شهروند پرسشگر به اندازه دولت پاسخگو باید از ارج و قرب برخوردار باشد
شهروندان – سمانه سامانی:
توجه به حقوق شهروندی از جمله مهمترین وعدههای دولت یازدهم است که ویرایش نخست منشور آن همزمان با ارائه گزارش صد روزه رییس جمهور با هدف جمع آوری و اعمال نظرات رسیده از سوی صاحب نظران، اندیشمندان، دانشگاهیان، اساتید معظم حوزههای علمیه، نهادهای مدنی و تشکلهای مردم نهاد، گروههای مختلف صنفی اعم از شهری و روستایی و عشایر غیور منتشر شد.
با توجه به اینکه بخشی از این پیشنویس مرتبط با حقوق زنان است با خانم شهیندخت مولاوردی، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به عنوان کسی که به جای شعار دادن، دغدغه این حوزه را دارد به گفت و گو نشستیم.
- حقوق شهروندی را چگونه تعریف میکنید؟
حقوق شهروندی آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن بر عهده مدیران شهری، دولت یا به طور کلی قوای حاکم است. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها حقوق شهروندی اطلاق میشود. در واقع حقوق شهروندی مجموعه حقوقی است که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا میشوند و نیز اطلاقی عام است بر مجموعه امتیازات مربوط به شهروندان و نیز مجموعه قواعدی که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت میکند. گاه این مفهوم مترادف و یا جایگزین حقوق بشر و حقوق اساسی به کار میرود، حال آنکه از نظر مفهومی مرزهای ظریفی میان آنها وجود دارد. حقوق شهروندی جدید دارای دو ویژگی بارز است که آن را از سایر مفاهیم حقوقی جدا می کند: اول آنکه حقوق شهروندی مدرن جدای از حقوق بشر به شمار میآید. حقوق بشر به آن دسته از حقوقی اطلاق میشود که در همه زمانها ومکانها از مقام و منزلت و کرامت انسانها به دلیل انسان بودن در مقابل دیگران، دولتها و…حمایت میکند. این حقوق بر پایه حرمت انسانی است که نه قابل انتقال و واگذاری و نه صرفنظر کردنی است و از بدو زایش با انسان همراه است و به منزله حقوق طبیعی او تلقی میشود، لذا حقوق بشر هدایایی نیست که به میل دولتها به کسی اعطا یا از کسی سلب شود بلکه دولت یا هر نهاد دیگری صرفاً میتواند آن را به رسمیت بشناسد یا نشناسد. دوم آنکه از طرفی حقوق اساسی چیزی جز برگرداندن ارزشهای حقوق بشری به صورتی از حقوق مشخص و مدون و تصویب آنها در قوانین اساسی کشورهای گوناگون نیست. میتوان گفت حق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل ملی به خود میگیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود (مانند حق مشارکت سیاسی).
- چه زیرساختهایی را برای احقاق حقوق شهروندی لازم میدانید؟
آگاهی و رفتار مسئولانه شهروندان کلید حل بسیاری از مشکلات و مسایل جامعه است. در پرورش چنین نسلی خانواده (پدر ومادری آگاه) نقش مهمی ایفا میکند. همانند دموکراسی، حقوق شهروندی هم از خانه آغاز میشود. اما از نقش و تأثیر آموزش و پرورش و رسانهها نباید غافل بود. از سوی دیگر طبق نظر آنتونی گیدنز در کتاب جامعهشناسیاش «در واقع افراد برای این که به عنوان شهروند شناخته شوند نیازمند عضویت در نهادهای مدنی هستند. با عضویت در این گونه نهادها، فرایند اجتماعی شدن افراد در سطحی بالاتر از خانه و مدرسه تداوم مییابد و همبستگیهای اجتماعی جدیدی حاصل میشود که لازمه زندگی در شهرهای بزرگ است. در این گونه نهادها، افراد میآموزند که تفاوتها را بپذیرند، به حقوق دیگران احترام بگذارند، به منافع و علایق دیگران نیز بیندیشند و همچنین اطاعت از قوانین و قواعد مشترک اجتماعی را تمرین کنند و در نهایت به نوعی رفتار مردم سالارانه گردن نهند». در مفهوم شهروندی دولت تابعی از شهروندان و مبتنی بر تصمیمگیری و خواست آنهاست و به همین مبناست که شهروندی جزء اصول، مؤلفهها و پیششرطهای دموکراسی در نظر گرفته شده است. برمبنای این تعریف شهروندان، تنها افرادی از جامعه نیستند که چشم به اقدامات دولت دوختهاند تا به حل مشکلات مختلف آنان بپردازد، فرهنگ را سر و سامان دهد، معضلات اجتماعی را حل کند و مشکلات رفتاری کشور و مردم را ریشهکن نماید بلکه اجزایی از یک تیم هستند که البته با در اختیار داشتن ابزار و لوازم مورد نیاز هر کدام کارکرد مشخصی دارند و ایجاد سازمان و نظام در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مستلزم کارکرد صحیح هریک از این عناصر در کنار سایر مؤلفههای مؤثر از جمله دولت است.
