سیری در سیره امام صادق(ع)
شهروندان:
جلوههاى صدق اهل بیتعلیهمالسلام در صادق این خاندان به صورت ویژه بروز یافته است. این جلوهها را در رفتار آن حضرت بهتر مىتوان درک کرد.
آنچه بیشتر رواج یافته، ذکر« قال الصادق»هاست که به حق زیرساخت فکرى، فقهى و کلامى شیعه را تشکیل داده است اما در کنار توجه به گفتههاى آن حضرت، براى تامل و توجه در رفتارهاى آن امام علیه السلام و بهره گیرى عملى از این رفتارها فصل دیگرى را هم باید گشود .آنچه در این نوشتار مىآید، بخشى از کردارهاى امام صادق علیه السلام را منعکس مىسازد.
رسیدگی به محرومان
هشام بن سالم مىگوید: امام صادق علیه السلام هنگامى که تاریکى شب فرا مىرسید، کیسه ای از نان و گوشت و پول را بر مىداشت و بردوش مىنهاد و به سوى نیازمندان شهر مدینه مىشتافت و آنها را میانشان تقسیم مىکرد. آنها او را نمىشناختند. زمانى که امام صادقعلیه السلام رحلت کرد و آن انفاقهاى شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسى هر شب به آنها غذا و پول مىداد. معلى بن خنیس مىگوید: امام صادقعلیه السلام با انبانى (کیسه) از نان بیرون آمد و من همراه او بودم. به اقامتگاه بنى ساعده رسیدیم. در آن جا گروهى خوابیده بودند. آن حضرت یک یا دو نان بر بالین هر کدام نهاد. به آخرین فرد که رسید، برگشتیم. پرسیدم: من به فدایت! آیا اینها حق را مىشناسند (یعنى شیعه هستند)؟ از پاسخ امام برمی آید که آنان شیعه نبودند ولی نسبت به آنها نیز رافت داشتند. در روایتى آمده است:«کان الصادقعلیه السلام یطعم حتى لایبقى لعیاله شىء»
میانهروى
امام صادقعلیه السلام – در ایام قحطى – دستورمىداد براى تهیه آرد، گندم را با جو مخلوط کنند و مىفرمود: من مىتوانم براى خانوادهام آرد گندم خالص تهیه کنم ولى دوست دارم در زندگى اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم.
دورى از بخل
فضل بن ابى قره مىگوید: «رایت اباعبدالله علیه السلام یطوف من اول اللیل الى الصباح و هو یقول: اللهم قنى شح نفسى فقلت: جعلت فداک ما سمعتک تدعو بغیر هذا الدعاء؟ قال: واى شىء اشد من شح النفس، ان الله یقول: «و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون.» امام صادقعلیه السلام را دیدم که از اول شب تا صبح، خانه خدا را طواف کرد و این دعا را خواند: خدایا! مرا از شر بخل نفسم برهان! گفتم: به فدایت شوم! از شما غیر از این دعا را نشنیدم؟ فرمود: چه چیزى بدتر از بخل نفس! بعد آیه « و من یوق شح نفسه…» را خواند.
ادب بیمارى
امام صادق علیه السلام هنگام بیمار شدن عرض مىکرد: «الله اجعله علة ادب لاعلة غضب.» بارخدایا! آن را بیمارى ادب (و تنبه) قرار بده، نه بیمارى غضب (و خشمت).
دعا هنگام پیش آمد ناگوار
«کان الصادقعلیه السلام: اذا حز به امر جمع النساء والصبیان ثم دعا و امنوا.» امام صادق علیه السلام هرگاه به پیش آمد ناگوارى برمى خورد، زنان و اطفال را جمع مىکرد و دعا مىکرد و آنها آمین مىگفتند.
سجده بر تربت حسینى
«کان الصادق علیه السلام لایسجد الا على تربة الحسینعلیه السلام تذللا لله و استکانة الیه.» امام صادقعلیه السلام جز بر تربت حسینى سجده نمىکرد، تا در درگاه خداوند.
