ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

خانواده پایدار؛ زیست‌بوم پایدار

شهروندان – مهتاب حاتمی*:
خانواده از دیرزمان یکی از ارکان اساسی جامعه انسانی به‌‌شمار می‌رفته و سنگ‌بنای هر جامعه‌ای به‌حساب می‌آید. درواقع خانواده بزرگ‌ترین مصرف‌کننده منابع تولیدی هرجامعه است.

خانواده زمینه ساختارهای هویتی و عاطفی افراد را درجامعه مهیا می‌کند و از آنجا که افراد پیونددهنده میان خانواده و اجتماع هستند و ویژگی‌های سالم یا ناسالم خود را از خانواده دریافت می‌کنند به این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن اجتماع وابسته است. بنابراین برای اصلاح، پیشرفت و ترقی یک جامعه باید از خانواده شروع کرد و چون بقای انسان جدا از محیط زیستش نیست در نتیجه تخریب محیط زیست مساوی است با تخریب چرخه زندگی. امروزه بشر بعد از سال‌ها جدال با طبیعت به این نتیجه رسیده که برای بقا و دستیابی به زندگی بهتر راهی جز آشتی با محیط زیست خود ندارد بنابراین به دنبال راه‌ها و روش‌هایی است که درعین بهره‌برداری از طبیعت به محافظت از آن هم بپردازد.

خانوادهاز آنجا که خانواده بنیانگذار زیست‌بوم انسانی است و الگوی رفتاری فرزندان، والدینشان هستند، پس باید برنامه‌هایی را به منظور آموزش والدین تدارک دید وچون ما همگی بر این عقیده هستیم که زمین، خانه مشترک همه موجودات ساکن در آن است و هر آسیبی که به محیط زیست برسد پیامدش به ضرر همه ماست، لذا بر آن شدیم تا قدمی به سوی حفاظت از منابع سرشار ولی پایان‌پذیر این کره خاکی برای خود، خانواده و همه جهانی که این خانه را با آنها تقسیم می‌کنیم، برداریم. مطالعه و بررسی مولفه‌های خانواده مستحکم و سالم، مارا به ویژگی‌های مشترکی دراین خانواده‌ها رساند. پس از بررسی مشخصات محیط زیست پایدار، با کمال تعجب متوجه شدیم که مولفه‌های پایداری در خانواده و محیط زیست در بسیاری از موارد مشترکند. آنچه در ذیل می‌آید، اشاره‌ای به برخی از این ویژگی‌هاست.

مسئولیت‌پذیری: احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر در خانواده اهمیت حیاتی دارد و معمولا افراد یک خانواده از اختصاص وقت، قوا و انرژی برای ارتقای یکدیگر دریغ نمی‌کنند اما اگر در خانواده‌ای یکی از سرپرست‌های خانواده مسئولیت‌پذیر نباشند، وظایف او به دیگران تحمیل می‌شود و ناگزیر در برخی شرایط بنیادهای مرتبط این وظایف را تا حد توان خودبر عهده می‌گیرند. با کمی تأمل می‌توان تصور کرد که فرزندان این‌گونه والدین چه سرنوشتی پیش‌رو خواهند داشت، نگاهی به زندگی افراد ناهنجار در اجتماع نشان می‌دهد که چه آینده‌ای در انتظار این افراد و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند هست. این رابطه در جامعه نیز معنا می‌شود چنانچه افراد یک خانواده در مقابل محیط زیست احساس مسئولیت نداشته باشند، می‌بینیم در محیط اطراف ما چه باغ‌ها و درخت‌هایی که قطع می‌شوند و جای‌شان را به برج‌های سربه فلک کشیده می‌دهند یا در حاشیه رودخانه‌ها و سواحل دریاهایمان چه فاضلاب‌هایی که به سوی این آب‌های پاک روان می‌شود یا استفاده بیش از حد مجاز از آفت‌کش‌ها و سموم شیمیایی نه‌تنها سلامت این محصولات و انسان‌ها را به خطر می‌اندازند بلکه خاک، این عنصر مهم حیات را از لحاظ کمی و کیفی تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

