ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

اعتراف می‌کنیم

شهروندان:
گاهی باید «اعتراف» کرد؛ اعتراف کرد به اشتباه و با پذیرش اشتباه کوشید تا خود را اصلاح کرد. ما هم می‌پذیریم که اشتباه کرده‌ایم اما درباره چه چیز؟نخست به این دو رویداد توجه کنید:

جواد دلیریدرساعت‌های میانی روز یکشنبه ۲۹ دی‌ماه ۱۳۹۲ بودکه حادثه‌یی دلخراش در مرکز پایتخت رخ داد؛ یک کارگاه تولیدی لباس آتش گرفت. دو زن به امید نجات از سوختن در آتش به بیرون از پنجره ساختمان آمدند اما به دلیل سست بودن حفاظ ساختمان و نیز عمل نکردن تجهیزات آتش‌نشانی، هردوسقوط کردند و به آغوش مرگ رفتند .

رویداد دوم، در حوزه سیاست رخ داد. دبیرکل سازمان ملل روز دوشنبه در یک تماس تلفنی با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، از ایران برای شرکت در نشست ژنو ۲ دعوت کرد، نشستی که قرار است بحران سوریه را به بحث بگذارد.

خبر اول را شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های همراه‌ که تبدیل به زبان شفاهی مردم شده‌اند و رسانه‌های خارجی، به فوریت منتشر کردند؛ اما وقتی روزنامه‌ها -‌ به جز یکی، دو نشریه- فردا صبح منتشر شدند، هیچ‌کس خبر را ندید…در خبر دوم بسیاری از روزنامه‌ها صفحه نخست خود را به این خبر اختصاص دادند، تیتر زدند و گزارش نوشتند و تحلیل کردند. اما روزنامه‌ها که در راه چاپخانه بودند بان‌ کی‌مون دعوت خود را از ایران پس گرفت و به این ترتیب، آنچه فردا صبح روی دکه‌های مطبوعات بود، با اصل موضوع تفاوتی آشکار داشت و آنی نبود که تحلیلگران، تحلیل کرده بودند.

در این رویداد هم شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های آنلاین پیشتاز بودند.اینجاست که باید اعتراف کنیم؛ اعتراف کنیم که جامعه رسانه‌یی در برابر رویداد اول کوتاهی کرد و در مقابل خبر دوم آگاهی‌رسانی را به رسانه‌های مجازی باخت. با برملا شدن شکست مطبوعات، اکنون با صدای بلندتری نسبت به همیشه باید گفت که جامعه رسانه‌یی نیازمند یک خانه‌تکانی اساسی است، روحیه خبرنگاری و گزارشگری باید از پشت رایانه‌ها و اتاق‌های تحریریه‌ به خیابان‌ها و حوزه‌های خبری کشیده شود و پرسش، نخستین و آخرین وسیله روزنامه‌نگار و خبرنگار باشد. قبول کنیم تمام مشکلات مطبوعات ما سیاست‌ها و خط قرمزهای احتمالی و پیش روی ما نیست؛ بلکه مشکل اصلی مطبوعات، ضعف روزنامه‌ها، فقدان دقت و انگیزه لازم و عدم توجه به مخاطبان است.

رسانه‌های چاپی این روزها اطلاعات خود را به روز و شفاف ارائه نمی‌دهند و در فضای شدید رقابتی با بروز و ظهور رسانه‌های تازه مجازی و دیجیتالی، همین آفت‌ها روزنامه‌ها را با بحران مخاطب روبه‌رو کرده است. ما باید بدانیم که زمین بازی تغییر کرده و باید خود را با این تغییر همخوان کنیم و شاید برای رسیدن به این مقصود دیر هم شده باشد. روزنامه‌های امروز رقیبان پرقدرتی دارند مانند رسانه‌های مجازی و شهروند‌خبرنگاران که در هر گوشه و حادثه‌یی هستند.

ابزارها و شیوه‌های جدید نیز از توان رسانه‌های چاپی کاسته است. باید به تغییر در میدان فکر کرد و آماده یک رقابت شدید رسانه‌یی بود. در ایران ضریب نفوذ اینترنت بالا رفته و موبایل‌های هوشمند و تبلت‌ها تبدیل به یک اپیدمی شده‌اند اما هنوز جایگاه نشریه‌ها و رسانه‌های مکتوب برای عموم مردم پراعتبار و قابل توجه است و یک روزنامه خوب و در دسترس خواهد توانست تا مخاطبان را با این فضا آشتی دهد. خلاقیت و پوست‌اندازی، ما را در این راه ناهموار و بیمار کنونی مدد خواهد کرد. اعتراف می‌کنیم کار بسیار دشواری است و راه سختی در پیش داریم اما می‌توانیم و باید بتوانیم. باید مخاطب را با روزنامه آشتی داد و باید از خودمان شروع کنیم؛ تغییر کنیم و تغییر را ببینیم.

 جواد دلیری

اعتماد