برای همه درخواستهای خون، نمیتوانیم پاسخ مثبت بدهیم
شهروندان:
خون نجاتبخش زندگی است، زندگی بیماران تالاسمی، بیماران مبتلا به انواع هموفیلی، بیماران دیالیزی، بیماران نیازمند به جراحیهای بزرگ نظیر قلب، زنان، مادران باردار و سزارین، نوزادان مبتلا به زردی، جراحی، شکستگی استخوانها در تصادفات رانندگی، پیوند اعضا، سوختگی شدید، کم خونیهای مزمن،انواع سرطانها و… آنقدر بیماریهای نیازمند به خون فراوان است که اگر بخواهیم همه آنها را بشماریم، به تخصص ویژه نیاز داریم.
اما رسیدن به این نجاتبخش عمده در زندگی انسانها به همت، از خودگذشتگی، ایثار وبه ویژه سلامت اهداءکنندگان خون نیاز دارد. در کنار آن سازمان گسترده و با امکانات ویژه هم باید باشد تا خون اهدایی مردم را دریافت و پس از پالایش و آزمایش، به بیمارستان رسانده و در اختیار اطباء قرار دهد تا آنها بتوانند همزمان با هر جراحی، میزان خون از دست رفته را با خونهای اهدایی جایگزین کنند و سلامت بیماران را مجدداً به آنها بازگردانند چرا که حاذقترین جراحان نیز تا خون اهدایی آماده در کنار تخت بیمار نداشته باشند، هیچ گاه قادر نخواهند بود جراحی مورد نیاز را انجام دهند.
در کنارآن، اگر خون ناسالمی هم در اختیار پزشک جراح قرار داده شود، او در این زمینه اطلاعی ندارد و خون ناسالم هم اگر به بدن بیمار روی تخت بیمارستان تزریق شود، سلامت او را کاملا تهدید خواهد کرد چرا که اگر یک اهداءکننده خون حتی آلوده به ویروس سرماخوردگی باشد و بخواهد آن را به بیمار جراحی قلب باز در روز اول جراحی منتقل سازد، به دلیل سایر مشکلات موجود، بیماری ساده سرماخوردگی میتواند جان یک بیمار تازه عمل جراحی شده را به خطر بیندازد و…
پس در مرحله اول آنچه مهم است، ایثار و همت اهداءکنندگان و پس از آن تلاش و همت پالایشگران خون در سازمان انتقال خون ارکان اصلی جذب و اهداء خون محسوب میشوند. اما سازمانی که اکنون وظیفه بسیار مهم انتقال خون اهداءکنندگان را برعهده دارد، خودش دچار کم خونی ناشی از کمبود اعتبار شده است، این مشکلات سبب شده تا مصاحبهای با دکتر محمدقاسم اسلامی مدیرکل منطقهای سازمان انتقال خون استان تهران به عنوان بزرگترین اداره کل تهیه و توزیع خون در کشور انجام دهیم که در پی میآید:
- آقای دکتر؛ در اولین سئوال میخواهیم بدانیم اداره یا سازمان شما چه زمان یا فصلی بیشتر دچار کمبود خون به مفهوم عام میشود؟
ما همواره در گروههای خونی منفی کمبود داریم با این همه برای تامین نیاز بیماران خاص و یا همه گروههای خونی نیازمند کمک اهداء کنندگان هستیم. اما به طور به طور معمول روزهای بارانی و برفی و ماههای مهر، آبان و آذر، دی، بهمن و اسفند از ماههایی است که دچار کمبود میشویم اسفندماه اوج کاهش میشود که مردم به دلیل مشکلات خریدهای عید و خانه تکانی کمتر فرصت میکنند برای اهداء مراجعه میکنند،در مقابل همه ساله در ماههای محرم و صفر به دلیل علایق مذهبی مردم در عاشورا و اربعین امام حسین، اهدای خون هم افزایش مییابد که در سرمای زمستان مقداری به کمک ما میآید و ما میتوانیم ذخیره خونی را تا ۵ روز هم افزایش دهیم.