حفظ حریم یکدیگر: فرهنگ احترام و حفظ حریم شخصی به‌معنای احترام به یکدیگر و خارج نشدن از مرزهای مشخص شده که این حریم شامل محدوده فیزیکی و حتی روانی افراد می‌شود، چنانچه از کودکی این مهارت‌ها آموزش داده شود بسیاری از تنش‌های روزمره کاهش می‌یابد. در طبیعت نیز این مفهوم مصداق دارد که گاه به‌علت رعایت نکردن حریم طبیعت توسط ما انسان‌ها در سال‌های اخیر، شاهد خشکیدن بسیاری از آبگیرها و کاریزهای مرکز ایران در طول بیست سال گذشته بوده‌ایم که با ساخت سد و حفر چاه‌های عمیق در این مناطق انجام شده واکنون بعضا منجر به نابودی برخی باغ‌های انار، پسته و بادام در این مناطق شده یا تبدیل ساحل گلی جنوب کشورمان که زیستگاه پرندگان و محل تخم‌ریزی ماهی‌ها بود به محل ساخت‌وساز املاک تجاری و مسکونی و همچنین مساله تخریب و نابودی جنگل‌های باستانی شمال کشور برای ایجاد صنایع پتروشیمی و آلودگی‌های تصویری در طبیعت که دیگر تقریبا امری عادی تلقی می‌شود و این همه تنها بخشی از مسائلی است که هرروز بر پیکره سخاوتمند طبیعت شاهد آنیم.

عدم احساس مالکیت: آیا من می‌توانم مالک و صاحب همسر و فرزندانم شوم؟ آیا من می‌توانم همه مظاهر طبیعت را ازآن خود کنم؟ به روشنی مشخص است که تمام چیزهای زندگی‌زا، غیرقابل پس‌انداز در حساب شخصی ما هستند و نمی‌توان مالک و صاحب آن شد. این رابطه سلطه‌گری برای کانون گرم خانواده آفت است، زیرا باعث از بین رفتن آزادی و امنیت می‌شود. از آنجا که بهترین سرمایه انسان زمان و حمایت‌های اجتماعی است، در خانواده باید شیوه تربیتی مناسبی به‌کار گرفته شود تا در آینده فرزندان با زیاده‌خواهی‌های خود پا را از عرصه خانواده فراتر نگذارند، چراکه در غیر این صورت اگر این احساس کنترل نشود نه‌تنها خانواده بلکه منابع طبیعی که حیات کره زمین به آن وابسته است نیز به مخاطره می‌افتد. زیاده‌خواهی‌های برخی انسان‌ها به‌صورت تامل‌برانگیز در محیط زیست منجر به بلایای طبیعی از جمله خشکسالی، سیل و توفان‌های پی‌درپی و … در گوشه‌گوشه این کره خاکی شده است. بدون شک طبیعت برای آسایش و آرامش بشر آفریده شده در نتیجه تحقق این تفکر باعث جلوگیری از بهره‌برداری‌های افراطی از طبیعت می‌گردد و در غیر این صورت به سایر مخلوقات نیز آسیب خواهد زد.

خانواده متعادل: خانواده متعادل خانواده‌ای است که اندازه، توازن و تعادل در آن حاکم است. در این خانواده، هم به امور مادی و هم به نیازهای معنوی افراد توجه می‌شود. جامعه و خانواده روی هم تاثیر مستقیم دارند. هر چه در خانواده اتفاق می‌افتد، بازتاب اجتماعی دارد. تعادل یکی از لوازم زندگی بشر است. در طبیعت نیز همه چیز به شکل متعادل جاری است. آمدن شب و روز، تغییرات فصل‌ها و… اما این نظم و تعادل، گاه بر اثر شرایط مختلف مانند آتشفشان، زلزله، حضور انسان و … به هم می‌خورد. برخی از ما، از طبیعت درخواست‌های متعدد و متفاوتی داریم که باعث بر هم خوردن تعادل آن می‌شویم. به همین دلیل است که گاه گیاهان و جانوران منقرض می‌شوند یا در شرف انقراض هستند. تنها زمانی می‌توان به حفظ طبیعت و تعادل آن امیدوار بود که ما خودمان را فقط و فقط یک عضو ازمجموعه هستی بدانیم. چنانکه می‌دانیم در جهان درحال توسعه امروز زنان مسئولیت مدیریت و حفظ منابع را برای خانواده‌های خود بر عهده دارند، بر این اساس حفظ محیط زیست بدون مشارکت زنان و خصوصا مادران امکان‏پذیر نیست. انتقال فرهنگ و دانش زیست‏محیطى به نسل‏هاى آینده توسط زنان صورت مى‏گیرد پس لازم است که زنان(مادران) اهمیت موضوع و شدت بحران محیط زیست را درک کنند تا بتوانند آگاهى لازم را به افراد خانواده خود و گروه‌هایى که در آنها عضویت دارند انتقال دهند.

منابع: با همکاری بهین بابایی، دکتر محمود نودرگاه فرد، زهره فتحی‌نژاد، لیلا رحمانی، مریم نریمانی و ندا حداد اعضای کارگروه پژوهش کانون رشد خلاق.

* کارشناس ارشد کشاورزی

برچسب‌ها : ,