ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تعهد و مسوولیت

شهروندان – جاوید قربان‌اوغلی*:
حادثه هولناک آتش‌سوزی خیابان جمهوری و مرگ دلخراش دو‌نفر از کارکنان زن یکی از واحدهای تولیدی با گذشت چند روز از آن همچنان در صدر اخبار اجتماعی قرار دارد.

آتش سوزی خیابان جمهوری جناب آقای حسن روحانی در نامه‌ای به عبدالرضا رحمانی‌فضلی، ضمن ابراز تاسف شدید از حادثه آتش‌سوزی در خیابان جمهوری و جان‌باختن دو بانوی زحمتکش، وزیر کشور را موظف کرد تا در اسرع وقت موضوع را مورد رسیدگی قرار دهد و گزارشی از این حادثه تاسف‌بار به وی ارایه شود.

دستور رییس‌جمهور شروعی خوب و البته ضروری درباره حادثه‌ای است که اگرچه در مقایسه با حوادث دیگری مانند تصادفات جاده‌ای، سوانح هوایی و قس علیهذا، ظاهرا از اهمیت کمتری برخوردار است ولی به دلیل جنس این حادثه و تصاویر دلخراش منتشرشده در رسانه‌ها، جراید و فضای مجازی، احساسات و عواطف مردم را جریحه‌دار کرده است.

این دستور این امکان را می‌دهد که به‌صورت روشن‌تری مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و با تشریح ابعاد این فاجعه آگاهی یافته و بازخواست از سازمان‌ها و نهاد‌های مرتبط با آن، به‌نحوی موجب اطمینان مردم از عدم تکرار وقوع حوادث مشابه در آینده شود.

متاسفانه جامعه به‌شدت سیاست‌زده ایران به‌گونه‌ای است که هرگونه اظهارنظر، واکاوی و بحث درباره رویدادها و حوادث اجتماعی به فوریت به جناح‌بندی‌های سیاسی انگ خورده و طراحان این بحث‌ها به تصفیه‌حساب‌های سیاسی متهم می‌شوند. ولی باید واقعیت‌ها را گفت و از «لوم لائکمان» نیز نهراسید زیرا که همواره نشتر بر دمل‌های چرکین لاجرم با درد جانکاه توام است و البته برای درمان، تحمل این درد ضروری.

آقای مسجدجامعی، رییس شورای شهر تهران به‌درستی بر نکته مهمی انگشت گذاشته و با بیان اینکه «تعهد اجتماعی ما به‌عنوان مدیریت شهری این است که برای شهروندان احساس امنیت فراهم کنیم» خاطرنشان کرده است: «باید با حساسیت به این موضوع پرداخته شود و چنین وقایعی را پیگیری کنیم.»

تاکید مسجدجامعی بر گزارش مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی در جلسه شورا و در حضور همه اعضا و تاکید وی بر اینکه «تجهیزات ما کامل است و ما هیچ احتیاجی به اعتبارات و تجهیزات جدید نداریم و حتی ما آنقدر به‌روز هستیم که آلمان‌ها از ما عقب‌تر هستند» و همدردی او با خانواده دو زن فوت‌شده که به قول رییس شورای شهر تهران «علاوه بر اینکه دو کارگر شریف بوده‌اند؛ مادر، همسر، خواهر، خاله و عمه نیز بوده‌اند که در روز تعطیل نیز مجبور به کسب روزی حلال شده‌اند» برخلاف تصور اولیه نه مرهم که نمکی بود بر زخم خانواده‌هایی که در این حادثه عزیزان خود را به‌خاطر نبود ابتدایی‌ترین وسایل آتش‌نشانی مانند نردبان، کیسه هوا و… از دست دادند.

بر آن نیستم که خدمات پرسنل زحمتکش، فداکار و خدوم سازمان آتش‌نشانی را زیرسوال ببرم. هنوز یاد و خاطره آتش‌نشان فداکاری که برای نجات جان دختر ۹ساله‌ای جان خود را فدا کرد از یادمان نرفته است. ولی حتی این فداکاری (که از انگیزه شخصی و تعهدی انسانی ‌یک آتش‌نشان فداکار ناشی‌ می‌شد) نمی‌تواند رافع مسوولیت سازمان که مسوول اصلی در این حادثه و حوادث مشابه است، شود.

از منظر حقوقی نیز تعهد انسانی اشخاص نمی‌تواند از مسوولیت‌های سازمانی که وظیفه اصلی‌اش تهیه تجهیزات، آموزش و آمادگی برای اینگونه حوادث است بکاهد. در جوامع پیشرفته و توسعه‌یافته تعهدات اخلاقی سیاستمداران در برابر رویدادهایی که در حوزه مسوولیتشان رخ می‌دهد، بسیار قوی‌تر از حصارآهنینی است که مسوولیت بر دور آنان می‌کشد.

به‌همین دلیل است که می‌شنویم فلان وزیر آلمان، نروژ و… به‌واسطه همان تعهد اخلاقی در مقابل مردم به محض حادثه‌ای دور از انتظار، از مردم عذرخواهی کرده و به فوریت استعفا می‌دهد تا از این طریق مرهمی بر آلام کسانی باشد که در حادثه‌ای دچار خسارت جانی شده‌اند.

بپذیریم که تعهد و مسوولیت توامان برای اداره هر بخشی – هرچند بسیار کوچک- ضروری است. در شرایطی که در مقابل حوادث و سوانحی مانند آتش‌سوزی خیابان جمهوری اینگونه ضعف‌های ما عیان می‌شود، چگونه می‌توان به توانمندی سازمان‌های کشور در مقابل سوانح ملی مانند زلزله‌ای که سال‌هاست از حتمیت وقوع آن در پایتخت سخن گفته می‌شود، امید بست؟ در شرایطی که هرروز ده‌ها پیمانکار کوچک و بزرگ با هزینه‌های میلیاردی به زیبا‌سازی پایتخت مشغولند، ناتوانی در حفاظت از جان هموطنان زحمتکشی که به قول مسجدجامعی حتی در روز عید بزرگ میلاد رسول(ص) برای آوردن لقمه‌ای نان حلال در حال کار هستند، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

 *مدیرکل پیشین وزارت‌خارجه

شرق