ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
نگاهی به تأ‌کید رئیس‌جمهوری به تدریس حقوق شهروندی در مدارس

می‌توان به دانش‌‌آموزان به عنوان شهروندان و آینده سازان مملکت اعتماد کرد

شهروندان:
از جمله وسایل کمک آموزشی پرکاربرد برای بچه‌هادر چندین دهه پیش کتک‌هایی بود که در مدرسه می‌خوردند، از سیلی، خط کش و شلنگ گرفته تا خودکاری که لای انگشتان شان می‌گذاشتند و فشار می‌دادند تا بشین پاشو و یک پا کنار تخته سیاه ایستادن.

دانش‌آموزانکافی بود اسم دانشآموزی به عنوان بدها روی تخته سیاه حک شود یا ضربدری جلوی اسمش بخورد، نمره‌ای بد یا دیر رسیدن به مدرسه و… هر یک از این تخلف‌های نابخشودنی کافی بود تا وجود دانش آموز را پر از استرس کند. در این مواقع زبان معلم و ناظم زبان چوب بود و ترکه. ضرب المثل، «چوب معلم گله، هر کی نخوره خله!» هم تسلای روح شکسته و درهم لهیده دانش آموز  بخت برگشته بود!

این البته تنها یکسوی ماجرا بود چراکه هر تنبیهی از سوی معلم و ناظم چه بحق و چه نابحق مورد حمایت والدین قرار می‌گرفت. در نگاه پدر و مادر حق همیشه با معلم بود و اشتباه همیشه از طرف دانش آموز. حتی احتمال تنبیه شدیدتر در خانه هم وجود داشت؛ واکنشی شدیدتر در تأیید آنچه در مدرسه گذشته است.

حالا که سالها از آن دوران میگذرد و شرایط خودمان را با آن روزها مقایسه میکنیم میبینم که پر بیراه نبوده که در آن سالها بسیاری از دانش آموزان از مدرسه و کلاس درس بیزار میشدند و عده‌ای از مدرسه فرار میکردند یا ترک تحصیل میکردند. حتی بسیاری از افراد دوست ندارند به دوران کودکی و مدرسه برگردند و خاطره خوبی از آن سالها ندارند یا برعکس آنهایی که عادت دارند مدام خاطره آن سالها را مزمزه کنند به تلخی هایش میخندند و با یاد ترکه‌هایی که خورده‌اند ریسه میروند.

اما امروز، خیلی چیزها با گذشته فرق کرده است، میبینیم که شخص رئیس جمهوری صحبت از تدریس حقوق شهروندی در مدارس، ایجاد فضای نقادی در مدارس و پرهیز از مطیع بار آوردن دانش آموزان میکند. روحانی میگوید: اگر امروز فرزندان ما مطیع شدند و حق ابراز نقد نیافتند، ممکن است در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه منحرف شوند. دانش آموزان باید بتوانند ضمن شناخت حقوق خود در جامعه از آن دفاع هم کنند. دانش آموزان باید حقوق سیاسی و نقش‌شان در اداره، مالکیت و آینده کشور را بشناسند و معلمان وظیفه سنگینی در محقق شدن این هدف برعهده دارند، و وزیر آموزش و پرورش هم درباره موضوع تنبیه بدنی در مدارس میگوید: تنبیه مال زمان قاجاریه است!

چیزی که باورش برای بچه‌های دهه شصت و پیش از آن سخت است، هرچند هر از گاهی در روزنامه یا اخبار رادیو و تلویزیون میخوانیم که دانش آموزی بر اثر تنبیه معلمی جان خود را از دست داد یا دانش آموزی به دلیل همراه داشتن تلفن همراه از مدرسه اخراج شده و خودکشی کرده است.

اما میبینیم که به واسطه رسانه‌ها این اخبار به گوش مسئولان میرسد و با متخلفان نیز برخورد میشود.

دکتر علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، درباره برخورد با تنبیه دانش آموزان در برخی مدارس میگوید: متأسفانه تنبیه دانش آموزان در بعضی از موارد وجود داشته و دارد، بعضی از مدیران مدارس صلاحیت لازم را برای جلوگیری از این قضایا ندارند و یکی از اولویتهایی که در دستور کار دارم، ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی است و با انتصاب مدیران با صلاحیت، با توان و حرفهای دیگر شاهد این قبیل مسائل نخواهیم بود. همچنین به گفته مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، در آیین نامه اجرایی مدارس تنبیه بدنی دانش آموزان به صراحت مطرح شده و اعلام شده است که تنبیه بدنی به هر شکلی در آموزش و پرورش ممنوع است؛ اگر کسی تخلف کند، جریمه میشود و بر اساس قوانین به هیأت تخلفات اداری ارجاع داده میشود.

دکتر سعید محمدی، کارشناس آموزشی معتقد است که همچنان در برخی مدارس بخصوص در مناطق دورافتاده و حاشیه شهر دانش آموزان به دلیل برخورد ناشایست و تنبیه بدنی بعضی معلمان و ناظمان مدرسه از مدرسه بیزار هستند، هرچند این موارد نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته اما نمیتوان منکر این اتفاق شد و لازم است که وزارت آموزش و پرورش بر عملکرد مدارس نظارت بیشتری داشته باشد تا شاهد این اتفاقات نباشیم. وی می‌افزاید: اما امروزه دانش آموزان به واسطه قوانین، مراجع نظارتی و همچنین حمایت خانواده‌ها دارای حق و حقوقی شده‌اند و مانند گذشته دانش آموزی مورد تنبیه بدنی قرار نمیگیرد در عوض معلمان به جای تنبیه از تشویق دانش آموزان برای آموزش استفاده میکنند.