- ظاهراً حجم فراوان بیمارستانها و مراکز درمانی موجود در تهران عامل اثرگذار و قوی برای افزایش مصرف خون و فراوردههای خونی در این استان است؟
دقیقاً بله. درصد بسیار زیادی از بیمارانی که در بیمارستانهای تهران بستری میشوند، بیمارانی هستند که از شهرستانها مراجعه میکنند، علت آن هم وجود مراکز درمانی بزرگتر، تخصصیتر نسبت به سایر شهرها و استانهای کشور در تهران است. البته این وضعیت هیچگاه نمیتواند دلیلی باشد که انتظار داشته باشیم بیماران از روستاها و شهرستانها،همراه خود خون بیاورند. ولی طبق قانون، استانهای اطراف استان تهران، معین ما هستند و در حوادث و رخدادها میتوانند خون کمک کند. البرز، سمنان، مرکزی در زمینه خون استان معین ما محسوب میشوند که در زمینه تامین مازاد بر میزان مصرف خود هم میتوانند به ما کمک کنند. اما حجم مصرف در تهران بسیار بالاست و این کمکها، کمکهای عمدهای محسوب نمیشود و تا حدی که کمک یک ماهه آنها به اندازه مصرف یک روز استان تهران هم کفاف نمیکند.
- نکتهای را که نمیتوان از آن غافل بود این است که اهداء کنندگان علاقهمند به اهداء خون هستند، اما مراکز جذب محدود است، چرا تهران به چنین سرنوشتی دچار شده، چه تعداد مرکز جذب فعال در تهران دارید؟
ما همواره سپاسگزار کمک افراد نوعدوست هستیم، در تهران ۱۸ مرکز دریافت خون داریم، اما برخی از مراکز به دلیل کمبود نیروی انسانی یک روز در میان فعال هستند. در سال گذشته سه مرکز در طرحهای عمرانی شهرداری قرار گرفته، پایگاههای میدان امام حسین، میدان ولیعصر برای طرح توسعه میدان و ایستگاه مترو، خراب شد و یکی دیگر در سعادت آباد به دلیل گودبرداری ساختمان مجاور آن و احتمال بروز خطر، تعطیل شد. مواردی هم پیش میآید به دلیل تعمیرات و مشکلات مالی برخی از پایگاههای ما تعطیل شوند.
- جواب سئوال من تکمیل نشد، میخواهم بدانم چرا محدود است و این که فرمودید یک روز در میان هم این مراکز فعالیت دارند، که بدتر!
عمدهترین مشکل ما کمبود کادر و نیروی انسانی است، البته مشکلات سازمان چند مورد است. یکی از مهمترین آنها این است که طبق قانون همانند سایر دستگاههای دولتی موظف به کاهش سالانه نیرو هستیم و نیروهایی که از سازمان بازنشسته میشوند جایگزین استخدامی برای آنها نداریم. یک سری از نیروهای ما “طرح نیروی انسانی” محسوب میشوند که فارغ التحصیلانی هستند که یکسال تا دو سال بعد از فارغالتحصیلی باید در خدمت دولت باشند. برای این افراد بعد از دوران طرح باید جایگزین داشته باشیم که به دلیل مشکلاتی دیگر این فرصت هم از ما گرفته میشود تا حدی که امسال نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد از نیروی انسانی خود را از دست دادهایم که نشان میدهد از هر ۴ نیروی انسانی، یکی از آنها کم شدند که از هر لحاظ بر ما فشار وارد میشود چرا که تعداد زیادی از این ۲۵درصد کادر فنی و پزشک بودند که علیرغم تاثیر در کمیت کار، تلاش کردیم در کیفیت اثر نگذارد.
خوشبختانه تولید پایگاه تهران علیرغم کاهش نیروی انسانی، نسبت به سال گذشته کاهش آنچنانی نداشته است ما به طور متوسط در سال روزانه ۱۲۰۰ کیسه خون تولید میکنیم اگرچه مصرف بالاتر رفته و یکی از دلایل کمبود خون، بالاتر رفتن نیاز هست. ما برای جبران کسریها بر پرسنل فشار آوردیم و مجبور شدیم تیمهای سیار را بیشتر کنیم و مکانهایی را برای استقرار تیمهای سیار انتخاب کنیم که بازده بیشتری داشته باشد.
