر، به لحاظ مالی آنقدرها داریم که دستمان به دهانمان برسد، اما من شخصاً ترجیح میدهم اگر قرار باشد با این هزینه به سفر داخلی بروم، یک چیزی بگذارم رویش و به جایی مثل ترکیه یا دوبی سفر کنم. حداقل سفر خارجی رفتهایم!»
خانمی حدوداً ۵۰ ساله هم که شاهد گفتوگوست، وارد بحث میشود و در تأیید حرفهای مرد میگوید: «اینقدر میگویند با وسایل نقلیه عمومی سفر کنید و جادهها را شلوغ نکنید اما یک بلیت قطار پیدا نمیشود. آدم که علم غیب ندارد. مادرم بد حال است و باید برای دیدنش به مشهد بروم. مریضی که خبر نمیکند. بد شانسی خوردهایم به آخر فصل. هرجا میروم بلیت پیدا نمیکنم. آخر سر ناچارم از پسرم بخواهم با ماشین مرا ببرد. تا برگردد هم فکرم هزار راه میرود با این جادههای ناامن!»
حرفهایش را تندتند و با عصبانیت میزند و میرود؛ احتمالاً سراغ یک آژانس دیگر.
چند دقیقه بعد مردی داخل میشود و با اطمینان میرود سراغ باجهای که کنارش نوشته تور داخلی. خودش را معرفی میکند و دختر جوان با خوشرویی برایش بلیتها را صادر میکند. از قرار معلوم بلیت مشهد است.
«آشنا که نداشته باشی، کلاهت پس معرکه است!» این جمله را مرد جا افتادهای میگوید که او هم ظاهراً در صف ناکامان دریافت بلیت مانده است.
بلیت برای استانبول میخواهد. به ظاهرش نمیخورد که قصد تفریح داشته باشد. میگوید: «پسرم آنجا کار میکند؛ راهنمای تور است. مشکلی برایش پیش آمده و باید خودم را هرچه زودتر به او برسانم. اما در مراجعهای که به تعدادی از آژانسها داشتهام، موفق نشدهام برای چند روز آینده بلیت بگیرم. با وجود اینکه قیمتها خیلی بالا رفته، تقاضا آنقدر زیاد است که اصلاً بلیت پیدا نمیشود. میگویند بگذارید برای مهرماه اما من حالا باید آنجا باشم.»
نیاز به سفر، حق طبیعی مردم
شاگرد تنبلهای کلاس مسافرت، یعنی همانها که سفرشان را موکول کردهاند به روزهای آخر تابستان، باید صابون افزایش قیمتها، نبودن بلیت و شلوغی جادهها را هم به تنشان بمالند؛ البته هستند کسانی هم که با برنامهریزی قبلی، روزهای پایان شهریور را به دلیل اینکه گرمای هوا ملایمتر میشود، برای سفر انتخاب کردهاند اما آنها هم به هرحال با مشکلاتی نظیر ماندن در ترافیک جادهای مواجه میشوند.
در این میان، نرخ تورهای گردشگری هم ساز خودش را میزند و گاهی این قیمتها آنقدر نوسان دارد که اصلاً مسافر را از سفر منصرف میکند یا او را زیر بار هزینههای سرسامآور میبرد. حسابش را بکنید یک خانواده ۳ یا چهار نفره برای یک سفر ناقابل داخلی چقدر باید هزینه کند؛ سفری که هزینههایش گاه تا چندین ماه بر دوش خانواده سنگینی میکند. اینجا، سادهترین راه خط زدن صورت مسأله است؛ یعنی سفر نرویم! اما آیا میتوان سفر را به کل از سبد خانواده حذف کرد و چیز دیگری را جایگزیناش کرد؟
دکتر صادق امانی، روانشناس در این باره در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «کارهای روزمره و خستگیهای ذهنی و جسمی و استرسهایی که ممکن است در اثر شرایط کاری و زندگی برای افراد پیش بیاید، بتدریج موجب از بین رفتن نشاط و شادابی افراد میشود و روح و جسم را فرسوده میکند. در چنین شرایطی تدارک دیدن یک برنامه تفریحی در قالب سفر، میتواند فرصتی در اختیار فرد قرار دهد که تجدید قوا کرده از تنشها رها شود که این کار تا حد زیادی به ارتقای بهداشت روان و سطح سلامت روانی افراد کمک میکند.»
