آداب سخن گفتن
شهروندان:
تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سکوت از آن بهتر است. چنانکه در حدیثی از امام صادق ـ علیهالسلام ـ میخوانیم: السکوت راحه للعقل؛ سکوت مایه آرامش فکر است.
در حدیثی از امام علیبن موسی الرضا ـ علیهالسلام ـ آمده است من علامات الفقه: العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت باب من ابواب الحکمه؛ از نشانههای فهم و عقل، داشتن آگاهی و بردباری و سکوت است، سکوت دری از درهای حکمت است.البته در روایات دیگر تأکید شده است، در مواردی که سخن گفتن لازم است مؤمن باید هرگز سکوت نکند. پیامبران به سخن گفتن دعوت شدند نه به سکوت، وسیله رسیدن به بهشت و رهایی از دوزخ، سخن گفتن به موقع است.
علمای اخلاق گفته اند: زبان پربرکتترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیله طاعت و هدایت و اصلاح است و در عین حال خطرناکترین و پرگناهترین عضو بدن محسوب میشود، تا آنجا که حدود سی گناه کبیره از همین عضو کوچک صادر میگردد. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام ـ صلیالله علیه و آله ـ میخوانیم: لا یستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه و لایستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه؛ ایمان هیچ بندهای از بندگان خدا به راستی نمیگراید مگر اینکه قلبش مستقیم گردد و قلبش مستقیم نمیشود مگر اینکه زبانش درست شود و در حدیث دیگری از همان حضرت ـ صلیالله علیه و آله ـ آمده است: المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده؛ مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او آسوده باشند.
جالب اینکه در حدیث دیگری از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ آمده است که زبان هر انسانی همه روز صبح از اعضای دیگر احوالپرسی میکند و میگوید: کیف اصبحتم؟! چگونه صبح کردید؟ همه آنها در پاسخ این اظهار محبت زبان میگویند: بخیر ان ترکتنا؛ حال ما خوب است اگر تو بگذاری! سپس اضافه میکنند: تو را به خدا سوگند ما را رعایت کن، انما نثاب بک و نعاقب بک؛ ما به وسیله تو ثواب میبینیم یا مجازات میشویم.
موعظه همیشگی پیامبر:در زمینه مسئولیت زبان روایات بسیار است که همگی حاکی از اهمیت فوق العاده نقش زبان و اصلاح آن در اصلاح اخلاق و تهذیب نفوس انسانی است، و به همین دلیل در حدیثی میخوانیم: ما جلس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ علی هذا المنبر قط الا تلا هذه الایه: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا؛ هرگز پیامبر بر منبرش ننشست مگر اینکه این آیه را تلاوت فرمود:ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الهی را پیشه کنید و سخن حق و درست بگوئید.
در حدیثی از پیغمبر اکرم میخوانیم:خداوند متعال به فرزندان آدم میگوید: یابن آدم! ان نازعک لسانک فیما حرمت علیک فقد اعنتک علیه بطبقتین فاطبق، و ان نازعک بصرک الی بعض ما حرمت علیک فقد اعنتک علیه بطبقتین فاطبق…؛ای فرزند آدم! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند، من دو لب را برای جلوگیری از آن در اختیار تو قرار داده ام، لب را فرو بند و اگر چشمت بخواهد تو را به سوی حرام ببرد من پلکها را در اختیار تو قرار داده ام، آنها را فرو بند! این داستان نیز از لقمان معروف است، در آن هنگام که به صورت بردهای برای آقایش کار میکرد، روزی به او گفت: گوسفندی برای من ذبح کن و دو عضو که بهترین اعضای آن است برای من بیاور.
او گوسفندی را ذبح کرد و زبان و دل آن را برای وی آورد.چند روز دیگر همین دستور را به او داد منتها گفت، دو عضو که بدترین اعضای آن است برای من بیاور لقمان بار دیگر گوسفندی را ذبح کرد و همان زبان و دل را برای او آورد، او تعجب کرد و از این ماجرا سوال کرد، لقمان در پاسخ گفت: قلب و زبان اگر پاک باشند از هر چیز بهترند و اگر ناپاک شوند از همه چیز خبیثتر و بدتر!