- وقتی میفرمائید، مصرف نسبت به تولید بیشتر شده و علیرغم یکسانبودن تولید نسبت به سال قبل و… به هر حال این نشانهای بر کاهش موجودی و ذخایر خونی است؟
بله مشکلات کاهش نیروی انسانی به هر حال اثر خود را میگذارد. کاهش تعداد پایگاهها و کاهش امکانات و بودجه را باید در کنار افزایش تقاضا و مصرف خون در تهران قرار داد که روز به روز بر دایره مشکلات سازمان انتقال خون استان تهران میافزاید. تا حدی که این وضعیت سبب کاهش ذخایر خونی ما شده است.
با پیشرفت علم و تکنولوژی و افزایش مراکزدرمانی و افزایش تعداد درمانهای نیازمند به خون و فرآوردههای خونی، افزایش تقاضا برای خون را در پی داشته است که متأسفانه این تقاضاها با میزان بودجه، پرسنل و تعداد پایگاههای ما ارتباطی منسجم ندارند تا به موازات افزایش تقاضا، امکانات ما هم افزایش یابد یا قانون این باشد که اگر قرار است در شهرها، مرکزی درمانی و بیمارستانی احداث شود، چون بعد از فعال سازی نیاز به خون دارند، باید مکانی برای تهیه و جذب خون هم برای آن ایجاد شود که طبق قانون این مرکز معتبر و معتمد فقط سازمان انتقال خون است متا سفانه درخواستها در کشور یک طرفه است که همه فقط بیمارستان میخواهند.این شرایط سبب به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا شده که به مرور توانست مشکلاتی برای جامعه ایجاد کند و ذخایر خونی را هم کاهش دهد.
- ذخیره خونی اطمینان بخش برای پاسخ به نیاز بیمارستانها چند روز است، آیا به مرحله خطر هم رسیدید؟
ذخایر خون طبیعی برای تهران این است که اگر تولید به هر علتی قطع شود بتوانیم بدون تولید ۵ تا ۷ روز نیازخونی را تأمین کنیم. به دلیل جذب بسیار خوب، در ایام تاسوعا و عاشورا نزدیک به شش روز ذخیره خونی داشتیم و استقبال مردم و عزاداران حسینی در ایام محرم و صفر بسیار خوب است. اما در روزها و فصول سرما و بارندگی، یا اگر تعطیلات زیاد شود، یا ایام منتهی به نوروز و… یا حتی مشکلات سیاسی و اقتصادی که بتواند ذهن مردم را مشغول کند، حضور مردم برای اهداء خون کمتر میشود که در آن شرایط مجبوریم از ذخایر خود برای پاسخگویی به تقاضاها استفاده کنیم در آن شرایط ذخیره ما کاهش پیدا میکند که اگر ذخیره خون برای ما کمتر از سه روز شود، وضعیت خطر و قرمز برای ما به حساب میآید که در آن شرایط باید اقداماتی انجام دهیم تا استقبال مردم افزایش یابد که در این شرایط به رسانهها اعلام میکنیم تا مردم بدانند ذخایر خونی ما در وضعیت قرمز قرار دارد.
- باز هم نظر سازمانی شما این است که به صورت اورژانسی از مردم کمک میخواهید در حالیکه حالت طبیعی این است که سازمان یا اداره کل قبل از مرحله هشدار به صورت فرهنگسازی و تجهیز امکانات همواره از ذخایر خونی اطمینان بخشی برخوردار باشید.