او ادامه میدهد: «سفر و تفریح یکی از حقوق طبیعی انسانها در جامعه صنعتی امروز به شمار میرود و در شرایط پراسترس زندگی امروزی میتواند نقش مهمی در پیشگیری از تأثیرات نامطلوب فشار زمان، همچون اضطراب، هیجانزدگی و استرس داشته باشد. بنابراین همان گونه که افراد برای سلامت جسمانی خود نیاز به فاکتورهای غذایی و همچنین بهداشتی و پزشکی دارند، برای سلامت روح خود نیز موارد مختلفی نیاز دارند که سفر هم یکی از آنهاست.»
البته سفر در روزهای آخر تابستان، شاید نیاز به مسافرت را تا حدی جوابگو باشد اما ممکن است به دلیل حجم بالای سفرها در این روزها، بار استرس بیشتری روی افراد ایجاد کند و به جای ایجاد نشاط و آرامش، بیشتر تولید هیجان منفی و استرس کند.
در بحث سفر، مسائل آنقدر به هم تنیده شده و با هم ارتباط مستقیم و غیرمستقیم پیدا میکنند که به هرکدام پرداخته شود، ناچار باید به بقیه هم سرکی کشید و به دنبال علت و معلولها بود.
شلوغی جاده و وضعیت کلافه کننده شهرهای پر مسافر، گرانی نرخ تورهای گردشگری در ایامی خاص، سردرگمی مسافران برای انتخاب مقصد سفر و فاکتورهای دیگری که در این رابطه وجود دارد، همه و همه با هم در ارتباطند. به عنوان مثال اگر این امکان به وجود بیاید که مردم بتوانند با هر سطح درآمدی از امکانات تورهای گردشگری استفاده کنند، شاید کمتر شاهد شلوغی جادهها باشیم. اما خصوصاً در این روزهای پایانی تابستان، انگار نرخ این تورها به هیچ عنوان با جیب مسافران سر سازگاری ندارد. آن هم در شرایطی که بالا بودن قیمت ارز، مسافران را بیشتر به سفرهای داخلی ترغیب میکند اما با کمال تعجب درمییابند که نرخ این تورهای داخلی هم دست کمی از خارجیهایش ندارد!
امیرحسین جعفری، استاد دانشگاه جهانگردی در این رابطه میگوید: «هزینههای سفر و قیمت تمام شده مسافرت تابع یکسری عوامل است که نمیتوان این هزینهها را با کشورهای دیگر مقایسه کرد. زمانی میتوان این شرایط را با کشورهای دیگر مقایسه کرد که درآمد هر نفر با درآمد کشوری که قرار است مورد مقایسه قرار گیرد برابر باشد. آن چیزی که امروز نیاز گردشگری در کشور است، توسعه زیرساختهاست و ما باید به سمتی حرکت کنیم تا همه افراد با هر میزان درآمد بتوانند به سفر بروند.»
او ادامه میدهد: «هزینههای سفر به میزان درآمد، فصل سفر، آب و هوای کشور، تعداد هتلها، پراکندگی جغرافیایی و گسترش شبکه حمل و نقل جادهای ارتباط دارد. سفر در کشور ما محدود شده به یکسری زمانهای مشخص در حالی که سال ۳۶۵ روز است و میتوان سفر را مدیریت کرد. تنها ۵۰ تا ۷۰ درصد ظرفیت هتلها در طول سال اشغال میشود، این به معنای آن است که هتل در نیمی از سال خالی است و طبیعی است که صاحبان آن در سایر مواقع حداکثر نرخ قانونی را از مسافران اخذ کنند. اگر ما سفر را به ۱۳ روز عید و تنها چند هفته در تابستان محدود نکنیم، هتلها در همه ایام سال فعالیت میکنند و میتوانند هزینههایشان را مدیریت کرده و در کنار آن به کاهش هزینه سفر کمک کنند.»
از گردشگری پاییزه و زمستانه غافل نشوید
اینکه با پایان تابستان، دفتر سفرهای سال هم بسته شود، واقعاً کسل کننده و دلگیر است. گرچه تعطیلات سه ماهه مدارس و دانشگاهها، فرصت خوبی برای سفری دلانگیز به شمار میرود اما نباید از سفر در دیگر فصلهای سال هم غافل بود.
