«درآمدی بر خوشنویسی ایرانی»؛ نخستین کتاب جامع هنر خوشنویسی
شهروندان:
کتاب درآمدی بر خوشنویسی ایرانی به تالیف دکتر حمیدرضا قلیچخانی توسط انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. این هنرمند خوشنویس و پژوهشگر معتقد است این نخستین کتاب جامع درباره خوشنویسی ایرانی است.
واقعیت این است که وقتی کتاب درآمدی بر خوشنویسی ایرانی را که انتشارات فرهنگ معاصر به تازگی منتشر کرده ورق میزدم آنچه بیش از هر چیز توجههام را به خود جلب کرد شمار تصاویر بینظیری از نمونههای خطوط در طول تاریخ خط بود که صفحات زیادی از کتاب را به خود اختصاص داده است. در واقع به نظر میرسد میتوان کتاب را جوری مورد مطالعه قرار داد که از تصاویر به شرح تصاویر و سپس نوشتار رسید و در نهایت تاریخ خط و خوشنویسی در ایران را در کتابی قطور و نفیس مانند یک کتاب روایتی جذاب دریافت کرد و این مهمترین امتیاز کتابی است که برای نخستین بار تاریخ جامع خوشنویسی در ایران را مورد مطالعه قرار داده است.
این کتاب بهانهای شد تا با مولف آن دکتر حمیدرضا قلیچخانی،خوشنویس ممتاز و پژوهشگر گفت و گویی داشته باشیم. دکتر قلیچخانی خطاط و پژوهشگر در سال ۱۳۶۸ آزمون دورۀ ممتاز خط نستعلیق و ثلث را با موفقیت گذرانده و دورۀ ممتاز خط ثلث را در محضر سیدمحمد حسینیموحد و فوق ممتاز را در سال ۱۳۶۸ زیر نظر استاد غلامحسین امیرخانی سپری کرده است. او تا کنون کتابها و مقالات پژوهشی بسیاری را تالیف کرده و از کسانی است که طرح ایجاد رشته خوشنویسی در دانشگاهها را پیگیری کرد تا به سرانجام رسید.
- شما کتاب را از تاریخ خط و پیدایش زبان آغاز کردید. علت این امر چه بود؟
اول این را ذکر کنم که من جامعه آماری این کتاب را بر موضوع شخصیتهایی قرار دادم که یا ایرانی هستند و میشود آنها را به طور مشخص با پسوندهایی که دارند شناخت مثل مشهدی، اصفهانی، شیرازی و… یا کسانی که آثارشان از اشعار فارسی نوشته شده یا به خط فارسی مثل نستعلیق و تعلیق است. در واقع حتی خوشنویسی که در زندگیاش به ایران هم سفر نکرده اما تمام خطوطی که از او به جا مانده از اشعار بزرگان فارسی نگاشته شده در واقع در این جغرافیا مورد بحث است چرا که او خدمتی به فرهنگ و تاریخ هنر ایران کرده است. بعد میرسیم به کسی چون “ابن مقله” فارسی که درست است که در دربار عباسیان وزیر بوده و زبان و خطش فارسی نیست اما در اینکه او در جغرافیای ایران زاده شده و بزرگ شده شکی نیست؛ پس او هم از مفاخر فرهنگی ماست و برای همین هم کتاب را در ابتدا به او تقدیم کردم تا سهم کسانی چون “ابن مقله” در تاریخ ما فراموش نشود و دیگرانی چون ترکها و عربها آن را به خود نسبت بدهند. اما با این مقدمه باید بگویم برای این داستان خوشنویسی ایرانی را از زمان پیدایش خط در ایران آغاز کردم چون پیشینه فرهنگی چندین هزار ساله ایران و ایرانی در زمینه داشتن انواع خطوط و حتی تلاش برای زیبا نویسی و جایگاه کاتبان در دربار و همین طور تحولات خط مشخص شود تا وقتی ما به زمان پیدایش خوشنویسی میرسیم ببینیم با چنین پیشینهای سهم به سزایی در تحولات این هنر داشتهایم. در چنین کتاب پژوهشی خصوصا وقتی کتاب ترجمه شود یا مورد استناد پژوهشگران دیگر قرار بگیرد این مقدمه ذهن را آماده میکند. شما در کتابهای پژوهشی ادبیاتی هم که ببینید هیچ وقت تاریخ شعر را از رودکی که پدر شعر است شروع نمیکنند. آنجا هم اشارههایی به تاریخ زبان و خط میشود.