بله! مشکل اساسی سازمان کمکهای مردمی در قالب اهداء خون نیست، اصل مشکل در کمبود بودجه و امکانات است، یعنی حتی اگر مردم بخواهند بیایند، ما مشکل داریم. مشکل دیگر جایگاه، ضعف در سیاستگذاریهای بهداشتی و درمانی کشور است در حالیکه چون اهمیت تامین خون برای همه بخشهای مهم درمانی ضروری است،نگاه به این سازمان باید ویژه باشد این طور نیست که بگوئیم مردم مراجعه نمیکنند، حتی اگر میگوئیم در پاییز و زمستان استقبال کمتر میشود، دلیل آن نیست که بگوئیم مردم کم میآیند، در اوج فصل سرما هم اگر ما بودجه و پرسنل داشته با شیم میتوانیم به مراکز تجمع مردم در ادارات و سازمانیهای دیگر برویم و آنجا که برویم مردم قطعا اهداء خون خواهند داشت که نشان میدهد مشکل ما عدم مراجعه مردم نیست، امکانات ما برای یافتن اهداءکنندگان کم است. وقتی گروه خون منفی کم باشد، ما تنها با یک تماس تلفنی از اهداءکننده مستمر خون درخواست میکنیم که برای نجات جان یک انسان به سازمان مراجعه کند در حالیکه درستتر این است ما خدمت اهداءکننده برسیم و لطف او را این گونه جبران کنیم.
- پس از تغییر دولت، در شرایط سازمانی و بودجه تکمیلی کمکی به شما نشد؟
آقای وزیر که روز عاشورا برای اهداء خون آمده بودند با مشکلات ما به طور دقیق آشنا شدند و قول مساعد دادند، اما میدانیم بودجه وزیر هم جای دیگر نوشته میشود و این بودجه باید به دستش برسد تا او برای ما مقرر کند. برای استخدام نیرو او نیازمند مجوز از مجلس است تا بتواند وضعیت نیروی انسانی سازمان انتقال خون را بهبود بخشد. وقتی قانون، دولت و دستگاههای اجرایی را مکلف میکند تعدیل نیرو داشته باشند، وزارت بهداشت و درمان و ما نیز مشمول آن میشویم در حالیکه مجلس باید نگاه حساستری به سازمان انتقال خون داشته باشد و صرفا خود مردم نمیتوانند خون خود را به بیماران تقدیم کند حتی اگر دو طرف عرضه و تقاضا حاضر باشند باز هم این سازمان انتقال خون طبق قانون وظیفه دریافت، پالایش و توزیع خون را دارد.
- آیا این امکان وجود دارد که از نیروهای امدادی برای فعالیت در مراکز انتقال خون کمک بگیرید؟
این کار تخصص و آموزش خاص خودش را نیاز دارد و ما حتی از پزشکان معمولی هم نمیتوانیم کمک بگیریم مگر این که دورههای تخصصی انتقال خون را سپری کنند، هر پرستار با تجربهای هم نمیتواند در انتقال خون فعالیت کند مگر این که آموزشهای ویژه را دریافت کند افرادی میتوانند کار جذب را انجام دهند که دوره دیده و مجوز دریافت کرده باشند. پس برای انتقال خون نمیتوانیم حتی در لحظات سخت، امدادگر و نیروهای کمکی را حتی از میان پزشکان و پرستاران انتخاب کنیم و کار دریافت خون را فیالبداهه به آنها بسپاریم.
البته رعایت استاندارد معاینه برای ما، ریشه در مشکل جا هم دارد که اگر نیروهای آموزش دیده هم داشته باشیم جا و مکان کم داریم. در ساختمان مرکزی انتقال خون استان تهران هم فقط میتوان ۴ میز کار برای پزشک قرار داد و اگر دقت کرده باشید برخی از مراکز ما به صورت کانکس، به جذب خون میپردازند. ما باید مکان مناسب، تخت به اندازه کافی و تجهیزات مناسب داشته باشیم تا حتی درلحظات سخت بتوانیم نیروهای آموزش دیده خود را به صورت کمکی به کار بگیریم.
- وضعیت کیسههای خون که شایع شده بود دچار کمبود است یا آلوده وارد شده یا ترخیص با مشکل مواجه شده بود، آیا این مشکل به شما هم سرایت کرد؟
خرید و ترخیص مربوط به سازمان مرکزی انتقال خون است و ما درگیر این کارها نیستیم. آنها نیازهای ما را به موقع تامین کردند و مشکلی بابت کمبود کیسه خون نداشتیم. البته این به آن معنا نیست که مشکل وجود نداشت، چون حالت طبیعی این است که ما برای شش ماه ذخیره داشته باشیم و پیش میآمد که ذخیره ما کاهش یابد، اما این که در کار ما هم اثر منفی بگذارد نبود.