دعا
«کان الصادقعلیه السلام یدعو بهذاالدعاء: الهى کیف ادعوک و قد عصیتک و کیف لاادعوک و قد عرفت حبک فى قلبى…» امام صادق علیه السلام این دعا را مىخواند: خدایا! چگونه تو را بخوانم، در حالى که تو را معصیت کردهام و چگونه تو را نخوانم، در حالى که محبت تو را در قلبم احساس مىکنم …
زیارت امیرالمؤمنین(ع)
از صفوان جمال روایت شده است: با امام صادقعلیهالسلام وارد کوفه شدیم. امام فرمود: اى صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدم، امیرالمؤمنینعلیه السلام است. امام فرود آمد، غسل کرد، جامه را تغییر داد، پا را برهنه نمود و فرمود: تو نیز چنین کن. به جانب نجف رفتیم. فرمود: گامها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز. خداوند متعال براى هر گام که بردارى، صد هزار حسنه مىنویسد، صدهزار گناه را محو مىکند، صدهزار درجه مىبخشد، صد هزار حاجت را بر مىآورد و ثواب هرصدیق و شهید را براى تو مىنویسد. آن حضرت با دل آرام، تن آرام، تسبیح، تهلیل وتنزیه به جلو مىرفت، تا رسیدیم به تلها… بر سر قبر رسید و اشک بر گونه هایش جارى شد و گفت: « انالله و انا الیه راجعون»؛ آن گاه بر امیرالمؤمنینعلیه السلام سلام کرد و…
زیارت حسینى
امام صادق علیه السلام در مسجد حنانه – که از مساجد شریفه، نجف اشرف است. – امام حسین علیه السلام را به گونهاى خاص – که در مفاتیحالجنان ذکر شده است.- زیارت کرد و سپس چهار رکعت نماز خواند.
دعا هنگام سفر
امام صادقعلیه السلام هنگام سفر این دعا رامىخواند:«اللهم خل سبیلنا و احسن تسییرنا واعظم عافیتنا»؛ خدایا! راه را بر ما بگشاى و نامه ما را نیکو گردان و عافیت ما را کامل ساز. امام صادق علیه السلام هر گاه پاى در رکاب مىنهاد، مىگفت: «سبحان الذى سخرلنا هذا و ما کنا له مقرنین». نیز هنگام سفر هفت بار تسبیح مىکرد، هفت بار حمد خدا میخواند و هفت بار لااله الا الله مىگفت.
شروع صبح
در روایت آمده که امام صادقعلیه السلام صبح که مىشد، مىگفت: «بسم الله و بالله و من الله و الى الله و فى سبیل الله و على ملة رسول الله صلى الله علیه و آله اللهم الیک اسلمت نفسى و الیک فوضت امرى و الیک توجهت وجهى و علیک توکلت یارب العالمین…»
کیفیت صدقه
در روایت آمده است: «انه کان یتصدق بالسکر فقیل له: اتتصدق بالسکر؟ قال نعم انه لیس شىء احب الى منه و انا احب ان یتصدق با حب الاشیاء الى.» امام صادق علیه السلام شکر را صدقه مىداد. از آن حضرت سؤال شد: آیا شما شکر را صدقه مىدهید؟ فرمود: بلى. هیچ چیز نزد من دوست داشتنىتر از شکر نیست. من دوست دارم که محبوبترین چیز را صدقه دهم.
عزادارى براى امام حسین(ع)
طفلى شیرخوار را در مجلس عزادارى امام حسینعلیه السلام نزد امام صادقعلیه السلام آوردند. امام صادقعلیه السلام طفل را بغل کرد و گریهاش شدت یافت. امام صادقعلیه السلام به ابوهارون شاعر فرمود: شعرى درباره حسین علیه السلام بخوان. او شعرى درباره آن حضرت خواند. امام فرمود: آن گونه که در جمع خود مىخوانى، بخوان. ابوهارون قصیدهاى را با سوز خاصى خواند. امام با صداى بلند گریست. صداى زنان نیز از پس پرده برخاست.
حضور قلب در نماز
ابوایوب مىگوید: «کان ابوجعفرعلیه السلام و ابوعبدالله علیه السلام اذا قاما الى الصلاة تغیرت الوانهما حمرة و مرة صفرة کانما یناجیان شیئا یریانه.» امام باقر و امام صادقعلیهماالسلام آن گاه که به نمازمىایستادند، رنگ چهره آنان تغییر مىکرد؛ گاه سرخ مىشد و گاه زرد. گویا با کسى که او را مىبینند، سخن مىگویند.امام صادقعلیه السلام در نماز، قرآن تلاوت کرد و بیهوش شد. بعد از به هوش آمدن، از امام سؤال شد: چرا بىهوش شدى؟ امام فرمود: معناى آیات مرا بىهوش کرد. من آیات را تکرار کردم و در حالتى قرار گرفتم که گویا آیات را از کسى که آن را نازل کرده است، مىشنیدم. امام صادقعلیه السلام هنگامى که براى نماز خارج مىشد، مىفرمود:«اللهم انى اسالک بحق السائلین لک و بحق مخرجى هذا فانى لم اخرج اشرا ولابطرا ولا رئاء ولا سمعة ولکن خرجت ابتغاء رضوانک و اجتناب سخطک فعافنى بعافیتک من النار.»