- شما در این کتاب تاکید زیادی دارید تا “ابن مقله” که مبدا خطوط ششگانه است را بیشتر از آن ایرانی بدانید. این در حالی است که کشورهای ترک آن را متعلق به خود میدانند. در واقع خطوط شش گانه زیر سلطه فرهنگ اسلامی رشد کرده و چند قرن بعد خطی مانند خط تعلیق به وجود آمد که میتوان آن را صد در صد ایرانی دانست یا بعدتر خط نستعلیق شد خط ملی ایرانی که دیگر نمیتوانند ایرانی بودن آنها را زیر سوال ببرند. در واقع سوالم این است که چطور میشود در این روزگار که کشور ترکیه و عربستان و دیگر کشورها سعی میکنند مفاخر ما را به هر نوعی شده از آن خود بنامند از کسی چون ابن مقله فارسی که در نزد خود خوشنویسان کشورمان هم شناخته شده نیست و کسی مانند میرعماد خوشنویس آشنای همگان است، به نفع فرهنگ ایرانی دفاع کرد تا جایی که دیگران آن را بپذیرند؟
سوال مهمی است. واقعیت این است که این بحثها از یک سو همواره در امر پژوهشی بوده که هر کشوری خواسته تا آنجا که میتواند و گاه با استدلالهای غیر علمی فرد هنرمندی را از آن خود کند. مثلا یک خوشنویس صرفا به این دلیل که تاریخ کارهایش را به قمری مینوشته یا نامش به رسم آن روزگار “ال” میگرفته به جغرافیای عرب نسبت داده میشود. عدهای از پژوهشگران برای پایان دادن به این بحث درباره خوشنویسی مثلا تحت نظر هنر اسلامی بحث کردند و اختلافی میان ملیت و مذهب قائل نشدند. آنها میگویند ما یک جهان اسلامی داریم که بخشی ایران را در بر میگیرد و بخشی عراق و ترکیه و … را. اما در دوره معاصر میبینیم که نمیشود صرفا اینگونه برخورد کرد چرا که هر کدام از ملیتها دارند سهم خود را از فرهنگ بشری بر میدارند و مشخص میکنند. اگر در این وانفسا ما نتوانیم از داشتههایمان دفاع کنیم کسی مانند ابن مقله فارسی که سهم مهمی در ابداع خوشنویسی داشته به راحتی حذف میشود و از آن دیگران میشود. باید برای کسانی چون او سمینارها برگزار کرد و کنفرانسها گذاشت و کتابهای بیشماری تهیه کرد. من در این کتاب ضمن امانتداری به امضا هنرمندان که تاریخ را به هجری قمری نگاشتهاند یا در نامشان “ال” وجود دارد، بیطرفانه دلیل اینکه چرا جزو جغرافیای هنر ایرانی است را مشخص کردهام. جایی هم که هنرمندی از این فرهنگ نبوده ذکر کردهام. در واقع سهم دیگران را هم نادیده نگرفتهام تا وقتی به عنوان یک منبع پژوهشی؛ در واقع این کتاب نخستین و تنها کتاب جامع درباره خوشنویسی ایرانی است که میشود به آن مراجعه کرد، کاملا یک کار پژوهشی بیطرف انجام شده باشد و دیگران نیز این را دریافت کنند. به طور مثال خوشنویسی به دو صورت در چین و خاور دور و تمدن اسلامی پایهگذاری شد. خط کوفی اولین نمونههای آن در تمدن اسلامی است که نمونههای اولیهاش در جغرافیای ایران نیست و در جغرافیای عرب است. اما تاثیر ایرانیها را نمیتوان در پیدایش و رشد خط نادیده گرفت. هرگز.
- هنر خوشنویسی در کشور ما طرفدار زیادی دارد اما کتاب پژوهشی در این باب بسیار کم داریم. چرا؟
دلایل زیادی وجود دارد. یکی اینکه تنها چند سال است این هنر دانشگاهی شده و تازه در رشته خط، کتابت و نگارگری در کنار هم. در حالی که شما ببینید رشتهای مثل فرش طی ۲۰ سال که دانشگاهایی شد به یکباره چه تعداد قابل توجهی در این زمینه کتاب تالیف و ترجمه شد. در حال حاضر ما حتی در برخی رشتههای کتابت و خوشنویسی در دانشگاه استاد کافی هم نداریم. خیلیها از من میپرسند؛ ما که انجمن خوشنویسان بسیار فعالی داریم پس این نمیتواند نبود دانشگاه را جبران کند. اما واقعیت این است که کاری که از دهه ۴۰ انجمن انجام داده است این بوده که این هنر را صرفا به شکل عملی آموزش داده است. انگار با دوربین دیجیتال بخواهی عکاسی درس بدهی. در واقع این هنر جذابیت زیادی دارد و با وجود رشد نقاشیخط هم بر جذابیتش افزوده شده است. جذابیت عملی این هنر باعث شده غافل بشویم از بحثهای پژوهشی آن. بیشتر کسانی که کلاسهای انجمن را میروند نهایتا دوست دارند شبیه فلان استاد بنویسند بیآنکه بدانند واضع آن خط چه کسی بوده یا نمونه خطی از او دیده باشند. این یک نقصان است.