- شایعات درباره کیسههای خون آلوده چگونه به اجتماع میرسد، آیا ممکن است بیمارستانی ضعفهای خود را درباره رعایت استانداردهای بهداشتی به کیسههای خون منتقل کند و بگوید بیماری هپاتیت با کیسههای خون آلوده به بیمار بستری، سرایت کرده است؟
اولا کیسههای خون کاملا جدا از مساله خون است که متاسفانه عدهای وقتی سخن از کیسه میکنند آن را با خون همراه میسازند. ضمن آنکه هر گاه حادثهای رخ دهد که سبب بیماری فردی ناشی از خون شود، با توجه به بارکدهایی که همه کیسههای خون دارند، دریافت خون از هر نقطه کشور به نقطه دیگر، و مصرف آن برای هر بیمارستان و هر فردی هم از پنج سال پیش تاکنون قابل رصد و پیگیری است و در مقابل هر ادعای دروغی هم در دادگاه قابل پیگیری است و این گونه نیست که هر بیمارستانی بتواند هر ادعایی را به نفع خود انجام دهد. ضمن آنکه طبق قانون هیچ کشوری نمیتواند از کشور دیگری خون وارد کند که کشور ما هم چنین قانونی وجود دارد.
این که یک نفر با روزنامهنگاری صحبت میکند و او هم در روزنامه چاپ میکند، یا یک نفر در سایتی و صفحه شخصی ادعایی کرده و رسانهها آن را بازتاب میدهند، ما این فرصت و امکانات را نداریم که برای همه ادعاها نزد دادگاه شکایت کنیم، اما اگر فردی شکایت کند، از طریق دادگاه شکایت به ما میرسد و معاونت حقوقی ادعاها را بررسی میکند و چون کیسه خون مصرفی هر بیمار ثبت میشود دقیقا میتوان به اهداءکننده خون هم رسید. البته مواردی از این شکایتها بوده که در نهایت مشخص شد ربطی به کیسههای خون نداشته است.
- موضوع دیگری که مطرح میشود این است که به همه نیازهای بیمارستانها برای تحویل خون پاسخ مثبت داده نمیشود، در چه وضعیتی پاسخ منفی و در چه وضعیتی خون تحویل میشود؟
طبیعی است که امکان ندارد هر تقاضای بیمارستانها حتی برای جراحیهای زیبایی راما به موقع پاسخ مثبت دهیم تا در موارد اورژانسی هم خون کافی در اختیار نداشته باشیم. این یک حقیقت مسلم است که ما هم باید به میزان خونی که دریافت میکنیم اولویتهایی برای خود تعریف کنیم. و نیازهای اساسی را که به نجات جان افراد وابسته است، پاسخ مثبت دهیم. پس تقاضاهای بیمارستانها در اسفندماه که یک سری اعمال جراحی در اولویت بیمارستانهایی قرار میگیرد که پزشکانش بتوانند در ایام نوروز به مسافرت بروند، این در شرح وظایف ما نیست که نیازهای مازاد یک بیمارستان را در اسفندماه بیشتر پاسخ دهیم. علاوه بر آن با مردم نیز هماهنگ نشده است که به فرض برای نیاز بیشتر فلان بیمارستان در اسفندماه بیشتر برای اهدا مراجعه کنند علیرغم این که در آن ایام مشغول خرید شب عید و خانه تکانی هستند و…، همچنانکه ما هم در اسفندماه به دلیل حساسیت ذخیرهسازی برای ایام نوروز که با مسافرتها و افزایش نیازها نیز همراه است مواجهیم و نمیتوانیم افزایش عرضه داشته باشیم چرا که خون صنعت نیست، بلکه باید از یک انسانی دریافت و به انسان دیگری تزریق شود. مواد اولیه آن هم در اختیار ما نیست. پس اگر در موعدی درخواستها بیش از اهداء باشد طبیعتا به بخشی از تقاضاها نمیتوان پاسخ مثبت دهیم. در چنین شرایطی عقل حکم میکند که ما اورژانسهای بیمارستانها را با اولویت نگاه کنیم. شناسایی اولویتها هم در درخواستهای بیمارستان مشخص میشود و پزشک مسئول توزیع خون بین اورژانس و اورژانسی انتخاب میکند.