- جایگاه زنان در تدوین منشور حقوق شهروندی را چگونه تحلیل میکنید؟
از ترکیب اعضای تدوینکننده منشور حقوق شهروندی اطلاع دقیقی ندارم و نماینده معاونت امور زنان و خانواده در یکی از جلسات توجیهی حضور پیدا کرده بود. اما فراتر از جایگاه زنان در تدوین حقوق شهروندی، جایگاه و اهمیت این مقوله و موضوع در متن آن است اینکه زنان با سایر موضوعات همردیف شوند (مانند کهنسالان، کودکان و…) و یا بهطور مستقل مخاطب قرار گیرند خود حاوی پیام است و حکایت از نوع تلقی و نگاه تدوینکنندگان آن دارد.
- معاونت امور زنان تا چه حد دغدغه حقوق شهروندی را دارد؟
چشماندازی که برای این معاونت ترسیم شده است یقیناً بدون این دغدغه محقق نخواهد شد، تحقق تعادل و توازن جنسیتی در تمام جنبههای زندگی، تصمیمسازی و تصمیمگیری با اذعان به این واقعیت که قرنها به زنان به چشم شهروند درجه دوم نگاه شده است و فرهنگ جهانشمول مردسالاری بر تمام زوایای زندگیشان سایه افکنده است کار چندان سادهای نیست. از سوی دیگر به نظر میرسد که صرف تجمیع و تدوین حقوق مصرحه در قوانین موجود (به عنوان کف حقوق و مطالبات) درقالب منشور وافی به مقصود نیست و لایحه جامع حقوق شهروندی باید موجد حق جدید بوده و توسعه این قوانین را در دستور کار خود قرار دهد. درواقع منشورنویسی کار دولت نیست بلکه نهادهای مدنی با تهیه فهرستی از قوانینی که به بوته فراموشی سپرده شدهاند و یا ضعف در اجرا دارند با منشورنویسی به دولت یادآوری میکنند. بنابراین دولت در این لایحه با انشاء حق و حقوق جدید و با ابداعات و ابتکاراتی که به خرج میدهد باید این سند را از جنبه توصیفی و اعلامی خارج کند. بالاخره آنچه این لایحه را از توصیه اخلاقی صرف متمایز میکند ضمانت اجراست.
- این معاونت چه سهمی در تدوین حقوق شهروندی داشته است؟
این معاونت بعد از تدوین آن در معاونت حقوقی در مورد پیشنویس آن اظهار نظر کارشناسی کرده است.
- به نظر شما چه باید کرد تا زن ایرانی از حقوقش مطلع باشد و آن را مطالبه کند؟
در ادبیات توسعهای، آموزش، کلید توانمندسازی است و انسانهای توانمند کنشگرانی صاحب اراده و حق هستند که به راحتی به محرومیت از حقوق انسانی خود تمکین نمیکنند. شهروند خوب بودن نیاز به آموختن دارد تا به رصد حقوق خود بپردازد. با این باور مطالبه حق میوه دانایی است و دانایی محصول تفکر و تفکر محصول آزادی است. در جوامعی که فرصت نقد و قیاس و پرسش فراهم است و دموکراسی نهادینه شدهاست، حق مجال عرض اندام پیدا میکند. در این جوامع شهروند پرسشگر به اندازه دولت پاسخگو از ارج و قرب برخوردار است. زن ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیست.
- به نظر شما موسسه اخلاق و حقوق شهروندی در چه حوزههایی میتواند موثر باشد؟
این موسسه در جا انداختن موضوع حقوق شهروندی و گوشزد کردن اهمیت و ارزش آن و بهویژه در آموزش این حقوق و اطلاعرسانی لازم در آن حوزهها میتواند بسیار تأثیر گذار بوده و با ترویج و اشاعه آن گامهای مؤثری در حفظ و ارتقای آن بردارد.
- چه پیشنهادی برای فعالیتهای موسسه در مورد حقوق زنان دارید؟
اگر شهروند قدرتمند را سرمایه دولت بدانیم زنان قدرتمند نیز نیمی از این سرمایه انسانی هستند و این موسسه که دغدغه ترویج و احقاق حقوق شهروندی را دارد نمیتواند بر این واقعیت چشم ببندد.