به گفته وی تنبیه‌ها بویژه تنبیه بدنی علاوه بر اینکه مفید نیست باعث آسیبهای روحی و روانی به دانش آموز میشود و در پی آن افت تحصیلی و ترک تحصیل را در پی دارد. محمدی درباره صحبتهای رئیس جمهوری در مورد حقوق دانش آموز میگوید: صحبتهای دکتر روحانی درخصوص حقوق دانش آموزان نشان از توجه ایشان به روش آموزش و تربیت دانش آموزان دارد. صحبتهای رئیس جمهوری نشان میدهد که میتوان به دانش آموزان به عنوان شهروندان و آینده سازان مملکت اعتماد کرد و برای داشتن افرادی توانمند در آینده لازم است که از همان عنفوان کودکی و نوجوانی حقوق او را گوشزد کرد. مسلماً اگر مدارس بتوانند این حقوق را در دانش  آموزان نهادینه کنند و دانش آموزان مدرسه را خانه خود بدانند در آینده افرادی توانمند خواهیم داشت.

مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش میگوید: اعتقاد داریم تنبیه دانش آموزان برخلاف اصول تعلیم و تربیت و قوانین موجود آموزش و پرورش است. تلاش ما این است که همه باهم کمک کنیم با نگاهی واقع بینانه تنبیه انضباطی دانش آموزان به صفر برسد.

سیدرحیم میرشاه ولد با تأکید براینکه عموم معلمان با دلسوزی و مهربانی به آموزش و تربیت دانش آموزان مشغول هستند، تصریح میکند: معلمی کاری پررنج و پرزحمت است، معلمان زحمات زیادی را تحمل میکنند. معلمها با همه وجودشان برای بچه‌ها کار میکنند. معلم از وضع تحصیلی، از مشکلات خانوادگی دانش آموز، در تنهایی خود رنج میبرد، غصه میخورد، ما اینها را نمیبینیم، هیچ کس اینها را نمیبیند.

تصور کنید معلمی را که در روستا بیتوته میکند و هفته‌ها به شهر نمی‌آید، معلمی که در روستا زمینگیر برف میشود، اینها با عشق کار میکنند. هزاران خطر را به خاطر بچه‌ها به جان میخرند و کسی به اینها اشاره نمیکند، اما متأسفانه با وجود این همه ایثار گاهی تنبیه بدنی هم در مدارس دیده میشود که قابل پذیرش نیست.

به گفته میرشاه ولد، در آیین نامه اجرایی مدارس تأکید بر تنبیه انضباطی است و تنبیه بدنی در مقررات و آیین نامه‌ها هیچ جایی ندارد. در متن آیین نامه اجرایی مدارس آمده است: اعمال تنبیهات انضباطی باید با رعایت نکات زیر انجام پذیرد: روشنگرانه و آگاه کننده باشد، به شرایط جسمی، روحی، سنی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان توجه داشته باشد و با تخلف متناسب باشد. خیرخواهانه بودنش برای دانش آموز یا ولی او روشن بوده و فاصله زمانی بین وقوع تخلف و تنبیه نزدیک باشد.

این مقام مسئول با اشاره به ماده ۷۷ مبنی بر اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی، تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است، میگوید: در اعمال تنبیهات انضباطی نباید بین دانش آموزان تبعیض و استثنایی باشد و این صراحت آیین نامه اجرایی مدرسه است. میرشاه ولد همچنین به نگاه رئیس جمهوری مبنی بر اینکه «دانش آموزان باید بدانند از احترام و کرامت برخوردار هستند» و همه دانش آموزان از امنیت جسمانی و امنیت روحی در مدرسه برخوردارند، اشاره میکند و اظهار میدارد که بنا به گفته دکتر روحانی؛ هیچ معلمی نباید به دانش آموزان توهین کند. اگر در گوشه‌ای از کشور، دولت تدبیر و امید مواجه با تنبیه بدنی شود با اشد مجازات با آن برخورد میکند. باید دانش آموزان با حقوقشان آشنا باشند و در کنار آن تکالیف شان، تکلیف نظم کلاس، تکلیف احترام به معلم، تکلیف درست درس خواندن و تکلیف آن که در داخل کلاس به همکلاسی احترام بگذارند و تکلیف آن که یک دانش آموز حق ندارد با همکلاسی خود به دعوا و مشاجره بپردازد را هم بیاموزند و به کار ببندند.»

به گفته وی این سخنان ریاست جمهوری، حقوق و تکالیف دانش آموز است و باید همه ما آنها را رعایت کنیم اما در خصوص این که به چه روشی و با چه راهکارهایی تنبیه بدنی بیشتر کاهش پیدا میکند یکی از این روشها بحث آموزش و اطلاع رسانی است. ما از مدیران مدارس میخواهیم که برنامه آموزشی داشته باشند و معلمان را در جریان آیین نامه های مربوطه قرار دهند و اعلام کنند؛ تنبیه بدنی ممنوع است. آموزش و اطلاع رسانی اصل مهمی در مسیر کاهش این پدیده است.

خیلی چیزها در مدارس نسبت به گذشته تغییر کرده است. از آموزش و تربیت گرفته تا روش تنبیه و تشویق در مدارس، اما این روزها چیزی که از وزارت آموزش و پرورش شنیده میشود احیای حقوق دانش آموزان است؛ ادبیاتی نو که دانش آموز را از ابتدای تحصیل با حقوق شهروندی خود آشنا میکند. به نظر میرسد با توجه به چنین ادبیات و رویکردی اگر مسئولان وزارت آموزش و پرورش بتوانند به خوبی مفاهیم تازه را در مدارس اجرا و عملیاتی کنند، در سالهای آینده شاهد نسلی پویا و توانمند خواهیم بود.

 محسن غلامی

ایران