- اگر چه سالهاست موضوع خون جایگزین در کشور ما لغو شده است، اما آیا میتوان برای نیازهای غیراورژانسی به خون، متقاضیان اعمال جراحی، پیشتر با معرفی بیمارستانها خون اهداءکنند و بعد همان یا نمونه خونی جایگزین به اندازه اهداء شده متقاضیان به بیمارستان تحویل داد؟
چنین پیشنهادی را من حدود یکسال پیش در شورای معاونین سازمان انتقال خون مطرح کردم. در حال پیگیری از سوی سازمان هم هست تا ببینیم در صورت نیاز، مراکز درمانی، فضایی را در ساختمان خود یا مجاور ساختمان ایجاد کنند که آنها هم در جذب اهداءکننده و تولید خون سهیم باشند، این حرکت نیاز به بررسی دقیقتر دارد تا مسایل استاندارد محیط اهداء و شیوه جذب دقیقا رعایت شود و اکنون در تهران در دو مرکز بیمارستانی میلاد و شهدای تجریش واحد انتقال خون فعال است و اخیرا هم قرار شده با یک بیمارستان دیگر این همکاری را داشته باشیم و موردی هم در یک مرکز خیریه در جنوب تهران که پیشنهاد کردند مرکزی را در اختیار ما قرار دهند و پرسنل آنها را هم ما با استاندارد خود آموزش بدهیم و نظارت کنیم و امکانات سختافزاری با آنها و بخش نرمافزاری با ما باشد که این شیوه هم میتواند موارد خوب همکاری و حتی یک حرکت خیرخواهانه باشد. اما موضوع دیگری که در سوال شما هست این است که آیا میتوان دقیقا همان خون فرد اهداءکننده را به او بازگرداند،نه چنین امکانی وجود ندارد چون در عرصه اهداء نمیتوانیم محدودیت قرار دهیم و بگوئیم این خون اهدایی حتما باید برای اهداءکننده حفظ شود، این را حتی برای مراکز بیمارستانی هم نمیتوانیم اجرا کنیم چون همواره و اولویت با اورژانسی است. اگر چه آن مراکز اهداءکننده در اولویت دریافت خون قرار خواهند گرفت.
- چندی پیش در حوالی ساختمان مرکزی انتقال خون موتورسواری به بنده پیشنهاد داد در ازاء دریافت پول، خون اهداء کنم که این وضعیت برای من گران تمام شد و این شائبه را ایجاد کرد که مراکز دریافت خون، با پول، خون جذب میکنند و این رویه خطرناک میتواند از لحاظ تامین خون رایگان ایجاد خلل کند و حتی بر ضد فرهنگ اهداء خیرخواهانه خون تمام شود، آیا این کارها تحت نظر سازمان یا ادارات انتقال خون هست؟
اولا این که ما به هیچ وجه نه کسی را برای جذب خون به چهارراهها میفرستیم و نه برای اهداءکننده پولی قرار میدهیم این کار اصلا برای ما نیست. اما احتمال دارد مراکز قانونی جذب پلاسمای خون در سطح شهر که به صورت خصوصی فعالیت میکنند و مجوز آنها را هم وزارت بهداشت ودرمان صادر میکند این کار را کرده باشند. طبق قانون هم جز سازمان انتقال خون، هیچ سازمانی مجاز به گرفتن خون و توزیع آن نیست، اما مراکز دیگری مجوز دارند خون را از طرفی از بیمار بگیرند و از طرف دیگر به بیمار تزریق نمایند اما در این مسیر پلاسما را از خون بیمار جدا کنند. این کار ربطی به سازمان انتقال خون ندارد و اصلا دولتی هم نیستند و تا آن جایی که شنیدم این پولی را هم که میگویید میدهند بابت قیمت خون نیست،بلکه هزینه ایاب و ذهاب است. حالا آن موتورسوار چگونه آدمها را جذب میکند که میتواند به سوءتفاهم تبدیل شود از طریق مسئولین همان مراکز جذب پلاسما قابل پیگیری است.
جمهوری اسلامی