- خب شما پیشنهادی به انجمن خوشنویسان ندادید که در کنار کلاسهای عملی به موضوع تئوری هم توجه کند؟ زیرا این هنر جذابیت دارد؟
در یک دورهای من پیشنهاد دادم بیایم کسانی که میخواهند مدرک بگیرند، بیایند و یک مقاله هم ارائه دهند. هدفم این بود که طی ۲۰ سال ما لااقل ۱۰۰ مقاله قابل دفاع در این عرصه داشته باشیم که بسیار رقم قابل ملاحظهای است. اما بعد این مسئله پیش آمد که چه کسی قرار است صحت و سقم این مقالهها را تایید کند. بسیاری از اساتید درجه یک این عرصه خودشان دو مقاله ندارند و اینکه بخواهیم کسانی خارج از انجمن این مقالهها را تایید کنند یک جورهایی انحصار انجمن از بین میرفت. در واقع این کار عملی نشد.
- برگردیم به کتاب درآمدی بر خوشنویسی ایرانی از دید خود شما به عنوان مولف ویژگیهای برجسته این کتاب در چیست؟
ببینید تصاویر این کتاب ندرتا در کتاب دیگری قابل مشاهده است و عموما اسکن یا عکسبرداری شده از روی اصل نمونهها هستند که در موزهها یا مجموعههای شخصی افراد وجود دارند. دیگر اینکه این نخستین کتاب مستقل با عنوان خوشنویسی ایرانی است که مختصر اما جامع این هنر را در فرهنگ ایرانی جستجو میکند. پیش از این مثلا ما کتاب درباره تاریخ خط کوفی یا یک خوشنویس خاص داریم اما کتابی تحت این عنوان نداریم. در این کتاب نام ۹۰۰ کاتب شناخته شده و گمنام وجود دارد که تنها نیمی از این اسامی در کتاب احوال و آثار خوشنویسان مهدی بیانی که مهمترین منبع در این زمینه تا پیش از این بوده ذکر شده است. دیگر اینکه نمایهای هم در کتاب هست که کل منابع موجود در خوشنویسی را برای یک پژوهشگر معرفی میکند. در جلسه رونمایی کتاب هم گفتم علیرغم اینکه انتشارات دیگری هم بودند که مایل به انتشار این کتاب بودند من اصرار داشتم این کتاب را انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کند. شاید این انتشارات در چاپ کتابهای هنری چند کتاب معدود چاپ کرده و کار تخصصیاش این نیست اما کتابهایی مثل دایرهالمعارف هنر ایران را منتشر کرده و با مولفی چون پاکباز کار کرده که این در رزومه ناشر دیگری نیست.
- در واقع برای شخص من هم این جذاب بود که کتاب پر از تصاویر جذاب از نمونههای خط است که با کیفیت خوبی چاپ شده اند. از ابتدا قرار بود این حجم تصویر باشد؟
من ۲۰ سال است این تصاویر را جمع میکنم و در واقع هر سفری که میروم بر این آرشیو اضافه میکنم. نیتم این بود اگر یک روز قرار بود مرکز پژوهشی در اینباره راه اندازی شود ما یک آرشیو جامعی داشته باشیم. اما قسمت شد در این کتاب نمونههای زیادی از این آرشیو را منتشر کنم که به نظرم این کتاب را تبدیل کرده به یک آلبوم بصری از نمونههای خطوطی که دسترسی به آنها ساده نیست و هر شخص میتواند فارغ از بعد پژوهشی برای داشتن یک آلبوم تصویری هم این کتاب را تهیه کند.
- البته شما یک بخش آموزشی هم در کتاب گنجاندهاید که همان هم میتواند برای بسیاری از علاقمندان مفید باشد.
بله این بخش را در پایان تدوین اولیه به کتاب اضافه کردم . خیلی از همکاران بر من خرده گرفتند که خب این تاریخ خوشنویسی که نوشتهای یک سیر آموزشی نیز داشته است. مثلا اینکه در دوره کوفی چه قلمی بوده و باید جواب داد که آیا آن مرکب امروز هم هست یا نه. خب نمیشد این کتاب را جامع دانست مگر در صورتی که بگوییم وقتی از قلم خوب سخن میگوییم منظورمان چه قلمی است یا اصول و قواعد هنری که از آن حرف میزنیم چیست. البته به اختصار به این بخش پرداخته شده چون هدف اصلی آموزش نبوده است بلکه نگاه به جنبه آموزشی این هنر بوده است.
آزاده سهرابی – هنر آنلاین