تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۲ زمان انتشار : ۱۰:۳۰

شهروندان:
کنشگران کنترل های لازم در بخش شرکتی را انجام داده و به عنوان یکی از محرکان اصلی پیشرفت در سراسر جهان عمل می کنند. محض آن که این فشار از جانب کنشگران اعمال می شود شرکت ها آماده اقدام می شوند تا مشکلات را رفع کنند.

تجربه نشان داده است کنشگران با دنبال کردن موارد زیر بیشترین نتیجه را از تعامل با شرکت ها به دست می آورند:

۱٫ انسانی کردن روابط

شکستن کلیشه ها: درست همانطور که کنشگران ممکن است خود نمونه کوچکی از مدیران شرکت ها باشند، مدیران شرکت ها نیز مانند کنشگران هستند، یعنی بیشتر اقدامات و رفتارهایی توجه آنها را به خود جلب می کند که پیش داوری آنها را تقویت می کند و به باقی مسائل توجهی نشان نمی دهند. این قاعده را بشکنید.

دشمن تراشی تنها یک تاکتیک است. شاید نقشه تان این باشد که برای جلب مشارکت و بسیج حامیان خود، دشمن تان را اهریمنی نشان دهید، اما توجه داشته باشید که این تنها یک تاکتیک است و در واقعیت اینطور نیست. شاید در جنگ لازم باشد اینطور فکر کنید که تک تک سربازان دشمن اهریمن هستند، اما در واقعیت به ندرت چنین است. بیشتر آنها در نظامی گرفتار آمده اند که نیاز به تغییر دارد.

چهره انسانی خود را نشان دهید و همین را در آنها ببینید. گفت و گوی سازنده مستلزم آن است که از خود و سازمان تان چهره ای انسانی نشان دهید، به خصوص اگر یک مبارزه تبلیغاتی را شروع کرده اید و شرکت هدف تان خود را آماج حمله می بیند.

۲٫ سیاست چماق و هویج

همانطور که می دانید شرکتها ذاتاً نسبت به برند، شهرت و کارکنان خود بسیار تدافعی عمل می کنند. به همین دلیل است که تهدید به راه اندازی مبارزه و تبلیغات ابزار بسیار مفیدی می باشد.

در عوض شما باید شرکت هایی که قدم های مثبتی بر می دارند را تشویق کنید. اگر آنها را مجازات کنید، در واقع بخت موفقیت خود را محدود کرده، شرکای داخلی خود را تضعیف نموده و دلیلی برای همکاری بیشتر شرکت هدف خود باقی نمی گذارید.

۳٫ هدف اصلی و نهایی خود را مد نظر قرار دهید، نه هدف تبلیغاتی خود را

واقعا بدانید در نهایت به دنبال چه هستید، نه این که تنها به فکر قدم تاکتیکی بعدی باشید. بدانید موفقیت شما در چیست. این باعث می شود تصمیمات تاکتیکی بهتری بگیرید. شرکت ها اغلب از ما می پرسند «هدف نهایی شما چیست؟» یا «واقعاً می خواهید چکاری انجام دهید یا دهید ؟» مطمئنا در ابتدا نمی خواهید ای ن موضوع را علنی سازید ولی به مروز زمان در طول مذاکرات باید پاسخ این سوالات را بدهید. در تعیین هدف نهایی باید به قدرت و میزان تایرگذاری سازمان خود توجه داشته باشید.

۴٫ به افراد سخت نگیرید، بلکه مشکل را جدی بگیرید

شاید در ابتدا لازم باشید شرکت هدف خود را خجالت زده کنید تا توجه آنها را جلب کنید. وقتی توجه شرکت را جلب کردید می توانید قدم بعدی را بردارید.

البته، هدف اصلی شما این است که ماموریت خود را به پیش ببرید، نه این که فردی را تحقیر کنید یا به وی آسیب برسانید. پس از این تاکتیک باید به دقت استفاده کرد. در صورتی که کارکنان شرکت یا خانواده آنها را به صورت شخصی مورد حمله قرار دهید ممکن است راه های ارتباطی به طور کلی قطع شوند.

۵٫ یک فرصت تجاری آگاهانه ایجاد کنید

لازم است کنشگران اهداف اجتماعی و زیست محیطی خود را به گونه ای تعریف کنند که بیانگر موقعیت منحصربه فرد شرکت در صنعت مربوطه باشد. این باعث می شود همه شما را به عنوان یک منتقد آگاه بشناسند، نه یک عوام فریب (که شرکت ها تمایل دارند شما را به تصویر بکشند).