خیلیها هستند که شرایطشان اجازه میدهد به آسانی در فصول غیر از تابستان هم به سفر اقدام کنند اما گاهی همین عده هم در صف طویل مسافران تابستانی قرار میگیرند تا بار سفرهای تابستانی را بخصوص در روزهای پایان تابستان سنگینتر کنند.
البته چند سالی است که فعالیتهای جالب توجهی در جهت رونق گردشگری زمستانه در کشور انجام شده است که از جمله آنها میتوان به برگزاری جشنوارههای برفی و فستیوالهای زمستانی اشاره کرد.
رونق گردشگری زمستانی در بسیاری از کشورهای سردسیر در حالی است که ایران با وجود داشتن نواحی کوهستانی و برفگیر و قرار گرفتن ارتفاعات زاگرس و البرز نتوانسته همانند این کشورها از ظرفیتی که دارد به خوبی استفاده کند. مناطقی چون اردبیل، همدان، شهرکرد و دیگر شهرهای سردسیر ایران میتوانند در صورت سرمایهگذاریهای لازم و برنامهریزی مسئولان به نقاطی جذاب برای گردشگری زمستانی تبدیل شوند و گردشگران بسیاری را از کشورهای حوزه خلیج فارس که از وجود بارش برف بیبهرهاند به این مناطق بکشاند.
موقعیت جغرافیایی ایران و فراهم بودن زیرساختهای طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین سیستم حمل و نقل بسیار مناسب در این مناطق همانند راهآهن میتواند خواب زمستانی این شهرها را به شور و هیجانی در فصل زمستان تبدیل کند و برای ساکنان این شهرها نیز درآمد خوبی درپی داشته باشد. سرمایهگذاری و رونق گردشگری زمستانی در پیستهای اسکی، دریاچههای آبگرم و طبیعت بسیار مناسب استانهای غربی کشور بهترین و مطمئنترین منبع اشتغالزایی برای ساکنان منطقه است و میتواند صنعت یخزده گردشگری شهرهایی چون همدان و شهرکرد را جانی دوباره بخشد.
همچنین در استان مازندران نیز کوههای پربرف، یخچالهای طبیعی و آبشارهای یخی فرصتهایی است که در پناه توسعه گردشگری زمستانه، میتواند بالفعل شده و به ظرفیت سرمایهای تبدیل شوند، اما متأسفانه نبود اطلاعات و نگاه تخصصی و خلاقانه به گردشگری زمستانه بخصوص تفریحات و ورزشهای زمستانی، باعث شده است که ایران در زمستان، با رکود شدید گردشگری داخلی مواجه شود. با وجود این، گامهایی نیز در برخی شهرهای کشور برداشته شده است.
در این رابطه فرهنگسازی هم نقش مؤثری دارد و میتوان از راههای گوناگون مردم را به گردشگری زمستانه ترغیب کرد.
البته قطار تعطیلات قرار است به زمستان هم برسد؛ چنانچه مسعود سلطانیفر، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ابراز امیدواری کرده که اجرای طرح تعطیلات زمستانی به زمستان امسال برسد.
طرح تعطیلات زمستانی در این راستا مطرح شد که مردم تنها در ایام نوروز و تابستان عازم سفر نشوند و بعضی از اقشار خاص مثل بازنشستگان که برای سایر ایام سال که غیرپیک است و مشکلی برای سفر ندارند با ارائه تسهیلاتی بتوانند به سفر بروند و کل حجم سفرهای مردم، متمرکز در نوروز و تابستان نشود.
سلطانیفر میگوید: «باید هماهنگی بین دستگاهی صورت گیرد به طور مثال برای ساماندهی سفر بازنشستگان نیازمند هماهنگی با سازمان بازنشستگی هستیم یا برای استفاده از تخفیفهای شرکتهای مسافربری از جمله سازمان هواپیمایی، شرکت رجا و… باید جلساتی داشته باشیم تا زمانهای غیرپیک را مشخص کنیم و جامعه هدف را در این ایام به سفر بفرستیم.»
با این اوصاف شاید دیگر مردم مجبور نباشند که تنها به دلیل فرصت تعطیلات نوروز و تابستان، تمام سفرهای خود را برای این ایام برنامهریزی کنند و به ناچار در ماراتن سفرهای شلوغ و پر ازدحام شرکت کنند؛ سفرهایی که گاه به جای اینکه آرامش را به ارمغان بیاورد، بیشتر سبب خستگی و کسالت جسم و روح خواهد شد.
مریم طالشی
ایران