منظور این نیست که از عقاید یا موضع خود عبور کنید. منظور این است که باید پیغام خود را به نحوی انعکاس دهید که برای کسانی که با این مسائل آشنا نیستند مقبول جلوه کند. با تطبیق هدف خود با اهداف تجاری، احتمال اثرگذاری شما بیشتر خواهد شد. اگر تقاضای ناممکنی دارید بدانید به دنبال چه هستید. در خیلی از جلسات، کنشگران تقاضاهایی را مطرح می کنند که در عمل به معنای حذف شرکت از صحنه کسب و کار است. با مشکلات شرکت ها در اعمال تغییر همدردی کنید تا بدین وسیله راه مذاکره بیشتر باز شود.

۶٫ به دنبال پیروزی بی نقص نباشید.

بنیانگذاران و حامیان شما ممکن است خواهان پیروزی سریع شما باشند. اما سلامت خود را فدای توجه و محبوبیت نکنید. موفقیت نهایی شما در این است که به دنبال موثرترین و نظام مند ترین راه حل موجود باشید، نه جذاب ترین آنها.

آیا شرکت هدف شما قصد عوام فریبی دارد؟ تبریک می گوییم. طرح ادعاهای نادرست و عوام فریبانه بیشترین کمک را به مبارزات شما می کند. سعی نکنید برای جلب نظر عمومی آنها را تقبیح کنید و را فریبکار بنامید (حتی اگر هستند). ادعاهای آنها را وعده بدانید و شرکت را در قبال آنها و در برابر عموم مردم پاسخگو بدانید.

۷٫ یک رویکرد نظام مند را دنبال کنید

اگر مبنا و اساس کارها را نظام مند نکنید، موفقیت های شما زودگذر خواهد بود. اما ترس به خود راه ندهید. تغییر سیستم آنقدرها هم سخت نیست. کافی است موارد زیر را مورد توجه قرار دهید:

شرکتی که زیان می رساند را هدف قرار ندهید، بلکه مشتریان اصلی اش را مد نظر قرار دهید. خریداران بزرگ شرکت این قدرت و تاثیرگذاری را دارند که تامین کنندگان خود را وادار به تغییر کنند و یا به دنبال شرکت دیگری باشند. گروه های کنشگر به تازگی با این استراتژی موفقیت های چشمگیری به دست آورده اند و عواید واقعی حاصل شده است.

۸٫ اقدامات خود را هماهنگ کنید

مدیران شرکت ها اغلب از این موضوع گلایه دارند که آنقدر درخواست های مشابه از آنها مطرح می شود که نمی دانند تلاش خود را به کدام سو معطوف کنند و وقتی هم پاسخی می دهند معمولا به گروهی که بیش از همه سر و صدا به راه انداخته یا فکر می کنند بیشترین تاثیرگذاری را دارد پاسخ می دهند. بنابراین کنشگران باید با کنار گذاشتن اختلافات خود هدف واحدی را دنبال کنند.

۹٫ بهبودی مستمر گاهی اوقا از پیروزی بلامنازع بهتر است

آیا به نظر شما کسب سهم ۲۵ درصد از بازار بهتر است یا افزایش ۳ درصدی سالانه و مستمر؟ اولی ممکن است یک حرکت بزرگ، پرهزینه و موقتی را پدید آورد، اما پس از آن تغییری حاصل نشود. دومی باعث خواهد شد مشوق های اقتصادی تغییر مرده و تغییر بنیادینی را موجب شود که ماندگار خواهد بود.

اغلب از شرکت ها می شنویم آنها تمایلی به تعامل با کنشگران ندارند، زیرا فکر می کنند درخواست های آنها تمامی ندارد. بنابراین کنشگران باید به دنبال بهبود مستمر باشند.

۱۰٫ شناسایی و حمایت از حامیان خود در داخل شرکت

تنها در خارج از شرکت به دنبال حامی نباشید، بلکه از داخل شرکت نیز جستجو کنید و افرادی را بیابید که در از بین بردن تردید و مقاومت به شما کمک کنند. در هر بخش شرکت می توان چنین افرادی را یافت. حتی ممکن است با اقدامات خود حامیان داخلی را نیز، برای مثال با عدم اطلاع رسانی در مورد اقدامات خود یا افشاء هویت آنها، از دست بدهید. همانطور که از شرکت ها انتظار دارید مباحث خصوصی مطرح شده در جلسات با شما را به بیرون درز ندهند، شما نیز باید از حامیان داخلی خود پشتیبانی کنید.

نویسنده: دانا فال و اریک ولگموث

مترجم: مجید کرمی

مرکز ترویج حاکمیت و مسئولیت شرکتی